بحران معنوی در عصر مدرن
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اخلاق به عنوان یکی از قوی ترین نیروهای محرکه انسان به سوی سعادت و کمال، نقش بی بدیلی در مجسم کردن جلوه های نورانی و درخشان فطرت پاک بشر ایفا می کند و در واقع می توان اخلاق را معرف حقیقت انسان و انسان حقیقی دانست.
اخلاق فردی و اجتماعی در تمامی جوامع و تمدن ها نقش مهمی در تکامل و یا سقوط آنها ایفا می نماید و به همین سبب نیز باید زیر ساخت یک تمدن را ساخت های اخلاقی و کلان الگوهای مبتنی بر اخلاق دانست.
در واقع اگر به علل توسعه و زوال قدرت ها و تمدن های بشری در طول تاریخ نظری بیفکنیم متوجه خواهیم شد که یکی از مهمترین علل رشد و یا زوال تمدن ها، موضوع اخلاق بوده است بگونه ای که رشد و کمال اخلاقی و زیست افراد جامعه در مدار اخلاق سبب رشد و تکامل جامعه شده و خروج از این مدار نیز زمینه های انحطاط و سقوط جوامع و تمدن ها را فراهم آورده است.
بعثت پیامبر و ساخت اخلاقی جامعه
اگر در میان منابع و کتب تاریخی نگاهی به وضعیت شبه جزیره عربستان در قرن ششم میلادی بیندازیم؛ سقوط اخلاقی جامعه را می توانیم به وضوح مشاهده کنیم؛ موضوعی که سبب جهل و جهالت ساکنان شبه جزیره در سال های منتهی به بعثت رسول اکرم(ص) بود.
رفتارهای ناروا، زنده به گورکردن دختران، نزاع های خونین، فساد، بت پرستی و نابرابری های اجتماعی و ظلم از جمله رذایل اخلاقی در شبه جزیره عربستان در عصر پیش از مبعث شمرده می شود و در چنین شرایطی پیامبر اسلام(ص) برانگیخته شد تا معلم و هادی مردم در عصر جاهلیت شود.
پیامبر اسلام(ص) در چنین جامعه منحطی که هیچ ساختار اجتماعی در حوزه اخلاق به چشم نمی خورد، با ایجاد تغییر شگرف در اوضاع فردی و اجتماعی مردم آن زمان، به ساخت اخلاقی جامعه پرداخت و این معلم بزرگ که دانش آموخته مکتب الهی و دارای«خلق عظیم» بود، با «بلاغ مبین» توانست بدوی ترین جامعه آن دوران را که در «ضلال مبین» به سر می بردند، به سوی نور و هدایت راهنمایی کرده و آنان را به الگوهای بی بدیل اخلاق در عصر خود و دیگر اعصار تبدیل کند.
در حقیقت قدرت الهی و معنوی پیامبر اسلام(ص) آنقدر عظیم بود که توانست تغییرات شگرفی در سیاست ها، فرهنگ ها و شرایط اقتصادی، اجتماعی و ساختار اخلاقی جوامع بشری در طول تاریخ ایجاد کند و سرنوشت بشر را به سوی تکامل و تعالی رقم زند.
اهمیت اخلاق در اسلام
اسلام به عنوان کامل ترین و آخرین دین الهی، برنامه جامع زیست انسان در تمامی دوران های بعد از خود را طراحی و تدوین کرده است و الگوهای ساخت جامعه را بیان کرده است.
اخلاق به عنوان یکی از زیرساخت های اساسی جامعه از دیدگاه اسلام جایگاه مهمی دارد تا جایی که پیامبر اسلام(ص)، هدف بعثت خود را تعالی و تتمیم مکارم اخلاق مردم دانسته و می فرمایند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» (مکارم اخلاق ص ۸)
قرآن کریم نیز در سوره مبارکه شمس بعد از ۱۱ قسم بسیار مهم و پیاپی با تاکید میفرماید: «قدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا»همانا رستگار شد کسی که دل و جان خود را از بدیها پاک کرد و بدبخت شد آنکه روح و جان خود را در زشتیها و رذائل اخلاقی رها ساخت.
از سویی نیز خداوند در قرآن، علت اصلی بعثت را تعلیم، تربیت، تزکیه نفس انسان و آموزش حکمت دانسته و می فرماید: «لَقَد مَنَّ الله عَلی المُومِنینَ اِذ بَعَثَ رَسُولاً مِن اَنفُسِهِم یَتلُو عَلیهِم آیاتِهِ وَ یُزکیهِم وَ یُعَلِّمُهُم الکِتاب وَ الحِکمَه و اِن کانُوا مِن قَبل لَفی ضَلالٍ مُبین» (سوره ال عمران آیه ۱۶۴)
«و خداوند منت گذارد بر مؤمنین که از جنس خودشان پیامبری فرستاد تا آیات خدا را بر آنان بخواند و آنها را از پلیدیها و زشتیها پاک سازد و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، حال آن که قبلاً در گمراهی آشکار بودند.»
از این مسأله می توان به خوبی جایگاه اخلاق در زندگی انسان ها را فهمید و به نقش اساسی این اصل مهم در رشد و تکامل افراد و جوامع و تمدن ها پی برد.
در واقع دین اسلام برای جلوگیری از افتادن افراد و جوامع در ورطه تباهی و نابودی و جلوگیری از انحراف و سقوط جامعه، انسان ها را به سوی کسب اخلاق حسنه و نیکو راهنمایی کرده و با آسیب شناسی دقیق رذایل اخلاقی و معرفی خاستگاه های اخلاق، راه های متخلق شدن به اخلاق الهی و متجلی شدن دُر ّ گرانبهای انسانیت به وسیله اخلاق را بیان کرده و از تهذیب نفس و خودسازی به عنوان راه آراستگی انسان به اخلاق الهی سخن به میان آورده است.
بن بست اخلاق، بحران انسان مدرن
آغاز دوران مدرنیته و تغییر سبک زندگی انسان ها در این عصر را می توان آغاز بحران اخلاق در جوامع بشری دانست و امروز کاروان بشر به بن بست اخلاق چه در حوزه فردی و چه اجتماعی و تمدنی رسیده است.
حذف زیرساخت های اخلاق الهی و جایگزین کردن اخلاق مدرن براساس مبانی فلسفی و فرهنگی غرب و حذف معنویت از شؤون زندگی انسان و همچنین تئوریزه و ترویج کردن اخلاق لیبرال در جوامع صنعتی و انقطاع جوامع از دین، باردیگر جامعه بشری را در جهل و تباهی و ظلمت فرو برده است و جاهلیت مدرن از میان افکار و اندیشه های نظریه پردازان غرب مدرن سربرآورده و به تمام جهان تسری یافته است.
رشد علمی و صنعتی جوامع بدون توجه به اخلاق سبب شده است تا ساخت جامعه بدون توجه به ساخت اخلاقی متناسب با فطرت انسان رقم خورده و امروز بحران اخلاق گریبان گیر بشر باشد و صاحب نظران به فکر راه علاج و مسیر برون رفت برای خروج انسان از بن بست جاهلیت مدرن و جامعه بی اخلاق باشند.
ورود سبک زندگی مدرن غربی به ایران اسلامی نیز سالهاست کشور را با آسیب های متعدد در حوزه اخلاق و معنویات مواجه کرده است و بحران های اخلاقی نشأت گرفته از این سبک زندگی، روز به روز جامعه را به سوی پرتگاه انحطاط و سقوط اخلاقی پیش می برد.
رهبر انقلاب پیرامون اهمیت ساخت اخلاقی در جامعه می فرمایند: « اگر ما از لحاظ اقتصاد به بالاترین مقام برسیم، و از لحاظ سیاست، همین اقتدار و عزتی که امروز داریم، چند برابر بکنیم، اخلاق های مردم ما، اخلاق های اسلامی نباشد، در میان ما گذشت، صبر، حلم وخوش بینی نباشد، اساس کار از بین خواهد رفت. اساس کار، اخلاق است، همه این ها مقدمه اخلاق حسنه است (بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) حکومت اسلامی برای این است که انسان ها در این فضا تربیت بشوند، اخلاق آن ها تعالی پیدا کند، به خدا نزدیک تر بشوند و قصد قربت کنند. سیاست هم قصد قربت لازم دارد، مسایل سیاسی هم قصد قربت لازم دارد؛ آن که در مسایل سیاسی چیزی می گوید و آن که چیزی می نویسد، آن که تحلیل می کند و آن که تصمیم می گیرد، بایستی بتواند قصد قربت کند. قصد قربت چه زمانی است؟ آن وقتی است که انسان مطالعه و بررسی کند؛ ببیند رضای خدا در این کار هست؟ اگر رضای خدا را در این کار دیدید، می توانید قصد قربت کنید، پس اول، احراز رضای خدا لازم است. ببینید چه قدر خط روشن است و چطور بعضی توجه نمی کنند!( دیدار با علما و خطبای کشور در آستانه ی ماه محرم، دوم اردیبهشت 1377)
در واقع ساخت اخلاقی مهمترین عامل تکامل و ترقی و یا سقوط و انحطاط و زوال جوامع بشری محسوب می شود و جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری به توجه به اخلاق و ساخت جامعه براساس اخلاق اجتماعی نیازمند است و دستیابی به نظام مطلوب اخلاقی در جامعه می تواند راه را برای حرکت به سوی سبک زندگی اسلامی هموار سازد.
موضوعی که امروز جامعه جهانی را با سرعت فراوان به سوی پرتگاه سقوط و انحطاط می کشاند، بی توجهی به اخلاق و معنویات است و بحران های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و همچنین رنج های فراوان مردم مستضعف و غارت و چپاول سرمایه های فرهنگی، اقتصادی، تاریخی و تمدنی ملت ها از سوی جهانخواران، ریشه در بی توجهی به اخلاق است و این موضوع از آسیب های جدی عصر مدرن محسوب می شود.
رهبر انقلاب پیرامون این موضوع می فرمایند: « یک نقطه برجسته ی دیگر، مسأله اخلاقیات و تزکیه نفوس است؛ که آن هم در آیاتی از قرآن مورد تأکید قرار گرفته است و در حدیث نبوی معروف بین همه فرق اسلامی هم هست که بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. ببینید، در آن جامعه ای که خلقیات -اخلاق حسنه و مکارم اخلاقی- رایج باشد، انسان ها از اخلاق نیکو- از گذشت، برادری، احسان، عدل، علم و حق طلبی -برخوردار باشند، انصاف بین آن ها باشد، صفات رذیله در میان آنها حاکم و رایج نباشد، در چه بهشتی زندگی خواهند کرد!....امروز بشر، از همین چیزها رنج می برد. امروز گرفتاری های دنیای بشر، گرفتاری های ناشی از طغیان های سیاسی در عالم و طواغیت، به ریشه های اخلاقی برمی گردد.( دیدار با مقامات کشوری و لشکری به مناسبت بعثت پیامبر (ص)،7 آذر 1376(
به هر روی امروز بحران اخلاق در جامعه بشری، بحران های فراوان سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را رقم زده است و دنیا را به سوی پرتگاه سقوط و انحطاط پیش می برد و جامعه ایران نیز به تأسی از فرهنگ وارداتی غرب، دچار این بحران و معضلات شده است و نیاز است تا با طراحی نظام اخلاقی مبتنی بر اخلاق اسلامی و ناظر به نیاز انسان، راه چاره ای برای برون رفت از این بن بست جاهلی اندیشید./872/ی۷۰۲/س
وحید کوچک زاده