۱۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۳۷
کد خبر: ۶۵۹۹۸۲
میرسلیم در یادداشتی مطرح کرد؛

غدیر و شایسته‌سالاری

غدیر و شایسته‌سالاری
اصحاب پیامبر جز عده اى انگشت شمار، به اهمیت موضوع ولایت اعتناى لازم را نشان ندادند. اگر بر نفسانیات خود غلبه مى کردند و به ولایت على(ع) تن در مى دادند.
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، سیّد مصطفی میرسلیم نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی یادداشتی را به مناسبت عید غدیر خم به رشته تحریر در آورده که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، پس از حجة الوداع، در منطقه اى به نام غدیر خم همه مسلمانان همراه را مخاطَب قرارمى دهد و مطالب بسیار مهمى را بنابه دستور الهى به آنها ابلاغ مى کند و ضمن آن که آن همراهان از دریافت چنان پیامى اظهار شعف مى کنند ، پیامبر اکرم از آنها مى خواهد محتواى پیام را به دیگرانى که در غدیر حضور نداشتند برسانند. در این یادداشت کوتاه به چند نکته از نکات مهم واقعۀ غدیر خم اشاره مى کنم:

الف) روز غدیر خم چه روزى است، به لحاظ معرفتى؟

از بخشى از آیۀ شریفۀ 3 سورۀ مبارکۀ مائده: ..... الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْـلَامَ دِینًا ...،نتیجه مى گیریم که آن روز،«الیوم»، مشخصات مهمى داشته است:
- روز اکمال دین
- روز اتمام نعمت
- روز خشنودى خدا از دین اسلام
- روز ابلاغ پیام وصایت و ولایت
- روز ابلاغ پیامى که بدون آن رسالت بى نتیجه مى ماند
- روزى که پس از آن پیام کفار از آینده ناامید شدند

ب) چه خطراتى در آن روز جامعۀ اسلامى را تهدید مى کرده است؟

وقتى خداى متعال مى فرماید: فلا تخشوهم، از کفار بیم نداشته باشید، یعنى خطرى را مسلمانان احساس مى کردند که واهى نبوده:
- خطر کج فهمى جاهلان
- خطر متعصبان قومى و طایفگى
- خطر حسودان
- خطر کفار و مشرکان
- خطر منافقان که ظاهراً ایمان آورده بودند ولى باطنشان گواهى بر کفرشان مى داد

ج) عصمت چیست؟

در آیۀ شریفۀ ٦٧ سورۀ مبارکۀ مائده مى فرماید: یَاأَیُّهَا الرَّسُـولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ؛ منظور از والله یعصمک من الناس چیست؟

- نگهدارى خدا از پیامبر اکرم و اوصیایش (معصومان)
- نگهدارى در مقابل مردم
- نگهدارى در برابر خطراتى که شخص پیامبر و رسالت او را تهدید مى کند
- نگهدارى موضوع رسالت از آینده اى توأم با نابودى و انحراف
- نگهدارى از زوال دین حق

د) با عنایت به این سه نکته، مصداق وصایت و ولایت و امامت، به اذن خدا، کیست؟

در آن روز پیامبر اکرم با خطبۀ خود مصداق را بیان مى کند:

- على علیه السلام؛ مسلمانان پس از آن، در مدت سه روز این مقام را به حضرت على تبریک مى گویند. بعلاوه در خطبۀ غدیر:

- اولاد معصوم على علیهم السلام و نیز
- امام زمان، امام غائب از دیده ها، مصادیق دیگر ولایت معرفى مى شوند.
هـ) شایستگیهاى على علیه السلام کدامند؟

پیامبر اکرم به دستور الهى کسى را براى وصایت و امامت و ولایت و خلافت بعد از خود معرفى مى کند که برخوردار از شایستگی هایی است. این اعتنا به شایستگیها را همۀ ما باید بیاموزیم و براى مسئولیتها کسانى را برگزینیم که صلاحیتهاى لازم را داشته باشند واگر چندین مورد مشابه وجود داشت ، از میانشان بهترین را انتخاب کنیم.

حال به برخی از بارزترین شایستگیهاى على از بدو تولد تا زمان رحلت پیامبر اعظم توجه کنیم، ویژگیهایى که در میان اصحاب جمعا بى نظیر بود:

- پدر او : ابوطالب یاور اسلام و پشتیبان مسلمین در مکه
- مادر او : فاطمه بنت اسد که على را در داخل کعبه به دنیا آورد
- مربى او : محمد امین از طفولیت
صفات او: حرف شنوى وپیروى کامل از پیامبر، ارادت و محبت نسبت به شخص محمدبن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم، همراهى او در غار حرا، اولین مسلمان از میان مردان، عبادات شبانه همراه پیامبر قبل از علنى شدن اسلام: آیۀ 20 سورۀ مزمل، مى شنید هرآنچه را پیامبر مى شنید و مى دید هرآنچه را پیامبر مى دید ولى نبى نبود: حدیث إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ، کسب نشان اعتقادى وصایت و خلافت در یوم الدار(تعهد) آیۀ انذار 214 سورۀ الشعراء، همراهى با پیامبر در تمامى مراحل ابلاغ رسالت در مکه، آموختن صبورى و مدارا از پیامبر ، کمک کردن به پیامبر در جوانى در شعب ابى طالب(فداکارى)، به جاى پیامبر آرمیدن در لیلة المبیت(جرأت) آیۀ شرا، 207سورۀ بقره ، مسئولیت مهاجرت فواطم را به دوش کشیدن بلافاصله پس از هجرت پیامبر به مدینة النبى(غیرت).

همرزمى با پیامبر در تمام غزوات(جهاد در راه خدا)جز در غزوۀ تبوک، اجراى موفق دستور پیامبر در سریه ها و مأموریتها(شهامت)، ازدواج با دختر پیامبر (پاکى)،از دم تیغ گذراندن کفار و مشرکان قریش در بدر( دلیرى)، دفاع از سنگر پیامبر تا آخرین مرحله در احد(از جان گذشتگى)، رسیدن به اوج بندگى خدا در غزوۀ خندق (اخلاص)، مظهر قدرت خدا شدن در غزوۀ خیبر(شجاعت)، زدودن آثار شرک از کعبه با بر دوش پیامبر رفتن در فتح مکه،مأموریت یمن( درایت و تبلیغ)، معرفى در غدیر خم (ولایت)، به جاى پیامبر در مدینه ماندن در غزوۀ تبوک (منزلت)، نزدیکى معنوى به پیامبر در هنگام مباهله (نفس پیامبر)، کسب دانش از محضر پیامبر (أنَا مَدینَةُ العِلمِ وعَلِیٌّ بابُها)، غسل و کفن ودفن بدن مطهر پیامبر (وفادارى در وصایت)، حقانیت على: عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَارَ (معیت)، مصداق مؤمن حقیقى بودن(بک یا علی یعرف المؤمنون)، مصداق ایثار ، قرآن ناطق، جدانشدن از پیامبر (اهل البیت)…

و) چگونه پیام غدیر محترم شمرده شد؟

اصحاب پیامبر، جز عده اى انگشت شمار، به اهمیت موضوع ولایت اعتناى لازم را نشان ندادند. اگر بر نفسانیات خود غلبه مى کردند و به ولایت على علیه السلام تن در مى دادند، آن انحرافاتى که در مدت ٢٥ سال بعد از رحلت پیامبر اعظم رخ داد، پدیدار نمى شد؛ انحرافات تا بدان حد رشد کرد که حضرت على در مدت کمتر از ٥ سال خلافت خود ناچار شد عمده وقت خود را مصروف مبارزه با ناکثین و قاسطین و مارقین و اصلاح انحرافات رواج یافته در مدت زمامدارى گذشتگان خود کند؛ مهمتر این که با ولایت و خلافت بلافصل علی علیه السلام ، خطى را که پیامبر ترسیم کرده بود ادامه مى یافت و امت اسلام در فرصتى ٢٥٠ ساله، خود را به نقطۀ اوج پیشرفت مى رساند و موجبات هدایت بشریت را فراهم مى کرد.

البته معصومان اهل بیت علیهم اسلام تا حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشریف همه بدون استثناء براى احقاق حق و افشاى باطل و آگاه کردن مردم و آموزش و تربیت آنها ، متناسب با اقتضاى زمانه خود، اقدام کردند و در این راه از جان خود مایه گذاشتند تا نور پرفروغ دین خاموش نگردد و اسلام عزیز امروز به ما برسد و اکنون وظیفۀ ما این است که زیر پرچم امام زمان و با پیروى از نائب او نگاهبان میراثى باشیم که از ائمۀ اطهار به ما رسیده است و از آن امانت گهربار حفاظت کنیم و مراقب باشیم ، بنا به وصیت امام خمینى قدّس الله سرّه، به دست نا اهلان نیفتد .

 به خدا توکل مى کنیم و از او یارى مى خواهیم و به قضاى او خشنودیم./998/د102/ق

ارسال نظرات