۲۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۰:۱۳
کد خبر: ۵۷۸۱۶۹
روز عاشورایی در بیرجند؛

محرم امسال با شهید «لکزایی» جاودانه شد

محرم امسال در خراسان جنوبی با حضور شهید «لکزایی» جاودانه شد و عاشقان حسینی روزی عاشورایی را رقم زدند و با برپایی عزاداری و دسته‌های سینه‌زنی پیکر مطهر شهید را تا خانه ابدی‌اش همراهی کردند.
مراسم استقبال پیکر دوتن از شهداء دفاع مقدس در بجنورد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان جنوبی، این روزها شهر بیرجند میزبان یک جوانمرد از سال‌ها حماسه و خون بود که بعد از 33 سال دوری و چشم به انتظاری به وطن بازگشته بود.

در ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) و در ایامی که دل‌ها سوگوار شهید دشت نینوا است مردم بیرجند میزبان یکی از قهرمانانی بود که در روزهای خون و جهاد دل از تمام داشته‌های دنیایی کند و به قافله حسینی پیوست.

امروز نیز تا چشم کار می‌کند زن و مرد و پیر و جوان برای تشییع پیکر مطهر شهید «احمدعلی لکزایی» حضور دارند و از ساعاتی قبل از آغاز مراسم جمع شدند که محبت و ارادت خود را به شهدا نشان دهند.

جاودانه شدن محرم امسال با حضور شهید «لکزایی»

محرم امسال در خراسان جنوبی با حضور شهید «لکزایی» جاودانه شد و امروز عاشقان حسینی روزی عاشورایی را رقم زدند و با برپایی عزاداری و دسته‌های سینه‌زنی پیکر مطهر شهید را تا خانه ابدی‌اش همراهی کردند.

جانبازان، خانواده‌های شهدا، همرزمان شهید، خواهر، مادر، برادر و فرزندان شهید همه و همه با اشک‌هایی که نشان از شوق وصال بود به دیدار «احمدعلی» آمده بودند تا بوی حضور شهید را باری دیگر استشمام کنند.

در چهره مادر که بعد از سال‌ها شهیدش به خانه برگشته بود چیزی جز صبر زینبی و در نگاه همسر و فرزندان شهید نیز جز افتخار و محبت جاودانه دیده نمی‌شد و تنها با زمزمه‌های یا حسین(ع) و زیارت عاشورا آرام می‌شدند.

در این سال‌ها چشم به انتظار فرزندم بودم

مادر شهید که بر گونه‌هایش اشک جاری است به خبرنگار خبرگزاری رسا می‌گوید: این اشک‌ها، اشک شوق است چرا که بعد از سال‌ها دوری و فراق فرزندم برگشته است.

این مادر می‌افزاید: خدا می‌داند در این سال‌ها چه کشیدم و چطوری سپری کردم؛ همیشه هر وقت در تلویزیون می‌گفتند شهدای تازه‌ای تفحص شده‌اند چشم به انتظار می‌نشستم که شاید اسم فرزندم در میان این شهدا باشد.

وی در حالی که با چادرش اشک چشمان خود را پاک می‌کند و با فرزندش درد و دل می‌کند و می‌گوید: «احمدعلی» به خانه خودت خوش آمدی، دلم این سال‌ها خیلی برات تنگ شده بود.

این مادر شهید «احمدعلی لکزایی» ادامه می‌دهد: دعا می‌کنم و آرزو دارم که تمام مادران شهدایی که در هجران و دوری به سر می‌برند انتظارشان به پایان برسد و از شهید خود خبری به دست آورند.

افتخار خواهر از شهادت برادر شهیدش

در ادامه خواهر شهید نیز به خبرنگار خبرگزاری رسا گفت: خوشحالم، خوشحالم که برادرم بعد از سال‌ها دوری برگشته است.

این خواهر شهید در ادامه می‌افزاید: اینکه برادرم برای دفاع از میهن اسلامی و نظام به شهادت رسیده و پیکرش بعد از سال‌ها برگشته خیلی خوشحالم و به «احمدعلی» افتخار می‌کنم.

وی گفت: مادرم در این 33 سال بی تابی می‌کرد که بلکه از فرزندش خبری شود و بالاخره به آرزویش رسید و خدا این توفیق نصیبمان کرد که زنده بمانیم و برگشت «احمدعلی» را در ایام محرم مشاهده کنیم.

با بازگشت پیکر پدرم داغمان تازه شد

پسر بزرگ شهید که وقتی پدرش راهی صحنه نبرد شد تنها 2 سال بیشتر نداشت نیز می‌گوید: جز این که خوشحالم و جز اینکه خدا را شاکرم که پدرم را دیدم چیز دیگری نمی‌توانم بگویم.

مهدی لکزایی می‌افزاید: با بازگشت پیکر پدرم داغمان تازه شد اما با دیدن پیکر پاک شهید عقده خود را باز کردیم و خدا را از این بابت شاکرم.

وی بیان کرد: من و برادرم در این سال‌ها تنها یک عکس از پدر داشتیم و با این عکس دوری را تحمل می‌کردیم و دوست داشتیم هر چه سریعتر پدرمان برگردد و بتوانیم دوباره در آغوشش بکشیم.

مهدی لکزایی افزود: در زمانی که دو سال داشتم پدرم من را در آغوش گرفته بود و امروز نیز نوبت من بود که به یاد گذشته پدرم را در آغوش بکشم.

وی عنوان کرد: تا وقتی که پشت سر ولایت فقیه باشیم در امان هستیم و باید جوانان در راه راست حضور داشته باشند و از این صراط مستقیم خارج نشوند.

همچنین وی در ادامه می‌گوید: تاکنون تنها سنگ قبر نمادینی از پدر داشتیم اما امروز این تکه‌های استخوان از پدر که به جای مانده دل‌هایمان را آرامش می‌دهد./9314/پ۲۰۱/ب۱

ارسال نظرات