پل جاسوسها
یکی از ده فرمان سرویسهای اطلاعاتی آن است که اگر مأمور سرویس در معرض خطر قرار گرفت، هرچه در توان دارند به میان بیاورند تا او را نجات دهند.
به گزارش خبرگزاری رسا، یکی از ده فرمان سرویسهای اطلاعاتی آن است که اگر مأمور سرویس در معرض خطر قرار گرفت، هرچه در توان دارند به میان بیاورند تا او را نجات دهند. نجات عنصر اطلاعاتی در صورت امکان میتواند از طریق عملیات نجات و تأمین راه فرار مطمئن برای او باشد و اگر او دستگیرشده باشد میتوان برای مبادله او، با عناصر مطلوب رقیب، فکر کرد.
در قرن گذشته، دوران جنگ سرد یکی از بازههای پررنگ عملیاتهای اطلاعاتی و بهتبع آن برنامههای دستگیری و نجات عناصر اطلاعاتی و جاسوسان بهحساب میآید. در میان روایتهای رسمی تا نظریههای توطئه تا فانتزیهای داستانی، نمونههای متعددی از آن فرمان کلیدی را میتوان یافت که سرویس اطلاعاتی را به نجات عنصر خود وامیدارد. مبادله جاسوسها نیز یک ژانر جذاب از این اتفاقات پرهیجان است.
پل گلینیکا بر روی رودخانه هافل در شمال شرقی آلمان، حدفاصل بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود. در یکسوی پل پستدام در آلمان شرقی قرار داشت و در سوی دیگر بخش آمریکایی برلین غربی خودنمایی میکرد. بهواسطه جایگاه ویژه این پل، نیروهای آمریکا و شوروی از آن برای مبادله جاسوسهای دستگیرشده توسط طرفین استفاده میکردند. از همین رو بود که گلینیکا نزد گزارشگران و خبرنگاران به پل جاسوسها موسوم شد. در ادامه، نگاهی به چهار مبادله مشهور روی این پل میاندازیم.
مبادله اول
رادولف ایوانویچ آبل، افسر اطلاعاتی شوروی، پس از جنگ جهانی دوم از سوی کا. گ. ب به ایالاتمتحده اعزام شد تا شبکه جاسوسی خود را در آنجا شکل دهد. هدف اصلی این شبکه جاسوسی، انتقال اطلاعات اتمی آمریکا از آزمایشگاه هستهای لُسآلاموس به بلوک شرق بود. آبل در سال ۱۹۵۴. هایهانن را بهعنوان دستیار خود استخدام کرد و یک سال بعد برای استراحت و مرخصی ششماهه به مسکو رفت؛ اما در بازگشت به آمریکا پس از مرخصی، متوجه شد که دستیار الکلی و زنباره او شبکه جاسوسیاش را به خطر انداخته است. آبل از مقامات اطلاعاتی مسکو تقاضا کرد تا دستور برگشت هایهانن را صادر کنند، اما دستیار سابق از ترس آنچه در شوروی انتظار او را میکشید به سفارت آمریکا در پاریس پناهنده شد. با کمک او بود که آبل در سال ۱۹۵۷. در آمریکا دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به چهل و پنج سال زندان محکوم شد.
در سوی دیگر ماجرا، ایالاتمتحده هم مشغول جمعآوری اطلاعات از ابرقدرت شرق بود. فرانسیس گری پاورز خلبان بیست و هفت ساله نیروی هوایی ایالاتمتحده، پس از خدمت نظامی به آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) پیوست تا هدایت هواپیماهای جاسوسی U ۲ آمریکا را بر عهده بگیرد. ناوگان U ۲ قادر بود با پرواز در ارتفاع بسیار بالا که آن را از تیررس تسلیحات ضد هوایی بلوک شرق خارج میکرد، عکسهایی باکیفیت از قلمرو کشورهای متخاصم بگیرد. شوروی البته از وجود این ناوگان باخبر بود، اما تا چندین سال ابزاری برای مقابله با آن نداشت. در بهار سال ۱۹۶۰. گری پاورز از پایگاه نظامی آمریکا در پیشاور پاکستان عازم عملیات شناسایی بر روی خاک شوروی شد، اما ارتش شوروی با شلیک هشت موشک دِوینا توانست هواپیمای او را هدف قرار دهد. پاورز پیش از آنکه بتواند وضعیت نابودگر هواپیما را فعال کند مجبور به پریدن با چتر نجات شد و خلبان و هواپیمای تقریباً دستنخورده به چنگ شوروی درآمد تا تلاشهای آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر هویت پاورز ناکام بماند.
بدین ترتیب زمینه اولین مبادله علنی جاسوسها در پل گلینیکا روز نوزده فوریه ۱۹۶۲. فراهم شد تا آبل و پاورز در میانه آن پل تسلیم نیروهای خودی شوند.
مبادله دوم
کُنون تروفیمویچ مُلُدی، افسر اطلاعاتی دیگر شوروی بود که هدایت حلقه جاسوسی پورتلند را بر عهده داشت. او ابتدا از شوروی به کانادا و سپس آمریکا رفت تا در دستیابی و انتقال اطلاعات اتمی به آبل کمک کند. وی در سال ۱۹۵۴. به لندن رفت و مشغول به تحصیل در دانشکده مطالعات شرق و آفریقای دانشگاه لندن شد و کسبوکار در پیش گرفت. پنج سال بعد، او از طریق هری هافتون، کارمند سازمان تسلیحات زیردریایی انگلستان، دریافت و انتقال اطلاعات نظامی محرمانه را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۱. دو سال پس از آغاز دوباره فعالیتهای جاسوسی، او همراه چهار نفر دیگر دستگیر شد. اما مُلُدی در برابر افشای هویت خود مقاومت کرد و حتی در دادگاهی که به بیست و پنج سال زندان محکوم شد نیز کسی هویت واقعی او را نمیدانست.
گرویل مینارد واین، مهندس برق، تاجر و جاسوس مشهور بریتانیایی بود که پیش از جنگ جهانی دوم به استخدام سرویس اطلاعاتی انگلستان درآمد. او در آغاز فعالیت خود نقش مهمی در تسلیم یک افسر اطلاعاتی شوروی به نام کازنوف بازی کرد تا بهتدریج جایگاه ویژهتری برای خود دستوپا کند. اما آنچه نام واین را ماندگار کرد، واسطهگری او برای اُلِگ پنکوفسکی بود. پنکوفسکی، افسر اطلاعاتی شوروی، با فروش اطلاعات محرمانه تسلیحات نظامی شوروی به بریتانیا، کسبوکار پرسودی راه انداخته بود. اما یک جاسوس دوجانبه، فعالیت پنکوفسکی را برای کا. گ. ب افشا کرد و او نیز واین را بهعنوان واسطه خود معرفی کرد. واین در بوداپست دستگیر و به شوروی منتقل شد تا درنهایت طی یک محاکمه فشرده، به هشت سال زندان محکوم شود.
مُلُدی و واین در آوریل ۱۹۶۴. روی پل جاسوسها مبادله شدند.
مبادله سوم
ماریان زاخارسکی، افسر اطلاعاتی لهستان بود که در سالهای ۱۹۷۷. تا ۱۹۸۱. بهعنوان نماینده تجاری لهستان در ایالاتمتحده فعالیت میکرد. او در آن زمان با ویلیام هولدن بل، مدیر پروژه در شرکت رادار سیستمز آشنایی پیدا کرد. زاخارسکی با پرداخت ۱۱۰ هزار دلار نقد و سکههای طلا به ارزش شصت هزار دلار به بل، از او خواست تا از اسناد فوق محرمانه سیستمهای راداری و تسلیحاتی شرکت هوایی هیوز تصویربرداری کند و آنها را به او انتقال دهد. همچنین زاخارسکی به اطلاعاتی درباره موشکهای جدید پاتریوت و فینکس، تجهیزات راداری جنگندههای اف ۱۵. تجهیزات راداری هواپیمای رادارگریز B ۱ و برخی سیستمهای سونار زیردریایی دست پیدا کرده بود. شناسایی و دستگیری زاخارسکی مدیون اطلاعاتی بوده است که جرزی کرویسینسکی، دیپلمات لهستان در سازمان ملل متحد، در اختیار سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده قرار داد و سپس از آن کشور درخواست پناهندگی کرد. بدین ترتیب زاخارسکی در سال ۱۹۸۱. دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
در دوازده ژوئن ۱۹۸۵. زاخارسکی به همراه پنیو بایچف کوستادینوف (افسر اطلاعاتی بلغارستان) و دو تبعه آلمان شرقی، روی پل جاسوسها با بیست و پنج زندانی در آلمان شرقی و لهستان مبادله شدند. بنا به گزارشی که روزنامه شیکاگو تریبیون در آن زمان منتشر کرد، هویت این بیست و پنج نفر افشا نشد، اما همگی دوست ایالات متحده توصیف شدند. مذاکرات مقدماتی برای این مبادله، سه سال طول کشیده بود. ایالات متحده در ابتدا قصد داشت دو نفر دیگر از همدستان اطلاعاتی خود را، آناتولی شارانسکی و آندری ساخاروف، که توسط نیروهای ضداطلاعاتی شوروی دستگیر شده بودند، در این معامله بگنجاند، اما با سرسختی ابرقدرت شرق مواجه شد. به گزارش روزنامههای آن زمان، مسئولان آمریکایی «تأکید کردند که این مبادله زندانیان یک رویداد محدود به همین واقعه است و نشانه بهبود روابط میان ایالاتمتحده و کشورهای بلوک شرق نیست». از بیست و پنج نفری که بلوک شرق در این معامله آزاد کرد، بیست و سه نفر عازم برلین شده و سپس آنجا را ترک کردند، اما دو نفر دیگر بنا به دلایل شخصی ترجیح دادند در برلین بمانند.
جاسوسی/ مبادله چهارم
آخرین مبادله جاسوسها روی پل گلینیکا را میتوان مشهورترین و پرسروصداترین مبادله هم دانست. یک سوی مبادله، آناتولی شارانسکی و سه عنصر اطلاعاتی غربی قرار داشتند که توسط سرویسهای اطلاعاتی بلوک شرق دستگیر شده بودند. شارانسکی شهروند یهودیتبار شوروی سابق بود که در سال ۱۹۷۳. قصد مهاجرت به اسرائیل را داشت، اما مقامات شوروی بهدلیل دسترسی سابق او به اطلاعات حیاتی امنیت ملی شوروی، اجازه خروج به او ندادند. پس از ممانعت مقامات شوروی از خروج وی، شارانسکی فعالیت حقوق بشری خود را آغاز کرد و از جمله وظیفه مترجمی آندری ساخاروف دانشمند اتمی و ناراضی آن کشور را به عهده گرفت. شارانسکی در سال ۱۹۷۷. به اتهام خیانت و جاسوسی برای آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده محاکمه و به سیزده سال کار اجباری محکوم شد. دستگیری شارانسکی فشار سیاسی زیادی بر شوروی تحمیل کرد تا بدانجا که میخائیل گورباچف در نهایت با مبادله وی موافقت کرد.
در آن سوی ماجرا، یک افسر اطلاعاتی چکسلواکی به نام کارل کوچر قرار داشت. کوچر کار خود را با طنز رادیویی و دستمایه قرار دادن رژیم کمونیستی آغاز کرد، اما بعدها معلوم شد که این برنامه برای تأمین پوشش او بهعنوان افسر اطلاعاتی بوده است. او و همسرش در سال هزار و نهصد و شصت و پنج به ایالات متحده مهاجرت کردند تا بتوانند نقش نفوذی را در سرویسهای اطلاعاتی آن کشور ایفا کنند. کوچر در مدت اقامت خود در ایالات متحده، از دانشگاه کلمبیا مدرک دکترای فلسفه گرفت و در سال هزار و نهصد و هفتاد و یک شهروند آمریکا شد. دو سال پس از آن، سیا او را بهعنوان مترجم و تحلیلگر استخدام کرد و تا بدانجا پیش رفت که یکی از مهمترین عناصر بلوک شرق در سد کردن راه نفوذهای اطلاعاتی غربیها شد. در سال ۱۹۷۵. رئیس اداره ضداطلاعات کا. گ. ب با کوچر ملاقاتی داشت و طی آن متقاعد شد که او یک جاسوس دوجانبه است و نمیتوان به اطلاعات او اعتماد کرد. او پس از قطع همکاری کا. گ. ب، از سیا هم بازنشسته شد. اما با انتخاب رونالد ریگان به ریاستجمهوری ایالات متحده، شوروی دوباره بهسراغ کوچر رفت. اما این بار اف. بی. آی نسبت به او حساس شده بود. او و همسرش دستگیر شدند و پذیرفتند تا بهعنوان جاسوس دوجانبه برای آمریکا فعالیت کنند، اما در واقع قصد خروج از آمریکا را داشتند. بااینحال، کوچر ساعاتی پیش از پرواز بهسوی سوئیس، دوباره دستگیر و این بار محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
در یازده فوریه ۱۹۸۶. آخرین مبادله رسمی جاسوسها بر روی پل گلینیکا انجام شد. آناتولی شارانسکی و سه عامل غربی دیگر با کارل کوچر و چهار عنصر اطلاعاتی بلوک شرق مبادله شدند تا خاطره پل جاسوسها در تاریخ آن منطقه ماندگار شود
در قرن گذشته، دوران جنگ سرد یکی از بازههای پررنگ عملیاتهای اطلاعاتی و بهتبع آن برنامههای دستگیری و نجات عناصر اطلاعاتی و جاسوسان بهحساب میآید. در میان روایتهای رسمی تا نظریههای توطئه تا فانتزیهای داستانی، نمونههای متعددی از آن فرمان کلیدی را میتوان یافت که سرویس اطلاعاتی را به نجات عنصر خود وامیدارد. مبادله جاسوسها نیز یک ژانر جذاب از این اتفاقات پرهیجان است.
پل گلینیکا بر روی رودخانه هافل در شمال شرقی آلمان، حدفاصل بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود. در یکسوی پل پستدام در آلمان شرقی قرار داشت و در سوی دیگر بخش آمریکایی برلین غربی خودنمایی میکرد. بهواسطه جایگاه ویژه این پل، نیروهای آمریکا و شوروی از آن برای مبادله جاسوسهای دستگیرشده توسط طرفین استفاده میکردند. از همین رو بود که گلینیکا نزد گزارشگران و خبرنگاران به پل جاسوسها موسوم شد. در ادامه، نگاهی به چهار مبادله مشهور روی این پل میاندازیم.
مبادله اول
رادولف ایوانویچ آبل، افسر اطلاعاتی شوروی، پس از جنگ جهانی دوم از سوی کا. گ. ب به ایالاتمتحده اعزام شد تا شبکه جاسوسی خود را در آنجا شکل دهد. هدف اصلی این شبکه جاسوسی، انتقال اطلاعات اتمی آمریکا از آزمایشگاه هستهای لُسآلاموس به بلوک شرق بود. آبل در سال ۱۹۵۴. هایهانن را بهعنوان دستیار خود استخدام کرد و یک سال بعد برای استراحت و مرخصی ششماهه به مسکو رفت؛ اما در بازگشت به آمریکا پس از مرخصی، متوجه شد که دستیار الکلی و زنباره او شبکه جاسوسیاش را به خطر انداخته است. آبل از مقامات اطلاعاتی مسکو تقاضا کرد تا دستور برگشت هایهانن را صادر کنند، اما دستیار سابق از ترس آنچه در شوروی انتظار او را میکشید به سفارت آمریکا در پاریس پناهنده شد. با کمک او بود که آبل در سال ۱۹۵۷. در آمریکا دستگیر شد و به اتهام جاسوسی به چهل و پنج سال زندان محکوم شد.
در سوی دیگر ماجرا، ایالاتمتحده هم مشغول جمعآوری اطلاعات از ابرقدرت شرق بود. فرانسیس گری پاورز خلبان بیست و هفت ساله نیروی هوایی ایالاتمتحده، پس از خدمت نظامی به آژانس مرکزی اطلاعات (سیا) پیوست تا هدایت هواپیماهای جاسوسی U ۲ آمریکا را بر عهده بگیرد. ناوگان U ۲ قادر بود با پرواز در ارتفاع بسیار بالا که آن را از تیررس تسلیحات ضد هوایی بلوک شرق خارج میکرد، عکسهایی باکیفیت از قلمرو کشورهای متخاصم بگیرد. شوروی البته از وجود این ناوگان باخبر بود، اما تا چندین سال ابزاری برای مقابله با آن نداشت. در بهار سال ۱۹۶۰. گری پاورز از پایگاه نظامی آمریکا در پیشاور پاکستان عازم عملیات شناسایی بر روی خاک شوروی شد، اما ارتش شوروی با شلیک هشت موشک دِوینا توانست هواپیمای او را هدف قرار دهد. پاورز پیش از آنکه بتواند وضعیت نابودگر هواپیما را فعال کند مجبور به پریدن با چتر نجات شد و خلبان و هواپیمای تقریباً دستنخورده به چنگ شوروی درآمد تا تلاشهای آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر هویت پاورز ناکام بماند.
بدین ترتیب زمینه اولین مبادله علنی جاسوسها در پل گلینیکا روز نوزده فوریه ۱۹۶۲. فراهم شد تا آبل و پاورز در میانه آن پل تسلیم نیروهای خودی شوند.
مبادله دوم
کُنون تروفیمویچ مُلُدی، افسر اطلاعاتی دیگر شوروی بود که هدایت حلقه جاسوسی پورتلند را بر عهده داشت. او ابتدا از شوروی به کانادا و سپس آمریکا رفت تا در دستیابی و انتقال اطلاعات اتمی به آبل کمک کند. وی در سال ۱۹۵۴. به لندن رفت و مشغول به تحصیل در دانشکده مطالعات شرق و آفریقای دانشگاه لندن شد و کسبوکار در پیش گرفت. پنج سال بعد، او از طریق هری هافتون، کارمند سازمان تسلیحات زیردریایی انگلستان، دریافت و انتقال اطلاعات نظامی محرمانه را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۱. دو سال پس از آغاز دوباره فعالیتهای جاسوسی، او همراه چهار نفر دیگر دستگیر شد. اما مُلُدی در برابر افشای هویت خود مقاومت کرد و حتی در دادگاهی که به بیست و پنج سال زندان محکوم شد نیز کسی هویت واقعی او را نمیدانست.
گرویل مینارد واین، مهندس برق، تاجر و جاسوس مشهور بریتانیایی بود که پیش از جنگ جهانی دوم به استخدام سرویس اطلاعاتی انگلستان درآمد. او در آغاز فعالیت خود نقش مهمی در تسلیم یک افسر اطلاعاتی شوروی به نام کازنوف بازی کرد تا بهتدریج جایگاه ویژهتری برای خود دستوپا کند. اما آنچه نام واین را ماندگار کرد، واسطهگری او برای اُلِگ پنکوفسکی بود. پنکوفسکی، افسر اطلاعاتی شوروی، با فروش اطلاعات محرمانه تسلیحات نظامی شوروی به بریتانیا، کسبوکار پرسودی راه انداخته بود. اما یک جاسوس دوجانبه، فعالیت پنکوفسکی را برای کا. گ. ب افشا کرد و او نیز واین را بهعنوان واسطه خود معرفی کرد. واین در بوداپست دستگیر و به شوروی منتقل شد تا درنهایت طی یک محاکمه فشرده، به هشت سال زندان محکوم شود.
مُلُدی و واین در آوریل ۱۹۶۴. روی پل جاسوسها مبادله شدند.
مبادله سوم
ماریان زاخارسکی، افسر اطلاعاتی لهستان بود که در سالهای ۱۹۷۷. تا ۱۹۸۱. بهعنوان نماینده تجاری لهستان در ایالاتمتحده فعالیت میکرد. او در آن زمان با ویلیام هولدن بل، مدیر پروژه در شرکت رادار سیستمز آشنایی پیدا کرد. زاخارسکی با پرداخت ۱۱۰ هزار دلار نقد و سکههای طلا به ارزش شصت هزار دلار به بل، از او خواست تا از اسناد فوق محرمانه سیستمهای راداری و تسلیحاتی شرکت هوایی هیوز تصویربرداری کند و آنها را به او انتقال دهد. همچنین زاخارسکی به اطلاعاتی درباره موشکهای جدید پاتریوت و فینکس، تجهیزات راداری جنگندههای اف ۱۵. تجهیزات راداری هواپیمای رادارگریز B ۱ و برخی سیستمهای سونار زیردریایی دست پیدا کرده بود. شناسایی و دستگیری زاخارسکی مدیون اطلاعاتی بوده است که جرزی کرویسینسکی، دیپلمات لهستان در سازمان ملل متحد، در اختیار سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده قرار داد و سپس از آن کشور درخواست پناهندگی کرد. بدین ترتیب زاخارسکی در سال ۱۹۸۱. دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
در دوازده ژوئن ۱۹۸۵. زاخارسکی به همراه پنیو بایچف کوستادینوف (افسر اطلاعاتی بلغارستان) و دو تبعه آلمان شرقی، روی پل جاسوسها با بیست و پنج زندانی در آلمان شرقی و لهستان مبادله شدند. بنا به گزارشی که روزنامه شیکاگو تریبیون در آن زمان منتشر کرد، هویت این بیست و پنج نفر افشا نشد، اما همگی دوست ایالات متحده توصیف شدند. مذاکرات مقدماتی برای این مبادله، سه سال طول کشیده بود. ایالات متحده در ابتدا قصد داشت دو نفر دیگر از همدستان اطلاعاتی خود را، آناتولی شارانسکی و آندری ساخاروف، که توسط نیروهای ضداطلاعاتی شوروی دستگیر شده بودند، در این معامله بگنجاند، اما با سرسختی ابرقدرت شرق مواجه شد. به گزارش روزنامههای آن زمان، مسئولان آمریکایی «تأکید کردند که این مبادله زندانیان یک رویداد محدود به همین واقعه است و نشانه بهبود روابط میان ایالاتمتحده و کشورهای بلوک شرق نیست». از بیست و پنج نفری که بلوک شرق در این معامله آزاد کرد، بیست و سه نفر عازم برلین شده و سپس آنجا را ترک کردند، اما دو نفر دیگر بنا به دلایل شخصی ترجیح دادند در برلین بمانند.
جاسوسی/ مبادله چهارم
آخرین مبادله جاسوسها روی پل گلینیکا را میتوان مشهورترین و پرسروصداترین مبادله هم دانست. یک سوی مبادله، آناتولی شارانسکی و سه عنصر اطلاعاتی غربی قرار داشتند که توسط سرویسهای اطلاعاتی بلوک شرق دستگیر شده بودند. شارانسکی شهروند یهودیتبار شوروی سابق بود که در سال ۱۹۷۳. قصد مهاجرت به اسرائیل را داشت، اما مقامات شوروی بهدلیل دسترسی سابق او به اطلاعات حیاتی امنیت ملی شوروی، اجازه خروج به او ندادند. پس از ممانعت مقامات شوروی از خروج وی، شارانسکی فعالیت حقوق بشری خود را آغاز کرد و از جمله وظیفه مترجمی آندری ساخاروف دانشمند اتمی و ناراضی آن کشور را به عهده گرفت. شارانسکی در سال ۱۹۷۷. به اتهام خیانت و جاسوسی برای آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده محاکمه و به سیزده سال کار اجباری محکوم شد. دستگیری شارانسکی فشار سیاسی زیادی بر شوروی تحمیل کرد تا بدانجا که میخائیل گورباچف در نهایت با مبادله وی موافقت کرد.
در آن سوی ماجرا، یک افسر اطلاعاتی چکسلواکی به نام کارل کوچر قرار داشت. کوچر کار خود را با طنز رادیویی و دستمایه قرار دادن رژیم کمونیستی آغاز کرد، اما بعدها معلوم شد که این برنامه برای تأمین پوشش او بهعنوان افسر اطلاعاتی بوده است. او و همسرش در سال هزار و نهصد و شصت و پنج به ایالات متحده مهاجرت کردند تا بتوانند نقش نفوذی را در سرویسهای اطلاعاتی آن کشور ایفا کنند. کوچر در مدت اقامت خود در ایالات متحده، از دانشگاه کلمبیا مدرک دکترای فلسفه گرفت و در سال هزار و نهصد و هفتاد و یک شهروند آمریکا شد. دو سال پس از آن، سیا او را بهعنوان مترجم و تحلیلگر استخدام کرد و تا بدانجا پیش رفت که یکی از مهمترین عناصر بلوک شرق در سد کردن راه نفوذهای اطلاعاتی غربیها شد. در سال ۱۹۷۵. رئیس اداره ضداطلاعات کا. گ. ب با کوچر ملاقاتی داشت و طی آن متقاعد شد که او یک جاسوس دوجانبه است و نمیتوان به اطلاعات او اعتماد کرد. او پس از قطع همکاری کا. گ. ب، از سیا هم بازنشسته شد. اما با انتخاب رونالد ریگان به ریاستجمهوری ایالات متحده، شوروی دوباره بهسراغ کوچر رفت. اما این بار اف. بی. آی نسبت به او حساس شده بود. او و همسرش دستگیر شدند و پذیرفتند تا بهعنوان جاسوس دوجانبه برای آمریکا فعالیت کنند، اما در واقع قصد خروج از آمریکا را داشتند. بااینحال، کوچر ساعاتی پیش از پرواز بهسوی سوئیس، دوباره دستگیر و این بار محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
در یازده فوریه ۱۹۸۶. آخرین مبادله رسمی جاسوسها بر روی پل گلینیکا انجام شد. آناتولی شارانسکی و سه عامل غربی دیگر با کارل کوچر و چهار عنصر اطلاعاتی بلوک شرق مبادله شدند تا خاطره پل جاسوسها در تاریخ آن منطقه ماندگار شود
فیلم سینمایی «پُل جاسوسها»
«پل جاسوسها» با محوریت داستان آزادسازی فرانسیس گری پاورز، خلبان هواپیمای جاسوسی ایالات متحده که بهدست نیروهای شوروی اسیر شده بود، پاییز امسال اکران میشود. استیون اسپیلبرگ، کارگردان این فیلم و مت چرمن و برادران کوئل نویسندگان آن هستند. تام هنکس در نقش اصلی این فیلم ظاهر میشود: یک وکیل ساکن بروکلین نیویورک که مأموریت مذاکره برای آزادسازی پاورز به او سپرده شده است.
از اعــدام گریختــه/ خبرچینی امیر میرزایی حکمتی برای آمریکا
بیست و هشت ساله، مقیم ایالت میشیگان آمریکا، اوایل سال نود توسط ماموران وزارت اطلاعات و به اتهام جاسوسی برای سیا و سیستمهای اطلاعاتی آمریکا بازداشت شد و اسناد این همکاری و دیدارهای وی با مقامات آمریکا در افغانستان در رسانهها نیز منتشر شد. درنهایت بعد از انجام تحقیقات و اعتراف میرزایی حکمتی به همکاری با نهادهای اطلاعاتی آمریکا، پرونده وی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و سرویس اطلاعاتی آمریکا (CIA) علیه جمهوری اسلامی ایران به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد. پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه پانزده دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی قرار گرفت و نخستین جلسه محاکمه میرزایی حکمتی، ششم دی سال ۹۰. برگزار شد. اقرار صریح و مقرون بهواقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزههای همکاری با سیا محرز است، ازاینرو تقاضای کیفر برای متهم شد. درنهایت نوزده دیماه، دادگاه رأی خود را صادر و جاسوس آمریکایی را به اعدام محکوم کرد. رأی صادره مورد اعتراض میرزایی حکمتی قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به دیوان عالی کشور ارجاع شد. اکنونکه بیش از سه سال از محکومیت و زندانی شدن میرزایی حکمتی به اتهام جاسوسی میگذرد، سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع حکمتی، در گفتگو با تسنیم از درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی خبر داد. به گفته علیزاده آمریکا درخواست خود را از طریق دفتر حافظ منافعش در ایران ارائه کرده و هنوز پاسخی داده نشده است. /۹۹۹/د ۱۰۱/س
منبع: باشگاه اندیشه
«پل جاسوسها» با محوریت داستان آزادسازی فرانسیس گری پاورز، خلبان هواپیمای جاسوسی ایالات متحده که بهدست نیروهای شوروی اسیر شده بود، پاییز امسال اکران میشود. استیون اسپیلبرگ، کارگردان این فیلم و مت چرمن و برادران کوئل نویسندگان آن هستند. تام هنکس در نقش اصلی این فیلم ظاهر میشود: یک وکیل ساکن بروکلین نیویورک که مأموریت مذاکره برای آزادسازی پاورز به او سپرده شده است.
از اعــدام گریختــه/ خبرچینی امیر میرزایی حکمتی برای آمریکا
بیست و هشت ساله، مقیم ایالت میشیگان آمریکا، اوایل سال نود توسط ماموران وزارت اطلاعات و به اتهام جاسوسی برای سیا و سیستمهای اطلاعاتی آمریکا بازداشت شد و اسناد این همکاری و دیدارهای وی با مقامات آمریکا در افغانستان در رسانهها نیز منتشر شد. درنهایت بعد از انجام تحقیقات و اعتراف میرزایی حکمتی به همکاری با نهادهای اطلاعاتی آمریکا، پرونده وی به اتهام همکاری با دولت متخاصم آمریکا و سرویس اطلاعاتی آمریکا (CIA) علیه جمهوری اسلامی ایران به دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد. پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه پانزده دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی قرار گرفت و نخستین جلسه محاکمه میرزایی حکمتی، ششم دی سال ۹۰. برگزار شد. اقرار صریح و مقرون بهواقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزههای همکاری با سیا محرز است، ازاینرو تقاضای کیفر برای متهم شد. درنهایت نوزده دیماه، دادگاه رأی خود را صادر و جاسوس آمریکایی را به اعدام محکوم کرد. رأی صادره مورد اعتراض میرزایی حکمتی قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی در مرحله تجدیدنظر به دیوان عالی کشور ارجاع شد. اکنونکه بیش از سه سال از محکومیت و زندانی شدن میرزایی حکمتی به اتهام جاسوسی میگذرد، سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع حکمتی، در گفتگو با تسنیم از درخواست آمریکا برای تبادل میرزایی حکمتی خبر داد. به گفته علیزاده آمریکا درخواست خود را از طریق دفتر حافظ منافعش در ایران ارائه کرده و هنوز پاسخی داده نشده است. /۹۹۹/د ۱۰۱/س
منبع: باشگاه اندیشه
ارسال نظرات