۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۰
کد خبر: ۶۵۵۱۶۳
یادداشت؛

دیروز کمونیسم و امروز لیبرالیسم

دیروز کمونیسم و امروز لیبرالیسم
لیبرالیسم و کمونیسم دو سوی قیچی‌اند که هر یک به سهم خود به تهدید، تحقیر و تضعیف جوامع انسان‌ها پرداخته‌اند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، نظریه‌های بهبودی وضع بشر در غرب پس از دوره طولانی تحریف و تصحیف دین چه مسیحیت و چه یهودیت، حکایت از درد عظیم و نهایتا بلای بی‌درمانی دارد که دست اندرکاران و سران قبائل و اقوام ثروت اندوز و استثمارگرشان بر سر آحاد انسان‎های ضعیف آوردند و از آن همه ستمگری، جوامع غربی را با افکار و اندیشه‎های ظاهری و مادی گرایانه، آزادی افراطی در سطوح فردی و اجتماعی همراه ساختند، این که باید همه‌چیز طلب و همه کس در خدمت خویش باشد تا چیزی بنام حیات غربی تحقق پیدا کند.

در آن روز سؤالی به ذهن می‌گذشت که آیا به راستی چنین زاویه نگاهی به انسان سعادت و خوشبختی می‌دهد یا خیر؟ به هر حال از آن زمان چند قرنی نگذشته که ضعف و سستی این پایگاه فکری بشریت، بارها و بارها سخن ناب انبیاء الهی و رسالت خطیر هدایت انسان ها از ناحیه خالق متعال و ذات مقدس و سبحانی پروردگار با سازوکار انزال کتب و ارسال رسولان را برتافته و این فراز از تربیت و تعلیم بشریت را آن عالمان راسخ در طول تاریخ خلقت بشر بر عهده گرفته‌اند.

آنجا که امام خمینی کلید هدایت انسان‎های به ستوه آمده از مکتب سوسیا‌لیسم را درنامه به گورباچف پیشنهاد می‌کند که بار سفر چند ساله‎ای به حوزه علمیه قم ببندند و پای درس و بحث و تفکر در اندیشه‎های بزرگان عقلانیت و اندیشه ورزی در عرصه‌های هستی شناسی، رفتار شناسی، حقوق و وظیفه شناسی فردی و اجتماعی بگذارند، تا فضای بی‌کرانه حیات دنیوی و اخروی و ابدیت خواهانه دین جاوید و ابدی و خاتمیت را بشناسند.

هر آنچه که نوگرایی بشری است، در بساط نازوال دین ببینند و با تغییرات دین در پس تحول خواهی‌های طبیعی زندگی دنیوی آشنا شوند تا به نتیجه مطلوب زندگی دینی و باسبک و سیاق رهبران دلسوز و اعمال آنان خود نیز به رستگاری نائل آیند.

در پرتو این پایگاه فکری است که در طول سده‎های بیداری جوامع انسانی و بالخصوص در دو قرن اخیر، ما با جنبش‎ها و نهضت‎های مسلمین و بیداری‎های مقطعی می‌بینیم که تفکر غرب در بخش اندیشه به مبدأ عالم و در بخش تعاملات انسان ها با خود و محیط و دیگران یعنی اخلاق به شدت به چالش کشیده شده و همواره بر علیه اندیشه اومانیسم و ابعاد لیبرالیستی و امپریالیستی و..... همه شؤون ظالمانه ای که از آن ناحیه دامنگیر بشریت مظلوم جهانی گردیده، فریاد بر آوردند.

آن روز به وضوح، معلوم چشم‎های بشر مظلوم گردیده که لیبرالیسم فرآورده تفکر تنگ نظرانه ناکسانی بود که دل در گرو اشرافیت یا عقده‎های حقارت جاه و مقام‌خواهی غربیان درس‌نیاموخته از منبع مصفا و ناب الهی داشتند که در پی گشودن بغض‎های ناشی از خود کم‌بینی و جهل، نسخی برای جامعه بشری پیچیدند که با ابزار پلید زر و زور و تزویر، حاکمیت و چیرگی بر بشریت آن خود ساخته و آنگاه بر پایه تز اومانیستی «انسان خدا است» همه شؤونات خـــــــدا را برای بشر نازل ساختند، بدون اینکه خود و بشریت را قانع سازند که چگونه مخلوق بسط ید خالقی می یابد و چه برهان و دلیلی بر جایگزینی انسان در جایگاه خدا را برتافته‎اند؟!!!

به هر حال این صدای انبیاء و رهبران صادق الهی که از ابتدا خلقت به وسیله جناب نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و همه مصلحان، تابع آنان در فضای هستی اوج گرفت؛ در همین قرون نزدیک خودمان نیــز به انحاء مختلف از حلقوم هزاران فهیم و اندیشه ورز مسلمان و غیره شنیده شد که ای انسان و ای جهان بشریت‌، امروز طرحی و تحلیلی جز آنچه رسولان و رهبران الهی از جایگاه ارتباط و اتصال به خدا برای شما آورده ‏اند، پاسخ مطالبات و آرزوهای فردی و جمعی شما نیست؛ الا آنچه را خدای بزرگ خواسته و این قابلیت تأمل و تدبر داهیانه و تعالی‌خواهانه را باید گرفت و به شدت در دست فشرد تا جان بشر بهینه گردد و به سوی قله های ابدیت صلاح و سداد که همانا گستره ابدیت حیات با ارزش و سامانه زندگی راحت جنات عالیه را در نوردیده و در مقام انس با خدا راضیه مرضیه... همی نشاط و شادی و فرح و سرور و شکوهمند پیشرو و توسعه مند خواهند پیمود.

پـس آزادی بی‌قاعده و قـانـون جز زحمت و تعارض و اختلاف دهشت‌آور ارمغانی در بر نداشته و امروزه ظلم فاحش یک درصدی حاکمیت دول غربی در رأس آنان آمریکای ستمگر و ظالم بر ملت ها محسوس و مشهود چشم‎های انسان‎های غربی و غیره قرار گرفته؛ حال چگونه چنین طرح نقشه مکارانه‎ای توان دریافت مایحتاج واقعی بشر و رفع نیازهای روحی و انگیزشی آنان را خواهد داد؟؟؟!!

امروز جوامع دیگر و به خصوص ملت مسلمان و فداکار و غیور ایران، همه و همه این درماندگی و فرورفتگی صاحبان اظهار نظر غرب را در طی بیش از چهل سال درک کرده‎اند و به دنبال آن پاسخ محکم و دندان شکن طرد و اخراج آن جاهلان خون آشامِ خود برتربین را مکرر در مکرر داده‌اند.

نتیجه اینکه لیبرالیسم باید کاسه و کوزه‌ طراحی‌های واهی و خیال پردازانه بی در و دروازه خود را جمع کند و بار دیگر خود را همانند یار چند صباح قبلش در زباله دان تاریخ به جستجو نشیند که امام بیدار و رهبر مصلح و شاگرد مکتب امام صالح صاحب الزمان(عج) و پیشوای معصومش فرمودند که لیبرالیسم و کمونیسم دو سوی قیچی‎اند که هر یک به سهم خود به تهدید، تحقیر و تضعیف جوامع انسان ها پرداخته‎اند.

سخن کم کنم که امروز به برهان دقیق فلسفی و کلامی و به ادله واضح اخـلاق فردی و اجتماعی و به حجج و طرق عرفی و عقلایی حقوقی و فردی، فرآورده فکری به نام لیبرالیسم که سایه سار اندیشه خطرناک و ناسالم اومانیسم را یدک می کشد، نه تنها پاسخ علمی و عملی ما مردم مسلمان نیست، بلکه به هیچ وجه سامان بخش جوامع غربی و.... هم نبوده و نخواهد بود.

باز هم باید عرض کنم که فریاد هزاران اندیشکده و مراکز به ظاهر مردمی غرب را در لابه‌لای آرشیو فیلم‎ها و کلوپ و نوشتارها و غیره ملاحظه کنید؛ شاهد هستید که چگونه حرف از آخرین برند نوگرای طرح و لایحه و تئوری‎های تولید شده از خود می گویند و گوش‎ها را کر می‎سازند؛ آیا چه چیزی تحفه بشر غربی گردید، جز مظلومیت نود و نه درصـد مظلومین آمریکا و محرومین انگلیس و... که خود به فهم و درکی رسیده اند و زبان گشوده‎اند، تا به حق مظلومیت خود دست یابند؟

چنین ضعف و سستی در کنترل ویروس بیماری زا و توسعه‌بخش ناشی از داد و فریاد دروغین چند قرن اخیر، پشت کردن به حقایق دین و به پیشبینی‌های واقع گرایان دین بود که کار را به دست بشر غربی داد، تا امروز وارفته و کوله بار عقب ماندگی بر دوش گرفته، غمگین و عبوس بر سر راه زندگی به سوی تعالی و پیشرفت بنشیند و انگشت اعجاب گزیده مشاهده کند که چگونه به هیچ توسعه و ترقی التیام بخش جراحات عمیق روحی و روانی خود نرسیده، باز هم مورد اعمال و ایذاء حاکمان باطل و جاهلان بی تربیتی چون ترامپ و... قرار گرفته و باید تاوان جهل و نابخردی آن بی پروایان و متجاوزان به حقوق خویش را بشر غربی بدهد.

ضعف و سستی در پایگاه‎های فکر و اندیشه امروزه حاصل سالیان پر زحمت درخت شوم و خبیثه شیطانی و باطل فرهنگ حاصل از اومانیسم و وجوه ظلمانی و شعب بی‌فائده فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی‌شان است که لیبرالیسم در فرهنگ و پراگماتیسم در حوزه عمل و اگزیستانسیالیسم در مقام شناخت آفاقی و امپریالیسم سرمایه‌داری و حکومتی، نتایج نامشروع آن به ظاهر سامانه فکری است که بشر را نه تنها در پیشرفت قرار نداده، بلکه هر آنچه حیثیت انسانی و عقلانیت بوده را از او ربوده و او را به مظاهر پلید و پلشتی چون رسوایی همجنس‎گرایی و سقطات بدتر از روابط حیوانی رسانده، همه و همه برای جیب بزرگ و سیری ناپذیر تجار مفلوک و بی عرضه‌ای چون رؤسای بدخواه و بدگوی آمریکا بر علیه بشریت بوده است.

به هر حال کرونا به سهم خود لشکر پشت فرماندهان نابه کار جهانی بود و سایر حوادث روزگار بر اساس بنیادهای نقلی و روایی ما ثمره‎ای جز اعمال و رفتارهای ما انسان‎ها به بار نیاورده که باید در چنین مخوفات و غضب آوری، خالق را ستود و صادقانه تر از همیشه سر عبودیت به آستان بی‌زوال الهی ستود و اظهار خشوع بیشتر را پیشه ساخت ان شاءالله.

در مبارزه بین حق و باطل با معیار دین باید حرکت کرد، این بر اساس پایه‎ های فکری و اعتقادی ما است و در تمامی اعصار همه انبیاء مردان سلحشور علیه ظلم و فساد در مقابل کسانی شوریدند که ظالمان به جامعه خود و پیرامون خود بوده اند، امروز امریکا مظهر تباهی و فساد و سردمدار افکار و اندیشه‎های غیر حق قرار گرفته است؛ منظور از امریکا جامعه مستضعف امریکا نیست، منظور دستگاه هیأت حاکمه و به اصطلاح اتاق فکر ستمگری و ستم‌رسانی به مردم است.

این گروه یک درصدی که به انحاء و اطوار نقش بازی می‌کنند، در استثمار و استعمار ظالمانه زیست می‌کنند که باید مورد منع و دفع قرار گیرند، باید از صحنه بازیگری و حکومت گری بر مردم مستضعف اخراج شوند، همه مردم و به خصوص جامعه دانشمندان و علما بلاد و کشورها در محافل و مجالس گرد هم آیند و از ظلم و ستمگری‌های این جماعت قلیل، سخن بگویند و در اتحاد و انسجام منطقه ای و بالاخص جهانی تمامی جهات ممنوعیت گروه یاغیانِ سد راه مظلومین را با تمهیدات و اندیشه‌ورزی‎های تاریخ دین و اسـلام عزیز و آنچه عقول متشرعین و عقلا در عصر و زمان حکم می‌کند و مقتضی می‌داند، برخورد کنند و این میوه شیرین صحنه بعض کشورهای اسـلامی را به نام مقاومت حلّه زیبای در برگرفته را توسعه داده و جهانی سازند، تا خالق متعال و قاعده سازنده و «قاتلوهم حتی لاتکون فتنه» را جامه عمل پوشند؛ پس با همه ظلم و ستمگری در سطح جهان با ذره ذره، وجود خود به جهاد همراه با برنامه ادامه خواهیم داد و با بالاترین رصـد و دقت و نظارت، کارها را به سوی اهداف کوتاه مدت و درازمدت پیش خواهیم بـرد انشاءالله.

بشر در سازوکار حیات و زندگی باید برنامه محور باشد و الا راهی برای پیشرفت نخواهد پیمود و همیشه درجا خواهد زد و آنگاه به این قاعده دین خواهد رسید که «اولئک کالانعام بل هم اضل» و «ان الانسان لفی خسر الا الذین امنوا و عملو الصالحات» و با مهمترین عناصر فرد سازی و جامعه پردازی عنصر تواصی به حق و ثابتات استراتژیک حق گرایی و عنصر مهم اثر گذار رشد و ترقی صبر به معنای استمرار جد و جهـد و تـلاش و سختی پذیری و فرار از عافیت طلبی به احیاء تمدنی، مورد دیدگاه دین دست یافته و به فراچنگ یافته‌ خود، راه اصـلاح و ابداع سعادت بخشی و رستگاری را پیموده، تا به همه جهات مدنظر صاحب والای دین، یعنی اسلام عزیز، دست یابد.

بنابراین مجموعه ساختارها و موفقیت در روش‎ها و جمیع برنامه‌های متنی و قواعد و قانونمندی‌های حاصل از هدایت‌گری خدای جل و علا با سفارشات پیامبران و جانشینان شایسته‌شان باید از سوی کارشناسان عالم عامل مورد بررسی و اجتهاد قرار گرفته و در حصه زمان محرومیت ما جمعیت معصیت کاران مورد تعقیب قرار گیرد تا واجد حقیقت ناب شود.

تمدن اسلامی باید در مرحله اول از شناخت کامل و همه‌جانبه دین خاتم به عنوان بزرگترین منبع پاک و بی‌نقص دستگاه فکری بشر توسط کارشناسان صالح و برخوردار از زهد و تربیت ‌یافته از مکتب رسول الله(ص) و امامان معصوم علیهم السلام برخوردار شود و تا لحظه ظهور ادامه یابد، ثانیا از سبک زندگی همه‌ جانبه از صغیر تا خطیر برخوردار باشد و این سطح، خود دارای گستردگی عمیق و قابل توجهی است که به فرد و اجتماع و همه لوازمات و شرائط آنان توجه داشته‌، تمدنی می‌تواند نتیجه ‌بخش باشد که به فضای معاد و آخرت انسان بیانجامد؛ انسان را دارای هدفی لاینقطع و ابـدی بداند؛ تحول در گام دوم نگاه به جامع مدیریتی صحنه جهان با هدف برتریابی و برنامه‌ریزی در رسیدن به اقتصاد جهانی پویا، سیاست جهانی بالنده، فرهنگی مترقی و سعادت‌بخش است.

پس ما باید در گام دوم انقلاب اسلامی یافته‌های زمان را بر عقلانیت موجود در حال و عصر بیفزاییم و در سایه این هم‌پوشانی وارد تغییر در عناصر حیات جهانی بشویم، این دقیقا حرکتی است که در اعتقادات ما ظرفیتش موجود است تحت عنوان ظهور و عصر عهد و آنچه که در دعای حضرت مولانا امام صاحب الزمان(عج) می‌خوانیم.

غرب‌گرایی در جوامع جهان سومی و عقب نگهداشته شده بر پایه تفکر خودخواهانه و انحصارگرای مادی‌طلب غرب شکل گرفته و عملا آدم‎های خودباخته و سرسپردگان به زرق و برق ظاهری را به دام انداختن صورت گرفته است، غرب گرایان دسته‌ای از جوامع مستضعف هستند که از شناخت هویت ملی و فرهنگی خود بریده و دل در گرو غرب نهاده و با وعده‌های پوچ و بی‌مغز غربی‌ها خود را در بازی آنان گرفتار ساخته‌اند.

علامت عمده این گروه فراموشی ارزش‎ها و فضایل جامعه خود و تهی مغزی پیرامون هر آنچه از خود و خودی است بوده، اینها هستند که شاید بسیاری از نابسامانی‌های غربیان به باور آنان آمده، اما از دید این هویت‌ باختگان ملی بی هیچ نقص و کاستی به عنوان ارزش در غرب به خورد ملت‎های خود داده و با شیفتگی و تغافل به سمت و سوی زیباسازی آنان گام نهاده و خودباوری را به طاق نسیان نهاده و بیگانه‌ پرستی و ظلم و ستمگری‌های دشمن غدار را برای ملت مظلوم با همه وجود استقبال می‌نمایند.

اینان عمده‌ترین وجه گرایش‌شان تربیت‎های مسموم بیگانگان در مغزهای ناقص و حمیت ناشناس دستگاه فکری‌شان بوده که مسیر نابودی کشورها و ملل خود را تحفه به دشمنان‌شان می‌سازند، پس باید بر اساس اصل اعتقادی شناخت رب عالم و با ربوبیت خالق متعال درآمیخت و با استقامتی نستوه(سوره فصلت آیه۳۰) به سوی پیشرفت و ارتقاء باطنی و ظاهری، تمامی ملل ضعیف با تمامی وجود از دین اسلام منتفع گردید و مجتهدانه راه کمال و بالندگی را پیشه جوامع جهانی ساخت ان شاءالله.

در نهایت باید عرض کنم راه موفقیت در هر امری مقاومت، پایداری، حق گویی و حق پویی به سمت سعادت ابدی است؛ کسانی که در راه خدا به جد تلاش کنند و با استقامت در اعتقاد و عمل توحیدی باشند، می توانند همه پروژه شیاطین را که امروز این نماد شیطان آمریکای ستمگر و استثمار‌گر است، نائل آیند و امروز بلاشک هژمونی آمریکا در سطح جهان به شکست اعجاب آور مبدل گشته و هر آن یأس و نومیدی در دلهای وابستگان به طرح و برنامه‎های غربیان آشکارتر و علنی‎تر خود را نشان می‎دهد.

به یقین جامعه پرهیزکار و باتقوای الهی در صورت تربیت خود و به کار بردن استعدادهای بی نظیری که از خدای سبحان برگرفته، با عمل به دانش و بینش هرچه زودتر به استقلال و آزادی‎های بزرگ رسیده و خود را در چارچوب عبودیت الله و باورهای فضیلت آفرین رهروی از رهبران صادق و معصوم فرستادگان خدای بزرگ به سوی سعادت و حقیقت جهانی راه یافته که «الیس الصبح بقریب»./ی704/ف

سید محمد جواد مظفری؛ استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
موسوی
Iran, Islamic Republic of
۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۵
باسلام
مطلب غنی و بروز و قابل تاملی بود.
با تشکر
3
0
ناشناس
United States
۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۶
بسیار عالی و متین و با دقت استاد محترم مطالب را فرمودند
3
0
حسن خلیلی
Iran, Islamic Republic of
۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۲۱
باسلام خدمت دست اندر کاران این رسانه مجازی
توضیحاتی که شما نوشته بودید مطالعه کردم.جای تامل بود، فقط یک سوال برای من ایجاد شده ،با اینکه تمام انسان های روی زمین می دانند که پایان این جهان به عدالت مهدی (عج) ختم می شود.در کتاب های آسمانی دیگر ادیان هم آمده است.ولی چرا این را قبول ندارند و حق همدیگر را پایمال می کنند؟
1
0
شیخ حیدر
Iran, Islamic Republic of
۲۷ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۹
با سلام و تشکر از عوامل سایت رسا
از بیانات این استاد انقلابی استفاده کردیم. تحلیل از نظر محتوایی خیلی خوب تبیین شده. با تشکر
1
0
رضایی
Iran, Islamic Republic of
۲۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۲۶
درود بر استاد عزیز
موفق و مؤید و پیروز باشید
1
0
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۲:۳۲
سلام علیکم
مطالب ارزنده ای بیان شد .جزاکم الله خیرا
1
0
فاتح
Iran, Islamic Republic of
۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۱:۱۳
سلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته
به نکات مهمی اشاره شد. از جمله مسایلی که جوانان امروز درگیر آن هستند و خوب است که راه درست برایشان تبیین شود.
0
0
نوروزی
Iran, Islamic Republic of
۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۱:۳۶
مطلب عالی بود
0
0