از سیاسی انگاری حمایت حوزه از انقلاب تا پول های کثیف انگلیسی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، «شاه رفت»، «امام آمد» «حکومت پهلوی ساقط شد» «جمهوری اسلامی تشکیل شد»؛ روزنامهها چه میگویند؟ فکر میکردیم امام خمینی میآید، جلسات درسی برگزار میکند؛ به مطالب او فکر میکنیم؛ در علوم اسلامی کنکاش میکنیم، مباحثات گستردهای با دیگر حوزویان خواهیم داشت و برای هر زیر مجموعهای از نظام اسلامی ساختاری تدوین و بعد عزممان را جزم میکنیم تا حکومت پهلوی را ساقط و نظام اسلامی را برپا کنیم.
الان به عنوان یک حوزوی باید چه کنم؟ عقب ماندن برای من که ادعای حوزوی قمی بودن دارم بسیار سنگین است؛ این انقلاب، اسلامی است؛ از نامش پیداست که از حوزه علمیه برخاسته است؛ مردم قم و حوزه علمیه این شهر سهم بسیار زیادی در محقق شدن این انقلاب دارند و تمام جهان، انقلاب اسلامی را با قم و حوزه علمیهاش میشناسند.
من که طلبهای در حوزه علمیه قم هستم میدانم امام خمینی (ره) وظیفه اصلی خود یعنی شروع انقلاب و براندازی حکومت پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی را به خوبی انجام داده است و اینک وظیفه من و همدرسهایم ورود با تمام ظرفیت حوزه برای تعیین و ترسیم اجزا و ارکان مختلف حکومت اسلامی بر پایه اسلام است.
در سالهایی که گذشت هرچند کاستیهایی داشتیم اما تمام تلاش خود را به کار بستیم تا از انقلاب اسلامی عقب نمانیم؛ برای پویا ماندن و حرکت رو به کمال یک نظام حکومتی، پشتوانه نظری آن باید دارای جوشش و انقلابی لحظه به لحظه باشد؛ حال اگر این نظام یک حکومت اسلامی باشد که مادرش حوزه علمیه قم است و او را به تحول روز به روز دعوت میکند، خود این حوزه علمیه نیز باید دارای جوشش یا انقلابی دائم باشد که این حرکت را به اصطلاح انقلابیگری یا دارای روحیه انقلابی میگویند.
24 اسفند 1394 است که اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم به دیدار حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی میروند؛ سخنان سکاندار انقلاب را میشنوم و سئوالی بزرگ ذهنم را درگیر میکند؛ ایشان میفرماید: «اگر بخواهیم نظام اسلامی -همین نظامی که الان تشکیلاتی دارد، قوای سهگانهای دارد، نیروهای مسلّحی دارد، دستگاهها و سازمانهای گوناگونی دارد- انقلابی بماند، اسلامی بماند، حوزهی قم باید انقلابی بماند؛ اگر حوزهی قم انقلابی نماند، حوزههای علمیّه اگر انقلابی نماندند، نظام در خطر انحراف از انقلاب قرار خواهد گرفت. من این را به شما عرض کنم: حوزهی قم پشتوانه است. حرف من این است که میگویم حوزهی علمیّهی قم بایستی بهعنوان یک حوزهی انقلابی، بهعنوان مهد انقلاب، بهعنوان آن کورهی آتشفشانی که همینطور دارد انرژی انقلابی را صادر میکند از خودش، حضور داشته باشد و ظهور داشته باشد.» با توجه به این سخنان که بیحکمت نیست، آیا محتمل است حوزه علمیه قم انقلابی نماند؟
سه سال گذشته است، 19 دیماه 1397 به عنوان یکی از اهالی قم به دیدار رهبری آمدهام، شاید پاسخ سئوالم را پیدا کنم؛ با دقت گوش میدهم ایشان میفرماید: «انگیزههایی وجود دارد برای اینکه فضای انقلابی قم را تغییر بدهند و روحیهی انقلابی قم و روحیهی دینی قم را کمرنگ کنند؛ انگیزههایی وجود دارد. از کِید دشمن در همهی جنبهها و جوانب نباید غافل شد؛ از جنبهی اقتصادی که کید و مکر و دشمنی میکند، نباید از کید و مکر و دشمنی او در جنبهی فرهنگی غافل شد؛ مشغولند، انگیزههایی دارند، عواملی را میفرستند؛ باید به این توجّه کرد. بزرگان قم، جوانان قم باید نگذارند تا دستهای خائن، قم را از مرکزیّت انقلاب، از کانون انقلاب بودن بیرون بیاورند و این معانی را در آن کمرنگ کنند. به هر حال قم آن سرچشمهی اصلی است و حوزهی قم آن پشتوانهی معنوی است برای این حرکتی که دنیا را تغییر داد، دنیا را تکان داد و همچنان این حرکت ادامه دارد و هنوز در آغاز راهیم.»
این سخنان نشان دهنده وجود احتمال بالای نفوذ و انحراف آینده حوزه علمیه قم و فرهنگ مردم قم از مسیر انقلاب است؛ اما این رهبر حکیم و فرزانه چه چیزی در حوزه علمیه قم و مردم این شهر دیده است که چنین صریح هشدار میدهد؟ من طلبهای در حاشیه و به دنبال ایفای وظیفه خود بودم؛ شاید وظیفهام با کاری که انجام میدادم متفاوت بوده است؛ افرادی در حوزه هستند که از ریزهکاریهای آن خبر دارند؛ برای آشنایی با ندانستههای خود از حوزه علمیه قم به سراغشان میروم و با ایشان به گفتوگو مینشینم.
اصل حوزه انقلابی است اما احتمال خروج از مسیر انقلاب وجود دارد
حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر حسینینژاد، رئیس مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم میگوید: اصل حوزه انقلابی است؛ پایه بر انقلاب است؛ مدیران انقلابی هستند؛ شورای عالی، مدیر حوزه، مدیران مدارس، اساتید حوزه، تشکیلات حوزه، همه انقلابی هستند و محکم بر پایه انقلاب ایستادهاند و طلاب را در این جهت پرورش میدهند. منتهی اگر طلبهای غافل باشد، ممکن است نفوذیان و نااهلان او را شکار و اغفال کند.
حجتالاسلام عبدالمجید اشکوری، استاد حوزه و دانشگاه میافزاید: در حوزه انگیزههای انقلابی بالا است، ولی سرعت حوادث بیش از سرعت ما و حتی ظرفیتهای امکاناتی ما است. برای مثال شما به یکباره با جریانی روبرو میشوید که کل عالم از شما اسلامشناس میخواهد که هم زبانشناس باشد و هم عقلانیت شیعی را خوب درک کرده باشد، هم بتواند انتقال دهد، هم بخواهد مدیریت کند، تولید چنین افرادی به این سادگی نیست؛ این کار هم زمانبر است و هم امکانات لازم دارد.
حجتالاسلام والمسلمین محمد حسن نبوی معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه نیز تصریح میکند: تلاش طلبهها با این سوز و گداز به خاطر دفاع از دینشان است؛ اعتقاد دارند اگر دین بخواهد تقویت شود، باید جمهوری اسلامی تقویت شود. به برکت همین جمهوری اسلامی است که کشورهایی که یک شیعه نداشتهاند الان میلیونها نفر شیعه دارند؛ به برکت همین جمهوری اسلامی است که دین دوباره در ایران زنده شده است.
وی ادامه میدهد: با همه محدودیتها و مشکلات و زخم زبانها باز این طلبهها کنار جمهوری اسلامی ایستادهاند. طلبهها در جنگ تحمیلی نسبت به تمام اقشار اجتماعی بیشتر شهید دادند؛ خانوادههای طلبهها، پنج برابر متوسط خانوادههای ایران شهید دادند؛ دشمنان میدانند که هم بزرگترین تئوریسین تفکرات انقلابی و هم مقاومترین افراد کنار آن همین حوزه علمیه است؛ طبیعی است که روی آن سرمایهگذاری کنند.
نسل جوان حوزه به حمایت از انقلاب مشتاق است
آیتالله محمود رجبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، درباره نیروهای تربیت شدهای که از حوزه علمیه قم فارغ التحصیل میشوند بیان میکند: «هرچند خروجی حوزه تا نقطه ایدهآل انقلابیگری فاصله قابل توجهی دارد اما خوب است؛ باید هم در بعد نظام آموزشی و هم در بعد تربیت اساتید انقلابی و هم در بعد خروجی طلاب انقلابی که نسل جوان حوزههای علمیه هستند بیشتر سرمایهگذاری شود».
حجتالاسلام والمسلمین احمد فرخ فال رئیس مجمع عمومی مدرسین حوزه علمیه قم، به طلاب جوان امروز اشاره میکند: بعد از انقلاب فضای حوزههای علمیه برای امتداد مسیر امام خمینی (ره) در انقلاب اسلامی بویژه در قشر جوان غلبه دارد؛ گرچه حوزه آزادی دارد و ممکن است که صدایی هم از گوشهای از حوزه بلند شود، اما غلبه حوزه با انقلابیان است؛ البته مسئولان، مدیران، سیاستگذاران و ارکان حوزه باید دغدغههای مقام معظم رهبری را در جهت انقلابی ماندن این حوزه رصد و مواظبت کنند.
حجتالاسلام والمسلمین نبوی روند انقلابیگری در حوزه را رو به تقویت میداند و میگوید: اساتید حوزه خیلی روشنتر از قبل هستند؛ خیلی بهتر جبهه را تشخیص میدهند؛ اما رهبر معظم انقلاب یک تحول و رشدی را از حوزه میخواهند که ما در آن خیلی قوی نیستیم یعنی به میزان تحولات جهانی، رشد نکردهایم؛ ایستایی ما بیشتر از رشد تغییر است.
حجتالاسلام والمسلمین بهجتپور با اشاره به جریانات مختلف درون حوزوی تصریح میکند: باید سعی کنیم رویکرد گفتمان انقلاب در جریانات داخلی حوزه علمیه، غالب، حاکم و مسلط باشد. یعنی وقتی شما به بدنه حوزه و بخش اصلی و کانونی حوزه وارد میشوید، احساس کنید گفتمان انقلاب منزوی نیست بلکه موج میزند و مسلط است؛ هنوز در این قسمت خلأهایی وجود دارد.
تحجر در حوزه علمیه ابعاد مختلفی دارد
او به تحجر در حوزههای علمیه هم اشاره دارد: تحجر خیلی به پیشرفت در حوزه انقلابی لطمه میزند؛ حتی تحجر ممکن است از جنس انقلابی باشد؛ کسی که در زمان تشکیل جمهوری اسلامی در سال 1357 بوده است در برخورد با یک طلبه جوان، سعی کند انقلابیگری او را بر وزن انقلابیگری خود تعریف کند؛ این خطر بزرگی است که بزرگانی در حوزه بنشینند و بگویند که انقلابیگری بله اما در مرز و سقفی که من تعریف میکنم.
آیتالله رجبی در اشاره به گونه دیگری از تحجر که به دنبال انقلابزدایی است بیان میکند: بیشک در حوزه نگرشهایی وجود دارد که انقلابیگری را افراطیگری مینامد؛ انگیزههایی هست که حوزه را انقلابزدایی کند و حتی در این زمینه تلاشهایی صورت میگیرد تا حوزه روحیه انقلابی خود را از دست بدهد. البته اینها در حوزه طیف گستردهای نیست که جو یا حرکت عمومی حوزه را تغییر دهد؛ ولی وجود همین افراد اندک مخاطرهآمیز است.
وی با وجود تعداد افراد کمی که به دنبال انقلاب زدایی در حوزه هستند بر توجه به آن تأکید دارد و در این زمینه توضیح میدهد: یک انسان حکیم و عاقل هم درصد احتمال و هم اهمیت محتمل را بررسی و بعد نتیجهگیری میکند؛ با این دید، حتی درصد ضعیف وجود این خطر یعنی افرادی که بخواهند انقلاب زدایی کنند بسیار مهم است.
حجتالاسلام والمسلمین حسینینژاد درباره آنها که طلاب را به روی گردانی از مسائل سیاسی دعوت میکنند هشدار میدهد: هر روحانی که به طلاب بگوید درس بخوانید و با سیاست بیگانه باشید یا اگر حرف سیاسی بزنیم، مردم دین خود را از دست میدهند، با الفبای اسلام آشنا نیست؛ حال در هر ردهای میخواهد باشد؛ سیاست و دیانت از اساس قابل تفکیک نیست؛ ما مسلمان دیندار سیاست فهم میخواهیم؛ اگر مسلمانی هست که با سیاست بیگانه است، اسلام او ارزشی ندارد. کدام امام ما با حاکم مستبد زمان خود سازگار است؟ کدام امام ما شهید نشده است؟
نفوذ در حوزههای علمیه جدی است
حجتالاسلام والمسلمین فرخ فال دلیل دشمنی دشمنان با نظام اسلامی را حرکت روی اصول انقلاب، و وسیله آنها را نفوذ معرفی میکند و میگوید: گاهی دشمن با ده واسطه سعی میکند اثر خود را در حوزه بگذارد یا به عبارتی نفوذ کند؛ تاریخ حوزههای علمیه نجف و ایران، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نمایانگر این است که دشمن لحظهای آرام نخواهد نشست و مترصد نفوذ است.
وی درباره هدف این نفوذ ادامه میدهد: این نفوذ برای جدا کردن مراجع، اساتید، فضلا، رزمندگان، مجروحان و طلاب جوانان و رشید حوزههای علمیه از رهبری و انقلاب است که این هدف محقق نخواهد شد.
رئیس مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم هم اذعان دارد که نفوذیهایی در حوزه علمیه قم هستند اما تعدادشان محدود است و ادامه میدهد: انقلابیان باید این نفوذیها را بشناسند؛ این عده سکولار محدود و انگشت شمار، به یکی بودن دین و سیاست اعتقادی ندارند؛ میگویند وظیفه ما حفظ دین مردم است؛ گویا دین تابلویی نصب شده به دیوار است؛ نمیدانند که دین یعنی سبک و روش زندگی؛ و اینکه نوع مبارزه با ظالم از دین استخراج میشود.
حجتالاسلام اشکوری هم درباره نفوذ تصریح میکند: نفوذ امری طبیعی است که بویژه در شرایط فعلی که پیچیدهتر است بیشتر وجود دارد؛ با پیچیدگیهای رفتاری کار میکنند؛ اینکه فکر کنیم دستگاههای جاسوسی نظام استکباری به وسیله جاسوس به دنبال نفوذ در حوزههای علمیه است، خیلی سادهانگارانه است؛ جاسوس بودن در این حوزه چیز دیگری است؛ اکنون دشمن به دنبال برنامهریزی برای نفوذ فکری و رسیدن به آن است؛ در این نوع نفوذ، به صورت غیر مستقیم آدمهایی تربیت میکنند که لباس روحانیت به تن داشته باشند اما به جای عقلانیت شیعی با عقلانیت شان لیبرال فکر کنند؛ حتی وقتی سراغ دین میروند، یک تفکر لیبرالی را ارائه کنند.
تخریب رهبران فکری و نفوذ مستقیم در گوشههایی از حوزه مشهود است
وی ادامه میدهد: آنها میدانند که باید رهبران فکری را تخریب کنند، بنابراین وقتی یکی از مراجع یا علما اشتباهی میکنند، با استفاده از تمایلات، با نفوذیها و ده واسطه، کاری میکنند که حتی افراد متدین در مقابل اینها موضع بگیرند و دستگاه محاسباتی مردم و حوزویان را نسبت به علما به هم بریزند تا جلوی قدرت نفوذ این فکر و نشر آن حتی در حوزههای علمیه در ساحت جامعه گرفته شود.
اما معاون تبلیغ و امور فرهنگی حوزههای علمیه با صراحت میگوید: ما در حوزه علمیه شیعه انگلیسی داریم؛ پول انگلیسی هم داریم؛ افراد را تغذیه میکنند که انقلابی نباشند و تا آنجا که میتوانند ضد انقلاب باشند؛ نتیجه کار این شبکههای نفوذ در بعضی موارد به وجود آمدن برونداد سکولار از یک مدرسه علمیه است؛ هرچند ضد انقلاب شدن را بیشتر میپسندند اما به سکولار شدن افراد هم راضی هستند.
آیتالله رجبی وجود کسانی که در حوزه به صورت صریح با انقلاب مخالفت کنند را بسیار اندک توصیف میکند و ادامه میدهد: به صورت معمول با مبانی، ارزشها و آرمانها مخالفت میکنند؛ میگویند به مستضعفین عالم چکار داریم؟ به آرمانی که انقلاب صادر شود یا نشود چکار داریم؟ از اساس انقلابها با شکست مواجه میشوند؛ اگر حوزه بخواهد انقلابی باشد، عیوب دولتمردان به پای حوزه نوشته میشود.
رئیس مجمع عمومی مدرسین حوزه علمیه قم، هرچند اعتقاد دارد با وجود ملت، حوزویان، فرهیختگان و نخبگان آن در کنار رهبری تنها ممکن است نفوذیها بتوانند مشقتی برای حوزههای علمیه و نظام درست کنند و راه به جایی بیش از این نخواهند برد و در بیان موانع حوزه انقلابی میگوید: علم استقلال حوزه و سعی در جدا کردن آن از نظام به این بهانه بعلاوه بیسواد نشان دادن همراهان امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب در انقلاب و انقلابیگری تیشههایی است که برای زدن به ریشه انقلابیان استفاده میشود که هر یک با ارائه دلایل مستدل و مصداقهای انقلابیان قابل پاسخگویی است.
بصیرت افزایی مانعی برای تشکیل نشستهای غیر انقلابی است
آیتالله رجبی در اشارهای به نشستهایی که در تغییر روند حوزه از انقلابی به غیر انقلابی برگزار میشود تصریح کرد: بصیرتافزایی درباره این نشستها برای تشخیص و درک اهداف اینان در انقلابزدایی و احساس خطر طلاب میتواند در فاصله گرفتن افراد از این نشستها مفید باشد؛ به قطع وظیفه ما افزایش حد بصیرت حوزه است تا جریاناتی با پوششهای استقلال حوزه، سیاسی نشدن حوزه یا منتسب نشدن آسیبها و عیبهای نظام پنهان نشوند و اهداف خود را پیاده نکنند. در این روشنگری باید از انگ زدن و برخورد تند اجتناب کرد؛ بلکه این کار با ادب اسلامی، بدون افراط، تفریط و مبالغه انجام شود.
او ادامه میدهد: طلاب باید بدانند منظور از اینکه جامعه مدرسین یک جمع سیاسی است و ما میخواهیم یک جمع علمی داشته باشیم، چیست؛ اینها دفاع از انقلاب را سیاسی کاری میدانند و میخواهند یک جمع غیر انقلابی داشته باشند. یا خطر سخنان آقایی که میگوید ما یک جمع علمی هستیم، اگر آب و آتش شود ما بیانیهای در دفاع از نظام و انقلاب نمیدهیم، بلکه میخواهیم کار علمی کنیم را درک کنند؛ اگر بشود معنای عالم بودن منافات با انقلابی بودن و دفاع از نظام داشته باشد، اینها همانها هستند که با انقلابیگری مقابله میکنند یا طلبه و استاد انقلابی را افراطی میدانند.
حجتالاسلام والمسلمین بهجتپور درباره دیدگاه رهبری نسبت به حوزه علمیه قم میگوید: ایشان نمره خوبی به ما ندادند؛ یعنی انتظارات ایشان درباره حوزه فاصله زیادی دارد و ایشان نگران هستند که حوزهها، وظیفه خودشان را در این شرایط به نحو شایستهای انجام ندهند؛ برخی از این به هم ریختگیهایی هم که گاهی در اجتماع شاهد هستیم از این ناشی میشود که این اتفاق به نحو شایسته انجام نشده است.
او تصحیح میکند: به حتم ایشان از درصدی از مجموعه حوزه که حرکتهای جوشانی انجام میدهند رضایت دارند؛ بویژه طلبههای نسل نو و جوان و اینکه بزرگان حداقل مانع این حرکتهای انقلابی نمیشوند، اما سقف انتظار رهبر معظم انقلاب بسیار بالاتر از این کارهایی است که انجام میشود.
قم و حوزه علمیه نقطه تمرکز دوستان و دشمنان انقلاب است
حجتالاسلام والمسلمین حسینینژاد درباره قم و مردمش میگوید: مردم دنیا در سفر به قم انتظار چهره دیگری از این شهر و حوزویان آن دارند؛ قم مرکز انقلاب است؛ اگر دشمن بتواند یک طلبه یا یک شهروند قم را جذب کند، بهتر از صد نفر نیرو در کشور یا شهر دیگر است حتی اینکه بتواند فردی را به انقلاب بیتفاوت کند خطرناک است.
وی ادامه میدهد: دشمن کمر به دشمنی با قم بسته است؛ جاسوسهای گرفته شده، کتابهای پخش شده، شعارهای داده شده و شبکههایی که به صورت ویژه برای تخریب جایگاه این شهر فعالیت میکنند این مسأله را ثابت میکند. مردم دیدههایشان از این شهر را مجوزهای شرعی انقلاب تصور میکنند؛ چون مرجعیت و فیضیه در این شهر است، رفتار هر کس را حالت عادی و پذیرفته شده انقلاب میپندارند و آهسته آهسته برایشان به یک گفتمان تبدیل میشود.
حجتالاسلام والمسلمین نبوی هم تصریح میکند: دشمن بیش از تهران برای نفوذ در حوزه علمیه قم کار میکند؛ تنوع جاسوسهای دستگیر شده در قم بیشتر از تهران است؛ کشورهای مختلف میخواهند بدانند که اینجا چه خبر است.
مدیر حوزههای علمیه خواهران از ابزارهای انقلابیتر بودن حوزههای علمیه به فضای آزاداندیشی خوب و عالمانه در آن اشاره میکند و میافزاید: اگر حوزه علمیه فضای آزاد اندیشی واقعی نه هدایت شده را ایجاد نکند، به حتم انقلابی نخواهد بود یا میتوان گفت که در روند انقلاب مرجع نخواهد بود؛ ما باید مدیریت کلان داشته باشیم؛ نباید در کلان موضوع هرج و مرج باشد، اما درگیری و مواجهه از نزدیک باید اتفاق بیافتد، و الا حوزه انقلابی نخواهد بود.
آیتالله رجبی بصیرت افزایی را از ابزارهای دیگر افزایش سرعت حوزه در انقلابیگری برمیشمرد و بیان میکند: به قطع باید برای بصیرتافزایی اهمیت بیشتری قائل شد و سرمایهگذاری کرد. الان بصیرت حوزویان خوب است، اما کافی نیست؛ باید بیش از این باشد.
بسیج اساتید نقش مهمی در بصیرت افزایی حوزویان ایفا میکند
حجت الاسلام والمسلمین نبوی در اشارهای به بسیج اساتید آن را دارای تأثیر زیادی میداند و میافزاید: بسیج اساتید در انقلابیگری بسیار مؤثر بوده است؛ در جلسات این نشست افراد خبره ایران در موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی مطالبی ارائه میدهند که خیلی مؤثر است؛ اینها انگیزه دینی دارند، اما اگر جبهه خودی برایشان خوب ترسیم شود، موضعگیریشان قویتر است.
از صحبتهایی که با برخی بزرگان حوزه علمیه قم داشتم، متوجه شدم نه تنها خیالشان از انقلابی ماندن حوزه راحت نیست بلکه برای حفظ روحیه انقلابی در حوزویان در تکاپو هستند؛ دشمنان داخلی و خارجی و افرادی متحجر و نفوذی وجود دارند که در صورت غفلت جزئی مسئولان حوزوی ممکن است بر حوزویان تأثیر گذاشته و حوزه را از مسیر انقلاب خارج کنند.
وجود این خطر که در نظر من به عنوان طلبه یا حوزوی عادی حوزه علمیه قم نامحتمل بود، برای آنها که با دیدی بازتر به تمام جوانب و زوایای حوزه مینگرند و بر شخصیتهای مختلف آن اشراف دارند امری بدیهی و انکار ناپذیر بود.
از این رو تصمیم گرفتم حتی به جمعهای طلبگی با دید تردید بنگرم و بدانم که هر قسمت از رودخانه خروشان علم و تحصیل، ممکن است وقایعی بزرگ در جریان باشد که مانند گودال مرا غرق کند؛ پس بیگدار به آب زدن ممکن است باعث تضعیف حوزه علمیه و نظام اسلامی باشد؛ نظامی که برای تحقق و استمرارش خون هزاران شهید آسمانی ریخته شده است./836/ج
بنظر می آید که قطار انقلابی گری و گرایش مردم به سمت انقلابیون راه افتاده است؛
بحول و قوه ی الهی بر روی صندلی مجلس ما افرادی نشسته اند که بوی خوش انقلابیگری و پیرو ولایت بودن از آن ها به خوبی فهمیده می شود
اما از شواهد بر میآید که می خواهند با تبلیغات کاذب و جنگ هیبریدی مثل یک سوزن بان ریل انحرافی را باز کنند تا این دومینوی به سمت دولت اسلامی شکست بخورد...
قرائن اولیه نشان از این دارد که در این فرصت یکساله تا انتخابات ریاست جمهوری ، بدنبال تطهیر برخی از عاملین بدبختی مردم هستند تا در انتخابات ریاست جمهوری مردم در انتخاب دچار اشتباه شوند و این قطار به سر منزل مقصودش نرسد.