قواعد موازنه امپراطوری
به گزارش خبرگزاری رسا، صرفنظر از صحت و سقم ادعای رژیم صهیونیستی که ایران در آستانه چهلمین روز جهانی قدس و در مرز سوریه، با شلیک متجاوز از شصت موشک درگیر شده است یا خیر؛ صرفنظر از این مناقشه که نه ایران، بلکه «کلیت جبهه مقاومت» است که با رژیم کودککش، به طور مستقیم و مؤثر درگیر شده است؛ بله؛ صرفنظر از ورود به این مناقشههای تعیین کننده و مفصل، یک چیز مسلم است: اینکه موازنهها در قلمرو پدیده نوظهور «امپراطوری مقاومت اسلامی»، به سرعت در حال دگرگون شدن است، طوری که هر ضربه از جانب خصم، به سرعت و با شدت چندین برابر مجازات میشود، و حالا واقعاً دوران بزن و دررو سپری شده است. این، بلوغ خط «برخورد شجاعانه و فعال با دشمنان» در مسیر استقلال ملتهای منطقه است.
در این ارتباط، رهبر عالی جمهوری اسلامی در سخنان مراسم سالگرد رحلت مسیحای انقلاب، همان روح دنیای بیروح، از «برخورد شجاعانه و فعال با دشمنان» به عنوان نخستین شاخص الگوی رفتاری امام (ره) یاد کردند و فرمودند: «امام راحل در مواجهه با دشمنان، هرگز منفعل نشد، و همواره فعال و قدرتمند در مقابل آنها ایستاد». در عین حال، «پرهیز از هیجانزدگی ناشی از احساسات خالی از عقلانیت» را دومین شاخص منش سیاسی ابرسیاستمدار سده بیستم برشمردند؛ «تصمیمهای امام، شجاعانه و در عین حال مبتنی بر محاسبات عقلانی بود». رهبر عالی جمهوری اسلامی به سومین شاخص الگوی رفتاری امام اشاره کردند و فرمودند: «امام خمینی (ره) چه در دوران مبارزات و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره اولویتها را رعایت میکرد و بر موضوعات اصلی متمرکز میشد و هیچگاه حواشی را وارد میدان کار خود نمیکرد». این تلفیق خلاقانه خردمندی و دلیری و جهاد، مسیری است که پس از امام «مو به مو» استمرار یافته است، و خود را در سر و شکل «موازنه امپراطوری» نشان میدهد.
حرکات حساب شده و شطرنجی و میلیمتری ایران در مرکز «امپراطوری مقاومت اسلامی»، که بویژه از مقطع زمانی تهاجم عراق به کویت آغاز شد، صحنهای را خلق کرده است که خصلت اصلی آن این است: این که در آتشافروزی سهمگین منطقه که قرار بود خاورمیانه جدید را برای آمریكا به بار بیاورد، ایران، با تردستی از اغلب حرکات رقیب فرصتی برای خود ساخت، و امروز، تقریباً تمام ویژگیهای یک امپراطوری کامل را از سواحل دریای مدیترانه تا دیوار چین رقم زده است.
این عرض و طول آن چنان مقتدرانه حول تدابیر عالی امپراطوری تمشیت میشود، که «خالد بن محمد العطیه» وزیر دفاع و معاون رئیس شورای وزیران قطر، روز سهشنبه اخیر در اجلاس بینالمللی سنگاپور، بر آن شد که عربستان و متحد آمریكاییاش و البته سایر متحدان، حتی «توان تأثیرگذاری بر ایران» را ندارند! او که فارغ التحصیل دانشگاه قاهره، دانشگاه عربی بیروت و آکادمی ملک فیصل است، ابرام ورزید که «آمریكا عاقلتر از آن است که با ایران بجنگد»، چه در سوریه، چه در عراق، و چه در هر جای دیگر.
این را میشود از سابقه منازعات نظامی آمریكا درک کرد که آمریكا هیچ گاه در تاریخ خود با یک نظام سیاسی مسلح درگیر نشده است، و حتی، در مورد ویتنام که پنجه در پنجه یک ملت مسلح (نه یک نظام سیاسی مسلح) انداخت، به سختی شکست را پذیرفت و عقبنشینی کرد. در نتیجه، همان طور که رهبر عالی فرمودند: «برخی در کشور، در صدد این هستند که یک شکل معیوب از برجام را به کشور تحمیل کنند، یک عدهای در داخل میگویند این نشود، جنگ میشود؛ نه آقا؛ این دروغ است؛ این، تبلیغ به نفع دشمن است».
درسهای مسیر طی شده
بیگمان نمیتوان مختصات «موازنه امپراطوری» را فارغ از ملاحظات دینی و معنوی فهم کرد؛ «این، یک راه سوم است». در عین حال، به لحاظ فنی نیز، مسیر طی شده امپراطوری در طول سالهای پس از مناقشه عراق-کویت، به ما درسهایی میآموزد که مرور آن برای فعالان سیاسی مفید است:
نکته اول این است که حفظ آرامش و طمأنینه، و غلبه فرهنگی و معنوی بر بحرانهایی که بر پرتنشترین جغرافیای سیاسی دنیا تحمیل میشود، از مهمترین استلزامات افزایش تسلط انقلابیون مقاومت بر اوضاع بوده است.
بیطرفانه و از دیدگاه فنی، باید اذعان کنیم که رهبر عالی جمهوری اسلامی در انجام این وظیفه مهارت حیرتآوری داشتهاند. طی این مدت، تصمیمسازیهای «امپراطوری مقاومت»، هر چند مدام از احساسات سنجیده انقلابی بهره برده است، در عین حال، همواره و در سختترین شرایط مانند رویدادهای سال 1388 ایران یا جنگ سی و سه روزه 1385 لبنان یا نبرد از 1387 و 1393 غزه، از احساساتزدگی مبرا بوده است، و تصمیمات پخته و باحوصله، شرایط پیچیده را تسهیل کرده است.
نقطه شروع برای این نحو افزایش تسلط به موقعیتهای بحرانی، این است که «استراتژی مشخصی داشته باشیم»، و «معنای تاریخی» روشنی از خود تعریف کنیم. فایده «استراتژی مشخص» و «معنای تاریخی» آن است که مسیر پیموده شده ما دارای ثبات نسبی بوده است، و کمک کرده است تا نیروهای مختلف در یک جهت، بخشهای گوناگون یک پازل را تکمیل کنند، و «منطق تیشه» را برای غلبه بر موانع سخت محقق سازند. نیروهای مختلف، مدام ضرباتی به نیروهای رقیب نواختند و پس از تجدید قوا، و باز با پشتکار به ضربات خود ادامه دادند تا نهایتاً مسیرهای فائق آمدن به امور را گشودهاند.
نکته سوم این است که لااقل در مسائل حساس منطقه، ما سختگیر و مشکلپسند بودهایم، و با تمرکز بر نقاط حساس سیاست منطقه، هیچگاه به سهولت وارد معاملات نشدیم. «امپراطوری مقاومت» به درستی بر خطوط قرمز و مواضع اصولی خود در مورد مسائل سوریه و عراق و افغانستان و لبنان و ترکیه و قطر و ... ، تأکید کرد، و حاصل این پافشاری اصولی خود را نیز درو نمود.
در تمام این مدت، اهداف منطقهای و جهانی «امپراطوری مقاومت»، واقعبینانه و با چشمان باز تنظیم شد. ما مطلقاً زیادهروی نکردیم، و اجازه دادیم تا اهداف و فرآیندها با حوصله از خلال انتخاب مردم این منطقه ظاهر شوند. در این میان ارتباط فرهنگی اهمیت ویژه داشت، و ایران در مقاطع مختلف، فرهنگ عمومی قلمرو امپراطوری را مورد خطاب قرار داد. اگر قرار بود فتوحات با نیروی اقتصادی یا سیاسی به سبک اتحاد شوروی سابق یا امریکا گشوده شوند، موازنهها شکننده میشد، ولی نظر به دیدگاه اصولی «فعال کردن ظرفیتها»، که از اساس یک روش مردمی و فرهنگی سیاستورزی است، همهچیز، نرم و مقتصدانه پیش رفته است.
نکته دیگر، اقدام بموقع است. برای موفق شدن در «موازنه امپراطوری»، یا باید بسیار متمول و بیش از اندازه مسلح بود، یا باید زودتر از قدرتهای درشتهیکل در صحنه حاضر شد. برای سیاستمداران انقلاب اسلامی ایران، گزینه دوم مغتنمتر و مطمئنتر و میسرتر بوده است؛ آن هم در منطقه غرب آسیا که حوزه عملیاتی سنتی آنها حتی از قبل انقلاب بوده است. این سیاستمداران که دوران آغازین کار سیاسی و مبارزاتی خود را در لبنان و عراق سپری کردند، به خوبی توانستند همراهی و اتحادهای مثمر ثمری را در اقصی نقاط منطقه سازمان دهند، و در هر موضوعی، از همان آغاز کار سر صحنه باشند.
نکته آخر این که، یکی از ارکان واقعنگری انقلابی در «موازنه امپراطوری» این بوده است که ما در این مدت، همیشه آماده بودهایم تا این قانون مهم را بپذیریم که «لازم نیست همه کارها به خوبی پیش بروند». بعضی از رویدادها نسبت به بقیه بهتر و سهلتر پیش خواهند رفت. اگر این حقیقت را بپذیریم، خودمان را آماده میکنیم که به رویدادهای نهچندان جالب، نگاه منتقدانه داشته باشیم و از آنها برای رشد و پیشرفت استفاده کنیم.
در قلمرو و عمق راهبردی جمهوری اسلامی، برخی از دشوارترین برخوردهای سیاسی تاریخ جریان دارند، و طبیعی است که برخی مسائل مطابق میل ما نباشد، ولی نکته مهم این است که باید پس از «به رسمیت شناختن دشواریها»، ابعاد آنها را بشناسیم، و مدام ابعاد مثبتتر را تقویت کنیم تا نهایتاً جهت امور به سمتی که به نفع «موازنه امپراطوری» باشد، بازگردد. در تمام سالهای امپراطوری، تلاشهای مستمر ما برای بهبود شرایط سخت، ما را برتری بخشیده است، و همه اینها در سایه اتحاد حول «رهبری عالی» میسر شده است. باید این نقطه قوت را بشناسیم، و با پذیرش الزامات آن، از نتایج وعده حق وصیت امام بهرهمند شویم که: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملكت شما آسیبی نرسد»./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت