۰۲ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۶
کد خبر: ۵۶۹۰۱۷
یادداشت؛

حباب‌های قیمتی در دریای طوفانی نقدینگی

این روز‌ها که قیمت‌ها در تلاطم است، برخی مسؤولان آن‌ها را حباب می‌بینند. در حالی که حباب در دریای آرام شکل نمی‌گیرد، بلکه در دریای طوفانی نقدینگی و برهم‌خوردن حجم عظیمی از آب است که شکل می‌گیرد.
حباب قیمت - دلار - افزایش نقدینگی

به گزارش خبرگزاری رسا، این روز‌ها که قیمت‌ها در تلاطم است، برخی مسئولان آن‌ها را حباب می‌بینند. در حالی که حباب در دریای آرام شکل نمی‌گیرد، بلکه در دریای طوفانی نقدینگی و برهم‌خوردن حجم عظیمی از آب است که شکل می‌گیرد

این روز‌ها که قیمت‌ها در تلاطم است، برخی مسئولان آن‌ها را حباب می‌بینند. در حالی که حباب در دریای آرام شکل نمی‌گیرد، بلکه در دریای طوفانی نقدینگی و برهم‌خوردن حجم عظیمی از آب است که شکل می‌گیرد. برای اینکه چنین استعاره‌ای را بیشتر قابل فهم کنیم و ریشه مشکلات امروز را بررسی کنیم، پیش از ورود به بحث ناگزیریم چند توضیح را بیان کنیم: 

۱- نقدینگی یا به عبارت صحیح‌تر، حجم پول، مجموع پول و شبه‌پول است. نقدینگی به معنای مجموع اسکناس‌ها و مسکوکات و سپرده‌های دیداری در یک کشور است. تفاوت نقدینگی با حجم پول یک کشور، در سپرده‌های غیردیداری افراد نزد بانک‌هاست. 

۲- اهمیت ثبات و انضباط نقدینگی به حدی است که در برنامه‌های تعدیل ساختار، هم هدف و هم شاخص ارزیابی و هم ابزار دستیابی به اهداف دیگر قلمداد می‌شود. بنابراین اگر روند رشد نقدینگی بالا و مستمر باشد، نشانگر آن است که بانک مرکزی وظایف خود را به درستی انجام نداده یا به دلایل سیاسی و عدم استقلال، ناتوان در اجرای وظایف خود بوده است. 

چرا حباب‌ها و گرانی‌ها شکل می‌گیرد؟ 

بر اساس آمار اعلامی بانک مرکزی در زمان حاضر نقدینگی از مرز هزار و ۵۳۰ هزار میلیارد تومان گذشته است. هر چند که مسئولان بانک مرکزی در همایش سیاست‌های پولی و ارزی از اعدادی سخن گفته‌اند که با یک محاسبه ساده می‌توان دریافت، نقدینگی در محدوده هزار و ۶۰۰ هزار میلیارد تومان است، که نشان می‌دهد در این پنج سال چه بلایی سر نقدینگی آمده است و بیش از هزار و ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه شده است. 

البته چنین حجمی از نقدینگی به خودی خود نمی‌تواند عاملی برای تورم و گرانی به شمار آید، اگر مسیر تولید نقدینگی متکی بر گردش صحیح پول باشد و نقدینگی ایجاد شده بر پایه ارزش‌افزوده واقعی باشد. اما وقتی درصد تغییرات این شاخص را با نرخ رشد اقتصادی یا تولید ناخالص داخلی مقایسه کنیم، به خوبی در می‌یابیم که چرا قیمت‌ها روند صعودی داشته و دریای طوفانی چرا حباب‌ساز شده است؟ 

به عنوان مثال، براساس آمار‌های اعلامی بانک مرکزی که به زیبایی در قالب یک گزارش در خبرگزاری «فارس» انعکاس یافته است، نشان می‌دهد نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی نشان از ۲/۶۳ درصد در سال ۹۱ با ۱/۴۰ درصد افزایش به ۳/۱۰۳ درصد رسیده و این اتفاق برای اولین بار در دهه‌های اخیر در اقتصاد ایران قابل مشاهده است. 

طبق گزارش بانک مرکزی، حجم تولید ناخالص داخلی در پایان سال ۹۶ به هزار و ۴۸۰ هزار و ۷۱۰ میلیارد تومان بالغ شده است. بنابراین با یک حساب ساده می‌توان دریافت که نقدینگی در سال گذشته از میزان تولید ناخالص داخلی فراتر رفته و نسبت آن به ۳/۱۰۳ درصد رسیده است. این نسبت در کشور به خوبی نشان می‌دهد، عامل خارجی یا همان تهدید‌های ترامپ و تحریم‌های پیش‌رو یا انتظارات روانی مردم برای گرانی نه به عنوان یک متغیر اصلی بلکه به عنوان یک متغیر فرعی و کاتالیزور عمل کرده‌اند، وگرنه خواه ناخواه و یا با شیب ملایم‌تری این تغییرات قیمتی (گرانی‌ها) باید رخ می‌داد، چون افزایش نقدینگی متکی بر تولید نیست!

ریشه نقدینگی کجاست؟ 

بخش تلخ ماجرا جایی است که این افزایش نقدینگی و درصد‌های نزدیک به ۲۰ درصد سالانه در افزایش نقدینگی با سیاست پولی دولتی ایجاد شده که از یک سو منتقد دولت قبلی در تولید نقدینگی با تخصیص خط اعتباری برای مسکن مهر بوده و آن را عامل تورم اعلام کرده است و از سوی دیگر، دولت با اتخاذ یک سیاست غلط پولی و با هدف کنترل نقدینگی (به عنوان تنها و مهم‌ترین دستاورد دولت یازدهم) اقدام به افزایش نقدینگی کرده است، کاری شبیه به خاموش کردن آتش با نفت!

به عبارت ساده‌تر درد قضیه آنجایی است که به اسم کنترل تورم در چهار سال دولت اول آقای روحانی این بلا‌های گرانی در سال جدید سر مردم آمده و سود آن هم در قالب سود‌های موهومی در بانک‌ها، نه در بخش واقعی اقتصاد ایجاد شده است. در حالی که اگر دولت قبلی نقدینگی را افزایش داد و از یک سو این اقدام توسط بانک مرکزی رخ داده و از سوی دیگر با پول خلق‌شده حداقل پروژه‌ای به نام مسکن مهر و تأمین بخشی از نیاز جامعه به مسکن پاسخ داده شده است.

البته منظور نگارنده مبری‌کردن اشتباهات دولت نهم و دهم یا دفاع از عملکرد آن‌ها نیست، بلکه از یک سو هدف این است که بدانیم حباب پنداشتن تورم در سال‌جاری، یا روانی و ذهنی خواندن گرانی‌های اخیر آدرس غلط در شرایط حاضر است و ریشه و علت‌العلل این مشکلات تورمی سیاست‌های غلط و نقدینگی است. نکته مهم دیگر این است که اقتصاد کشور از محلی در حال تحمیل ضربات سنگین است که می‌تواند به عنوان نقطه‌ای قوت در کشور به شمار آید، اگر دولت و برنامه‌ریزان بخواهند این نقدینگی را مهار کنند!/۹۶۹/د102/ب1

منبع: روزنامه جوان

ارسال نظرات