با تحریم باید چه کرد؟
به گزارش خبرگزاری رسا، بیش از یک دهه است که دوران جنگ نظامی علیه کشورهای غیرهمسو به پایان رسیده است و امریکا و کشورهای بزرگ جهان بهجای رودررویی نظامی با سایر کشورها، از ابزار تحریم اقتصادی استفاده میکنند.
تحریم واژه عجیبی برای جمهوری اسلامی ایران نیست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی انواع تحریمهای اقتصادی بهکار گرفته شد که مسیری ۴۰ ساله را به همراه داشت. اصولاً تحریمهای اقتصادی به شیوه امروزی پس از جنگ جهانی اول و ایجاد نظم نوین اقتصادی و سیاسی و پس از آن در دوران جنگ سرد آغاز شد و هدف از آن، غلبه اراده یک قدرت سیاسی بر کشور و ملتی دیگر بود. طی نیم قرن اخیر، تحریمهای اقتصادی نقش مهمی در سیاستهای بینالمللی امریکا ایفا کرد و به یک دستاورد خاص برای تحمیل اراده این کشور بر کشورهایی است که مخالف سیاستهای منطقهای این کشور هستند.
اما شکل پیشرفته این تحریمها که تحریمهای قبلی مانند تحریم علیه کوبا را به حاشیه برد در اوایل دهه ۹۰ میلادی آغاز شد و عراق نخستین کشوری بود که آن را تجربه کرد و طی پنج سال وضعیت حکومت صدام را به مرگ نزدیک کرد. دلیل موفقیت تحریمهای اقتصادی چنبره امریکا بر روند جدید اقتصاد جهان و انحصاری است که این کشور برشبکه مالی و ارتباطات بانکی دارد که چنین امکانی را به این کشور داده است.
بیش از یک دهه است که دوران جنگ نظامی علیه کشورهای غیرهمسو به پایان رسیده است و امریکا و کشورهای بزرگ جهان بهجای رودررویی نظامی با سایر کشورها، از ابزار تحریم اقتصادی استفاده میکنند. چه امریکا، چین و چه روسیه که در اوج اختلافات سیاسی با کشورها، این تحریم را به کار میبندند، در رابطه با ایران باید گفت که کشورمان طی چهار دهه اخیر تحریمهای اقتصادی کمنظیر و حتی بینظیری را تجربه کرده، اما همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
تحریمهایی که رئیسجمهور فعلی امریکا از آن دم میزند، یک تفاوت اساسی با تحریمهای گذشته دارد و آن تفاوت این است که از پختگی و جامعبودن بهره میبرد و هر چند که دارای محدودیتهایی نیز است. اصولاً تحریمها به مرور زمان تکمیل شده و مرحلهبهمرحله بازآفرینی شدند. به همین دلیل است تحریمهای سال ۹۰ به بعد به هیچ عنوان قابل مقایسه با تحریمهای گذشته مانند داماتو نبوده و نیستند. در تحریم داماتو، دولت امریکا خرید نفت ایران توسط شرکتهای امریکایی را اقدامی غیرقانونی خواندند تا با استفاده از این ابزار، کاهش ۵۰۰ هزار بشکهای نفت ایران را کلید بزنند، اما این هدف به شکست انجامید.
در تحریمهای سال ۹۰ امریکا روی موضوع مهمی دست گذاشت، واشنگتن برای تکمیل تحریمهای پیشین خود، روی چند نکته مهم تمرکز کرد؛ یکی بررسی دقیق واردات کالاهای اساسی ایران، یکی دیگر کاهش صادرات نفت ایران و دیگری عدم دسترسی ایران به شبکه مبادلات مالی از طریق تحریم بانک مرکزی. در چنین حالتی کاخ سفید قصد داشت، با ایجاد محدودیت در فروش نفت ایران و عدمدسترسی به شبکه بانکی بینالمللی، پول ایران را بلوکه کند تا با ایجاد این محدودیت، واردات کالای اساسی را با چالشی بزرگ مواجه کند.
ریچارد نفیو، مسئول طراحی تحریمها علیه ایران در کتاب خود یک نکته بسیار مهم بیان کرده است، او نوشته امریکا برای آنکه بتواند تأثیر روانی و اجتماعی تحریمها را بر مردم ایران بیشتر کند، هیچ محدودیتی در واردات کالاهای لوکس قرار نداد و با وجود آنکه میدانست تحریم فروش موادغذایی و دارو به ایران از جنبه بشردوستانه خطرناک است، اما بهشدت با شرکتهایی که به ایران غذا و دارو میفروختند، برخورد میکرد. وی میگوید، شاید امریکا میتوانست در قالب یک مانور تبلیغاتی محدودیتهای واردات غذا و دارو را کاهش دهد، اما در صورت کاهش فشارهای تحریمی به ایران با این ابزار تحریمها شکست میخورد، پس این مسیر را باید با قدرت بسیاری ادامه داد.
او درست میگوید، در دوران تحریمها و در شرایطی که کشور دچار کمبود موادغذایی و دارو شده بود، خودروهای لوکسی به ایران وارد شدند که به نارضایتیهای اجتماعی دامن زد. در روزهایی که دارو در ایران کمیاب شده بود، خودروهای پورشه، لکسوس، بیامو و بنز به راحتی وارد میشدند تا حجم قابل توجهی از ارز کشور به کالاهایی اختصاص یابد که بخش بسیار کوچکی از نیاز مردم بود.
امروز هم درست در آن شرایط به سر میبریم. صادرات نفت و درآمدهای ارزی ایران نشانه گرفته شده است. توسط چریکهای کت و شلواری وزارت خزانهداری امریکا که یک جنگ تمام عیار اقتصادی را رقم زدهاند، دولت با محدودیت ارزی مواجه خواهد شد. بنابراین باید با ارزیابی مجدد سبد کالاهای مورد نیاز کشور و تجدیدنظر در سبد وارداتی، فشار تحریمها را کاهش دهند.
به عنوان نمونه کنار گذاشتن ارز ۸۵ میلیون نفر برای واردات لوازم آرایشی بهداشتی، سنگ پا، دسته کلنگ و بیل، خودروهای لوکس و لوازم الکترونیکی گرانقیمت به خودی خود برای زمین زدن کشور کفایت میکند که امید است، دولت دوازدهم با در نظرگرفتن اولویتها، در این جنگ اقتصادی مقاومت و از این جاده به سلامت عبور کند هر چند که این مسیر، مسیری سخت است. دولت باید در سیاستهای ارزی و وارداتی خود، با انواع رانتها و توصیهنامهها مقابله کند. چراکه اختلال ارزی و افزایش قیمتها، انتخاب نخست غرب برای زمینگیرکردن اقتصاد ایران است تا به واسطه آن نارضایتیهای اجتماعی را در ایران افزایش دهند.
تحریمهای اقتصادی امروز که قرار است بر کشور تحمیل شود، شکل ارتقا یافته تحریمهای گذشته است و با توجه به سوختکردن راههای دور زدن تحریم توسط برخی مسئولان کشور، شرایط بسیار سختتر از گذشته شده است، اما با بهکارگیری تدابیر خاص و تغییر قانون در برخی مواقع، گذر از این گردنه چندان هم سخت نیست./۹۶۹/د102/ب1
منبع: روزنامه جوان