آیت الله رجبی تبیین کرد؛
رسالتهای حوزه در چهلسالگی انقلاب
آیت الله رجبی بر لزوم تاسیس رصدخانه نیازهای نظام از سوی حوزه تاکید کرد و روحانیت را در قبال کارآمدی نظام اسلامی مسؤول دانست.
به گزارش خبرگزاری رسا، حوزه و رسالتهای آن در چهلسالگی انقلاب در گفت و گو با با آیتالله رجبی، عضو جامعه مدرسین و قائممقام مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تشریح شد.
به نظر حضرت عالی محورهای اصلی اولویت حوزه در پاسداری از انقلاب اسلامی چیست؟
محورهای اصلی اولویت حوزه و روحایت در صیانت از انقلاب اسلامی چند موضوع است که تبیین مسائل بنیادین انقلاب اسلامی از مهمترین آنهاست. انقلاب اسلامی بر یک سلسله مسایل بنیادین استوار است که نهادی که میتواند و باید به تبیین عقلانی و وحیانی آن بپردازد، حوزه علمیه و روحانیت خبره و بابصیرت حوزه علمیه است. فلسفه سیاسی اسلام، فلسفه حقوق اسلامی، نظریه مترقی ولایت فقیه و ابعاد مختلف آن، فقه انقلاب، فقه نظام، فقه حکومتی و تفکیکناپذیری دین از سیاست، نظریه سیاسی اسلام در سیره پیامبران و اهل بیت علیهمالسلام، نقش ولایت فقیه در حل بحرانهای اجتماعی و مانند آن، از موضوعاتی است که حوزههای علمیه باید بهصورت جدی، عمیق و گسترده به آن بپردازند.
این موضوعات نیاز به تحقیقات جدی، عمیق و گسترده، تبیین و ترویج آن و نیز نهادینهسازی و فرهگسازی دارد. تحقیقات تطبیقی با دکترینهای دیگر و تبیین امتیازات دکترین بر سایر دکترینها ضرورت دارد و هماندیشی و کرسیهای نقد و نظر و نشستهای علمی و نشر آن در قالبها و سطوح مختلف از ضرورتهای بنیادین است.
حوزه باید یک رصدخانه نیازهای نظام تأسیس کند که مدام نیازهای نظام را رصد کند و برای تأمین آن برنامهریزی و اقدام عملی نماید.
مهمترین قلمروهایی که باید حوزه برای کارآمدی نظام وارد آن شود و اقدام جدی نماید جیست؟
مهمترین عرصهای که حوزه در قلمرو کارآمدی نظام باید به صورت جدی فعالیت کند، عرصه کارآمدی نظام در مسایل فرهنگی و دینی است که مهمترین هدف انقلاب است. انقلاب ما یک انقلاب سیاسی مبتنی بر فرهنگ اسلامی است و امام عزیز ما قبل از تحقق بخشیدن به انقلاب سیاسی، انقلاب فرهنگی را در جامعه ما رقم زدند و انقلاب سیاسی ما مسبوق به یک انقلاب معرفتی است. علاوه بر آن، هدف انقلاب نیز تحول فرهنگی در جامعه بود. البته برکات انقلاب در این چهل سال به لحاظ فرهنگ دینی معجزهآسا است. توسعه کمی و کیفی قلمرو فعالیتهای روحانیت، کارهای پژوهشی عمیق دینی، تأسیس سازمانها و نهادهای فرهنگی قوی و کارآمد، ورود به قلمروهای جدیدی مانند حوزه علوم انسانی اسلامی و فقه حکومتی، ایفای نقش در مرافق نظام، انتظام درونی و سازمانی حوزه و نهادهای فرهنگی و نیز تعدد و تکثر نقشهایی که روحانیت ایفا میکند، از جمله این عرصههاست. ولی با توجه به قلمروه گسترده فرهنگ اسلام و مکتب اهل بیت علیهمالسلام و نیازهای جامعه و نظام اسلامی و تهاجم همهجانبه و یکپارچه دشمنان اسلام، این قلمرو نیازمند فعالیتهای عمیق بسیار گسترده است. نظام اسلامی ما باید بر اساس فرهنگ اسلامی اداره شود و صدها مسئله نوآمد نیازمند تحقیق وجود دارد که حوزه مسئولیت تحقق و کشف دیدگاه اسلام را بر دوش دارد. علاوه بر هزاران مسائل معرفتی در قلمرو غیراحکام و هزاران شبههای که نیازمند پاسخ و هزاران مراکز علمی نیازمند آموزش معارف اسلامی و هزاران کانالهای شبههافکن و تهاجمکننده به ارزشها و مبانی دین در فضای مجازی که باید برای مقابله با آن کانالهای دارای محتوای غنی و روزآمد فعال داشته باشیم.
محور دیگر هم تربیت نیرو و کادرسازی است. گرچه کادرسازی برای نظام در عرصههای مختلف صورت گرفته است و شاهد آن تربیت مدیران لایق، مدرسان علوم اسلامی در دانشگاها، محققان مسلط به مباحث روز و مبانی اندیشه اسلامی، محققان توانمند بر رویکرد انتقادی به اندیشههای انحرافی و حزبی است. همچنین پژوهشگران عرصههای نوین مورد نیاز جامعه و نظام، مبلغان توانمند برای ترویج فرهنگ دینی در اقصی نقاط کشور و مجامع علمی و اجرایی کشور، بخشی از این توانمندی است. البته در این زمینه نیز با این همه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله جدی و زیاد داریم. امید است با تدابیر حکیمانه شورای عالی و مرکز مدیریت و همت مدیران و کارشناسان حوزه علمیه و فضلای عزیز این فاصله قابل ملاحظه پر شود و حوزه در سطح مطلوب در این زمینهها قرار گیرد.
در عرصه تبلیغ، فعالیتی که امروزه حوزههای علمیه در سطح کشور در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در سایر نهادها و سازمانها در اقصی نقاط شهر و روستاهای دوردست و محروم و در آموزش و پرورش در سطوح مختلف و اقشار گوناگون، و نیز در احیای برخی احکام فراموششده داشته است، با اندک تاملی برای هر فرد منصفی روشن میگردد. لازم است متولیان حوزه این فعالیتها را به صورت آماری گردآوری نمایند و به صورت تطبیق با سایر نظامها و با آغاز انقلاب و همراه با تحلیل و تبیین گردآوری و به جامعه ارائه کنند تا جامعه از خدمات و برکات حوزه مطلع شوند و توطئه مغرضان و دشمنان روحانیت و نظام خنثی گردد. البته حساب برخی دلسوزان روحانیت و نظام اعم از مراجع و دیگر دلسوزان که به برخی نواقص حوزه به منظور کمال و غنای بیشتر حوزه اشاره میکنند، از این دو گروه جداست.
این نکته نیز شایان ذکر است که ظرفیتی که به برکت انقلاب اسلامی برای روحانیت پدید آمده و شایستگی که هماکنون الحمدالله در حوزه بهصورت بالفعل و بالقوه وجود دارد، تناسب مطلوب را با فعالیتهای حوزه و روحانیت ندارد؛ چنانکه نسبت تهاجمات سهمگین دشمنان حوزه به دین و نظام و روحانیت نیز با فعالیتهای حوزه نسبت مناسب ندارد و ضرورت دارد متولیان حوزه با یک برنامه جهادی ظرفیتهای بالقوه را به فعلیت برسانند و از ظرفیتهای موجود استفادههای بهینه و چندجانبه کنند. الحمدلله در شرایط فعلی مرکز مدیریت تا حد بسیاری چنین جهتگیریای دارد و امیدواریم در آینده نزدیک ثمرات آن را مشاهده کنیم.
حوزه برای صیانت از ارزشها و آرمانهای ناب اسلام و انقلاب از چه سازوکارهایی باید استفاده کند؟
شبکه اطلاعرسانی چهرهبهچهره روحانیت باید حفظ و تقویت شود و تقویت آن فعالیتهای مختلفی را میطلبد. از جمله الزامات آنها روزآمدسازی و کارآمدسازی مبلغان و استفاده از روشها و تکنولوژیهای نوین و شیوههای روزآمد در عین رعایت اصالتهاست. پشتیبانی لازم و اعزام بیشتر متناسب با تهاجمات دشمنان و دانشافزایی و مهارتآموزی تبلیغ، از دیگر اقدامات است که الحمدلله قدمهای هر چند محدود، ولی خوب و مؤثری در این زمینه برداشته شده است. شرط لازم روزآمدی و کارآمدی حوزه در عرصه تبلیغ فرهنگ دینی است. امروزه یک فضا و امکانات دیگری به نام فضای مجازی میداندار فرهنگ جامعه، بهویژه نسل جوان شده است که حوزه در عین رعایت اصالتها و توجه به مخاطرات آن، باید به صورت جدی وارد این فضا شود و از این فناوریهای جدید در این فضا استفاده کند هم برای دفاع از اسلام و نظام در برابر تهاجمات و هم برای عرضه و ترویج و نشر اسلام ناب محمدی. متاسفانه مسولان دولتی نهتنها پشتیبانی لازم را از دلسوزان اسلام و انقلاب نمیکنند، بلکه با بازگذاشتن میدان برای دشمنان و نرمافزارهایی که در واقع نوعی فیلترشکن هستند به دشمنان کمک میکنند و این نوع برخورد هر چند ناآگاهانه باشد، به زیان جامعه و نظام و منافع ملی و بر خلاف امنیت ملی در ابعاد مختلف است؛ اما نیروهای انقلاب نباید از این نوع برخوردها مایوس شوند، بلکه باید با همافزایی و کار جهادی بر این مشکل هم فایق آیند و بدانند وضعیت نامطلوب فرهنگی ما معلول ندانمکاری مسئولان و متولیان فضای مجازی در گذشته و حال است که باید در برابر آن مقاومت کرد و این یک جبهه جنگ و دفاع مقدس است که باید بسیجی وارد صحنه شد و قطعا خداوند همانند دفاع مقدس یار و یاور مدافعان در این جنگ نرم است.
حضرتعالی از عدم تناسب ظرفیتهای موجود در حوزه فعالیتهای انجامگرفته سخن گفتهاید، این ظرفیتها کدام است؟
ظرفیت های بسیاری وجود دارد؛ فضلا و اساتید مستعد فراوانی در قلمرو علوم انسانی اسلامی تربیت شدهاند که در صورت استفاده بهینه و همافزایی و پرهیز از موازیکاری و تقسیم کار مطلوب میتوانند تحول عظیمی در کوتاهمدت در علوم انسانی و اسلامی پدید آورند و دانشگاههای ما را متحول سازند.
ظرفیت دوم آثار ارزشمدی است که در قلمروهای مختلف پدید آمده است؛ این آثار باید معرفی شوند در شطح ملی و بینالمللی عرضه و به زبانهای مختلف ترجمه شود؛ معرفی مکتب اسلام در ابعاد مختلف اسلام و تبیین امتیازان آن بر سایر دکترینها و مکتبها رشد و بالندگی انقلاب را در عرصه بینالمللی به همراه دارد.
سومین ظرفیت، ظرفیت نهادهای انقلابی و علمی مولود انقلاب اسلامی مانند کارخانههایی است که نصف یا ثلث ظرفیت آن فعال است و میطلبد که با برنامهریزی مطلوب و پشتیبانی لازم و کار جهادی در راستای رشد و بالندگی نظام از تمام ظرفیت آنها استفاده شود. تهاجم دشمنان اسلام و انقلاب و مزدوران داخلی آنان و سادهاندیشان دستگاههای دولتی به نهادهای برخاسته از انقلاب و نهادها فرهنگی تبیینگر فرهنگ اسلام و اهل بیت علیهمالسلام گواه اثرگذاری این نهادها و ظرفیت بالای آنهاست. تقویت این نهادها و استفاده بهینه از آنها ظرفیت سوم است.
یک ظرفیت بسیار گسترده و آماده و مردمی، مساجد سطح کشور است که به نظر بنده از یکدهم ظرفیت آن هم استفاده نمیشود. مساجد طراحی اسلام برای نشر فرهنگ اسلامی است و بهترین تشکیلات است؛ تشکیلاتی که در تمام روزهای سال حداقل هر روز سه بار محل تجمع مردم است؛ اگر این ظرفیت فعال شود زمینهها و جاذبههای لازم برای حضور بیشتر و بهتر مردم بهویژه نسل جوان در آن فراهم شود میتواند در برابر تمام تهاجمات و توطئههای دشمنان مقابله و مقاومت کند و پیروز شود. نمونههای موفقی هم در سطح کشور وجود دارد که باید با الگوبرداری از آنها این نمونههای موفق را تکثیر کرد. برخورد کنونی ما با مساجد بیشک کفران نعمت خداست. حوزه باید یک برنامه جدی برای تربیت ائمه جماعت کارآمد و روزآمد داشته باشد و مهارتها و معلومات اقتضایی متناسب با محیطهای خاص را به آنان بیاموزند و آنان را وارد عرصه عمل کنند و دین خود را به اسلام و مکتب اهل بیت ادا کنند. مسجد یک نهاد مردمی در عین حال دینی و در عین حال بدون وابستگی به دولتها و احزاب و تشکلهای سیاسی است. حوزه باید چنانکه شأن آن است و از آن انتظار میرود جدیتر از این ظرفیت استفاده کند. سند جامع فرهنگی مساجد را در جهت فعالسازی تمام ظرفیت آن بنویسد و به صورت جدی پیگیر پیاده کردن آن باشد. نمازهای جمعه نیز ظرفیت ارزشمندی است که باید از آن چندین برابر وضعیت کنونی استفاده شود.
ظرفیت دیگر حوزه به دلیل جایگاه ویژه آن مرجعیت فکری است. با این جایگاه حوزه میتواند فعالان فرهنگی نهادهای فرهنگی را منسجم و با شبکهسازی و از طریق ارتباط دو سویه و هم اندیشی و جهتدهی، همه این نیروها و امکانات را در راستای پویایی و کارآمدی نظام بسیج کند. فعلا رهبر معظم انقلاب از این ظرفیت مهم را با همه مشغلههایشان استفاده میکنند و به یک معنا بار حوزه را به دوش میکشند. البته در حوزه هم فعالیتهایی صورت میگیرد، ولی در مقایسه با ظرفیت بالقوه و بالفعل بسیار اندک است.
هر نظام سیاسی از جمله نظام جمهوری اسلامی سیاستهای کلی دارد که نهادهای علمی و فرهنگی برای تحقق آنها وظیفهمند هستند. وظایف حوزه در مورد سیاستهای کلی نظام چیست؟
حوزه در جهت پیشبرد سیاستهای کلی نظام نیز وظیفه سنگینی به عهده دارد. رصد نخبگان سیاسی و فرهنگی، نهادهای انقلابی مردمی، نهادهای فعال در عرصه فرهنگی در قوای سهگانه، بهویژه در آموزش و پرورش و آموزش عالی باید صورت گیرد و سپس در یک تعامل صحیح و جدی و همدلانه در جهت پیشبرد سیاستهای کلی نظام برنامهریزی مشترک و واحدی را طراحی و در مرحله سوم آن برنامه را در یک تقسیم کار عاقلانه اجرا نمایند. تقدیر از مسئولان و مدیران ارشد قوای سهگانه در مواردی که در راستای سیاستهای کلان نظام اقدام میکنند، تذکر نسبت به مواردی که از سر غفلت در مورد این سیاستها مسامحه یا اهمالکاری و یا دچار خطا میشوند و هشدار و پیگیری مداوم تا حصول نتیجه در مواردی که از این سیاستها تخطی عامدانه احیاناً دارند، یکی دیگر از وظایف حوزه و روحانیت در این زمینه است.
مسئولیت سنگین تربیت نسل انقلابی وظیفه دیگر حوزه در این راستاست و انجام این وظیفه مستلزم انقلابی ماندن حوزه است. حوزه هم باید خود انقلابی باشد و انقلابی بماند تا بتواند نسل انقلابی را تربیت کند. حوزه در زمینه انقلابیگری سه وظیفه دارد: گسترش، حفظ و تقویت روحیه انقلابی حوزویان، تربیت نسل انقلابی طراز جمهوری اسلامی و پمپاژ انرژی انقلابی به سطح جامعه است و این امر مفاد آیه شریفه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» است که هم خود در مسیر انقلاب و انقلابی بودن ثابتقدم باشد و هم امت را انقلابی و ثابت قدم نگه دارد./1330/د101/ج
به نظر حضرت عالی محورهای اصلی اولویت حوزه در پاسداری از انقلاب اسلامی چیست؟
محورهای اصلی اولویت حوزه و روحایت در صیانت از انقلاب اسلامی چند موضوع است که تبیین مسائل بنیادین انقلاب اسلامی از مهمترین آنهاست. انقلاب اسلامی بر یک سلسله مسایل بنیادین استوار است که نهادی که میتواند و باید به تبیین عقلانی و وحیانی آن بپردازد، حوزه علمیه و روحانیت خبره و بابصیرت حوزه علمیه است. فلسفه سیاسی اسلام، فلسفه حقوق اسلامی، نظریه مترقی ولایت فقیه و ابعاد مختلف آن، فقه انقلاب، فقه نظام، فقه حکومتی و تفکیکناپذیری دین از سیاست، نظریه سیاسی اسلام در سیره پیامبران و اهل بیت علیهمالسلام، نقش ولایت فقیه در حل بحرانهای اجتماعی و مانند آن، از موضوعاتی است که حوزههای علمیه باید بهصورت جدی، عمیق و گسترده به آن بپردازند.
این موضوعات نیاز به تحقیقات جدی، عمیق و گسترده، تبیین و ترویج آن و نیز نهادینهسازی و فرهگسازی دارد. تحقیقات تطبیقی با دکترینهای دیگر و تبیین امتیازات دکترین بر سایر دکترینها ضرورت دارد و هماندیشی و کرسیهای نقد و نظر و نشستهای علمی و نشر آن در قالبها و سطوح مختلف از ضرورتهای بنیادین است.
حوزه باید یک رصدخانه نیازهای نظام تأسیس کند که مدام نیازهای نظام را رصد کند و برای تأمین آن برنامهریزی و اقدام عملی نماید.
مهمترین قلمروهایی که باید حوزه برای کارآمدی نظام وارد آن شود و اقدام جدی نماید جیست؟
مهمترین عرصهای که حوزه در قلمرو کارآمدی نظام باید به صورت جدی فعالیت کند، عرصه کارآمدی نظام در مسایل فرهنگی و دینی است که مهمترین هدف انقلاب است. انقلاب ما یک انقلاب سیاسی مبتنی بر فرهنگ اسلامی است و امام عزیز ما قبل از تحقق بخشیدن به انقلاب سیاسی، انقلاب فرهنگی را در جامعه ما رقم زدند و انقلاب سیاسی ما مسبوق به یک انقلاب معرفتی است. علاوه بر آن، هدف انقلاب نیز تحول فرهنگی در جامعه بود. البته برکات انقلاب در این چهل سال به لحاظ فرهنگ دینی معجزهآسا است. توسعه کمی و کیفی قلمرو فعالیتهای روحانیت، کارهای پژوهشی عمیق دینی، تأسیس سازمانها و نهادهای فرهنگی قوی و کارآمد، ورود به قلمروهای جدیدی مانند حوزه علوم انسانی اسلامی و فقه حکومتی، ایفای نقش در مرافق نظام، انتظام درونی و سازمانی حوزه و نهادهای فرهنگی و نیز تعدد و تکثر نقشهایی که روحانیت ایفا میکند، از جمله این عرصههاست. ولی با توجه به قلمروه گسترده فرهنگ اسلام و مکتب اهل بیت علیهمالسلام و نیازهای جامعه و نظام اسلامی و تهاجم همهجانبه و یکپارچه دشمنان اسلام، این قلمرو نیازمند فعالیتهای عمیق بسیار گسترده است. نظام اسلامی ما باید بر اساس فرهنگ اسلامی اداره شود و صدها مسئله نوآمد نیازمند تحقیق وجود دارد که حوزه مسئولیت تحقق و کشف دیدگاه اسلام را بر دوش دارد. علاوه بر هزاران مسائل معرفتی در قلمرو غیراحکام و هزاران شبههای که نیازمند پاسخ و هزاران مراکز علمی نیازمند آموزش معارف اسلامی و هزاران کانالهای شبههافکن و تهاجمکننده به ارزشها و مبانی دین در فضای مجازی که باید برای مقابله با آن کانالهای دارای محتوای غنی و روزآمد فعال داشته باشیم.
محور دیگر هم تربیت نیرو و کادرسازی است. گرچه کادرسازی برای نظام در عرصههای مختلف صورت گرفته است و شاهد آن تربیت مدیران لایق، مدرسان علوم اسلامی در دانشگاها، محققان مسلط به مباحث روز و مبانی اندیشه اسلامی، محققان توانمند بر رویکرد انتقادی به اندیشههای انحرافی و حزبی است. همچنین پژوهشگران عرصههای نوین مورد نیاز جامعه و نظام، مبلغان توانمند برای ترویج فرهنگ دینی در اقصی نقاط کشور و مجامع علمی و اجرایی کشور، بخشی از این توانمندی است. البته در این زمینه نیز با این همه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله جدی و زیاد داریم. امید است با تدابیر حکیمانه شورای عالی و مرکز مدیریت و همت مدیران و کارشناسان حوزه علمیه و فضلای عزیز این فاصله قابل ملاحظه پر شود و حوزه در سطح مطلوب در این زمینهها قرار گیرد.
در عرصه تبلیغ، فعالیتی که امروزه حوزههای علمیه در سطح کشور در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در سایر نهادها و سازمانها در اقصی نقاط شهر و روستاهای دوردست و محروم و در آموزش و پرورش در سطوح مختلف و اقشار گوناگون، و نیز در احیای برخی احکام فراموششده داشته است، با اندک تاملی برای هر فرد منصفی روشن میگردد. لازم است متولیان حوزه این فعالیتها را به صورت آماری گردآوری نمایند و به صورت تطبیق با سایر نظامها و با آغاز انقلاب و همراه با تحلیل و تبیین گردآوری و به جامعه ارائه کنند تا جامعه از خدمات و برکات حوزه مطلع شوند و توطئه مغرضان و دشمنان روحانیت و نظام خنثی گردد. البته حساب برخی دلسوزان روحانیت و نظام اعم از مراجع و دیگر دلسوزان که به برخی نواقص حوزه به منظور کمال و غنای بیشتر حوزه اشاره میکنند، از این دو گروه جداست.
این نکته نیز شایان ذکر است که ظرفیتی که به برکت انقلاب اسلامی برای روحانیت پدید آمده و شایستگی که هماکنون الحمدالله در حوزه بهصورت بالفعل و بالقوه وجود دارد، تناسب مطلوب را با فعالیتهای حوزه و روحانیت ندارد؛ چنانکه نسبت تهاجمات سهمگین دشمنان حوزه به دین و نظام و روحانیت نیز با فعالیتهای حوزه نسبت مناسب ندارد و ضرورت دارد متولیان حوزه با یک برنامه جهادی ظرفیتهای بالقوه را به فعلیت برسانند و از ظرفیتهای موجود استفادههای بهینه و چندجانبه کنند. الحمدلله در شرایط فعلی مرکز مدیریت تا حد بسیاری چنین جهتگیریای دارد و امیدواریم در آینده نزدیک ثمرات آن را مشاهده کنیم.
حوزه برای صیانت از ارزشها و آرمانهای ناب اسلام و انقلاب از چه سازوکارهایی باید استفاده کند؟
شبکه اطلاعرسانی چهرهبهچهره روحانیت باید حفظ و تقویت شود و تقویت آن فعالیتهای مختلفی را میطلبد. از جمله الزامات آنها روزآمدسازی و کارآمدسازی مبلغان و استفاده از روشها و تکنولوژیهای نوین و شیوههای روزآمد در عین رعایت اصالتهاست. پشتیبانی لازم و اعزام بیشتر متناسب با تهاجمات دشمنان و دانشافزایی و مهارتآموزی تبلیغ، از دیگر اقدامات است که الحمدلله قدمهای هر چند محدود، ولی خوب و مؤثری در این زمینه برداشته شده است. شرط لازم روزآمدی و کارآمدی حوزه در عرصه تبلیغ فرهنگ دینی است. امروزه یک فضا و امکانات دیگری به نام فضای مجازی میداندار فرهنگ جامعه، بهویژه نسل جوان شده است که حوزه در عین رعایت اصالتها و توجه به مخاطرات آن، باید به صورت جدی وارد این فضا شود و از این فناوریهای جدید در این فضا استفاده کند هم برای دفاع از اسلام و نظام در برابر تهاجمات و هم برای عرضه و ترویج و نشر اسلام ناب محمدی. متاسفانه مسولان دولتی نهتنها پشتیبانی لازم را از دلسوزان اسلام و انقلاب نمیکنند، بلکه با بازگذاشتن میدان برای دشمنان و نرمافزارهایی که در واقع نوعی فیلترشکن هستند به دشمنان کمک میکنند و این نوع برخورد هر چند ناآگاهانه باشد، به زیان جامعه و نظام و منافع ملی و بر خلاف امنیت ملی در ابعاد مختلف است؛ اما نیروهای انقلاب نباید از این نوع برخوردها مایوس شوند، بلکه باید با همافزایی و کار جهادی بر این مشکل هم فایق آیند و بدانند وضعیت نامطلوب فرهنگی ما معلول ندانمکاری مسئولان و متولیان فضای مجازی در گذشته و حال است که باید در برابر آن مقاومت کرد و این یک جبهه جنگ و دفاع مقدس است که باید بسیجی وارد صحنه شد و قطعا خداوند همانند دفاع مقدس یار و یاور مدافعان در این جنگ نرم است.
حضرتعالی از عدم تناسب ظرفیتهای موجود در حوزه فعالیتهای انجامگرفته سخن گفتهاید، این ظرفیتها کدام است؟
ظرفیت های بسیاری وجود دارد؛ فضلا و اساتید مستعد فراوانی در قلمرو علوم انسانی اسلامی تربیت شدهاند که در صورت استفاده بهینه و همافزایی و پرهیز از موازیکاری و تقسیم کار مطلوب میتوانند تحول عظیمی در کوتاهمدت در علوم انسانی و اسلامی پدید آورند و دانشگاههای ما را متحول سازند.
ظرفیت دوم آثار ارزشمدی است که در قلمروهای مختلف پدید آمده است؛ این آثار باید معرفی شوند در شطح ملی و بینالمللی عرضه و به زبانهای مختلف ترجمه شود؛ معرفی مکتب اسلام در ابعاد مختلف اسلام و تبیین امتیازان آن بر سایر دکترینها و مکتبها رشد و بالندگی انقلاب را در عرصه بینالمللی به همراه دارد.
سومین ظرفیت، ظرفیت نهادهای انقلابی و علمی مولود انقلاب اسلامی مانند کارخانههایی است که نصف یا ثلث ظرفیت آن فعال است و میطلبد که با برنامهریزی مطلوب و پشتیبانی لازم و کار جهادی در راستای رشد و بالندگی نظام از تمام ظرفیت آنها استفاده شود. تهاجم دشمنان اسلام و انقلاب و مزدوران داخلی آنان و سادهاندیشان دستگاههای دولتی به نهادهای برخاسته از انقلاب و نهادها فرهنگی تبیینگر فرهنگ اسلام و اهل بیت علیهمالسلام گواه اثرگذاری این نهادها و ظرفیت بالای آنهاست. تقویت این نهادها و استفاده بهینه از آنها ظرفیت سوم است.
یک ظرفیت بسیار گسترده و آماده و مردمی، مساجد سطح کشور است که به نظر بنده از یکدهم ظرفیت آن هم استفاده نمیشود. مساجد طراحی اسلام برای نشر فرهنگ اسلامی است و بهترین تشکیلات است؛ تشکیلاتی که در تمام روزهای سال حداقل هر روز سه بار محل تجمع مردم است؛ اگر این ظرفیت فعال شود زمینهها و جاذبههای لازم برای حضور بیشتر و بهتر مردم بهویژه نسل جوان در آن فراهم شود میتواند در برابر تمام تهاجمات و توطئههای دشمنان مقابله و مقاومت کند و پیروز شود. نمونههای موفقی هم در سطح کشور وجود دارد که باید با الگوبرداری از آنها این نمونههای موفق را تکثیر کرد. برخورد کنونی ما با مساجد بیشک کفران نعمت خداست. حوزه باید یک برنامه جدی برای تربیت ائمه جماعت کارآمد و روزآمد داشته باشد و مهارتها و معلومات اقتضایی متناسب با محیطهای خاص را به آنان بیاموزند و آنان را وارد عرصه عمل کنند و دین خود را به اسلام و مکتب اهل بیت ادا کنند. مسجد یک نهاد مردمی در عین حال دینی و در عین حال بدون وابستگی به دولتها و احزاب و تشکلهای سیاسی است. حوزه باید چنانکه شأن آن است و از آن انتظار میرود جدیتر از این ظرفیت استفاده کند. سند جامع فرهنگی مساجد را در جهت فعالسازی تمام ظرفیت آن بنویسد و به صورت جدی پیگیر پیاده کردن آن باشد. نمازهای جمعه نیز ظرفیت ارزشمندی است که باید از آن چندین برابر وضعیت کنونی استفاده شود.
ظرفیت دیگر حوزه به دلیل جایگاه ویژه آن مرجعیت فکری است. با این جایگاه حوزه میتواند فعالان فرهنگی نهادهای فرهنگی را منسجم و با شبکهسازی و از طریق ارتباط دو سویه و هم اندیشی و جهتدهی، همه این نیروها و امکانات را در راستای پویایی و کارآمدی نظام بسیج کند. فعلا رهبر معظم انقلاب از این ظرفیت مهم را با همه مشغلههایشان استفاده میکنند و به یک معنا بار حوزه را به دوش میکشند. البته در حوزه هم فعالیتهایی صورت میگیرد، ولی در مقایسه با ظرفیت بالقوه و بالفعل بسیار اندک است.
هر نظام سیاسی از جمله نظام جمهوری اسلامی سیاستهای کلی دارد که نهادهای علمی و فرهنگی برای تحقق آنها وظیفهمند هستند. وظایف حوزه در مورد سیاستهای کلی نظام چیست؟
حوزه در جهت پیشبرد سیاستهای کلی نظام نیز وظیفه سنگینی به عهده دارد. رصد نخبگان سیاسی و فرهنگی، نهادهای انقلابی مردمی، نهادهای فعال در عرصه فرهنگی در قوای سهگانه، بهویژه در آموزش و پرورش و آموزش عالی باید صورت گیرد و سپس در یک تعامل صحیح و جدی و همدلانه در جهت پیشبرد سیاستهای کلی نظام برنامهریزی مشترک و واحدی را طراحی و در مرحله سوم آن برنامه را در یک تقسیم کار عاقلانه اجرا نمایند. تقدیر از مسئولان و مدیران ارشد قوای سهگانه در مواردی که در راستای سیاستهای کلان نظام اقدام میکنند، تذکر نسبت به مواردی که از سر غفلت در مورد این سیاستها مسامحه یا اهمالکاری و یا دچار خطا میشوند و هشدار و پیگیری مداوم تا حصول نتیجه در مواردی که از این سیاستها تخطی عامدانه احیاناً دارند، یکی دیگر از وظایف حوزه و روحانیت در این زمینه است.
مسئولیت سنگین تربیت نسل انقلابی وظیفه دیگر حوزه در این راستاست و انجام این وظیفه مستلزم انقلابی ماندن حوزه است. حوزه هم باید خود انقلابی باشد و انقلابی بماند تا بتواند نسل انقلابی را تربیت کند. حوزه در زمینه انقلابیگری سه وظیفه دارد: گسترش، حفظ و تقویت روحیه انقلابی حوزویان، تربیت نسل انقلابی طراز جمهوری اسلامی و پمپاژ انرژی انقلابی به سطح جامعه است و این امر مفاد آیه شریفه «فاستقم کما امرت و من تاب معک» است که هم خود در مسیر انقلاب و انقلابی بودن ثابتقدم باشد و هم امت را انقلابی و ثابت قدم نگه دارد./1330/د101/ج
ارسال نظرات