۰۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۲:۰۹
کد خبر: ۵۹۵۰۵۹
یادداشت؛

جامعه باز و دشمنانش!

جامعه باز و دشمنانش!
زمانی که درگیر جنگ تحمیلی بودیم، کسانی کتاب‌های کارل پوپر را ترویج و افکار همان کسانی را تبلیغ می‌کردند که گاز‌ خردل بر سر رزمندگان ما می‌ریختند!
به گزارش خبرگزاری رسا، سال ۶۴ زمانی که ما درگیر عملیات والفجر ۸ بودیم، تا فاو پیش رفته بودیم و پل بعثت را به عنوان یک شاهکار مهندسی با استفاده از چند هزار لوله روی اروند احداث می‌کردیم، کسانی در دفتر مجله کیهان فرهنگی، هر هفته پیرامون یکی از کتاب‌های تازه ترجمه‌شده کارل پوپر میزگرد و جلسه برگزار می‌کردند. کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» برای عبدالکریم سروش و شاگردانش خیلی مهم بود. آن‌ها در پشت جبهه، دقیقا افکار همان کسانی را تبلیغ می‌کردند که گاز‌های خردل، سیانور و اعصاب‌شان همزمان در حاشیه اروند بر سر رزمندگان ایرانی می‌ریخت!
 
پوپر بعد‌ها طی مصاحبه‌ای با اشپیگل نشان داد افکارش از گاز‌های مذکور هم چندین برابر خطرناک‌تر است. او علنا از لزوم هجمه نظامی دنیای مدرن به ملل غیرمتمدن، له کردن آن‌ها زیر زنجیر تانک‌ها و به دریا ریختن آنان سخن گفت! توجیهش هم این بود که این‌ها تمدن مدرن را دستخوش بی‌ثباتی می‌کنند!
 
سیاستمداران غربی، با تکیه بر چنین ستون‌هایی در سراسر قرن ۲۰ و آغاز قرن ۲۱ مدام خشاب تفنگ‌شان را تعویض کردند و به کشتار ملل توسعه‌نیافته (به قول خودشان!) پرداختند. عبدالکریم سروش هم درنهایت شاگردان انبوهش را به جان دستگاه‌های فرهنگی- آموزشی و اقتصادی انقلاب اسلامی انداخت و خود به آمریکا گریخت تا شخصا از پستان مادر اصلی آزادی تغذیه کند! روز‌های نخست سال ۲۰۱۹، اما حتما برای سروش و دوستان ایرانی اش روز‌های خوبی نیست، چون حال اربابان فکری و اقتصادی‌شان در غرب چندان تعریفی ندارد؛ فرانسه هنوز در آتش جلیقه‌زرد‌ها می‌سوزد، انگلیس در حال خروج از اتحادیه اروپایی، همزمان در آستانه نوعی بی‌دولتی روزگار می‌گذراند، دولت آمریکا اساسا تعطیل است و دوره خوب اقتصاد آلمان همراه با مرکل هم ظاهرا رو به پایان می‌رود. مهد آزادی حالش خوب نیست و ظاهرا کم‌کم خشاب‌هایش را خالی می‌کند تا برای ترویج آزادی، باتوم به دست وارد میدان شود!
 
موج‌های اصلی بحران، اما تازه در کمینند. جنبش جلیقه‌زرد‌ها کم‌وبیش به برخی شهر‌های انگلیس سرایت کرده و وقتی برنامه اقتصادی جایگزینی وجود ندارد، طبعا بحران پردامنه‌تر خواهد شد. امانوئل مکرون در پیام سال نو خود گفته است: «سرمایه‌داری لیبرال افراطی به پایان خود نزدیک می‌شود».
 
مشت آهنین دولت او در برابر جلیقه‌زرد‌ها و برنامه‌های نئولیبرال آن در حوزه اقتصاد، اما همچنان پابرجاست. در دنیای تسلط سرمایه، دولت‌ها چیزی جز عمال سرمایه‌داران «جهان‌وطن» نیستند، لذا مکرون اگر هم بخواهد تغییری به سود مردم و ضرر سرمایه‌داران ایجاد کند، کار چندان آسانی نخواهد داشت. اینها، اما هیچ‌کدام خللی در اراده غرب‌پرستان ایرانی برای پرستش این بت خونریز و مهاجم نداشته است.
 
برای آن‌ها در هر صورت، «امضای کری تضمین است» و مدل توسعه، سبک زندگی و حتی دستشویی رفتن مطلوب، همان است که غربی‌ها دارند! لذا تابلو‌های «راهنمای زائر» شهر مشهد را هم تبدیل به تابلوی «اطلاعات سفر» می‌کنند تا از استاندارد غربی‌ها تخطی نکرده باشند!
 
دستگیری و بازداشت بی‌دلیل خانم «مرضیه هاشمی»، خبرنگار ایرانی- آمریکایی پرس‌تی‌وی در روز‌های گذشته، علامت سوال دیگری مقابل صداقت جیره‌خواران رسانه‌ای آمریکا و غرب در سطح جامعه ایران گذاشت. رسانه‌هایی که روزی با نشریه فرانسوی توهین‌کننده به نبی مکرم اسلام (ص) هم در حد تیتر و عکس یک همراهی کرده اند، این روز‌ها ابدا تمایلی به برجسته سازی و پوشش خبر دستگیری خانم هاشمی نشان ندادند.
 
دستگیری بدون تفهیم اتهام خانم هاشمی در زمانی که برای عیادت از برادر مبتلا به سرطان خود به آمریکا رفته است، زنجیر زدن به پای وی، برداشتن حجاب اسلامی از سرش و عکس گرفتن از او، وادار کردن ایشان به خوردن گوشت خوک در بازداشتگاه و امتناع از دادن غذای جایگزین (نان) به این خبرنگار مسلمان، ترجمه دیگری از همان سخنان کارل پوپر درباره نوع تعامل با ملل توسعه‌نیافته است.
 
کسانی که بزرگ‌ترین افتخار پدر معنوی‌شان ایفای نقش ضبط صوت افکار برادر کارل است، اما نمی‌خواهند این توحش مدرن اربابان خود را ببینند و برای مخاطب ایرانی‌شان بازگو کنند.
 
دولت‌های غربی پیش از این بار‌ها و بار‌ها پخش شبکه‌های پرس‌تی‌وی، العالم، آی‌فیلم و الکوثر را از ماهواره‌های مختلف خود حذف کرده اند تا نشان دهند در مبارزه با دشمنان (!) جامعه باز مصمم هستند! نوع برخورد دولت نئولیبرال فرانسه با جلیقه‌زرد‌ها نیز گویی ترجمه این سخنان «جان لاک» انگلیسی است که زمانی در دفاع از سرکوب مسیحیان مؤمن (پاپیست‌ها) گفته بود: «با هر عقیده دینی تا زمانی می‌توان مدارا کرد که اعتقاد به آن، امنیت پادشاهی را سست نگرداند!»
 
جان لاک، پدر ایدئولوژی لیبرالیسم و از طرفداران استعمار ملل آسیایی و آفریقایی، خود تاجر برده بود! آزادی مدنظر اصلاح طلبان را نیز می‌توان با کنار هم قرار دادن این واقعیات تاریخی قرون ۱۷، ۲۰ و ۲۱ فهم کرد. غرب و دوستانش مروج نوعی از آزادی هستند که در آن به سلطنت کدخدا بر برده‌هایش خدشه‌ای وارد نشود، انقلاب اسلامی، اما آمده تا طوق این بردگی را از گردن ما بردارد و خانم هاشمی فرزند این انقلاب است.
 
جرم خانم هاشمی این است که مانند تمام شهدا و مبارزان این راه پرافتخار طوق بردگی هیولای خونخوار غرب به گردن نداشته است؛ لذا بایکوت و سانسور اخبار مربوط به او از سوی رسانه‌های غرب‌گرا مسأله مبهم و پیچیده‌ای نیست. از نظر غرب و پرستندگانش، معنای آزادی واقعی، تنها شکستن چارچوب‌های شرع و بندگی خداوند است. آزادی، اما اگر بخواهد چارچوب آهنین برده‌داری مدرن را بشکند، واجب است صدای آن را در نطفه خفه کرد.
 
روش‌های حذف هم بسیار متنوعند؛ از طراحی کودتا و جنگ تا تحریم اقتصادی و ترور فیزیکی دانشمندان، از باتوم و گاز اشک‌آور تا راه‌اندازی انقلاب رنگی و ساختن ضبط صوت‌هایی مثل عبدالکریم سروش برای ترویج سخنان غرب در کشور‌های هدف! رسانه‌ای که غرب را بزک می‌کند و بایکوت اخبار مظلومیت مظلومان عالم را در دستور کار دارد، تفاوتی با سلاح‌های سوییسی که مردم یمن را قتل‌عام می‌کنند ندارد. این هر ۲ دشمنان جامعه باز هستند؛ درست مثل گاز‌های خردل و عبدالکریم سروش! /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
ارسال نظرات