۱۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۷
کد خبر: ۶۱۴۹۴۹
بیانیه گام دوم انقلاب؛

غفلت‌های تهدیدکننده نظام و انقلاب

غفلت‌های تهدیدکننده نظام و انقلاب
ممکن است در سیره مردم و مدیران نظام اسلامی همت‌ها موج بزند و برکت‌ها فراگیر شود؛ اما احتمال دارد موریانه «غفلت» نیز از درون نظام و خدمات نظام را کم اثر و یا بی‌اثر سازد.

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بیانیه گام دوم آبشاری از حکمت، فرهیختگی و پختگی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای است که در چهل‌سالگی انقلاب بر قلم ظریف و لطیف و نکته‌سنج ایشان جاری شده است.

پشت صحنه این همه حکمت چیزی نیست جز اخلاص و کار برای خدا کردن و از خود عبور کردن و برای مردم و دین خدا تلاش نمودن.

در این بیانیه دریایی از معارف و تجارب و راهکار و راهبرد را می‌توان مشاهده کرد. پیری پخته و ره طی کرده آنچه در دوران مبارزه و دفاع و مدیریت در سطح کلان و عالی کسب کرده آبشارگونه و یکجا در اختیار نسل امروز و فردا قرار داده تا بر اساس آن «حیات طیبه» دینی را رقم بزنند.

عصاره این بیانیه را در سه عنوان می‌توان ترسیم کرد:

1- همت‌ها

2- برکت‌ها

3- غفلت‌ها

در نوشته‌های پیشین به دو مقوله همت‌ها و برکت‌ها پرداختیم، آنچه در پی می‌آید کنکاشی در زمینه غفلت‌هایی است که از سوی رهبر معظم انقلاب در این بیانیه اشاره شده است.

غفلت‌ها

به بیانیه گام دوم نگاهی دیگر می‌توان داشت که جنبه هوشیاری و هشداری دارد؛ به این معنا که ممکن است در سیره مردم و مدیران نظام اسلامی همت‌ها موج بزند و برکت‌ها فراگیر شود، لکن موریانه «غفلت» نیز از درون نظام و خدمات نظام را کم اثر و یا بی‌اثر سازد.

پیش از آن‌که به موارد هشیارساز و هشداردهنده مقام معظم رهبری در بیانیه و تحت عنوان غفلت‌ها بپردازیم، شایسته است به نقش «یقظه» و بیداری و هوشیاری در رشد و کمال فرد و جامعه و نیز به نقش «غفلت» در ریزش و پسرفت جامعه اشاراتی داشته باشیم.

غفلت و بیداری

این دو در برابر هم در معارف دین قرار گرفته‌اند. امام علی (ع) فرمود:

  • «ضادُّوا الغَفلَةَ بالیَقَظَةِ»(1)؛ با بیداری، به جنگ غفلت بروید.
  • «الیقظه استبصار»(2)؛ بیداری، بینش یافتن و بصیرت کسب کردن است.
  • «ایاک و الغفلة و الاغترار بالمهلة فان الغفلة تفسد الاعمال»(3)، زنهار از غفلت و غرور ناشی از مهلت الهی بپرهیز زیرا غفلت کارها را تباه می‌کند.

بیداری و هوشیاری و بصیرت انرژی‌های انسان و جامعه اسلامی را در مسیر پیشرفت و رفاه و فلاح به کار می‌گیرد، انسان بیدار و آگاه زمان زندگی‌اش را مدیریت می‌کند و از لحظه‌لحظه‌های آن آینده زیبا و کارآمد می‌سازد.

اما انسان غافل و غفلت زده سرمایه‌های وجودی فکر و استعداد و خرد خویش را هدر می‌دهد و دچار خسران دنیا و آخرت می‌گردد.

قرآن کریم از کسانی که نعمت‌های خدادادی را در مسیر رشد خود به کار نمی‌گیرند به‌عنوان «غافلین» یاد می‌کند و آنان را در ردیف چهارپایان و بلکه بدتر از آن به شمار می‌آورد:

«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْینٌ لَا یبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یسْمَعُونَ بِهَا أُولَئک کالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِک هُمُ الْغَافِلُونَ»(4)

به‌یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آن‌ها دل‌ها [= عقل‌ها] یی دارند که با آن (اندیشه نمی‌کنند و) نمی‌فهمند؛ و چشمانی که با آن نمی‌بینند؛ و گوش‌هایی که با آن نمی‌شنوند؛ آن‌ها همچون چهارپایان‌اند؛ بلکه گمراه‌تر! اینان همان غافل‌اند (چون امکان هدایت دارند و بهره نمی‌گیرند).

مقام معظم رهبری در لابه‌لای بیانیه گام دوم به‌صورت جداجدا از واژه غفلت بهره گرفته‌اند و با این عنوان خطرها و لغزش‌های انقلابیون را یادآور شده‌اند و از همگان خواسته‌اند که به این موارد لغزش و غفلت گرفتار نشوند و غفلت زدایی کنند.

اینک به مواردی که در جای‌جای این بیانیه از آن به‌عنوان غفلت یاد شده زیر چند محور می‌پردازیم:

  • غفلت راهبردی

معظم له بر این باورند که گذشته کلید راه آینده است، در رسیدن به بام بلند عزت و عظمت و شکوه و قدرت و در یک کلام برای ساختن تمدنی جهانی بر اساس آموزه‌های دینی، نباید از تلاش و تجربه پیشینیان «غفلت» گردد، بلکه خرد اقتضا می‌کند با درس گرفتن از شیوه و سیره و کارکرد گذشتگان راه‌های رشد و رویش آینده را جستجو کرد.

رهبر فرهیخته این نکته را به‌عنوان راهبرد مطرح می‌کنند و می‌فرمایند: «عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه خود یا گوش سپردن به تجربه دیگران نمی‌توان دانست. برای برداشتن گام‌های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.»

تجربه‌های گذشته سکوی پرش برای آینده است به همین جهت تجربه را از علم بالاتر دانسته‌اند، اسلام نیز به این نکته اساسی در مسیر رشد و پیشرفت انسان و جامعه انسانی اشارات لطیف و راهگشایی دارد:

امام علی (ع) فرمود:

  • «من یجرب یزدد حزما»(5)؛ آن‌که تجربه می‌اندوزد از آینده‌نگری فراوانی برخوردار است.
  • «الحَزمُ حِفظُ التّجرِبةِ»(6)؛ دوراندیشی در سایه تجربه به دست می‌آید.
  • «حفظ التجارب رأس العقل»(7)؛ سرآمد خردمندی حفظ تجربه‌ها و به کار بستن آن‌ها است.

البته رکود و توقف در گذشته روا نیست؛ اما گذشته را پلکان آینده قرار دادن نشانه خردمندی و عقلانیت است، هیچ توسعه و تمدنی بدون توجه به گذشته پدید نمی‌آید و تمدن‌ها برآیند تجربه‌ها و آموزه‌های بشری در گذشته است.

  • غفلت از حمایت نیازمندان

«در جمهوری اسلامی، دل‌های مسئولان به طور دائم باید برای رفع محرومیت‌ها بتپد» و در جای دیگر از بیانیه «غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به هیچ رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاست‌ها و قوانین، بارها تکرار شده است، ولی برای اجرای شایسته آن چشم امید به شما جوان‌ها است»

موضوع حمایت از قشرهای محروم و نیازمند در آموزه‌های دینی هم‌تراز و هم سنگ سعی بین صفا و مروه به شمار آمده است.

امام صادق (ع) فرمود: «الماشی فی حاجَةِ أخیهِ کالسّاعی بینَ الصَّفا والمَرْوَةِ»(8)؛ آن‌که برای گره‌گشایی و رفع نیاز برادر دینی‌اش تلاش می‌ورزد مانند کسی است که بین صفا و مروه در حرکت است و سعی انجام می‌دهد.

امیرالمؤمنین در دوران حاکمیتش دغدغه‌ای مهم‌تر از رفع فقر و اجرای عدالت اقتصادی و اجتماعی نداشت، او خود مستقیم به خانه‌های نیازمندان سرکشی می‌کرد و افزون بر تعاطف، به آنان کمک می‌کرد تا یتیم داران احساس بی‌کسی نکنند و بینوایان احساس تنهایی نداشته باشند.

این واقعیت در کلام آن حضرت در نهج‌البلاغه کاملاً آشکار است: «هَیهَاتَ أَنْ یغْلِبَنِی هَوَای وَ یقودنی [یقُودَنِی] جَشَعِی إِلَی تَخَیرِ اَلْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بالْحِجَازِ أَوِ اَلْیمَامَةِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِی اَلْقُرْصِ وَ لاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ، أَوْ أَکونَ کمَا قَالَ الْقَائِلُ: وَ حَسْبُک دَاءً أَنْ تَبِیتَ بِبِطْنَةٍ * وَ حَوْلَک أَکبَادٌ تَحِنُّ إِلَی الْقِدِّ»(9)

هیهات که هوای نفس بر من چیره شود و حرص و طمع مرا وا دارد که طعام‌های لذیذ برگزینم در حالی که در حجاز یا یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد... یا چنان باشم که شاعر گفت: این درد و ننگ تو را بس که شب را با شکم سیر بخوابی و در اطراف تو شکم‌هایی گرسنه و به پشت چسبیده باشند.

آری فرهنگ علوی و ولوی، فرهنگ ابوت اجتماعی است، در این فرهنگ لامسه اجتماعی انسان او را آرام نمی‌گذارد، دلش برای محرومان همواره می‌تپد و هیچ‌گاه از اقشار کم‌درآمد و سطح پایین جامعه غافل نمی‌شود.

اگر در متن شهر و آبادی می‌زید از حاشیه‌نشینان بی‌خبر نیست، اگر غرق در نعمت است درد دردمندان را حس می‌کند، گزیده سخن آن‌که غفلت از حمایت کسانی که نیازمند حمایت‌اند گناهی است نابخشودنی که دست‌اندرکاران نباید به آن گناه گرفتار شوند.

  • غفلت از جریان‌های انقلابی

«و بدانید که اگر بی‌توجهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمی‌بود -که متأسفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمان‌های بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمی‌داشت.»

یکی از غفلت‌های زیان‌بار به انقلاب و کشور بی‌توجهی به نیروهای انقلابی و جوان‌های پرانرژی است، سرمایه‌های کشور انقلابی جوان‌های متدین، انقلابی و دارای روحیه جهادی است. این عزیزان هم به ملکوت نزدیک‌ترند هم تعلقی به ملک و مال ندارند.

به‌کارگیری ایشان در میدان‌های کار و خدمت وظیفه مسئولان است و غفلت از این مهم خسارات جبران‌ناپذیری را به دنبال دارد.

«انبوه جوانانی که با روحیه انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادی برای کشورند و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینش‌های علمی و فرهنگی و صنعتی و ... اشتغال دارند؛ این‌ها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته مادّی با آن مقایسه نمی‌تواند شد.»

به کار نگرفتن این سرمایه عظیم در بدنه اجرایی نظام اسلامی قابل بخشش نیست، اگر کم‌لطفی‌ها و نامهربانی‌ها در دوران گذشته و در دولت‌های گوناگون نبود امروز وضع اقتصادی کشور دچار چالش و تنگنا نمی‌شد.

اگر اقتصاد مقاومتی در اختیار جوانان پرکار و پرتوان قرار می‌گرفت اوضاع کشور به شکل دیگری رقم می‌خورد؛ اما افسوس که در دفاع مقدس از جوانان 20 ساله بهره جستیم و وزارت خانه‌ها را به 60 ساله‌ها سپردیم.

قرآن مجید حلقه اول حرکت انبیا را جوانان معرفی می‌کند: «فمآ ءامن لموسی إلّاذرّیة مّن قومه»(10)؛ در آغاز هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان و جوانان قوم او و پیامبر اسلام (ص) هم می‌فرماید: «خالفنی الشیوخ و حالفنی الشباب»(11)؛ بزرگ‌سالان با من سر مخالفت داشتند و جوانان با من هم عهد و پیمان شدند (و مدافع ارزش‌ها شدند).

در یک گزینش، جوان 25 ساله‌ای را برای مدیریت کلان‌شهر مکه منصوب کرد، یاران آن حضرت به او اعتراض داشتند، پیامبر (ص) در پاسخ آن‌ها فرمود: «لیس الاکبر هو الافضل بل الافضل هو الاکبر»(12)؛ همواره بزرگ‌ترها برترین‌ها نیستند بلکه برترین‌ها بزرگ‌تر به شمار می‌آیند.

این نگاه بلند پیامبر (ص) را با نگاه تنگ‌نظرانه کسانی که جوانان را جاهل و خام می‌نامند مقایسه کنید تا بدانید اگر مسئولان انقلاب از جوانان انقلابی و دین‌دار حمایت می‌کردند و آنان را به میدان کار و مدیریت می‌آوردند چگونه جهادی مانند میدان کارزار، کارها را به سامان می‌رساندند ولی افسوس که عافیت طلبان و ریاست‌طلبان همواره سد راه رشد جوانان می‌شوند./9314/ی702/س

ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد

منابع بخش سوم:

1- میزان الحکمه، ج 8، صفحات 490-480.

2- همان.

3- همان.

4- اعراف، آیه 179.

5- میزان الحکمه، ج 2، ص 186.

6- همان

7- همان.

8- تحف العقول، مترجم حسن زاده، ص 540.

9- نهج‌البلاغه، نامه 45.

10- یونس، آیه 82.

11- الحدیث، فلسفی، ص 349.

12- همان.

هادی رحیمی
ارسال نظرات