واکنش محفل روحانیان انقلابی تبرستان به سخنان یکی از روحانیان ساری

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 

حضرت آقای شیخ مرتضی صدوقی 

اسلام چهل و دو ساله و نه چهل ساله، عصاره و میوه همان اسلام هفتصد ساله مذکور شما و  بلکه هزاروچهارصد ساله اصیل نبوی است و تعارضی بین آن ها نیست و چه میوه شیرینی! البته اگر نفس انسانی مریض و مزاجش دچار زکام دنیا طلبی و غرور نشده باشد.

 

دوگانه سازی اسلام قبل و بعد انقلاب، عوام فریبانه و نادرست و برای فرار از مواضع و حمایت‌های اشتباهی است که از این دولت ناکارآمد و دولت های قبلی است.

 

مگر دولت ناکارآمدی که با تبلیغات و با حمایت‌های شما و همین طیف از روحانیون منتقد روی کار آمد و مملکت را به فلاکت و نابسامانی رو به رو کرده است، موجب استقراء ناقص شما از ناکارآمدی اسلام چهل و دو ساله نگردیده است؟ 

 

جناب آقای صدوقی! 

تضعیف تنها کشوری که در تمام جهان به عنوان کشور امیرالمومنین(ع) شناخته می شود زیبنده‌ی یک عمامه به سری که سر سفره ایشان ارتزاق کرده نیست تمام مراجع عظام تقلید حفظ آن را واجب و تضعیف آن را حرام می‌دانند، بلکه یک طلبه‌ای که مقداری فقه و اصول خوانده باشد این کار شما را جایز نمی‌داند مگر اینکه مشکل دیگری داشته باشد.

 

جناب آقای صدوقی!

چنین اظهارنظرهایی، شما را در سراشیبی سقوط قرار می‌دهد، ما دلسوز شما هستیم و این نوشتار تذکر ناصحانه می‌باشد نه مغرضانه. از عاقبت شریعتمداری‌ها و منتظری‌ها و صانعی‌ها عبرت بگیرید و باقی مانده‌ی عمر را به استغفار این مواضع غلط بنشینید.

 

جناب شیخ !

مشاورانی که به شما توصیه کرده‌اند که اینگونه بی انصافانه و ناجوانمردانه در این مقطع حساس انقلاب بر ساحت نظام مقدسی بتازید که ثمره خون ۳۰۰ هزار شهید است، خیرخواه شما نبوده‌اند. فرزندانی از شما هم‌پیاله‌ی فتنه‌گرانند که شما را بر فقه جعفری و جواهری شورانده‌اند.

 

جناب آقای صدوقی!  مگر نخوانده‌اید در اصول کافیِ جناب کلینی، امام صادق(علیه السلام) در روایت مقبوله عمر بن حنظله، پس از توصیف جایگاه ولایت فقاهت و نیابت عام فقها مى‌فرماید: «فَاِنَّمَا استخَفّ بِحُکْمِنَا وَ عَلَینَا رَدٌّ وَ الرَّادُّ عَلَینَا کَالرَّادُّ عَلَى اللّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرکِ بِاللَّهِ». خدای ناکرده نباشد که شما بر رد معصوم زبان رانده باشید.

 

جناب شیخ!

خوب است در این روزهایی که استان ما معطر به شمیم شهدای حرم است، صدای ناله مادران و همسران و فرزندان شهدا را بشنوید، چشمهای اشکبارشان را ببینید، بر تابوت مظلومشان بنگرید و بر آنچه بر زبان رانده‌اید، شیون کنید. این انقلاب میراث این مقاومت‌هاست که آن را از صف اسلام جدا کرده‌اید و عمد دارید که مردم را نسبت به آن مایوس کنید.

 

جناب شیخ!

گویا ندیده‌اید جمعیت ۴۰ میلیونی زیر تابوت حاج قاسم را، گمان می‌کنم که سعید و صدرایت برایت نخوانده‌اند متن وصیت‌نامه‌ی سردار شهیدمان را. برایتان می‌خوانیم تا حجت را بر شما تمام کنیم: «خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،‌ ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده‌اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق‌بازی به سوق فروش آمده‌اید!، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).» و در جای دیگری خطاب به همان مراجع و علمایی مورد اشاره شما وصیت کرده است:

 

«من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل برگشت خواهد بود.»

 

جناب شیخ!

شما امروز نه در مقام مطالبه‌اید و نه در مقام سوال و استیضاح، بلکه خود در معرض سوالید و مستوجب پاسخهای روشن به واسطه حمایتهای بی‌دریغ خود و بیت‌تان از رئیس‌جمهور فعلی و عملکرد ضعیف این دولت که اگر خاطر شریفتان باشد سال ۹۲، به واسطه تداخل ساعت نماز و سخنرانی ایشان در مسجد جامع، شما نمازتان را تعطیل کردید و به میزبانی او افتخار کردید. لازم نیست که به خاطرات سال ۸۸ و استقبال شما از سران فتنه اشاره کنیم که آن فاجعه بماند.

 

آقای صدوقی!

هنوز خاک مزار مطهر شهدایمان خشک نشده است که چنین بر آرمان محمود رادمهر میتازید . بی تردید وصیت این شهید را هم نخوانده اید که فرموده است :

«اگر می خواهید در این دوران پر آشوب گمراه نشوید ، گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمال این بزگوار و تمام وجودتان صرف عمل به خواسته ها و اوامر ایشان باشد.»

 

آقای شیخ!

امروز بجای اینکه از مواضع سیاسی خود و بیت‌تان شرمسار باشید، در مقام مواخده از ولی برآمده‌اید و بر علمیت امامین انقلاب طعنه می‌زنید؟ شما و دوستانتان پاسخگوی دلار و سکه و تورم و گرانی افسار گسیخته باشید، فرافکنی ننمایید و تقصیر خود را بر گردن انقلاب مظلوم و امامین صادقش نیفکنید.

 

بی تردید صبر انقلابی جوانان مومن و پاکباخته این دیار حدی دارد و خوف آن می‌رود که با شما همان کنند که با اسلاف این مسیر در قم کرده‌اند. نکند روز قیامت شرمنده حضرات معصومین(ع) و همان شهدایی باشیم که درس را برای اقامه نماز بر پیکرشان تعطیل می‌کردیم.

 

اسلام شعائری شما نیز مدیون انقلاب اسلامیِ امامی است، که دین را از مهلکه تطاول غرب و شرق نجات داد، به امت‌های اسلامی هویت بخشید و جوانان کشورهای اسلامی را قرین عزت کرد. او به ما یاد داد که اسلام حقیقی، اسلام مبارزه با کفر و شرک است.

 

تشیع نه مدیون خاندان صدوقی است و نه مدیون خاندان‌های عریض و طویلی که کمپانی آقازاده‌هایی هستند که اذن و خرقه اجتهاد و فقاهت را در قنداقه از پدران‌، چشم روشنی و هدیه می‌گیرند؛ اسلام مدیون امام و خاندان مکرم شهادت است. از دیوار مسجد جامع بپرسید تا با شما سخن بگوید و از مردانی نقل کند که اینک امنیت نماز و درس و منبر و تفسیر و ردا و عمامه شما، مدیون اینان است.

 

در پایان، ضمن دعوت شما به توبه و انابه نیمه شب و استغفار علنی و پوزش طلبی از امام و شهدا و ولایت و ملت، خود را مکلف به مطالبه این مسئله تا انتها می‌دانیم  و در غیر اینصورت مجاری قانونی را متولی برخورد مناسب و مقتضی دانسته و این امر را رها نخواهیم کرد. والسلام علی من اتبع الهدی/950/د102/ب1