ساعت شنی تل آویو-ریاض
به گزارش خبرگزاری رسا، دو رژیم کودک کش صهیونیستی و سعودی که از حدود سه سال پیش تاکنون، روند عادیسازی روابط خود را کلید زدهاند و وجه اشتراک «ایران ستیزی» و «ایران هراسی» را بهصورت هدفمند و با برنامهریزی قبلی در دستور کار خود قرار دادهاند، این روزها، وقایع بسیار تلخی را تجربه میکنند. پس از ائتلاف نانوشته ریاض – تلآویو در تقابل با جمهوری اسلامی، برخی از ناظران بینالمللی بر این عقیده بودند که فشارها بر ایران، افزایش خواهد یافت و ظرفیتهای این دو رژیم، خسارات امنیتی و اقتصادی بیشتری بر کشورمان وارد خواهد آورد.
بااینحال، هر چه هماهنگیهای پشت پرده و علنی صهیونیستها و سعودیها شتاب گرفت، ضریب نفوذ و تأثیرگذاری آنها بر تحولات غرب آسیا نیز کاهش یافت. در روزها و ماههای اخیر اما معادلات منطقه به ضرر سیاستهای ضدایرانی تمامشده و در هر گوشهای از خاورمیانه، نشانهای آشکار از شکاف و شکست در طرف مقابل جبهه مقاومت مشاهده میشود. حقایقی در این خصوص وجود دارند که بهسادگی نمیتوان از کنار آنها گذشت.
1. رژیم صهیونیستی در حالی در غم شکست از یک گروه کوچک اما پرتوان مقاومت فلسطینی سوگوار و سردرگم است که بارها مدعی تغییر و فروپاشی جمهوری اسلامی شده بود. برای اینکه به عمق بلوف و تهدیدات پوچ اسرائیل در این خصوص پی ببریم، کافی است که نیمنگاهی به ضرب شست فلسطینیها به متجاوزان صهیونیست داشته باشیم و آن را با اقتدار مثالزدنی ایران اسلامی مقایسه کنیم.
«زیکا فوگل»، یکی از افسران ارشد ارتش رژیم اشغالگر قدس، با اذعان به ناکامی در برابر مقاومت فلسطین، روز گذشته در گفتگو با نشریه صهیونیستی «معاریو» گفته بود: «توان بازدارندگی حماس در دور اخیر درگیریها در برابر اسرائیل، بسیار کارسازتر از توان بازدارندگی از بین رفته تلآویو است.
ما 40 سال پیش در برابر سه کشور عربی جنگیدیم و بر آنها پیروز شدیم، اما امروز نمیتوانیم بر جنبش حماس پیروز شویم»! وی که غصه و ناکامی از لحن سخنانش پیداست، میافزاید: «طی چهار روز درگیری در غزه، در ضعیفترین وضعیت ممکن قرار داشتیم و ازنظر عملیاتی کاری از دستمان ساخته نبود و درنهایت هم وزیر جنگ استعفا داد.»
نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی بهتازگی گزارش داده است که «مقامات صهیونیست تا حد زیادی توقع داشتند عملیات آنها در خان یونس موفقیتآمیز باشد، بهطوریکه افسران ارتش تأکید کرده بودند این عملیات صد در صد نتیجهبخش خواهد بود»!!
از سوی دیگر، هفته گذشته فرستاده ویژه رئیسجمهور فرانسه در بازگشت از تلآویو، وارد بیروت شد و پیامهای تهدیدآمیز مقامات صهیونیست را به مسئولین لبنانی منتقل کرد. بر اساس گزارش روزنامه «الاخبار»، هیئت فرانسوی اعلام کرده بود که رژیم صهیونیستی از ادامه انتقال موشک به لبنان از طریق سوریه بسیار نگران است و قصد دارد با حمله مستقیم با این موضوع مقابله کند.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان نیز در مقابل این تهدید اعلام کرد درصورتیکه رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کند، حتماً پاسخی کوبنده دریافت خواهد کرد؛ واکنشی که از سوی مقامات صهیونیستی جدی گرفته شد و متعاقب آن، رسانههای سرزمینهای اشغالی نسبت به هرگونه ماجراجویی جدید در برابر حزبالله هشدار دادند. با این اوصاف، بهطریقاولی مشخص است که عاقبت هرگونه تهدید یا تعرض صهیونیستها به جمهوری اسلامی، چه جهنمی را میتواند برای آنها بسازد و سرزمینهای اشغالی را به گورستان آنها تبدیل کند.
افزون بر این، اتاق عملیات روانی واشنگتن – تلآویو ماههاست که وارد جنگ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامیشده و علناً هم اعلام کردهاند که هدفشان تغییر نظام در ایران است اما نتایجی کاملاً معکوس و مغایر با پلن از پیش طراحی خود گرفتهاند. جنگ اقتصادی – روانی، تهدید تحریمها را به فرصت برای همگرایی ملی تبدیل کرده و کسانی که تا چندی پیش از آمریکا و متحدانش به نیکی یاد میکردند، امروز بهصف مخالفان کاخ سفید پیوسته، از ضرورت تکیهبر ظرفیتهای داخلی سخن میگویند. این در حالی است که عرصه سیاسی تلآویو درنتیجه شکست مفتضحانه در برابر حماس بهشدت متلاطم است. کابینه رژیمی که با حداکثر ظرفیت خود برای ایجاد اغتشاش در ایران اسلامی بهمنظور بهاصطلاح تغییر نظام استفاده میکرد، منحل شده و سرزمینهای اشغالی این روزها دستخوش اعتراضات عمومی نسبت به عملکرد ضعیف کابینه در مقابل مقاومت شده است.
2. اوضاعواحوال عربستان سعودی هم دستکمی از همپالکی صهیونیست خود ندارد. بن سلمان که خیال کشورگشایی در سر میپروراند، در باتلاق یمن گرفتارشده و در حسرت پیروزی سههفتهای، قریب به چهار سال است که با تسلیحات ممنوعه به جان زنان و کودکان بیگناه این کشور افتاده و از هیچ جنایتی دریغ نکرده است. علیرغم سبعیت بیسابقه عربستان، اجاره مزدور و با وجود وارد آوردن خسارات سنگین به زیرساختهای یمن و تحمیل شدیدترین قحطی طی چند دهه گذشته، سعودیها حتی در تصرف بندر «الحدیده» که از ابتدا در پی آن بودند، ناکام ماندهاند و راه بهجایی نبردهاند.
از طرف دیگر، قتل جمال خاشقجی نیز ریاض و متحدانش را به خود مشغول کرده و موجب شده تا نزدیکترین متحدان سعودی برای ظاهرسازی در دفاع از حقوق بشر، برای اولین بار، گزینه تحریم عربستان را روی میز قرار دهند.
حتی بدبینترین منتقدان جمهوری اسلامی نیز پس از قتلعام مردم یمن توسط ریاض و ماجرای خاشقجی، از ضرورت مقابله جدی با اقدامات بیثباتکننده آل سعود در منطقه سخن به میان آوردهاند و عربستان را عامل صدور تروریسم و ناامنی در خاورمیانه قلمداد کردهاند.
بهعنوان نمونه، سناتور «رند پال»، طی سخنانی در پنجمین کنفرانس سالانه محافظهکاران آمریکا تصریح کرد که عربستان سعودی در «اشاعه ترور» در صدر جدول قرار دارد. وی در این سخنرانی، آل سعود را مسئول نابودی یمن، اشاعه ایدئولوژی افراطگرایانه در سراسر جهان و قتل وحشتناک جمال خاشقجی خطاب کرده بود.
روزنامه آمریکا «بوستون گلوب» نیز در مهرماه سال جاری در گزارشی تحلیلی نوشت: «هیچ کشوری بهاندازه عربستان سعودی بیوقفه از گروههای تروریستی نظیر القاعده و طالبان حمایت نکرده است.» این روزنامه با انتقاد از استانداردهای دوگانه آمریکا در مسئله تروریسم و متهم کردن ایران بهجای عربستان در این حوزه، به این واقعیت اشارهکرده است که «تنها راهی که میتوان ایران را یک کشور تروریستی قلمداد کرد این است که مخالفت با قدرت آمریکا را تروریسم معرفی کنیم. این تنها گناه ایران است.»
و بالاخره اینکه قبیله سعودی و رژیم صهیونیستی تنها بازندگان هماوردی با ایران اسلامی و محور مقاومت نیستند. آمریکا و رژیمهای مرتجع منطقه که بدون کمترین کموکاست، مأموریت خود را در تقابل با جمهوری اسلامی انجام میدهند نیز به همین سرنوشت دچار شدهاند و ساعت شنی زوال آنها در حال پر شدن است./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: حمایت