نقدی بر "ستایش"
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، مهدی خدایی
فیلم ستایش بعد از چند سال با فصل سوم خود دوباره مهمان خانههای مخاطبان، از شبکهی سوم سیما شد.
فصل اول این فیلم، مخاطبان بسیاری را جذب کرده و یکی از بهترین و پربینندهترین سریالهای صدا و سیما نام گرفت. به گونه ای که هنوز هم که چندین سال از پخش آن میگذرد برخی از حرکات و تکه کلامهای شخصیتهای فیلم کماکان در سطح جامعه رواج نسبی دارد. مدتی بعد بعد فصل دوم این سریال نیز ساخته و پخش شد. ولی همان گونه که انتظار می رفت نسبت به فصل اول بسیار افت کرده بود و رضایتی که فصل اول برانگیخته به دنبال داشت، در مخاطبان فصل دوم کمتر دیده میشد.
پس از گذشت چند سال فصل سوم این سریال نیز در قاب تلویزیونها، جای گرفت. از همان روزهای اول نقد و نظرهای زیادی رد و بدل شد. ولی فیلم به زودی مخاطبان خود را پیدا کرده و فارغ از همهی هیاهوها دوباره توانست جایگاه ویژهای در بین سریالهای تلویزیونی برای خود باز کند.
در تحلیل و بررسی فیلم، حداقل از دو جنبه میتوان سخن راند: بخش اول ساخت فیلم و قسمتهای مختلفی که موجب تبدیل شدن یک فیلم نامه به فیلم میشود، از نقش عوامل گرفته تا بازی بازیگران. جنبه دوم را می توان به فیلم نامه اختصاص داد.
به طور کلی نسبت به جنبهی اول می توان گفت که سطح کیفی تولیدات در ایران با توجه به بالاتر رفتن امکانات و بودجه و سطح انتظار مخاطبان، در حال رشد است. ولی آن چیزی که خاصه در مورد این فیلم بیان میشود، همان طور که خیلی به آن پرداخته شد، گریم نرگس محمدی به عنوان نقش ستایش در فیلم است. او در این سالها و به نسبت فصل دوم جوانتر شده است. این موضوع خیلی مهمی است که میزان باورپذیری فیلم را برای مخاطب کاهش می دهد. توجیهاتی نیز در این زمینه از عوامل فیلم منتشر شد، ولی واقع امر این است که این گفتهها به گوش عمده مخاطبان سریال نمی رسد. خود فیلم باید توان دفاع از خودش را داشته باشد نه این که فیلم پخش شود و سپس کلی تفسیر و توجیه از سوی عوامل فیلم ارائه شود. از سوی دیگر بازخوردهایی که در این زمینه بود نشان می داد این توجیهات نتوانسته است این ضعف را پوشش دهد و این مشکل، تا آخر پابرجا ماند و مخاطب مجبور شد با آن کنار بیاید. با همهی این اوصاف باید اذعان کرد مخاطبان عام سریال، صِرف بودن نرگس محمدی را در این نقش، کافی برای ستایش بودن آن می دانند و تأثیر گریم او، در نظرشان نکتهی قابل اعتنایی که خیلی حساس باشد، نیست.
از جنبهی فیلم نامه هم اشکالاتی که در زمینهی اصل داستان و نحوهی پیشبرد آن بود نسبتاً قابل توجه است. فیلم نسبت به ادعایی که دارد بسیار عقبتر است.
تلویزیون باید به بزرگترین مسائل زندگی امروز، هم در بعد شخصی و هم در بعد اجتماعی بپردازد و ریشههای تاریخی اوضاع امروز را بررسی کند. باید به کلیشهها بتازد و تماشاگر را به ورود خلاق به دنیایی دیگر تشویق کند. فصل سوم سریال ستایش آنطور که باید و شاید نتوانسته بود در پیشبرد این هدف موفق باشد.
داستان خیانت و بالا کشیدن اموال و تلاش فردی برای بازپسگیری آن، از تکراریترین طرحهای فیلمنامهای است که حدس زدن آخر کار نیز سختی چندانی نداشت. داخل کردن یک سری داستان فرعی عاشقانه برای عامه پسند کردن فیلم نیز نه تنها این نقیصه را برطرف نمی کند بلکه در جاهایی کاملا تصنعی و به درد نخور می شود. جاری کردن چند جملهی فیلسوفانه بر زبان هنرپیشههای فیلم نیز نقص اصلی فیلمنامه را نتوانسته پوشش دهد و کارکردی به جز پُر شدن در فضای مجازی نداشته است.
با همهی این وجود می توان اذعان کرد؛ درگیری مخاطبان با داستان فیلم و این که چه اتفاقی خواهد افتاد و هم ذاتپنداری با شخصیتها در این فیلم از سطح قابل قبولی برخوردار بود، به نحوی که این مقدار از ارتباط و دنبال کردن قصه در مجموع سه فصل این فیلم در نوع خودش مثال زدنی بود.
نکتهی جالب توجه از نظر راقم سطور این است که بعد از گذشت این مقدار از تولید مجموعهی ستایش در سه فصل که حدود ده سال به طول انجامید، تفاوت چشمگیری در مخاطبان سریالهای تلویزیونی ایجاد شده است. در این چند سال مخاطبین سریالهای خارجی، مخصوصاً آمریکایی بسیار افزایش یافته است. نفوذ این گونه تولیدات در بین مردم و به ویژه جوانان سلیقه ایشان را در موضوعات و سبکهای فیلمها تغییر داده است.
این گونه نیست که مخاطب مجبور باشد پای تلویزیون بنشیند، بلکه به سادگی می تواند از سایتهای اینترنتی جدیدترین سریالهای خارجی را در بهترین کیفیتها دانلود کرده و تماشا کند.
این واقعیت، این نکته را به ما گوشزد می کند که اولاً برای مقابله با این عنصر نفوذی که مبلغ فرهنگ غربی است، باید فکر و هزینههای بیشتر و درست تری صورت گیرد. نکته دوم این است که باید نگارش فیلمنامه و سطح کیفی تولید فیلم به حدی باشد که بتواند این نسل از مخاطبین را که عمدتا از جوانها تشکیل شده اند را نیز درگیر خود کند.
این فیلم در جذب مخاطب، نان فصل اولش را میخورد و در دو فصل بعد به جز ریزش مخاطب کار ویژهای نکرده است. از طرف دیگر بخش عمدهای از موفقیت این سریال مرهون ضعفی بود که در تولیدات دیگر فیلم و سریالی که همزمان از تلویزیون پخش می شد وجود داشت.
در آخر میتوان اذعان کرد با توجه به معیارها و پارامترهای صدا و سیمای ایران و در مقایسه با سایر فیلمهای هم رده، این فیلم در مجموع توانسته نمره قابل قبولی را به خودش اختصاص دهد./918/ی702/س