انتشار شماره سی ام نشریه علمی پژوهشی نشریه آموزههای قرآنی
شماره سی ام نشریه علمی پژوهشی نشریه آموزههای قرآنی به صاحب امتیازی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و مدیر مسئولی سیدحسن وحدتی شبیری منتشر شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره سی ام نشریه علمی پژوهشی نشریه آموزههای قرآنی به صاحب امتیازی دانشگاه علوم اسلامی رضوی و مدیر مسئولی سیدحسن وحدتی شبیری و سردبیری شماره سی ام حسن خرقانی ویژه پاییز و زمستان ۱۳۹۸ منتشر شد. در این نشریه مقالات زیر امده است:
خدای حاضر و پیوسته در آفرینش در نگاه قرآن و برهان
سعیدی روشن، محمدباقر
زمینه. مسئله نیازمندی پیوسته جهان به خدا، و ضرورت حضور فاعلی و نقش خدا در کار عالم پس از آفرینش، از جمله مسائل اساسی الهیات در شمار است. هدف. این پژوهش تلاش میکند مسئله یادشده را در پرتو آیات قرآن و تحلیل عقلی حکمی بررسی نماید. روش. روش انجام این پژوهش کاربرد تحلیل عقلی، تفسیر و تحلیل گفتمانی توصیفات قرآن از نقش و حضور فاعلی خدا در جهان و نیاز دائمی جهان به خداست. یافتهها. بر اساس توصیف قرآن از رابطه خدا با جهان، همسو با تحلیل عقلی حکیمان مسلمان از امکان ذاتی و فقر وجودی ممکنات، جهان هستی نه یک حدوث تاریخی، بلکه عالمی سراپا نیاز و پیوسته در حال حدوث و متکی بر خدای قیوم است. نتیجه. خدای قرآن هماره در متن جهان حضور فاعلی دارد و عالم هستی و تکتک پدیدههای آن، دائم در حال حدوث و تکوّن جدید و پیوسته نیازمند به خدای هستیبخشاند.
مفهومشناسی «استعداد» به مثابه یکی از عوامل رشد در قرآن از منظر علامه طباطبایی و صدرالمتالهین
علم الهدی، جمیله؛ قاسمزاده، عاتکه؛ مهاجر دارابی، هاجر
نکته مهم و اساسی در مورد انسان و حرکتش در مسیر تربیت و رشد این است که آنچه در رابطه با او مدّنظر قرار میگیرد، باید با توجه به حقیقت وجودی و با لحاظ تمام ابعاد وجودیاش باشد تا مسیر صحیحی برای رسیدن به غایت حقیقی وی ترسیم گردد. یکی از ابعاد وجودی انسان استعداد اوست. از این رو در این تحقیق به دنبال تبیین کامل و دقیق از مفهوم «استعداد» به عنوان یکی از مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت هستیم. این تبیین بر اساس آیات قرآن کریم، تفسیر المیزان، تفسیر صدرا و اتکا به مبانی و اصول حکمت متعالیه به ویژه اصالت وجود، حرکت جوهری و وحدت تشکیکی است. روش این پژوهش تحلیل مفهومی و تحلیل محتوای کیفی است. بنا بر یافتههای پژوهش، استعدادهای آدمی اموری مجزا از یکدیگر نیستند و تفکیک ذاتی و ماهوی ندارند، بلکه آنها در واقع یک حقیقت تدریجی هستند که با پیدایش هر مرتبه از این حقیقت، زمینه برای ظهور برخی مراتب دیگر فراهم میشود و زمینه ظهور برخی دیگر از میان میرود. به این ترتیب، استعداد از یک جهت علت رشد و از جهتی دیگر معلول رشد محسوب میگردد. یک مرتبه از هر استعداد، ذاتی و مراتب بعدی آن اکتسابی و افاضهای است. استعدادها بنا بر نیاز و حال انسانها به آنها داده میشود و در نهایت کمال استعدادهای خیر است که کمال رشد انسان محسوب میگردد.
نقد و بررسی جبرگروی اقتصادی از دیدگاه قرآن
ایروانی، دکتر جواد؛ امامی، محمد
بر اساس آیاتی متعدد، تقدیر و قبض و بسط روزی به مشیت الهی است. این آیات ممکن است نوعی جبرگروی اقتصادی را به ذهن متبادر سازد و این پرسش را ایجاد کند که آیا مقدار رزق، از پیش تعیین شده است؟ و در این صورت، آیا عناصری مانند کار و تدبیر یا عوامل معنوی میتواند «سقف» رزق «مقدر» را افزایش دهد؟ تحلیل آیات و روایات مرتبط نشان میدهد که رزق به سان دیگر مقدرات، به دو نوع محتوم و غیر محتوم تقسیم میشود. رزق محتوم در بخش مقدرات حتمی انسان جای میگیرد، ولی رزق غیر محتوم ممکن است با ترک طلب و تدبیر یا ناشایستهای رفتاری از دست برود. نقش انسان در افزایش یا کاهش رزق خود در محدوده رزق غیر محتوم، انگاره جبرگروی اقتصادی را منتفی میسازد، اگرچه بخش محتوم رزق، خود نافی تفویض و اختیار مطلق آدمی در این عرصه است؛ ضمن آنکه در این محدوده نیز صرفا قبض و بسط روزی تقدیر میشود و نه فقر و غنا. نسبت دادن رزق به خداوند نیز تایید جبرگروی اقتصادی نیست، بلکه بیانگر توحید ناب در منطق قرآنی است. قبض و بسط رزق در تقدیر الهی، بر اساس مصالح و حکمتهایی است که برای رشد و تکامل انسانها ضرورت دارد؛ از جمله: پیشگیری از ستم و سرکشی، آزمایش، عقوبت، هشدار و مصالح ویژه مومنان. این نوشتار به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته و به پرسشهای یادشده در عرصه تقدیر و قبض و بسط رزق و جبرگروی اقتصادی پاسخ میدهد.
پیوندهای متنی «زوج سوره» فتح و حجرات
نویسنده: زارع زردینی، دکتر احمد؛ حمیدیان، حمید؛ طاووسی، مریم
برخی از دانشمندان علوم قرآنی در سده اخیر، نظریه «نظام زوجی سورههای قرآن» را ارائه نمودهاند. این نظریه، به ارتباط وسیع و ضروری بین دو سوره از قرآن کریم میپردازد. این پژوهش با هدف نمایاندن انواع روابط متنی بین زوج سوره فتح و حجرات سامان یافته و به دنبال پاسخ به پرسشهایی از این دست است که آیا طرح دیدگاه نظام زوجی سورهها ذوقی و سلیقهای است یا اینکه میتوان با شواهد متنی از آن دفاع نمود؟ و آیا این نظریه این ظرفیت را دارد تا در قرآنشناسی جدی تلقی شود؟ بر این اساس کوشیده تا پیوند لفظی و معنایی این دو سوره را بیش از پیش به نمایش گذارد و نشان دهد که چگونه میتوان با چنین نگاهی به فهمی عمیقتر و دقیقتر از هر دو سوره دست یافت. بر این اساس، این نوشتار پس از طرح اجمالی مبانی نظری مباحث، به طرح و تبیین انواع مختلفی از ارتباط در این دو سوره پرداخته و این فرضیه را تقویت میکند که این دو سوره ساختاری قرینهگون داشته و دو روی یک سکهاند و بیشتر ارتباطات این دو سوره را موضوعات مشترکی تشکیل میدهند که در هر یک از این دو سوره از دو زاویه متفاوت به آنها پرداخته شده؛ به گونهای که مکمل یکدیگر هستند.
مرزشکنی روایی در روایتهای قرآنی
بخشی، مریم
مرزشکنی روایی اصطلاحی است که در آن، مرز میان روایت و واقعیت شکسته میشود و دارای چهار گونه ۱. مرزشکنی نویسنده، ۲. خطابی، ۳. هستیشناختی و ۴. بلاغی میباشد که میتواند حالت صعودی یا نزولی داشته باشد. استفاده از این تمهید بیشتر در دوران پسامدرن شایع است و از ابزار گفتمان نقدی معاصر به حساب میآید. هنر بزرگ قرآن در عرصه روایت، همان شکست مرز بین روایت و جهان خارج از آن است که علاوه بر چهار نوع ذکرشده، شامل دو نوع دیگر مرزشکنی زبانی و بیمرزی روایی است که مختص این متن است. مرزشکنی در قرآن در پی تاثیر طنز و فکاهی نبوده، بلکه دارای کارکرد خارق عادت و شگرف و دربردارنده هدفهای غایی ارزشمند است و بر خلاف روایت بشری که کارکرد ضد واقعنمایانه داشته و جنبه شکلی دارد، مرزشکنی به صورت واقعی رخ میدهد و جنبه شکلی و محتوایی دارد. مقاله حاضر با تکیه بر روش توصیفی ـ تحلیلی، انواع مرزشکنی روایی را در داستانهای قرآن کریم مورد بررسی قرار میدهد و در صدد اثبات این نکته است که قرآن فراتر از مکاتب ادبی کلاسیک، رئالیسم، مدرنیسم و پستمدرنیسم است و به این سوال که «آیا مرزشکنی به عنوان شگرد شکست مرز بین داستان و واقعیت، واقعی بودن داستانهای قرآنی را رد میکند؟» پاسخ میدهد.
پژواک وحی در چکامههای ولایی کمیت بن زید اسدی
عباسزاده، حمید
قرآن کریم همواره سرچشمه الهام هنری و آفرینشهای ادبی عربیسرایان است. در یک نگاه کلی، تاثیرپذیری از این کتاب آسمانی دو لایه دارد: فکری و زبانی. روش بینامتنی یکی از شیوههای مناسب برای رصد این تاثیر زبانی و فکری است. بر پایه این روش، هیچ اثر بشری خودبسنده نیست، بلکه باید آن را امتداد آثار پیشین دید. متنها و پدیدآورندگان آنها، در داد و ستد فکری و زبانی با یکدیگرند. هدف این نوشتار توصیفی تحلیلی، آشنایی با دیدگاههای شاعر نامدار شیعی کمیت بن زید اسدی (م. ۱۲۶ ق.) درباره رخدادهای جامعه اسلامی و تحلیل قرآنی آنهاست. از این رو به بررسی بینامتنیت مفهوم و پیشینه آن در ادبیات عربی و نیز گونههای آن اشاره شده است و پس از معرفی مختصر القصائد الهاشمیات، جلوههای بینامتنیت مستقیم و غیر مستقیم در نمونههای شعری کمیت بررسی و تحلیل شدهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دو گونه بینامتنیت قرآنی مستقیم و غیر مستقیم در القصائد الهاشمیات دیده میشود. شاعر، هم از ساختارها و ترکیبهای قرآنی بهره جسته و هم از گفتمان و جهانبینی قرآن. کمیت در پرتو قرآن به مثابه یک شاعر متعهد و مکتبی و به انگیزه نشر و پاسداری از تفکر شیعی با تمرکز روی موضوعاتی همچون: امامت، ولایت، یادآور شدن فضایل خاندان عصمت و طهارت، شفاعت و نیز افشاگری انحرافهای حاکمان وقت، رسالت خویش را با همسانسازی کردار آنان با مظاهر استبداد در قرآن به انجام رسانیده است.
نفی سلطهگری و سلطهپذیری در آیات ۲۷۹ بقره، ۱۴۱ نساء و ۸۳ قصص
خالقی بایگی، عزیز؛ رجائی پور، مصطفی؛ احمری، حسین
مفهوم سلطه در قرآن کریم با عبارات مختلف و واژههای گوناگونی، چون ظلم، بغی، حرص، سبیل، تعدّی، کبر، علوّ آمده است و نفی سلطهگری و مذمّت سلطهپذیری و احکام آنها، مضمون آیات زیادی از قرآن قرار گرفته که در این خصوص دلالت آیات ۲۷۹ بقره، ۱۴۱ نساء و ۸۳ قصص مورد بررسی مقایسهای قرار میگیرد و به پیامدها، اثرات سوء سلطهگری، راه رهایی از زیر بار سلطهگران و شیوههای استکبارستیزی اشاره میشود. بررسی نشان میدهد که حوزه شمول فراز آخر آیه لا تظلمون ولا تظلمون (بقره/ ۲۷۹) در رابطه با مفاهیم یادشده، بسیار وسیعتر از آیات دیگر و حتی آیه «نفی سبیل» است، ولی تاسیس قاعدهای با عنوان «قاعده نفی ظلم» جهت استناد و بهرهگیریهای لازم در این مورد، مغفول واقع شده و این نوشتار، نخست سعی در توضیح این مهم دارد. هدف بهرهمندی بیشتر از رهنمودها و آموزههای قرآنی و آگاهی یافتن مسلمانان از آثار شوم نیرنگها و شیطنتهای نظامهای سلطهگر جهان و شیوههای موثر استکبارستیزی به خصوص برای مرتبطان و کارگزاران سیاست خارجی است. این نوشتار با بهرهگیری از الهامات قرآن کریم و رهنمودهای راسخان در علم، اهل بیت عصمت و طهارت و دیدگاههای برخی مفسران و تبیینکنندگان آیاتالاحکام در حوزههای فقهی، حقوقی و سیاسی، در حد امکان به تبیین و رهیافت موضوعات فوق با بینشی تحلیلی و توصیفی میپردازد.
تحلیل انتقادی آراء مفسران در معنا و سبب «ضحک» در آیه ۷۱ هود
اصغرپور، حسن؛ دهقانی قناتغستانی، مهدیه
آراء تفسیری در تبیین «ضحک» در «فضحکت فبشّرناها» (هود/ ۷۱) بر دو دسته است. برخی این واژه را به معنای «حائض شدن» گرفته و برخی دیگر آن را به «خندیدن» معنا کردهاند. کسانی که آن را به معنای «خندیدن» دانستهاند، در تبیین عامل خنده، ۱۰ رای متفاوت ارائه دادهاند. بررسی این آراء نشان میدهد که بر هر یک از این آراء اشکالاتی وارد است. در سوی مقابل، بازخوانی مجدد دیگر آیات قرآن کریم، متن تورات و نیز روایات میتوان به رای جدید و برگزیدهای در تفسیر این آیه دست یافت. بر اساس شواهد، فرشتگان آنگاه که خود را ملک معرفی میکنند و حضرت ابراهیم را از نگرانی میرهانند، اولا نزول عذاب بر قوم لوط را اعلام میکنند، ثانیا به فرزنددار شدن او بشارت میدهند. آنگاه پس از عکسالعمل ساره و ابراهیم نسبت به خبر فرزنددار شدن، دوباره بشارت فرزنددار شدن را تکرار میکنند. بر این اساس «فضحکت» بخشی از عکسالعمل اولیه ساره به بشارت مذکور است و «فبشّرناها» تکرار آن بشارت است.
واکاوی مفهوم انساء و نقد دیدگاههای مفسران
فضلی نژاد، مرضیه؛ افسردیر، حسین؛ خوش منش، ابوالفضل
بحث «انساء» در آیه ۱۰۶ بقره مطرح شده است. مفسران پیرامون مفهوم انساء دیدگاههای گوناگونی مطرح کردهاند. اکثر آنان با اختلافی که در مفهوم آن (ترک، فراموشی و به تاخیر انداختن) دارند، انساء را در مورد آیات قرآن جایز میدانند. در مقابل، برخی با استناد به سیاق آیه ۱۰۶ بقره، منظور از انساء را «فراموشی» یا «ترک آیات کتب آسمانی» دیگر دانستهاند. اما آنچه از سیاق آیه و فضای نزول سوره برمیآید این است که منظور از انساء، تاخیری است که در حکم تغییر قبله رخ داده و مستندات تاریخی نیز حاکی از همین موضوع است. زیرا اولا یهودیان از طریق بشارت پیامبران خودشان میدانستند که پیامبر (ص) به دو قبله نماز میخواند و ثانیا پیامبر خود نیز مدتی در انتظار تغییر قبله بودند، اما علیرغم عدم تمایل برخی از یهودیان نسبت به تغییر قبله، خداوند آیات ۱۰۵ و ۱۰۶ سوره بقره را در جهت تثبیت و اطمینان خاطر پیامبرش نسبت به تغییر حکم قبله نازل کرد. تفاوت نسخ و انساء نیز در این است که در نسخ از ابتدا، موقت بودن حکم مشخص نیست؛ ولی در انساء مشخص است.
نقد رویکرد نصر حامد ابوزید در تفسیر علمی بر اساس دیدگاه آیةاللٰه معرفت
علوی مهر، حسین؛ جبرئیلی جلودار، عبدالله
درباره تفسیر علمی، شرایط و ضوابط آن، دیدگاهها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد که عوامل متعددی در این اختلاف و دیدگاهها نقش داشته است، ولی یکی از مهمترین عوامل عبارت است از نوع نگاه مفسران به جایگاه علوم در فهم قرآن؛ به طوری که بین برخی نومعتزله مثل نصر حامد ابوزید در اثر شرایط زمانی و پیشرفتهای علمی، نگاه جدیدی در تعامل با قرآن مطرح شده است؛ چرا که آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، ایشان را واداشته با انگیزه نواندیشی، بین دین و مدرنیته سازگاری برقرار کنند و نیز بر آن داشته که رویکرد علمی را در تفسیر آیات قرآن مورد توجه قرار دهند. از این رو این دسته از دانشمندان، با توجه به اینکه که نوع نگاهشان به رویکرد تفسیر علمی اشتباه است، قائل به تاویلپذیری بسیاری از آیات قرآن و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و سیلان داشتن معانی قرآن و تاریخمندی قرآن شدند و هم عملا معیارها و ضوابط تفسیر قرآن را رعایت نکردند و، اما با وجود این، داعیه نواندیشی و تفسیر علمی داشتند. با تتبع در آثار و اندیشههای آنان درمییابیم که این نوع برداشتها هم دارای آسیبهای مبنایی و غایی بوده و هم آسیبهای روشی را در بر دارد. اما آیةاللّٰه معرفت ضمن اینکه تفسیر علمی را موجب فهم بهتر آیات علمی میداند، قائل است که باید معیارهای تفسیر علمی رعایت شود و همواره بر این نکته تاکید دارد که باید از علوم قطعی استفاده کرد و با دور بودن از محاذیر تاریخمندی قرآن و تاویلات نابهجا در تفسیر قرآن، از آسیبهای تفسیر علمی به دور بود. ما در این مقاله با تطبیق بر دیدگاه و نظرات آیةاللّٰه معرفت، دیدگاه نصر حامد ابوزید را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم.
تبیین روشمند و علمی بودن «بیتاثیری اختلاف قرائات بر تحریف قرآن» از دیدگاه استاد معرفت
بهجتپور، عبدالکریم؛ محمدیفرد، علی رضا
در مطالعات قرآنپژوهی، بررسی ارتباط میان اختلاف قرائات قرآن و تحریف آن همواره یکی از مسائل بحثبرانگیز بوده و هست. آیةاللّٰه معرفت همچون برخی دیگر از اندیشمندان مسلمان با دفاع از تحریفناشدگی قرآن و با تاکید بر وجود تنها یک قرائت معتبر برای قرآن، دیگر قرائات نقلشده را نامعتبر و بیارتباط با مسئله تحریف قرآن میداند و در تفسیر اثری خود نیز بر این دیدگاه پایبند است. اما از سوی مخالفان این دیدگاه، سه اشکال اساسی بر این دیدگاه وارد شده است که عبارتاند از: ۱ ـ مستدل نبودن این دیدگاه، بر اساس ادله صحیح تاریخ قرائات و ادله قرآنی و روایی؛ ۲ ـ نادیده گرفتن تاثیر اختلاف قرائات معتبر در تحریف لفظی قرآن؛ ۳ ـ نادیده گرفتن تاثیر اختلاف قرائات معتبر در تحریف معنوی ناشی از تحریف لفظی قرآن. این مقاله سعی دارد تا در دو مرحله، از دیدگاه آیةاللّٰه معرفت در این مسئله دفاع کند: ۱ ـ اثبات برخوردار بودن آن از پشتوانه استدلالی مطلوب و روشمند بودن، با تکیه بر شواهد تاریخی، روایی و قرآنی؛ ۲ ـ تکمیل دیدگاه وی به منظور پاسخگویی به برخی اشکالها.
نگاهی نو و تحلیلی به روایات «سبعة احرف»
خلوصی، داود؛ ایروانی نجفی، دکتر مرتضی؛ پیروزفر، سهیلا
روایات «سبعة احرف» از جمله مهمترین احادیث حوزه علوم قرآن و به ویژه در حوزه قرائات هستند که نوع جهتگیری و برخورد با آنها، گرایشهای گوناگونی را نسبت به مسئله قرائات و منشا شکلگیری و نیز ارزش آنها ایجاد نموده است. عدهای با معتبر دانستن این روایات، منشا اختلاف در قرائات را وحی و «من عنداللّٰه» دانسته و در مقابل گروهی با مردود دانستن آن از جهت متن و سند و با تکیه بر منابع و مبانی خود، قرائت حقیقی و نازل از سوی خداوند را واحد میدانند. دستهبندی، تحلیل و تاریخگذاری این روایات نشان میدهد که صدور این دست از روایات ابتدا در جهت اشاره به این مطلب بوده که آیات قرآن دارای بطون و لایههای مختلف معنایی هستند و ارتباطی به نزول چندگانه الفاظ قرآن از سوی خداوند ندارند؛ ولی همین احادیث در ادوار بعد به خاطر قداست بخشیدن به قرائات گوناگون، توسط گروهی از تابعین مورد استفاده قرار گرفته و با تغییراتی در الفاظ و عبارات وارد حوزه قرائات شدهاند./۹۲۵/ن ۶۰۲/ش
ارسال نظرات