۱۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۲
کد خبر: ۶۳۸۵۱۸

ناگفته‌های مردی که رکورددار شکنجه توسط ساواک است! + عکس

ناگفته‌های مردی که رکورددار شکنجه توسط ساواک است! + عکس
گفت‌وگو با عزت‌ا... مطهری که یکی از رکوردداران شکنجه توسط عوامل ساواک است را از نظر می‌گذرانید.

به گزارش خبرگزاري رسا، بای بسم ا... انقلابی و مبارز شناخته شده. اسطوره‌ای‌ست واقعا. می‌خواهم معرفیش كنم اما از گنجایش این برگه فرا می‌رود پس اگر به احتمال اندك، با این اسوه انقلابی، زیاد آشنا نیستید فقط با یك سِرچ... حاج‌آقا تاكیدی خواندنی دارد: باید گذشته رو برای مردم و جوون‌ها مطرح كنن تا یادشون نره ببینن سیستم حكومتی شاهنشاهی چجوری بوده حالا چجوریه.

درسته كه الان واقعا مشكلاتی داریم ولی بازهم مثل گذشته نیست دعا كنیم بعضی‌ها یه خرده سر عقل بیان و بهتر زندگی كنن خلاصه با مردم صادق باشن اگه بخوان دوز و كلك و دروغ بگن دیر یا زود از بین میرن.
 
درباره حاج قاسم؟
آدم فعالی بود. پشت پرده بود. با اعتقادات خودش كار می‌كرد خیلی به ما كمك كرد در مسائل عراق و سوریه و داعش كه اگر نبود الان كشور ما شبیه سوریه و عراق شده بود درباره مسائل نظامی مغز متفكری بود با اعتقاد خوبی كه به خدا و آخرت داشت بعد از شهادتش مردم صداقت و اعمالش رو فهمیدن و اون تشییع جنازه اش بی‌نظیر بود واقعا هیچ مثالی نمیشه زد جز این كه بگیم بی‌نظیر بود و مردم هم قدرشناس بودن و قدر ایشون رو شناختن هنوز هم خیلی وقت لازمه كه شناخته بشه در آینده معلوم میشه. قهرمان بی‌سر و صدا و بی‌توقعی بود و خدا هم خواست كمكش كنه و همین شهادتش كه خدا نصیبش كرد هم برای خودش هم ما هم مملكت یه حالت بیمه و سربلندیه. نكته‌ای برای آخر مصاحبه؟ موفقیت شما رو می‌خوام.
 
در رابطه با این مسائل از شما می‌خوام سعی كنین صادقانه برخورد كنین و دنبال آدم‌هایی بروین كه به درد مردم بخورن... مردمی كه گذشته رو ندیدن فكر می‌كنن الان بدتر از گذشته است متاسفانه دیدم بعضی از آدم‌های پیر كه مرض دارن! برای اذیت تبلیغ می‌كنن زمان شاه تخم مرغ یه ریال بود باید الان حالی كنن اگه یه ریال هم بود كسی گیرش نمی‌اومد بخوره، نبود! می‌رفتن نسیه می‌گرفتن چوب‌خط می‌زدن. الان این همه دارن و می‌خورن. اگه قحطی هم بیاد اونقدر یخچال و فریزرهاشون پُره كه تا شش ماه كسی از گرسنگی نمی‌میره. یه خورده ناشكری می‌كنن یا گذشته رو ندیدن یا اونقدر توی رفاه افتادن كه نمی‌تونن ببینن!
 
 میگن اندازه موهای سرتون شكنجه شدین.
نه یه مقداری گنده كردن. ما به اندازه خودمون بودیم.
 
 ولی نوشته‌ها گواهن.
 درسته یه مقدار بیشتر از بچه‌های دیگه شكنجه شدم و بیشتر فشار آوردن و هفت سال زندون ممنوع‌الملاقات و چهار سال و خرده‌ای انفرادی بودم.شكنجه‌های مختلف مثل آپولو و شلاق و... ما رو اذیت كردن اما دیگران هم اذیت شدن، درباره من یه مقدار تبلیغات شده كه خودم راضی نیستم.
 
 با وجود شكنجه‌های ساواك لحظات شیرین هم داشتین؟
شیرین هم بود برای این كه هروقت بازجوها با اون سطح‌شون با شكنجه‌ها و فشارهای مختلف از ما بازجویی می‌كردن من با این كه سوادم در اون حدها نبود می‌تونستم آنها رو گول بزنم.
 
 یعنی موقعی كه می‌تونستین كلاه سرشون بذارین؟
خیلی خوشحال بودم توی دلم می‌خندیدم اما با زبون گریه می‌كردم ظاهرا می‌گفتم من بی‌گناهم كاری نكردم، بعد می‌خندیدم كه‌تونستم اون جور آدمایی رو اغفال كنم.
 
 وقتی با شكنجه گراتون بعد از زندون برخورد كردین شاكی شدین؟
دكتر كمالی، تهرانی و آرش دستگیر شدن و از هیچ كدوم‌شون شكایت نكردم. توی دادگاه شون هم نرفتم اون موقع مسؤولیت زندون قصر و كمیته رو داشتم تا جایی كه امكان داشت بهشون خدمت و محبت می‌كردم تا بدونن فرق ما و خودشون چیه حتی تهرانی یا آرش توی دادگاه شون (نوارش هست و اسم آوردن از من) گفتن توقع مون چیز دیگه‌ای بود اما اینها مثل برادر با ما رفتار كردن ما شرمنده اینها هستیم.
 
 از‌تون نپرسیدن چرا رفتارتون با ما این‌طوریه؟
ازم پرسیدن گفتم ما بر اساس اعتقادمون با شما برخورد می‌كنیم. شما برای شاه كار می‌كردین ما برای خدا كار می‌كردیم اگه می‌خواستم مثل شما برخورد كنم دیگه فرقی بین كار برای شاه و خدا یا من و شما وجود نداره.
 
در مرحله اول، چی رنج شكنجه و زندون ساواك رو قابل تحمل می‌كرد؟
اعتقاد به كارهایی كه داشتم اعتقاد به خدا و اعتقاد به مسائل مذهبی كه به ما خیلی كمك می‌كرد.
 
در مرحله بعدی؟
گفته‌های آقای خمینی و مسائل و امیدهایی كه ایشون می‌دادن.
 
 فكر می‌كردین پیروزی انقلاب رو ببینین؟
اوایل نه.
 
چه آرمانی برای مملكت داشتین كه مبارزه كردین؟
اون موقع وظیفه می‌دیدیم كه با ظلم و فساد مبارزه كنیم و با خودمون می‌گفتیم نتیجه‌اش هم هرچی خدا بخواد، میشه.
 
چرا پست و مقام رو كنار گذاشتین؟
تا سال64 همكاری داشتم. سیستم‌بندی كه شد، مدارك دانشگاهی نداشتم و یه مقدار حرف‌های متفرقه و اختلاف‌نظرها...
 
 از دستاوردتون راضی هستین؟
به عنوان وظیفه بود. مساله این نبود كه باشیم و نتیجه‌اش رو ببینیم ما همش منتظر بودیم بگیرن و اعدام مون كنن معلوم نبود زنده می‌مونیم.
 
 الان نسبت به گذشته؟
برای اونایی كه ندیدن شاید ندونن اما الان ما از گذشته پشیمون نیستیم. اصلا مشكلات و مسائل اقتصادی الان با اون موقع قابل مقایسه نبود و نیست كه بگیم گذشته [از این نظر] بهتر بود.
ناگفته‌هایی از مردی که رکورد دار شکنجه توسط ساواک است!
 
 نگاه شما به شرایط اكنون؟
راضی هستیم الحمدلـ... انتقادی هم داریم اما مساله دیگری است.
 
 اسم‌تون رو چرا عوض كردین؟
والا شخصیه. اون موقع كه ما آزاد شدیم خیلی معروف بودیم و مردم خیلی احترام می‌ذاشتن و برخوردها جور دیگه بود و من چون خیلی خوشم نمی‌اومد، نمی‌ خواستم نون گذشته رو بخورم به قول معروف ادعای شخصیتی داشته باشم. اومدم فامیلیم رو عوض كردم تا بتونم روی پای خودم باشم.
 
 چرا نامِ مطهری؟
شهادت آقای مطهری همون موقع پیش اومد و من هم كه به ایشون علاقه داشتم.
 
 آخرین بحث سیاسی؟
بحث كلاسیك و تشكیلاتی نیست در حد همین روزآمدها مثل بعضی فیلم‌ها و گفته‌ها و...
 
 به‌خاطر این كه ریا نشه خاطره‌هاتون رو نشر ندادین یا دلیل دیگه‌ای داشت؟
می‌خواستم گمنام باشم مثل همین كه فامیلم رو عوض كردم.
 
در غیاب روشنگری شما برخی از كاه خودشون كوه ساختن:
كتابم رو كه بخونین می‌بینین از مسائل و شكنجه‌های خودم چندان نیست هرچیه دیگرانه... نمی‌خواستم ریا و تظاهر بشه، دیدم خودم رو مطرح نكنم و پشت قضیه باشم بهتره.
 
 راسته كه میگن شكنجه روحی از جسمی بدتره؟
بعضی موقع‌ها بله. شكنجه جسمی همون موقعیه كه میزنن اما شكنجه روحی همیشه با آدم است و آدم رو افسرده می‌كنه.
 
 آثار شكنجه‌ها هنوز هم هست؟
بله ناراحتی قلب دارم... (و لیست بالایی می‌شمارد از درد و رنج)
 
شده عصبانی بشین؟
نه برای چی عصبانی بشم؟
 
 كی‌ها ممكنه به شما حسادت بكنن؟
توی جامعه همیشه خوب و بد هست و حرف‌های ما هم كه همیشه مطابق حمایت مردم نیست.
 
 بعضی‌ها كه خودشون رو می‌زنن كوچه علی چپ؟
ما دلمون می‌خواد مردم بدونن و بفهمن حالا بعضی‌ها نمی‌خوان بفهمن كاری شون نمی‌تونیم بكنیم.
 
 این كه بعضی‌ها می‌فهمن اما باز بعضی حرفا رو می‌زنن؟
اینا وابستگی حقوقی (درآمدی) و سیاسی دارن.
 
مشی سیاسی‌تون؟
 من خواستم وابسته به جریان خاصی نباشم از اولش هم این‌طوری رفتار كردم نه به راستم نه به چپ.
 
 بابت چی خیال‌تون راحته؟
 من الحمدلـ... از این جهات خیالم راحته كه نه سوءاستفاده مالی داشتم نه چیزی و كاری بوده كه كسی بخواد پشت سرم حرفی بزنه.
 
 اگه غیبت‌تون رو بكنن؟
اگه بخوان چیزی بگن همین مسائل سیاسی و اعتقادیه و الا چیز خاصی ندارم كسی بخواد حرفی بزنه.
 
 گفته شده خشك هستین و عبوس اما من كه حس دوستی دارم:
نمی‌دونم چجوریه، خیلی خنده‌رو نیستم و اولش هر كی میاد فكر می‌كنه یه خرده خشكم و از این حرفا
 
 وقتی كسی با شما از نزدیك آشنا میشه؟
می‌بینه من خیلی آدم با محبت و رئوف و مهربون و خیلی خودمونی و...
 
 میونه‌تون با طنز و مزاح؟
خیلی جوك رو برای زندگی لازم نمی‌دونم.
 
خودتون رو به فراموشی زدین؟
نه من هرجا لازم باشه نظرم رو میگم.
 
 خودتون رو چقدر با دیگران متفاوت می‌بینین؟
من خودم رو متفاوت نمی‌بینم من نوكر و زیردست همه مردم هستم هرچند از نظر فكری ممكنه كمی اختلاف نظر داشته باشیم.
 
 تكیه‌كلام هر روزتون؟
خدا عاقبت همه مون رو ختم به خیر كنه.
 
 سرگرمی مورد علاقه؟
چون توان ورزش هم ندارم دلم می‌خواد بتونم مطالعه كنم.
 
 ترجیح‌تون از كتاب‌ها؟
بیشتر كتاب‌های تاریخی و مذهبی خوندم.
 
 تماشای تلویزیون؟
بعضی برنامه‌هاش رو. این یكی دوسال اخیر برنامه‌هاش تكراری شده. می‌خوان مردم ماهواره نبینن اینها رو ببینن اما یا به‌خاطر كسر بودجه است یا...
 
 اگه از دوساعت صحبت و مصاحبه‌تون فقط ده دقیقه مطلب دربیاد؟
میشه شیر بی‌یال و دمی كه نه خاصیتی داره نه... ولی چاره نیست باید تحمل كرد.
 
گریه اخیر؟
گریه هیچ وقت اما برای امام حسین و روضه چرا.
 
 احساس آرامش‌تون رو در چی می‌بینین؟
در راحتی و آسایش و انقلابی بودنِ‌مردم. در نفوذی نشدن مسؤولان. اینا من رو خوشحال می‌كنه.
 
 فراز شعری كه گویای شخص شماست؟
نمی‌دونم آخه من شاعر نیستم شعر بلد نیستم.
 
 شده در مساله‌ای كاسه داغ‌تر از‌ آش بشین؟
نه.
 
اگه چیزی مطابق میل‌تون نباشه؟
این رو طبیعی می‌دونم من هم انتظار ندارم همه حرفای من رو قبول داشته باشن.
 
 شده خودتون رو به دیگران ترجیح بدین؟
هیچ‌وقت سعی نكردم. من هم یكی مثل همه مردم. سعی می‌كنم از مردم جلو نیفتم و عقب هم نرم با مردم باشم.
 اختلاف نظر نباید تبدیل به كینه بشه یا از كنارش رد بشن یا با هم گفت‌وگو كنن.
 
شما رو كه می‌شناسن توی كوچه خیابون و ابراز احساس می‌كنن و...؟
 من ازشون تشكر می‌كنم من نمی‌شناسم ولی اونا می‌شناسن احترام می‌ذارن سلام علیك می‌كنن برخوردشون خیلی خوبه با من و من از مردم واقعا تشكر می‌كنم شرمنده رفتار اینها هستم.
 
آرزوی مردمی؟
 آرزو می‌كنم موفق باشن خدا عاقبت اونا رو ختم بخیر بكنه و عاقبت ما رو.
 
 آرزوی مملكتی؟
پیروزی و سربلندی جمهوری اسلامی و ادامه یافتن (=استمرار) انقلاب. فشار اقتصادی از دوش مردم برداشته بشه. آدم‌ها مستقل باشن وابسته به خودشون باشن از خودگذشتگی‌ها رو بیشتر كنن وابستگی‌ها رو كم كنن و صادقانه برخورد كنن.
 
 آرزوی انقلابی؟
آرزومون اینه كه این انقلاب طوری باشه كه رومون بشه كه در نهایت پرچم این انقلاب رو به دست امام زمان برسونیم. ان‌شاءا... كه اینجوری میشه.
 
 و برای مسؤولان؟
از مسؤولان هم... دلم می‌خواد كه (همیشه توی جلسات و صحبت هام میگم) صادقانه با مردم برخورد كنن اگر مثل مردم زندگی بكنن زیر فشار اقتصادی مردم هیچ توقعی ندارن اما اگه خودشون زندگی مرفه داشته باشن توی كاخ‌ها زندگی كنن و مردم توی فشار باشن خب این بین ملت و دولت جدایی به وجود میاره
 
دولتی كه از ملتش جدا بشه؟
عاقبت خوبی نداره. جدایی سرنگونی میاره دیر و زود داره اما...
 
 درباره رهبر معظم انقلاب؟
به حرف رهبری گوش كنن پشت سر رهبری باشن خودشون رو از رهبری جلوتر نندازن تا بتونن دست به دست هم مملكت رو به سربلندی و پیروزی برسونن.
 
 این كه ما اكنون ابرقدرت منطقه هستیم و آمریكا نتوانست در برابر سیلی ما واكنشی نشون بده؟
برای این كه ما به كارهامون اعتقاد داریم دیگران ندارن و شعارش رو میدن، ما عمل می‌كنیم.
 
 فكرش رو نمی‌كردن همچین ضربه‌ای بزنیم تهدید هم می‌كردن اگه كاری بكنین 50و چند جا رو بمباران می‌كنیم:
چون با خدا و مسائل اعتقادی و قاطعیت رهبری روبه‌رو بودیم كار رو انجام دادیم و به همین دلیل هم از ادامه‌اش ترسیدن چون مقام رهبری فرموده بود یكی بزنین ده تا می‌خورین ضربه سنگینی كه خوردن و هنوز تلفاتش رو نگفتن باعث شد به این نتیجه برسن كه با ما كاری نداشته باشن.
 
 حرفی برای درج در كتاب‌های درسی؟
صادقانه افكار و عقایدِ نظرات امام و رهبری و مبارزان و آدم‌هایی مثل آقای سلیمانی رو درج كنن تا جون‌هایی كه اینها رو ندیدن حداقل گفتارشون رو گوش بكنن كه بتوونن ادامه بدهند.
 
 نظرتون درباره این مصاحبه؟
خوبه اگه بتونین همه‌اش رو چاپ كنین. خوب بود./1360/
ارسال نظرات