۱۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۴
کد خبر: ۶۳۳۵۷۵

جنگ نرم علیه مقاومت از کجا فرماندهی می‌شود

جنگ نرم علیه مقاومت از کجا فرماندهی می‌شود
جنگ روانی یکی از مهم‌ترین راهکار‌های موجود برای درهم ریختن ساختار عصبی و نظامی هر کشوری محسوب می‌شود. نمونه‌های فراوانی را می‌توان برای این مثال یافت. در طول سال‌های گذشته نیز بار‌ها و بار‌ها این راهکار برای درهم ریختن ایران استفاده شده است که نمونه آن را در فتنه سال ۸۸ می‌توان یافت.
به گزارش خبرگزاري رسا، نگاهی به اتفاقات چند سال اخیر نشان می‌دهد نسل جدیدی از جنگ‌های روانی علیه نظام جمهوری اسلامی آغاز شده است. هدف از این جنگ‌های روانی در هم ریختن ساختار داخلی ایران بین مردم و حکومت نظامی جمهوری است. با قاطعیت می‌توان گفت که این نسل جدید از این جنگ‌های روانی در منطقه آغاز شده است؛ جنگ‌هایی که هدف از آن در هم ریختن محور مقاومت در منطقه بوده است؛ محوری که طی سال‌های گذشته توانسته است به نیرویی مهم در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شود.

به گزارش فارس، عراق از اول اکتبر ۲۰۱۹، شاهد موجی از اعتراضات بود که خیلی زود تبدیل به آشوب و اغتشاش شد. اعتراضات در آستانه اربعین حسینی به احترام این مناسبت بزرگ اسلامی متوقف، اما دوباره از ۲۵ اکتبر از سر گرفته شد و دوباره به سرعت رنگ آشوب به خود گرفت.
در لبنان هم از ۱۷ اکتبر اعتراضاتی گسترده آغاز شد که چند روز پیش خبر آمد در آن‌ها بیش از ۲۰۰نیروی امنیتی لبنانی مجروح شده‌اند.

در هر دو طیف از اعتراضات، کار دولت مستقر به استعفا کشیده است. در لبنان «سعد الحریری» بازداشتی سابق و دوست همیشگی سعودی‌ها خیلی سریع پذیرفت که استعفا کند و این در حالی بود که مقاومت اسلامی لبنان همه تلاش خود را کرد که دولت حفظ شود و بتواند به سمت اصلاح امور پیش برود. اصلی‌ترین فرضیه در خصوص علت استعفای الحریری، چیزی جز فشار شدید از جانب عربستان سعودی نبود.
هر چند پایه‌های مقاومت اسلامی در لبنان قوی‌تر از آن است که بر سر کار بودن دولت یا نبودن آن تأثیر چندانی بر آن داشته باشد، اما ناآرام شدن کشوری که دست‌کم یک گروه بزرگ مستقر در آن متحد محور مقاومت است، آن هم تقریباً همزمان با عراق، نمی‌تواند اتفاقی باشد.

اغتشاشاتی که در اکتبر در عراق و لبنان شروع شد، در همان دو کشور نماند. ۱۷ آبان‌ماه گذشته، جملاتی به نقل از «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه منتشر شد که توجه‌ها را به خود جلب کرد؛ «چه کسانی پشت این تظاهرات‌ها هستند؟ ما حدس‌هایی می‌زنیم. فکر می‌کنیم ممکن است به ایران کشانده شود. هدف آن ایجاد شکاف در جهان اسلام و ایجاد اختلاف میان یکدیگر است.» بدون شک این نکته را می‌توان در نظر گرفت که این نبرد‌ها نشانه‌ای از یک جنگ ترکیبی است، اما جنگ ترکیبی در ایران از کجا نشئت می‌گیرد.

جنگ ترکیبی، نبرد قرن ۲۱
در این میان نسل جدیدی از نبرد‌های نظامی با نام نبرد‌های ترکیبی پا به عرصه وجود گذاشته است. مفهوم جنگ‌های ترکیبی برای اولین بار در خصوص عملیات‌های جنگجویان چچنی در نبرد دوم گروزنی در سال ۲۰۰۳ مطرح شد. در آن زمان جنگجویان چچنی اولین بار از تلفن‌های همراه با قابلیت برقراری ارتباطات اینترنتی برای هدف‌یابی و انتقال اطلاعات استفاده کردند. گر چه بعد‌ها همین تلفن‌های همراه به منبعی برای رهگیری و هدف قرار دادن آنان از سوی دستگاه‌های اطلاعاتی روسیه تبدیل شد.
شاید همین تجربه بود که سبب شد تا ارتش روسیه به رهبری ژنرال والری گراسیموف رئیس فعلی ستاد نیرو‌های مسلح این کشور به اولین نیروی نظامی تبدیل شود تا این راهبرد را در یک میدان نظامی به کار بگیرد.

جنگ نرم علیه ایران از کجا فرماندهی می‌شود
در این میان اگر روس‌ها اولین کسانی باشند که از راهبرد جنگ ترکیبی در میدان نبرد استفاده کرده باشند، امریکایی‌ها گسترده‌ترین تشکیلات برای استفاده از چنین روشی را برپا کرده‌اند. نیرو‌های نظامی امریکا سابقه طولانی در استفاده از عملیات‌های روانی بر ضد نیرو‌های متخاصم دارند و با توجه به دسترسی گسترده مردم دنیا به شبکه‌های اجتماعی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در عملیات‌های روانی در فضای سایبری انجام داده‌اند.

قلب هدایت این عملیات قرارگاه فرماندهی سایبری ارتش امریکاست. این مرکز از گروه بیست‌و‌چهارم ارتش امریکا، فرماندهی سایبری نیروی زمینی، قرارگاه سایبری ناوگان دریایی و قرارگاه سایبری نیروی تفنگداران دریایی تشکیل شده است. این فرماندهی آزادی عمل نیرو‌های امریکایی را در فضای مجازی تضمین کرده و تلاش می‌کند دشمن را از این توانمندی محروم کند.

اگر چه بخش مهمی از توانمندی سایبری در خدمت مقابله با حملات سایبری فنی است، ولی جنگ روانی و انتشار اطلاعات غیردقیق نیز جزو وظایف این قرارگاه و نیرو‌های تحت امر آن محسوب می‌شود. به نظر می‌رسد ابزار اصلی برای انجام این وظیفه شبکه‌های اجتماعی باشد که مسیر مطمئنی برای دسترسی به جامعه هدف فراهم می‌کند.
نسخه صهیونیست‌ها برای آشوب در ایران
در این میان با قاطعیت می‌توان گفت که جنگ روانی از جمله نسخه‌هایی است که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی غربی‌ها و صهیونیست‌ها پیچیده شده است.

روزنامه صهیونیستی هاآرتص، مهرماه سال ۱۳۹۷ گزارش داد که در مطلبی اختصاصی به مستنداتی که از شبکه «الجزیره» درباره لابی‌گری‌های رژیم صهیونیستی به دست آورده پرداخت و افشا کرد که اندیشکده امریکایی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها مستقیماً با صهیونیست‌ها در ارتباط است.
در همین ماه از سال ۱۳۹۷، وبگاه «بازفید» در گزارشی می‌نویسد که واشنگتن به دنبال راهبردی در قبال ایران است که دولت «رونالد ریگان» در خصوص شوروی به‌کار گرفت. این گزارش، اما تصریح کرده که: «بخش زیادی از این طرز فکر نتیجه نفوذی است که «مارک دابوویتز» مدیر اندیشکده دست راستی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) در کاخ سفید دارد.»

گزارش بازفید می‌افزاید: یک مقام سابق امریکایی که در دولت «دونالد ترامپ» در بخش سیاستگذاری در مورد ایران کار کرده است، می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید گام بعدی درباره ایران چیست، به احتمال زیاد همان چیزی است که در آخرین مقاله مارک دابوویتز یا FDD طرح شده است.»
از سوی دیگر، نوع ارتباط این دسته اندیشکده‌های راست‌گرا با گروه‌های ضدانقلاب نیز می‌تواند محل توجه باشد. فرزند شاه مخلوع رژیم پهلوی، رسماً در اندیشکده واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران سخنرانی می‌کند و نگاهی به افرادی که در شبکه‌های اجتماعی، بالاخص توئیتر، مشهور به ارتباط با FDD هستند و ادبیات تند ضدایرانی آنها، بیانگر نوع دیدگاه‌های‌شان و پیوستگی شدید آن‌ها به ضدانقلاب است.

در کنار ایجاد برخی رسانه‌های رسمی، چون شبکه «ایران اینترنشنال» علناً وابسته به رژیم آل‌سعود، پترودلار‌های سعودی در شبکه‌های اجتماعی نیز حضور دارند و هزاران روبات و کاربر فیک برای خود ایجاد کرده‌اند. تروریست‌های گروهک منافقین نیز از تیرانا، برای خود بند و بساطی در شبکه‌های اجتماعی برپا کرده و در تمام ایام در حال توئیت‌زدن و پست‌گذاشتن هستند.
هرگاه آشوبی در ایران رخ می‌دهد، تعداد توئیت‌هایی که از خارج ایران در مورد آن می‌شود به مراتب بیشتر از توئیت‌های صورت‌گرفته از داخل ایران است. توئیتر اخیراً فعالیت حدود ۶‌هزار کاربر فیک سعودی را متوقف کرد. بررسی‌های یک اندیشکده خارجی از فعالیت حساب‌های کاربری وابسته به عربستان سعودی که به تازگی فعالیت آن‌ها تعلیق شده نشان می‌دهد محور فعالیت‌های این حساب‌های توئیتری تبلیغ برای براندازی نظام ایران و تحریم این کشور بوده است.

«الی کلیفتون» خبرنگار اندیشکده
«Responsible Statecraft» بعد از مرور پیام‌های منتشر شده توسط ۶‌هزار حساب کاربری که اخیراً توئیتر آن‌ها را حذف کرد، متوجه شده محور این پیام‌ها درخواست از «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور امریکا برای تغییر حکومت ایران بوده است.
با در نظر گرفتن این موارد می‌توان گفت که موج جدید این جنگ روانی علیه ایران به تازگی شروع شده و می‌توان انتظار به کارگیری آن را در سایر مقاطع حساس نیز داشت. شاید در این شرایط مهم‌ترین راهکار برای مقابله با این شرایط تصمیم‌گیری صحیح در حوزه رسانه‌ای است. از سوی دیگر نباید در‌خصوص نقش شبکه‌های اجتماعی غافل بود و در خصوص بومی کردن آن‌ها در داخل نیز باید تدابیر جدی اتخاذ شود./1360//101/خ
ارسال نظرات