۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۵۲
کد خبر: ۵۶۷۰۹۳
یادداشت؛

یک حقیقت با دو تجلی

تسلط و احاطه بى‌‏نظیر حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبرى بر امورى همچون مسائل نظامى، تهدیدات همه‌‏جانبه دشمنان و خصوصاً تهاجم فرهنگى، بایسته‌‏هاى حوزه‌‏هاى علمیه و ... همه گوشه‏‌هایى از ابعاد بى‌‏نظیر و گران‏سنگى است كه در وجود امامین انقلاب اسلامی موج مى‏‌زند.
امام خمینی امام خامنه ای

به گزارش خبرگزاری رسا، تسلط و احاطه بى‌‏نظیر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبرى بر امورى همچون مسائل نظامى، تهدیدات همه‌‏جانبه دشمنان و خصوصاً تهاجم فرهنگى، نیازهاى نسل جوان، مطالبات و نیازهاى دانشگاه‏‌ها، بایسته‌‏هاى حوزه‌‏هاى علمیه، شناخت دغدغه‌‏هاى نیروهاى انقلاب و درك شایسته‌‏اى از بایسته‏‌هاى نظام اسلامى، شناخت قابلیت‌‏ها و ظرفیت‏‌هاى ساختار انقلابى نظام و... در كنار مصادیق بى‏‌شمارى از مطالعه دقیق و تحقیق راهبردى و كاربردى، مشورت، استقامت، صبر، متانت ، در شیوه‏‌هاى مدیریتى و از همه مهم‌‏تر، ابعاد عرفانى و معرفتى ایمان به خدا و وعده‌‏هاى صادق او و ایمان به رسالت الهى خود و... همه گوشه‏‌هایى از ابعاد بى‌‏نظیر و گران‏سنگى است كه در وجود امامین انقلاب اسلامی موج مى‏‌زند.

این تسلط و احاطه همه‌‏جانبه در هر دو رهبر، باعث گردیده تا حتى بدخواهان نظام نیز از این همه وسعت و جامعیت آنها بر امور، در موارد گوناگون و متعددى گاه ناخواسته لب به تمجید و تجلیل بگشایند. برخى روش ‏ها و شیوه‌‏هاى مدیریتى مشترك میان امامین انقلاب عبارتند از:

الف: واكنش‌های واقع‏گرایانه: یكى از ویژگى‏‌هاى مشترك مدیریت امام و رهبرى، واكنش‏‌هاى واقع‏گرایانه نسبت به تحولات منطقه‌‏اى و جهانى بوده است. براى مثال، جلوه واكنش واقع‏گرایانه در مدیریت حضرت امام(ره) را مى‏توان در عدم دخالت مستقیم در جنگ لبنان یافت و این در حالى بود كه بسیارى از نیروهاى حزب‌اللهى و دلسوز نظام، بر اساس یك تحلیل احساسى اعتقاد به دخالت مستقیم در جنگ لبنان و اعزام نیرو به آنجا و گشودن جبهه جدیدى داشتند. جلوه‏‌هاى واكنش‏‌هاى واقع‏گرایانه در شیوه مدیریتى رهبر فرزانه انقلاب نیز كم نیست. یكى از این نمونه‌ها «حمله امریكا به عراق براى آزادسازى كویت» بود كه در آن هنگام برخى از سیاسیون چپ سیاسى كشور، پیشنهاد همراهى با صدام علیه امریكا را مى‌‏دادند. در چنین شرایطى رهبر معظم انقلاب با درك صحیح تحولات منطقه و با معیار اصول‏گرایى، موضع بى‌‏طرفى ایران را رسماً اعلام كردند.

البته این بى‏‌طرفى به معنای سكوت در برابر جنایات ناشى از جنگ نبود . بعدها اسنادى كه منتشر شد نشان داد كه این جنگ سناریوى تعریف‏شده امریكا براى اهداف چندمنظوره بود. نمونه دیگر حادثه ۱۱ سپتامبر بود. اكنون كه مواضع اتخاذشده از سوى گروه‌ها و شخصیت‏‌هاى مختلف در آن زمان مورد بررسى قرار مى‏گیرد، كاملاً نشان مى‏دهد كه رویكرد رهبر معظم انقلاب چقدر مدبرانه بوده است. جریانات سیاسى به‏اصطلاح اصلاح‏طلب اصرار داشتند كه ایران از این فرصت استفاده كرده و وارد گفت‌وگو با امریكا شده و در ائتلاف بزرگ ضد تروریستى شركت نماید. آنچه در نمونه‌‏هاى بالا ملاحظه شد، دقیقاً بیانگر واكنش‌‏ها و رویكردهاى واقع‏گرایانه نسبت به تحولات منطقه‏‌اى و جهانى بوده است.

ب: تشخیص به‏‌موقع رویدادها و روندهاى سیاسى‏: پایه اصلى این تشخیص، درك، بینش، بصیرت، علم و آگاهى فوق‌‏العاده درباره رویدادها و جریان‌‏شناسى روندهاى سیاسى داخلى، منطقه‏‌اى و جهانى است.

حضرت امام(ره) با بریدن دست امریكا در روزگارى كه امریكا در اوج قدرت استراتژیك خود قرار داشت و ارسال آن نامه پر معنا و پرمغز به گورباچف (رهبر شوروى) و پیش‏‌بینى فروپاشى قریب‏‌الوقوع اتحاد جماهیر شوروى، تشخیص‌‏هاى صحیح و به موقع خود نسبت به رویداد‌های سیاسی را اثبات كردند. در مدیریت رهبر معظم انقلاب نیز مى‏توان به مصادیق بارز و محكمى اشاره كرد: هشدار رهبرى در خصوص شبیخون فرهنگى در اوایل دهه ۱۳۷۰، افشاى سناریوى یلتسینى كردن ایران (فروپاشى از درون)، افشاى سیاست‏‌هاى پنهان امریكا در خاورمیانه، هشدار نسبت به سناریوى اختلاف‏‌افكنى بین اقوام و مذاهب ایرانى از یك سو و راه‏انداختن جنگ شیعى و سنى از سوى دیگر، بر حذر داشتن مسلمانان از طرح اسلام‏‌هراسى و اسلام‌‏ستیزى غرب و... نمونه‌‏هایى از درك سریع و به‏‌موقع تهدیدات و واكنش مناسب نسبت به آنها بوده است.

ج: هدایت دیپلماسى هوشمندانه: در مدیریت حضرت امام(ره) استقامت و رادمردى در مقابل قطع رابطه با امریكا، حمایت از دانشجویان خط امام در قبال تسخیر لانه جاسوسى، عدم پذیرش نمایندگان رسمى و غیررسمى امریكا، فرمان ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر و عدم پذیرش قطعنامه‌های آتش‏‌بسى كه در آن مصالح و عزت جمهورى اسلامى لحاظ نشده بود، از نمونه‏‌هاى هدایت دیپلماسى هوشمندانه امام است. در مدیریت مقام معظم رهبرى نیز موارد متعددى از این مدیریت به چشم مى‏خورد. یكى از مهم‏ترین عرصه‏‌هاى تجلى این دیپلماسى در موضوع هسته‌‏اى است. اكنون كه امریكا خروج خود از برجام را رسماً كلید زده است، همه متفق القولند كه این سكان‏دار اصلى انقلاب بود كه درك دقیقی از تحولات هسته‏‌اى ایران چه در بعد فنى و چه در ابعاد سیاسى و دیپلماتیك داشته است.

خصوصیت جهاد در زمان حضرت رسول اكرم(ص) با امام على(ع) متفاوت بود. خصوصیت مجاهدت‏‌هاى زمان پیغمبر(ص) این بود كه جبهه حق و باطل کاملاً روشن بود و یك طرف ایمان و طرف دیگر كفر قرار داشت. در یك طرف مسلمان‏ها و پیامبر(ص) و طرف دیگر كفار و مشركان بودند. علت جهادهاى امیرالمؤمنین(ع)، همان‏گونه كه خود آن حضرت اشاره فرموده، زیاده‏خواهى عده‏اى و رواج بدعت‏ها در جامعه بود. امیرالمؤمنین(ع) آن‏گاه كه قدرت پیدا كرد، به حكم «حُضُورُ الْحاضِرِ وَ قِیامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النّاصِرِ» وظیفه داشت با همان مسلمان‏‌هاى نمازخوان و مسجدى، همان كسانى‏‌كه سال‏ها در جنگ‏‌هاى بدر و حنین و احد در راه اسلام جنگیده بودند و مجروح شده و اموالشان را براى رواج اسلام داده بودند، بجنگد؛ چرا؟ براى آنكه دین خدا احیا شده و بدعت‏ها از بین برود.

آیا این امر مخصوص زمان حضرت على(ع) بود و دیگر مصداق نخواهد داشت؟ از این روست كه می‌توان گفت تفاوت در وضعیت‏‌ها رخ مى‏‌نمایاند. چه امام حسن(ع) با آن همه صبورى و خوددارى، اگر در شرایط و وضعیت امام حسین(ع) قرار مى‏‌گرفت، همان راه و همان شیوه‌ها را انتخاب مى‏كرد كه اباعبدالله انتخاب كرده بودند. این اصل مهم در مدیریت انقلاب نیز به آسانى قابل ملاحظه است.

حضرت امام(ره) آنگاه كه در مرحله ایجاد انقلاب اسلامى قرار گرفتند، از همه گروه‏‌هاى مخالف دعوت به همگرایى بر سر آرمان‏هاى مشترك كردند و آنگاه كه مردم در رفراندوم تاریخى خود، رأی قاطع به جمهورى اسلامى دادند، در یك حركت حساب‏شده و هدفمند، بنیان‏‌هایى همچون مجلس خبرگان قانون اساسى، سپاه پاسداران، بسیج، كمیته‏ انقلاب اسلامى، بنیاد شهید، وزارت اطلاعات، سازمان جهاد سازندگى، شوراى نگهبان قانون اساسى، مجلس خبرگان رهبرى، بنیاد مسكن و دهها سازمان و نهاد انقلابى را شكل دادند كه نشان از نیازهاى زمان خود براى نیل به اهداف انقلاب و كسب تجربه در جهت آن اهداف بود.

درباره مدیریت خلف شایسته آن حضرت، رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در شرایط خاص و با توجه به قدرت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى كشور، هیچ فرد منصفى نمى‌‏تواند منكر این مهم شود كه دستاوردهاى نظام درعرصه‏‌هایى چون پیشرفت‏‌هاى هسته‌‏اى، موشكى، سلول‏‌هاى بنیادى، تولید داروها و واكسن‌‏هاى مهاركننده بیمارى‏هایى چون ایدز و برخى سرطان‏‌ها، ترمیم ضایعات نخاعى، دستیابى به فناورى شبیه‏‌سازى، به ‏راه ‏افتادن نهضت تولید علم و جنبش نرم‏افزارى در حوزه و دانشگاه، دمیده‏‌شدن روحیه اعتماد به نفس درجوانان و جوان‏گرایى و... در گرو دغدغه‌ها و پیگیرى‏‌هاى مستمر ایشان صورت‏گرفته است.

تزریق امید به اركان دولت و مردم در سخت‏‌ترین و بحرانى‌‏ترین شرایط، از دیگر هنرهاى ناب رهبرى ایشان در طول29 سال گذشته بوده است، به‏گونه‏اى‏كه در بحرانى‏ترین شرایط فرموده‏اند: «من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال مى‏‌دانم. » این مهم را باید بدانیم كه اگر در دهه اول انقلاب و در دوران غربت و تنهایى دفاع مقدس، براى حفظ موجودیت و بقاى خود مى‏‌جنگیدیم، امروزه سرنوشت منطقه به سرانگشتان ما سپرده شده است و امریكا و متحدانش كه در گذشته‏اى نه چندان دور با تفرعن از تغییر جغرافیاى سیاسى در جهان اسلام و تشكیل خاورمیانه جدید سخن مى‏‌گفتند، اینك از ظهور و تولد خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامى سخن مى‏گویند و ایرانى كه زمانى محور شرارت نام گرفته بود، اینك به محور امید و رهایى آنان از گرداب عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.

افزایش اقتدار و نفوذ ایران؛ تبدیل شدن ایران به یك كشور شكست‏ناپذیر و مقاوم، شكسته‏‌شدن مجدد ابهت امریكا و متحدینش، تعمیق منطقه ژئواستراتژیك ایران، هر كدام از دیگر دستاوردهاى نظام در دوره رهبرى حضرت آیت‏الله خامنه‏‌اى(حفظه الله) است. دوستداران، شیفتگان و یاران وفادار حضرت امام خمینى(ره) و حضرت آیت‏‌الله خامنه‏اى باید بدانند و نیك هم مى‌‏دانند كه این دو گوهر ناب، یك حقیقت با دو تجلى هستند كه وظیفه همه ما، درك و معرفى شایسته و بایسته این حقیقت ماندگار و الهى به جامعه اسلامى و بشریت تشنه امروز و فردا است./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات