۲۹ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۲:۵۱
کد خبر: ۶۴۰۰۹۴

عقب‌نشینی از مقاومت سبب حمله دشمن می‌شود

عقب‌نشینی از مقاومت سبب حمله دشمن می‌شود
استاد دانشگاه تهران گفت: آمریکا وقتی سردار سلیمانی را به شهادت رساند قصد ضربه زدن به حضور منطقه‌ای ما را داشت و ایران با پاسخ به آمریکا، اعتبار آنها را هدف قرار داد. اقدام نظامی علیه پایگاه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم صورت نگرفته و اقدام ایران ضمن تولید قدرت به نوعی نمایش قدرت است.

به گزارش خبرگزاري رسا، نشست تخصصی محور مقاومت و نظم نوین منطقه‌ای از بستر تاریخی، هویتی تا چشم‌انداز سیاسی، امنیتی صبح امروز در مرکز مطالعات تاریخ معاصر برگزار شد.

در این نشست جواد حق‌گو، استادیار دانشگاه تهران با موضوع نقش‌آفرینی رسانه‌ها در جنگ هیبریدی ایالات متحده آمریکا علیه محور مقاومت طی سخنانی اظهار داشت: چند هفته گذشته رویدادهای متنوع در کشور و منطقه رخ داده است که با بازنمایی این رویدادها به اهمیت رسانه‌ها در این بازنمایی پی خواهیم برد.

وی افزود: با بروز ویروس کرونا و شیوع آن در چین رسانه‌های جریان اصلی غرب سعی دارند از این ویروس اهرمی برای فشار علیه پکن استفاده کنند.

این استادیار دانشگاه تهران گفت: ۴۰ روز پیش شهادت سردار سلیمانی رخ داد که به سبک و سیاق قابل پیش‌بینی در رسانه‌های جهان بازنمایی شد و اگر کسی یک ساعت وقت بگذارد و آرشیو این رسانه‌ها را نگاه کند و از طریق اخبار و گزارش که رسانه‌های غربی نسبت به این واقعه رفته‌اند نگاهی بیندازند به وضوح خواهند دید شهادت سردار سلیمانی را رسانه‌های اصلی غرب مانند ترور ابوبکر بغدادی و بن لادن، پوشش دادند و سعی کردند به گونه‌ای خبر مخابره کنند گویی بن لادن ترور شد.

حق‌گو گفت: برای فهم جایگاه رسانه‌ها در نظم نوین منطقه‌ای و بین‌المللی و نقشی که آنان علیه جمهوری اسلامی ایران به نام کانون مقاومت و محور مقاومت دارند، باید با کارکرد رسانه آشنا شویم. اساسا علوم اجتماعی کارکرد دارد که بازیگر آن انسان است و بحث‌های سیستمی با محوریت اجتماعی قابل پیوند است.

وی افزود: هر سیستمی دارای مؤلفه و عناصری است و عناصر این سیستم‌ها با هم ارتباط دارند و عناصر و مؤلفه‌ها در کنار هم یک ساختار را تشکیل می‌دهند و در سیستم بین‌المللی دو نیروی اثرگذار اقتصاد و سیاست نقش بسیار تعیین کننده دارند. به تعبیر والر استین که نظریه نظام جهانی اولین بار توسط او در سال ۱۹۷۴ مطرح شد که در چارچوب نظریات اقتصاد سیاسی مورد توجه قرار گرفت.

این استادیار دانشگاه تهران معتقد است نظام بین‌المللی با سرمایه‌داری آغاز شده و امروز جهان شمول شده است و برای اینکه تداوم یابد به کنترل دولت‌های پیرامون با توجه به فرهنگ جهانی نیاز دارد.

حق‌گو سپس با بیان اینکه اگر بخواهیم فرهنگ را تعریف کنیم متوجه می‌شویم که تعریف‌های زیادی از فرهنگ شده،‌گفت: در معنی ساده فرهنگ به نوع نگاه آدم‌ها به زندگی وجهان بستگی دارد و مطابق نظر والر استین نظام سرمایه‌داری برای اینکه سازوکار خود را ایجاد کند باید فرهنگ خود را نهادینه کند و برای رسیدن به این هدف رسانه‌ها نقش تاثیرگذار دارند و برای این که نظام سرمایه‌داری به اهداف خود برسد رسانه‌ها می‌تواند به او کمک زیادی کند.

وی افزود: در نظام بین‌المللی تقسیم کاری صورت گرفته است که انگار دولت‌های پیرامونی خام فروش باشند و نباید انرژی هسته‌ای داشته باشند و اربابی و آقایی دولت مرکز را باید بپذیرد. در ذیل همین نگرش‌هاست که نگرش انتقادی نسبت به این تقسیم کار صورت گرفت.

استادیار دانشگاه تهران ادامه داد:‌ در نگرش انتقادی به گفتمان رسمی فرهنگ سازی جهانی انتقادهایی وارد شده است در گفتمان رسمی فرهنگسازی نظام سرمایه‌داری فرهنگ به مثابه کالا دیده می‌شود و کالا بسته بندی می‌شود و در اختیار ملل دیگر یا به تعبیر برژینسکی ملل وحشی قرار می‌گیرد. این آگاهی در همین بسته‌های مختلف ایجاد می‌شود و در اختیار ملل گوناگون قرار می‌گیرد.

حق‌گو با طرح این پرسش که رسانه‌ها چه تأثیری در سیاست خارجی ایالات متحده دارد، گفت: ارتش‌ها سازوکار خود را ایجاد می‌کند و به قول شیلر نویسنده کتاب گردانندگان افکار، رسانه‌ها دو افسانه را مطرح می‌کنند. یک افسانه به نام رسانه‌های بیطرف است اما اصولا رسانه بیطرف وجود ندارد و افسانه دوم انتخاب جریان اطلاعات آزاد است اما آیا حد و مرزی برای این آزادی وجود دارد و شیلر برای تبیین این افسانه منویی مانند یک رستوران را به نام منوی آزاد مثال می‌زند و می‌گوید: آیا هر چه بخواهید در منوی باز و آزاد وجود دارد. اینکه رستوران دار یکسری منو را انتخاب می‌کند که بر اساس منابع خود انتخاب کرده است و به شما می‌گوید در این محدوده شما آزادید هر کدام از این منوها را انتخاب کنید. رسانه‌ها به شما می‌گویند که به چه فکر کنید و مخاطب در آن نظام معنایی که رسانه‌ها برای آن انتخاب کرده‌اند، فکر می‌کند.

وی  افزود: در دوره اخیر ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا انتخاب شده است که می‌تواند رفتار آمریکا در قبال ایران و کشورهای پیرامونی را توضیح دهد و برای اینکه جنگ هیبریدی را فهم کرد باید مشخصات این جنگ مطرح شود. جنگ‌های هیبریدی یا ترکیبی به شیوه‌های نبردی گفته می‌شود که در آن تمام ابزارها و روش‌های ترکیبی نظام نوین جایگزین نبردهای سنتی خواهد شد و یکی از ویژگی‌های این جنگ پیام متناقضی است که برای دولت تحت تهاجم صادر می‌شود. به طور مثال ترامپ زمانی ادعا می‌کند که با ایران مذاکره می‌کند و در زمانی دیگر می‌گوید همه گزینه‌ها روی میز است. ویژگی دوم آن استفاده همزمان از ابزارهای تقابلی است. اینکه ابزارهای جنگ سایبری استفاده شود در کنار آن ابزارهای نظامی نیز استفاده می‌شود. دولت ترامپ علیه محور مقاومت فشار حداکثری و تحریم اقتصادی را اجرا می‌کند که بخشی از جنگ هیبریدی در تقابل با ایران است و در این جنگ شبکه‌های اجتماعی نقش مهمی دارند و افکار را می‌خواهد به سمت خودش سوق دهد.

از دیگر سخنران این برنامه ابومحمد عسگرخانی استاد دانشگاه تهران با موضوع نقش شهید سلیمانی در خنثی سازی طرح‌های براندازانه نظام سلطه در محور مقاومت طی سخنانی اظهار داشت:‌ زمانی پدیده‌ای استراتژیک می‌شود که بحرانی را حل کند. به طور مثال آمریکا با انداختن بمب هسته‌ای در ژاپن جنگ جهانی دوم را خاتمه داد و زمانی که شهید سلیمانی استراتژی خود را در منطقه وارد می‌کند می‌تواند غائله داعش را ختم کند.

وی افزود:‌ داعش را آمریکایی‌ها ایجاد کردند و مطابق اسناد آمریکا، داعش به صورت ظاهری می‌جنگد اما به این نیروهای ستیزه‌گر آمریکا اطلاعات، آذوقه و مهمات می‌دهد و برخی جاها با هلیکوپتر، مهمات به داعش می‌رساند.

استاد دانشگاه تهران گفت: شهید سلیمانی شخصیت حقیقی و حقوقی دارد. وقتی به شخصیت حقیقی او نگاه می‌کنید می‌بینید او هدف از زندگی را رسیدن به کمال می‌داند و با اینکه فرد قدرتمندی است، افتاده و متواضع است. ما دو نوع قدرت خوش خیم و بدخیم داریم. در قدرت بدخیم فرد قدرتمند در خدمت منافع خاص است و در قدرت خوش خیم در خدمت منافع عام است و وقتی به زندگی شهید سلیمانی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که مطابق منابع غربی‌ها دومین فرد قدرتمند ایران بود و قدرت خود را در خدمت منافع عام و جهان قرار داد و توانست خطر داعش را کنترل کند.

عسگرخانی با طرح این پرسش که بعد از شهادت سردار سلیمانی چه اتفاقاتی خواهد افتاد،‌گفت: به نظرم محور مقاومت باید به سمت قدرت تهاجمی برود و با توجه به حمله پیچیده‌ای که توسط آمریکایی‌ها علیه ما برنامه‌ریزی شده است که در موقعیت غافلگیرکننده سردار سلیمانی را به شهادت رساندند آمریکایی‌ها احساس کردند که در جنگ هیبریدی علیه ما وارد فاز جدیدی شده‌اند. آمریکا خواستار پایان ایران است و زدن شهید سلیمانی نوعی حمله به سران مقاومت بود. 

وی اظهار داشت: آمریکا امنیت ایران را نشانه رفته است تا با یک قدرت سخت امنیت ایران را تبدیل به قدرت نرم کند. قانون تحریم ایران سه محور حقوق بشر، تروریست و سلاح کشتار جمعی دارد. سردار سلیمانی قدرت خوش خیم ایران را فرامنطقه‌ای کرد و حتی ایران قدرتش را در منطقه و آمریکای لاتین جهانی کرد.

استاد دانشگاه تهران افزود: جنگ هیبریدی و پیچیده آمریکا علیه ایران مسئولان ما را دچار اشتباه می‌کند به طوری که آقای هاشمی رفسنجانی که یکی از ارکان انقلاب بود می‌گوید ما به موشک نیاز نداریم و این در حالی است که وقتی دشمن استراتژی دارد ما باید استراتژی مقابل داشته باشیم.

عسگرخانی گفت: هر جا از حالت مقاومت عقب نشینی کردیم دشمن به ما حمله کرده و هر زمان ما حمله کردیم آنها فرار کردند. با غرب باید با زبان خودشان حرف زد.

وی ادامه داد:‌ آمریکایی‌ها علیه ما حمله  نظامی انجام نمی‌دهند اگر ائتلاف گسترده در داخل انجام ندهیم به ما حمله می‌کند و بعد از انتخاب دوم ترامپ ما باید آماده باشیم که آمریکا دو سه منطقه آموزشی ما را هدف قرار دهد و اگر پاسخ متناسب دهیم آنها را تهدید اتمی خواهند کرد و بعد به کمک رسانه‌ها می‌گویند ما ابهت ایران را شکستیم.

استاد دانشگاه تهران در پایان خاطرنشان کرد: ما با پذیرفتن FATF نباید تهمت تروریست بودن سپاه را مشروعیت ببخشیم. وقتی ما این قانون را بپذیریم در واقع بسیاری از قانون‌هایی که آمریکا علیه ما ایجاد کرد را پذیرفته‌ایم.

ابراهیم متقی استاد دانشگاه تهران از دیگر سخنران این برنامه بود که طی سخنانی گفت: تا به حال معادله قدرت در نظام بین‌الملل به گونه‌ای بوده که بازیگر منطقه‌ای اراده لازم در برابر صف‌آرایی قدرت‌های بزرگ نداشته است و قدرت‌های بزرگ هم بازیگران منطقه‌ای را کنترل کرده و هم حوادث و منابع را. از سال ۲۰۰۱ آمریکا قابلیت کنترل این سه حوزه را از دست داده است و با توجه به خلاء حضور آمریکا ایران قدرت منطقه‌ای خود را در تسری داد.

وی گفت: قدرت‌های جهانی یا ساختاری یا انقلابی یا منطقه‌ای هستند. چین قدرت منطقه‌ای است، آمریکا قدرت ساختاری است که در مقطع تاریخی خاص قدرت پیدا کرد و با جنگ با اسپانیا ظهور کرد و ایران با انقلاب تبدیل به قدرت شد. به قول مرحوم روح‌الله رمضانی آمریکا اندیشه امپراطوری دارد اما دیوارهایش فرو ریخته است اما انگاره‌های ایران جهانی است اما برای قدرت منطقه‌ای برنامه‌ریزی کرده است. 

استاد دانشگاه تهران گفت:‌ هر سیستم بین‌المللی تابع سه بازیگر از جمله مرکزی، پیرامونی و مداخله‌گر است. ایران زمان شاه هم دارای انگاره‌های امپراطوری بود اما امپراطوری در ذیل نظام سرمایه‌داری و بازیگر دست‌نشانده و فضای فعلی که ایران دارد ناشی از یک خلاء قدرتی است که آمریکا در منطقه ایجاد کرده است.

متقی افزود: ایران ظهور انقلابی را در فضایی که خود آمریکا ایجاد کرده‌اند به دست آورده است و اگر آمریکا در سال ۲۰۰۰ وارد عراق و منطقه نمی‌شد شاید ایران انقلابی تا این حد در منطقه نفوذ پیدا نمی‌کرد. آمریکا یک اقدام پیش دستانه در منطقه کرد و در عراق عملیات نظامی انجام داد و پیروزی هم به دست آورد اما نتوانست موقعیت خود را تثبیت کند و ایران از خلاء قدرت پیش آمده به نحو احسن استفاده کرد.

وی تاکید کرد: ایران از سال ۲۰۰۱ به بعد در سیاست صدور انقلاب دگردیسی ایجاد کرد. قبل از این سال صدور انقلاب ماهیت نرم‌افزاری داشت اما از سال ۲۰۰۱ به بعد قابلیت سخت افزاری پیدا کرد. آمریکا بعد از انقلاب به صورت مختلف علیه ایران اقدام کرد. به سکوی نفتی و به هواپیمای مسافربری ایران حمله کرد و ایران در مقابل اقدام تلافی جویانه انجام نداد. اما با تغییر صدور انقلاب در ایران با پشتوانه قدرت نامتقارن بود. ایران توانست قدرتی تولید کند که در چارچوب بازدارندگی نامتقارن است.

استاد دانشگاه تهران گفت: ایران به عنوان بازیگر منطقه‌ای به سطحی از قدرت رسید که قدرت بازدارندگی آمریکا را هدف قرار داد. هر چند قابلیت سخت افزاری آمریکا از ایران بیشتر است اما اثربخشی ایران از نوع بازدارندگی نامتقارن است و ایران قدرت خود را با ضعف آمریکا متوازن می‌کند و در جاهایی وارد عمل می‌شود که آمریکا آسیب پذیر است.

متقی افزود: آمریکا وقتی سردار سلیمانی را به شهادت رساند قصد ضربه زدن به حضور منطقه‌ای ایران را داشت و ایران با پاسخ به آمریکا، اعتبار آنها را هدف قرار داده است. اقدام نظامی علیه پایگاه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم صورت نگرفته است و اقدام ایران اقدام پرستیژی است که تولید قدرت می‌کند و به نوعی نمایش قدرت است. 

وی گفت: سیاست آمریکا برای مقابله با ایران پایان نیافته و تضعیف هم نشده است اما چون در فضای نامتقارن انجام شد واکنش آمریکا همراه با تردید بیشتر شده است. 

استاد دانشگاه تهران اضافه کرد:‌ آمریکا با محدودیت اقتصادی که علیه ایران ایجاد کرد سعی دارد نارضایتی مردم را از روند مدیریت اقتصادی کشور افزایش دهد و به همین دلیل باید اعتراضات ۹۸ را جدی بگیریم. فضای حاشیه‌ای در محیط اجتماعی ایران آماده درگیری و برخورد است. آمریکا بعد از اعتراضات ‌آبان ۹۸ به این جمع بندی رسید که اگر آمریکا قاسم سلیمانی را بزند مردم از اقدام آنها حمایت می‌کند. اما امروز این انگاره تحلیلی وجود ندارد و می‌داند اعتراضات دلیل اقتصادی داشته و دلیلی ساختاری ندارد.

متقی افزود: بدترین سیاست ایران شوک درمانی است و هدف ایالات متحده انفجار از درون است. /1360/

منبع: فارس
ارسال نظرات