۰۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۴
کد خبر: ۵۶۹۷۸۹
یادداشت؛

نسخه لیبرالی نپیچید!

آنچه معاندان نظام اسلامی را شادمان می‌کند، نه انتقادات دلسوزانه بلکه برنامه‌ها و تصمیمات کلانی است که وزن استقلال‌طلبی و استکبارستیزی را با وابسته کردن تدریجی اقتصاد کشور به بیگانگان و زرسالاران بین‌المللی کم می‌کند.
سخن نگاشت | رسانه ها حرف دشمن را تکرار نکنند

به گزارش خبرگزاری رسا، ایران اسلامی به اذعان دوست و دشمن در بحبوحه یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی قرار دارد. راهکارهای مقطعی و کوتاه‌مدت یک یا چندساله برای چاره‌جویی اوضاع اخیر یک بحث است و رهیافت‌های اقتصادی مبتنی بر ایدئولوژی اسلام انقلابی که در نقطه مقابل اقتصاد لیبرالی قرار دارد، موضوعی دیگر. 

علیرغم اینکه انقلاب اسلامی همچون سایر حوزه‌ها در تأمین معاش و رفاه جامعه، صاحب سبک و نظر است و نسخه‌های پیشرفته‌ای همچون «اقتصاد مقاومتی» در تارک آن قرار دارد، برخی سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته از مسیر خود خارج و به سمت چاره‌جویی‌های مخرب غیربومی میل داشته است.

متأسفانه وقتی از سیاست‌های لیبرالیسم و نئولیبرالیسم در حوزه اقتصاد نام‌برده می‌شود، برخی زبان به شکوه می‌گشایند که چرا سخنان دشمن‌شاد کن بر زبان می‌رانید، از شما انتظار دیگری داریم و ... درحالی‌که فراموش کرده‌اند آنچه معاندان را شادمان می‌کند، نه انتقادات دلسوزانه بلکه برنامه‌ها و تصمیمات کلانی است که وزن استقلال‌طلبی و استکبارستیزی را با وابسته کردن تدریجی اقتصاد کشور به بیگانگان و زرسالاران بین‌المللی کم می‌کند. دراین‌باره گفتنی‌هایی هست.

یکم: آنچه از اوضاع فعلی برمی‌آید آن است که نسخه‌های پوسیده اقتصاد لیبرالی به‌عنوان دستورالعمل‌های شفابخش در بطن سیاست‌های کلان کشور بکار گرفته‌شده‌اند و مهم‌ترین گواه آن، ثروتمندتر شدن گروهی از جامعه به بهای کوچک‌تر شدن سفره تعداد زیادی از مردم است. خط جهانی که باکمال تأسف در پاره‌ای از مواقع به شکل خطرناکی در تصمیمات برخی دستگاه‌های ذی‌ربط دیده می‌شود، عبارت است از «فقر همه در ازای ثروتمند شدن یک‌درصدیها» که بی‌تردید در عرض قانون اساسی و استقلال اقتصادی کشور قرار دارد.

نظریه‌پردازان علم اقتصاد ازجمله «آدام اسمیت» معتقدند اگر کشورها، جوامع و افراد به دنبال سود و لذت حداکثری خود بروند، میوه  توسعه را خواهند چید و اگر در ساحت بین‌المللی هم دولت‌ها در اقتصاد دخالت نکنند و عرضه و تقاضای جهانی شکل بگیرد، همه کشورها توسعه می‌یابند. خب، آقای اسمیت و هم‌پالکی‌های ایشان الان در قید حیات نیستند که از آن‌ها سؤال کنیم که بیش از دویست سال از تولد نامیمون نظام سرمایه‌داری می‌گذرد، پس چرا کمتر از ده کشور به جرگه قدرت‌های صنعتی پیوسته‌اند و با کدام منطق، میلیون هاانسان در سراسر جهان گرسنه‌اند ؟ این در حالی است که تا پیش‌ازاین، چرخ تولید و مصرف با یک سرعت در سراسر جهان می‌چرخید و این حجم گرسنه و بیکار وجود نداشت.

دوم: آمریکا و دنباله‌روهای اروپایی کاخ سفید، اقتصاد لیبرالی را مترادف با اقتصاد آزاد معرفی می‌کنند اما واقعیت آن است که اقتصاد خارج از نظارت و دخالت‌های بالادستی یک دروغ بزرگ است، چراکه همه آن‌ها از تولید داخلی حمایت می‌کنند.

به‌عنوان نمونه، وقتی فولاد چین، صنعت فولاد آمریکا را در آستانه ورشکستگی قرار داد، «دونالد ترامپ» بر طبل جنگ تعرفه‌ای کوبید و با وضع تعرفه بر کالاها و فولاد چین، از تولید داخلی حمایت کرد و حتی پکن را تهدید کرد که نباید مقابله‌به‌مثل کند !

سوم: وقتی هدف، کسب نهایت لذت باشد، افراد به ربات‌های بی‌عاطفه‌ای تبدیل می‌شوند که جز به سود خود به چیز دیگری فکر نمی‌کنند. این از نتایج دیدگاه لیبرالیسم است که امروز می‌بینیم عده‌ای با بی‌رحمی تمام حاضر می‌شوند که بازار را به قیمت سود حداکثری خود آشفته کرده و میلیون‌ها نفر را زیر چرخ منافع خود له کنند. اقتصاد لیبرالی می‌گوید سود و منفعت در اولویت قرار دارد؛ بنابراین، از این راهبرد نمی‌توان انتظار تولید داشت چراکه حداکثر سود در بخش‌هایی غیر از تولید به دست می‌آید! از سوی دیگر، در قطب‌های سرمایه‌داری از فعالیت‌های غیرتولیدی برای سنگین کردن کفه تولید، مالیات اخذ می‌شود، درحالی‌که در کشورمان، سودآوری سکه و ارز از وضعیتی برخوردار است که مثلاً یک نفر می‌تواند ده‌ها هزار سکه بخرد و میلیون‌ها دلار ارز احتکار کند، بی‌آنکه مالیات بدهد و نگران مواخذه نهادهای نظارتی باشد.

چهارم: نظام سرمایه‌داری برآمده از لیبرالیسم، عموم افراد جامعه را به دوطبقه «کارگر- برده» و « سرمایه‌دار- ارباب» تقسیم می‌کند و برخلاف گذشته که برده‌ها را شکنجه می‌کردند، لیبرالیسم، شکل جدید برده‌داری را این‌گونه تبلیغ می‌کند که مصرف و لذت بردن و زندگی در لحظه، حق افراد است تا از این رهگذر بتواند آن‌ها را با خلق نیازهای کاذب استثمار کند.

بااین‌حال، از تولید به شکل جدی حمایت می‌کنند اما در کشور ما برخی که داعیه‌دار سرمایه‌داری هستند، فقط به مصرف‌گرایی و باز کردن اتوبان اقتصاد برای ورود انواع و اقسام کالاهای وارداتی توجه دارند. بر این اساس باید گفت که نه‌تنها به روش‌های بومی برای ارتقاء تولید عمل نمی‌شود، بلکه همان نسخه معیوب لیبرالیسم نیز برآیندی جز پر کردن جیب شرکت‌ها و کارگران خارجی نداشته و حتی جنبه‌های حمایتی آن در خصوص تولیدات داخلی مورد اقبال قرار نمی‌گیرد.

پنجم: حال که موضوع استقلال مطرح شد، باید بدانیم که اصرار کشورهای اروپایی برای ادامه حضورشان در ایران، به دلیل تأمین منافع آن‌هاست و تجربه کار و تجارت با آن‌ها ثابت کرده درجایی که منافعشان به خطر بیفتد، وارد میدان نمی‌شوند و بدتر از آن، چنانچه پای تحریم‌های همه‌جانبه به میان آید، حاضر به تأمین کالاهای اساسی مثل دارو و ارزاق هم نیستند، همچنان که در اوایل دهه جاری، همگام با آمریکا محصولات استراتژیک را تحریم کردند.

آقایان مدعی ارتباط با دنیا پاسخ دهند که کدام کشور منظومه سرمایه‌داری اجازه می‌دهد نان شب مردم و دیگر مواد غذایی مورداحتیاج آن‌ها به واردات گره بخورد ؟! به گواهی آمار و ارقام رسمی، بخش کشاورزی از واردات 80 درصدی کالا در امان نمانده و بیش از 40 درصد از مواد غذایی کشور از مسیر واردات تأمین می‌شود. نکته مهم اینجاست که امنیت غذایی باید شعبه‌ای از امنیت ملی برشمرده شود زیرا دشمنی که به بهانه تحریم، اجازه واردات اقلام حیاتی را نداد، بدون شک اگر لازم باشد و منافعش ایجاب کند اجازه واردات مواد غذایی به کشور را نیز نخواهد داد. 

ششم: توصیه اقتصاد سرمایه‌داری به کشورهای تابع، خام فروشی است و فراتر از این، برای میزان تولید نفت نیز تعیین تکلیف می‌کنند، همان‌گونه که ترامپ بارها از سقف تولید نفت خام اوپک گله کرده و آشفتگی بازارهای بین‌المللی را به گردن کشورهای تولیدکننده نفت انداخته است. بدعملی و سستی برخی در منفک کردن اقتصاد از درآمدهای نفتی کار را به‌جایی رسانده که بدخواهان انقلاب و کشور می‌گویند ایران برای فروختن نفت خام خود هم اختیار ندارد و این بدترین حالت مفروض برای نظامی است که پرچم عزت و اقتدار را برافراشته است. 

و بالاخره اینکه اقتصاد ما زمانی به درجه پویایی خواهد رسید که استعدادها و توانمندی‌های خود را باور و از رهیافت‌های نخ‌نما شده لیبرالیسم، کاملاً قطع امید کنیم. باید به این خودباوری برسیم که در میانه جنگ اقتصادی، مشابه صنایع پیشرفته دیگر مانند نظامی و هسته‌ای، توانایی دست‌یابی به هر افقی در اقتصاد را داریم و مهم‌تر اینکه تنها با اتکا به روش‌های انقلابی و ضد استکباری است که می‌توانیم کلیدواژه راهبردی «اقتصاد مقاومتی» را به معنای واقعی کلمه و به‌دوراز شعارزدگی محقق ساخته و جامه عمل بپوشانیم./۹۶۹/د۱۰۲/ب۱

منبع: حمایت

ارسال نظرات