۲۱ آذر ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۵
کد خبر: ۵۸۹۴۵۲
یادداشت؛

برگزیت عربی!

نشست اخیر شورای همکاری خلیج‌فارس در حالی برگزار شد که تکرار تصمیمات و بیانیه‌های گذشته، ناظران بین‌المللی را به اتمام ظرفیت این شورا مجاب کرد و به این نتیجه رساند که این مجمع عربی به پایان راه خود نزدیک شده است.
شورای همکاری خلیج فارس

به گزارش خبرگزاری رسا، نشست اخیر شورای همکاری خلیج‌فارس در حالی برگزار شد که تکرار تصمیمات و بیانیه‌های گذشته، ناظران بین‌المللی را به اتمام ظرفیت این شورا مجاب کرد و به این نتیجه رساند که این مجمع عربی به پایان راه خود نزدیک شده است. این نشست که زیر سایه رسوایی عربستان سعودی در ماجرای قتل خاشقجی به‌عنوان پدرخوانده کشورهای عربی برگزار شد، به روال سنوات قبل، به مجلسی برای روخوانی مواضع دیکته شده آل سعود و لجن پراکنی ریاض علیه ایران اسلامی بدل گردید و بدون برآیندی جدید و ملموس به کار خود پایان داد. از زاویه‌ای دیگر، در اجلاس اخیر شورای همکاری خلیج‌فارس نشانه‌هایی وجود دارد که ثابت می‌کند این شورا نه‌تنها عملکرد مثبتی نداشته، بلکه حتی نسبت به سال‌های گذشته افول شایانی کرده و رو به اضمحلال می‌رود.

اولین نشانه به روابط مثلث عربستان، بحرین و امارات با قطر بازمی‌گردد. امیر قطر، دعوت پادشاه سعودی برای شرکت در این شورا را نپذیرفت و به‌جای خود، وزیر مشاور در امور خارجه را به ریاض اعزام کرد. دعوت ملک سلمان از امیر قطر در حالی است که عربستان و شرکایش نزدیک به دو سال است که این کشور را تحریم کرده‌اند، تمام مسیرهای هوایی، زمینی و هوایی خود به مقصد قطر را مسدود نموده‌اند و سطح مناسبات دیپلماتیک خود با دوحه را به پایین‌ترین سطح تنزل داده‌اند.

همه این اتفاقات به این دلیل انجام شد که پادشاه قطر (تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی) طی یک سخنرانی ایران را «قدرتی بزرگ» و «ضامن ثبات در منطقه» خوانده و حماس را نماینده فلسطینی‌ها برشمرده بود. در این شرایط، دعوت عربستان از امیر قطر مفهومی جز این ندارد که آل سعود از شروط اعلامی خود برای تجدید روابط با دوحه عدول کرده و به‌نوعی پذیرفته‌اند که ایران قدرتی منطقه‌ای و ضامن ثبات در غرب آسیاست و حماس و دیگر گروه‌های مقاومت، نماینده واقعی مردم فلسطین هستند. 

علاوه بر این، دعوت از مقامات ارشد قطری به این اجلاس، نشانه روشنی از شکست سیاست‌های منطقه‌ای پدرجد تروریست‌ها به شمار می‌آید. عربستان در دوره حاکمیت جدید، تمام قدرت و ثروت خود را مصروف ضربه زدن به نظام اسلامی کرده و از هر روزنه و منفذی که می‌توانست کوشید تا حرف حق و منطق جمهوری اسلامی به گوش دیگران نرسد. نکته لطیف ماجرا اینجاست که عربستان وقتی به سیم آخر زد و قطر را تحریم کرد که آرمان فلسطین و اقتدار منطقه‌ای ایران در دو کفه ترازو قرار گرفتند و هژمونی پوشالی سعودی‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار دادند.

سعودی‌ها سال‌هاست که تلاش می‌کنند فلسطین و ایران را در یک تقارن به‌اصطلاح حساب‌شده هدف قرار دهند و آن‌ها را به‌زعم خود به حاشیه برانند اما هر بار به در بسته خورده و دست از پا درازتر به کنج پستوهای خود خزیده‌اند. حالا که گاوهای شیرده منطقه حاضر شده‌اند قطر را به جمع خود و دوستانشان دعوت کنند، در واقع اذعان کرده‌اند که حریف این دو نمی‌شوند و آب در هاون می‌کوبند. از طرفی، حضور وزیر قطری به‌جای امیر این کشور در اجلاس سران شورای همکاری خلیج‌فارس، این پیام را در بر دارد که این مجمع، اهمیت سابقش را ازدست‌داده و به نهادی کاملاً بی‌خاصیت و فاقد کارایی تبدیل‌ شده است.

نکته دوم اینکه شکاف و اختلاف در این شورای کذایی به دوقطبی عربستان – قطر ختم نمی‌شود بلکه در حال حاضر، کویت و عمان هم در برابر امارات و بحرین صف‌آرایی کرده‌اند و نظرات یکدیگر را به چالش کشیده و نقض می‌کنند. لذا از این رهگذر، شورای همکاری خلیج‌فارس سال‌هاست که عملاً از حیز انتفاع ساقط‌شده و اصرار مقامات سعودی بر وجود دشمنی مشترک به نام ایران (همچنانکه در نطق افتتاحیه توسط ملک سلمان قرائت شد) آخرین تقلایی است که از ناحیه عربستان برای نجات این شورا صورت می‌گیرد.

سومین سیگنال فروپاشی شورای همکاری خلیج‌فارس، به اقدام بی‌سابقه قطر در خروج از اوپک بازمی‌گردد. تکمیل مراحل این تصمیم طی کمتر از سه هفته در کنار چراغ قرمزی که قطر به فراخوان عربستان برای شرکت در این نشست نشان داد، به این معناست که قطری‌ها دیگر نمی‌خواهند ملعبه دست سعودی‌ها باشند و بنا دارند که در مقابل جاه‌طلبی آن‌ها مسیری متفاوت و مشخص از گذشته را در پیش گیرند. دوحه نمی‌خواهد ریاض با یک تماس تلفنی، قیمت نفت را بالا و پایین کند و آن‌ها هم بله‌قربان‌گو باشند! ازاین‌رو، احتمال اینکه قطر افزون بر اوپک، از شورای همکاری خلیج‌فارس هم خارج شود وجود دارد. در این صورت، کشورهای دیگر هم به خروج از این اجلاس بی‌خاصیت ترغیب خواهند شد و چیزی شبیه برگزیت آن‌هم از نوع عربی رخ خواهد داد، چراکه در حال حاضر، شورای همکاری به مجلسی فرمایشی مبدل شده و حاضران فقط برای شنیدن ابلاغیه‌ها و اوامر سعودی‌ها در آن جمع می‌شوند.

این در حالی است که کشورهای عربی پیش از این هم نشان داده‌اند که مایل نیستند جدول قبیله سعودی را پر کرده و پول و آبروی خود را برای بلندپروازی‌های عربستان هزینه کنند. در جنگ یمن، این اتفاق افتاد و از 39 کشور عربی و اسلامی که ناخواسته و بدون اطلاع به لیست ائتلاف سعودی اضافه‌شده بودند، تنها 9 کشور به‌طور رسمی در آن باقی‌مانده‌اند که در حال حاضر، فقط عربستان و امارات آتش‌بیار معرکه هستند. به بیان ساده‌تر، ریاض به دلیل ده‌ها پرونده قطور ازجمله جنایت در یمن، سوء مدیریت در اداره حج و حوادثی که در سال‌های اخیر برای حجاج پیش آمد (مثل حادثه منا)، مداخله مستقیم بن سلمان در قتل خاشقجی، عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، مباشرت در اجرای توطئه معامله قرن و ... اعتبار و وجاهت خود را در میان کشورهای عربی و مسلمان ازدست‌داده و خروج کشورها از زیر چتر عربستان در مجامع عربی، بسیار محتمل به نظر می‌رسد. 

نکته آخر اینکه از شورای همکاری خلیج‌فارس، نه شورایی باقی‌مانده و نه دیگر همکاری و معاضدتی در میان آن‌ها به چشم می‌خورد. به تعبیر عبدالباری عطوان، تحلیلگر برجسته جهان عرب، «بحران سوریه به عمر اتحادیه عرب و نقش‌آفرینی آن پایان داد و بحران میان کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به عمر شورای همکاری خلیج‌فارس خاتمه خواهد داد و همه آنچه در بیانیه نهایی این شورا درباره تقویت انگیزه‌ها برای حفظ صلابت این سازمان منطقه‌ای آمد تنها نسخه‌ای مشابه بیانیه‌های نشست‌های سابق بود... برای پایان این شورا که نشان‌دهنده وضعیت متزلزل عربی است متأسفیم و معتقدیم که حکام عرب در منطقه خلیج‌فارس از طوفان آن مصون نخواهند ماند.»/۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات