۱۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۴
کد خبر: ۶۶۹۹۲۷
در گفت‌وگو با رسا با مطرح شد؛

ناگفته‌های نماینده ولی‌فقیه در خراسان شمالی

ناگفته‌های نماینده ولی‌فقیه در خراسان شمالی
خراسان شمالی - حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی در پایان حدود 9 سال امامت جمعه و پنج سال نمایندگی ولی‌فقیه در خراسان شمالی از مردم این استان خداحافظی کرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی‌فقیه در خراسان شمالی و امام‌جمعه بجنورد پس از حدود 9 سال امامت جمعه و پنج سال نمایندگی ولی‌فقیه در این استان، از مردم خراسان شمالی خداحافظی کرد.

وی در سال 91 با حکم مقام معظم رهبری به‌عنوان امام‌جمعه بجنورد منصوب شد و در سال 95 نیز با حکم رهبر معظم انقلاب به‌عنوان نخستین نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان شمالی منصوب شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی در طول حدود 9 سال گذشته منشأ خیرات و برکات فراوانی برای خطه خراسان شمالی، باب الرضا (ع) و گنجینه معرفت‌ها بود که از آن جمله می‌توان به افزایش چشمگیر شمار نمازگزاران جمعه اشاره کرد؛ به‌گونه‌ای که در ایامی مانند ماه رمضان و محرم پس از تکمیل ظرفیت 5 هزارنفری مصلای امام خمینی (ره) بجنورد، محوطه ورودی مصلا نیز مملو از نمازگزاران می‌شد.

ارتباط شایسته با اقشار مختلف مردم، حضور مستمر در یادواره‌های شهدا در شهرها و روستاهای استان، تعامل مناسب با مدیران و مسئولان استانی، پیگیری و رفع مشکلات مردمی با استفاده از ظرفیت نهاد امامت جمعه و نمایندگی ولی‌فقیه و … تنها برخی از اقدامات و فعالیت‌های نماینده پرتلاش و جهادی ولی‌فقیه در خراسان شمالی در سال‌های اخیر بود.

تکمیل و ترمیم و زیباسازی مصلای امام خمینی (ره) بجنورد و محوطه آن، احداث دفتر امام‌جمعه و حسینیه شهدا، احداث مهد آدینه ویژه فرزندان و کودکان نمازگزاران جمعه، زمینه‌سازی برای ارتقای مدیریتی حوزه علمیه خراسان شمالی و احداث چند مدرسه علمیه جدید در استان با استفاده از بودجه سفر مقام معظم رهبری، راه‌اندازی سطح سه و چهار حوزه علمیه در خراسان شمالی، نهادسازی و ریل‌گذاری مسائل و موضوعات فرهنگی در استان ازجمله بنیاد عفاف و حجاب، مؤسسه سبک زندگی اسلامی و … از دیگر اقدامات حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی در خراسان شمالی بود.

در پایان دوره فعالیت حجت‌الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، به‌عنوان امام‌جمعه بجنورد و نماینده ولی‌فقیه در خراسان شمالی، به محضر ایشان رسیدیم تا از تجربه‌ها، خاطره‌ها، فراز و فرودها، مهربانی‌ها و نامهربانی‌ها و نیز فعالیت‌های مختلف حوزه امامت جمعه گفت‌وگویی داشته باشیم. آنچه در پی می‌آید حاصل این گفت‌وگوی صمیمی است.

 

رسا- از چه زمانی وارد حوزه علمیه شدید؟ لطفاً سیر تحصیلات و مدارج علمی و تألیفات خود را برای ما شرح دهید؟

 به نام او که اول است و آخر، ظاهر است و باطن، همه فراز و فرودها به دست اوست و جز او کسی ماندگار نیست «یبْقَی وَ یفْنَی کلُّ شَی‌ءٍ»

 بنده در سال 1351 وارد حوزه علمیه کاشمر شدم، در مدرسه حاج سلطان حجره گرفتم و تا سال ۱۳۵۵ در آن حوزه به فراگیری علوم مقدماتی مشغول بودم، در آن زمان به حوزه علمیه کاشمر «نجف کوچک» لقب داده بودند، جنب و جوش طلبگی بالا بود رقابت مثبت بین طلبه‌ها در اوج بود، در آن زمان از هزار بیت (الفیه) ابن مالک که قواعد ادبی زبان عربی را در قالب شعر گنجانده است (۷۰۰) بیت آن را حفظ کردم، چندین کتاب به‌عنوان جایزه از مرحوم آیت‌الله سعیدی مدیر و مسئول وقت حوزه دریافت کردم.

 هم‌زمان با تحصیل ما در کاشمر آیت‌الله مشکینی به‌عنوان تبعیدی از سوی دستگاه استبداد، به شهر کاشمر آورده شدند و یک سال آخر سال تحصیلی در کاشمر را در محضر این عالم ربانی و مجاهد نستوه کسب فیض کردم و خوشه‌چین خرمن و اخلاص و تواضع و دانش و معرفت آن مرد بزرگ بودم، این عالم بزرگ دروازه اندیشه ما را به سمت قرآن جهت‌دهی کرد و دست ما را گرفت و به بوستان عطرآگین قرآن وارد کرد که از آن برکت‌هایی در زندگی علمی نصیبمان شد.

 در سال تحصیلی ۵۶-۵۵ وارد حوزه علمیه قم شدم، در مدرسه حجتیه حجره گرفتم و درس‌هایم را ادامه دادم، در کنار تحصیلات حوزوی در کلاس‌های تبلیغی، تربیتی و مهارتی هم حضور می‌یافتم و در فصول تبلیغی به امر تبلیغ و منبر نیز پرداختم، مهارت تدریس قرآن به روش جدید را آموختم و در فصل تابستان به بسیاری از نونهالان قرآن را آموختم.

 در حوزه قم سطح و دروس خارج فقه و اصول بزرگانی را درک کردم ازجمله از آیات عظام مشکینی، جوادی، تبریزی، فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، حسین نوری، مکارم شیرازی، معرفت و ... در فلسفه و حکمت از محضر اساتیدی مانند علامه حسن‌زاده و استاد انصاری شیرازی بهره‌ها بردم. درزمینه تفسیر از انفاس قدسی علامه جوادی آملی و آیت‌الله مشکینی کسب فیض کردم، اکنون درزمینه علوم حوزوی دارای سطح ۴ (دکتری) هستم و نیز کارشناسی ارشد در رشته (تبلیغ و ارتباطات) را دارم.

از همان سال‌های اول طلبگی به تدریس عشق داشتم و ادبیات را در کاشمر و قم تدریس می‌کردم و در دوران ۲۰ ساله که در نهاد امامت جمعه انجام‌وظیفه کردم به تدریس کتاب‌های لمعه، اصول فقه، مکاسب، کفایه و ... اشتغال داشتم.

 در بجنورد نیز چندین سال سطوح عالی حوزه را تدریس کردم و پنج سال هم درس خارج فقه و اصول و تفسیر را داشتم که بحمدالله طلاب فاضل و فقیهی در آن شرکت کردند و به اخذ مدرک سطح سه و بعضاً چهار ارتقا پیدا کردند.

 البته همواره در کنار درس خواندن و درس دادن، به (پژوهش) علاقه وافری داشتم و دارم که در این زمینه بیش از صد مقاله از بنده چاپ شد، همچنین در چندین همایش علمی و تخصصی به ارائه مقاله پرداختم و در برخی از آن‌ها به‌عنوان مقاله برتر تشویق شدم.

چند کتاب با عنوان تألیف از حقیر چاپ شده است:

 1- سبق و زمان در فقه اسلامی (مجموعه مقالات فقهی)

2- نوآوری‌های فقهی و اصولی (مجموعه مقالات فقه و اصول از نگاه نوآفرینی)

3 و 4- هشدارها و هدایت‌ها (دو جلد پیرامون تفسیر آیات اخلاقی قرآن)

5- عطر استغفار (پیرامون موضوع استغفار و دستاوردهای آن)

6- مهر ماه (شرح مختصری از سفر پربرکت مقام معظم رهبری استان خراسان شمالی)

7- سیری در سیره اخلاقی امام حسین (ع) (گوشه‌هایی از منش اخلاقی امام حسین (ع))

8- فلاح فرهنگی و رفاه مادی (مجموعه گفتارهایی پیرامون فرهنگی و اقتصادی)

9- الفبای انقلاب اسلامی (شرح کلیدواژه‌های بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری)

10- همت‌ها، برکت‌ها و غفلت‌ها (نگاهی موضوعی به بیانیه گام دوم)

و نیز آثاری در دست و در آستانه چاپ است ازجمله:

الف: در خط امام در خدمت مردم (شرح مختصری از زندگی طلبگی خودم)

ب: خیمه خمینی (مجموعه گفتارهایی پیرامون حکمت و خدمت امام خمینی (ره))

ج: بهداشت جسم و جان (بهره‌گیری از چهارصد کلام نورانی از امام علی (ع))

ه: چهل سخن از امام حسن (ع) (شرح کلمات امام مجتبی در موضوعات گوناگون فردی، اجتماعی و اخلاقی)

ذ: تلاوت، تربیت و تمدن قرآن (زیرساخت‌های تمدن اسلامی در نگاه قرآن و روایات).

 

رسا- شما در سال ۱۳۹۱ به‌عنوان امام‌جمعه وارد خراسان شمالی شدید، خطه و استانی که مرحوم آیت‌الله مهمان‌نواز سال‌های سال از جوانی تا کهن‌سالی را در آن تبلیغ کرده بودند و امامت جماعت و جمعه را عهده‌دار بودند، شیوه ارتباطی شما با ایشان چگونه بود و ایشان نسبت به شما چه نوع ارتباطی داشتند؟

بلی، یکی از توصیه‌های مهم اسلام و اولیای دین آن است که (وَقِّرُوا کبارَکمْ) بزرگان و بزرگ‌ترهایتان را بزرگ بشمارید و احترام کنید و حریم و حرمت آنان را پاس بدارید.

بنده از لحظه ورودم به استان خراسان شمالی تا لحظه آخر عمر شریف ایشان و حتی بعد از ارتحال ایشان تمام تلاش خود را در حفظ حرمت و جایگاه ایشان داشتم، بارها به دیدن ایشان رفتم خصوصی، عمومی، در روضه‌های ایام عاشورا که از طرف ایشان برپا می‌شد شرکت می‌کردم، در دوران بیماری و کسالت بارها به ملاقات رفتم و بعد از درگذشت ایشان هم منزلی که در آن زندگی می‌کردند در اختیار همسر محترم ایشان گذاشته شد و البته این منزل از تملکات شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه است و به ثبت رسیده است و شخصی نیست. به این منزل و دفتر و تمام امکانات آن هیچ‌گونه تصرفی نکردیم و موجود است، البته ما درصدد اقدام دیگری بودیم که خانواده ایشان موافقت نکردند پیشنهاد ما این بود که منزل شخصی برای خانواده محترم ایشان تهیه کنیم، پول آن را فراهم کردیم ولی ظاهراً تمایل نداشتند و انجام نشد، در حد وسع، حوزه و حریم این مرد مجاهد و عالم و پرکار را حفظ کردیم و به روح پاکش درود می‌فرستیم.

ایشان هم نسبت به بنده حقیر لطف و محبت داشتند و همواره در دیدارها در حضور حاضرین با اشاره به بنده می‌فرمودند:

«ایشان نعمتی است که خداوند به استان عطا کرده است»

 در سفر مقام معظم رهبری و در دیدار خانوادگی با ایشان حضرت آقا از من پرسیدند با آقای مهمان‌نواز چه می‌کنید؟ عرض کردم مانند یک شاگرد و فرزند، ایشان را استاد و پدر معنوی خودم می‌دانم.

حضرت آقا فرمودند: «ایشان هم از شما راضی هستند»

رسا- آیا در حوزه امامت جمعه کار مطبوعاتی و رسانه‌ای داشته‌اید؟

بلی بنده در شهرستان فسا و در استان فارس که آن زمان (۱۳۸۱) ۴۵ امام‌جمعه داشت برای نخستین بار نشریه و ماهنامه (آدینه فسا) را راه‌اندازی کردم که مورد استقبال شورای سیاست‌گذاری و ائمه جمعه استان فارس قرار گرفت.

 این نشریه به‌گونه‌ای بر رسانه‌های استانی اشراف داشت و سردبیری و سرمقاله‌نویسی و حتی گزینش تیتر اصلی و میان تیترها را خودم مستقیم مدیریت می‌کردم که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و حوزه امامت جمعه را وارد مقوله دیگری کرد و نشان داد که می‌شود با استفاده از این عرصه هم به روشنگری پرداخت.

رسا- سفر پربرکت مقام معظم رهبری به خراسان شمالی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 این سفر تاریخی نسیمی رحمانی بود که از چند ماه قبل، بوی خوش آن استشمام می‌شد، تقریباً سه ماه قبل از سفر به بنده مأموریت دادند که امامت جمعه بجنورد را عهده‌دار شوم و مقدمه سفر را فراهم سازم البته قرار نبود این موضوع اعلام عمومی شود و نشد ولی کارهای زیربنایی و کلان رایزنی شد تا این‌که به‌تدریج هیئت‌های گوناگونی به استان سفر کردند و مقدمات فراهم گردید.

 پیش از تشریف‌فرمایی رهبر بزرگوار گروه‌هایی برای شناسایی مشکلات و نیز استعدادها و ظرفیت‌های استان به استان سفر کردند تا این مشکلات و ظرفیت‌ها را جمع‌بندی کرده و خلاصه و چکیده آن‌ها را به مقام معظم رهبری ارائه دهند.

جلسات ویژه‌ای در دفتر ما انجام گرفت که محل اقامت و محل دیدارها بررسی شد و بعد از بررسی همه جوانب مصلا را برای محل ملاقات‌ها پسندیدند و ما هم مقدمات را فراهم کردیم و اقداماتی ازجمله آسفالت محوطه و تمیز کردن محیط و مانند آن انجام شد.

آن روزی که قرار شد ایشان تشریف بیاورند 19 مهر ۱۳۹۱ تعیین شده بود، بنده در چند خطبه پیش از سفر فضای استان را با شیوه‌های گوناگون آماده کردم.

- از قبیل دعا و مجالس معنوی برای سلامتی آقا در این سفر.

- توصیه به مردم در جهت حضور جانانه و تاریخی

- رایزنی با مسئولان استان در زمینه‌های گوناگون

- نشست‌های گوناگون در دفتر با مسئولین دفتر حضرت آقا برای کیفیت برگزاری جلسات و دیدارهای مردمی و اینکه چگونه و چند جلسه برگزار شود.

یکی از جلسات مهمی که درباره آن روزهای متعددی با آقای حقانی از بیت، دور هم نشستیم و برنامه‌ریزی کردیم، جلسه روحانیون و علمای استان بود که قرار شد از فضلای بجنوردی و استانی مقیم قم و مشهد دعوت عمومی به عمل آید و وسیله ایاب و ذهاب آنان فراهم شود، دیدار با روحانیان و علمای استان نخستین جلسه دیدارها بعد از دیدار عمومی ورود آقا به استان بود که به فضل الهی با شکوه تمام در مصلا برگزار شد و سخنان و فرمایشات آقا هم کارشناسی و همه‌سویه مطرح شد، حوزه علمیه و شخصیت‌های حوزوی استان به زیبایی از زبان ایشان مطرح شد و ایشان از برخی چهره‌ها نام بردند، از حسین کُرد و استعداد او و شهید صادقی (آیت استعداد) بودن او. ایشان ارتقای حوزه علمیه و احداث حوزه جامع کامل در سطوح عالیه در این استان را پیشنهاد دادند و طلاب و حوزویان را تشویق به ماندن در استان و خدمت به فرهنگ دینی مردم کردند، ازجمله از این‌که آیت‌الله مهمان‌نواز بعد از پایان مأموریت طولانی در استان ماندند تجلیل کردند و این حقیر را هم با فرمایشاتشان مورد عنایت قرار دادند و چنین فرمودند:
«ایشان (آیت‌الله مهمان‌نواز) در بجنورد ماندند کار بسیار خوبی کردند برکتی هستند برای این شهر، امام‌جمعه محترم هم که بحمدالله انسان احساس می‌کند هم خوش‌بیان، هم خوش‌فکر، هم توانای برای کار هستند، ان‌شاءالله به وظیفه امامت جمعه به بهترین وجهی عمل می‌کنند این یکی از همان مواردی است که بنده آرزو دارم چیزی از دست ندهیم چیزی هم به دست بیاوریم. بجنورد را بحمدالله چیزی را از دست نداد، یک چیز دیگر هم اضافه گیرمان آمد که امام‌جمعه محترم است.»

 یکی از خاطرات سفر، دیدار خصوصی و خانوادگی بود که بنده و خانواده و فرزندان به خدمت ایشان رفتیم و همگان را مورد لطف و عنایت قرار دادند و با هدیه قرآنی این دیدار را ماندگار ساختند، در این دیدار خصوص که نیم ساعت طول کشید از حاج‌خانم ما پرسیدند شما با غربت و غریبی چه می‌کنید؟ ایشان با بغض در گلو و اشک جاری عرض کردند آقا ما ۴۰ سال است در غریبی و غربت زندگی می‌کنیم، آقا فرمودند: اگر ایشان (بنده حقیر) اجری داشته باشند یقیناً شما هم در این اجر شریک خواهید بود.

در این دیدار تاریخی چند تألیف و نوشته خودم را تقدیم ایشان کردم ازجمله کتاب (سیری در سیره اخلاقی امام حسین (ع)) صفحه اول آن را نگاه کردند و چشمشان افتاد به نام برادر شهیدم باقر که در جزیره مجنون به شهادت رسیده بود تا چشم مبارکشان به کلمه (مجنون) افتاد فرمودند: بلی جزیره مجنون و با یک آهنگ ویژه‌ای آن را تلفظ کردند و یاد دوران جبهه‌ها برای ایشان تجدید شد.

رسا- این سفر چه تأثیری در پیشرفت استان و فرهنگ مردم گذاشت؟

از لحاظ مادی و توسعه و پیشرفت در این زمینه انصافاً باید بگویم یک تحول و تاریخی بود، بودجه‌هایی که تا چند سال بعد از سفر ادامه داشت و پروژه‌های سنگینی درزمینهٔ آب‌رسانی، گازرسانی، ساخت‌وسازها برای آموزش‌وپرورش و سایر دستگاه‌ها، سالن‌های ورزشی، حوزه‌های علمیه، دانشگاه‌ها، ساختمان اداری، منازل مسکونی برای کمک به زوج‌های جوان، کمک به درمان ناباروری زوج‌ها و تقبل هزینه سنگین درمان آن‌ها و عمل قلبی بسیاری از گرفتاران و طبق آماری که از سازمان برنامه‌وبودجه دریافت کردم تعهد اولیه سفر 500 میلیارد تومان بود، ولی تخصیص سه برابر شد یعنی 1500 میلیارد تومان و بلکه بیشتر تخصیص یافت.

در حوزه فرهنگ و معنویت گستری و تأثیر سفر در نفوس شیعه و سنی و کوچک و بزرگ باید بگوییم یک انقلاب روحی در استان به وجود آمد، نگاه‌ها نسبت به ولایت و نظام ژرفا گرفت و بسیاری از شایعه‌ها و دروغ‌پراکنی‌ها پیرامون شخصیت رهبری و اطرافیان ایشان زدوده شد و مردم از نزدیک مهربانی و شفقت و تواضع و عنایت ایشان را لمس کردند.

از لحاظ سیاسی در آن شرایط ویژه‌ای که تحریم‌ها از سوی نظام استکبار آمریکا شدت گرفته بود و فشارهای اقتصادی چند برابر شده بود، مردم حضوری جانانه داشتند و باید گفت «حماسه حضور» بود به‌گونه‌ای که رهبری در آغاز سال ۱۳۹۲ در پیام و سخنان نوروزی‌شان از این حضور مردم به‌عنوان «مسطوره» و نمونه یاد کردند.

درمجموع بعد از این سفر حوزه‌های علمیه در استان رونق علمی گرفت، مساجد و مسجدی‌ها فعال‌تر و بانشاط‌تر شدند. دل‌های مردم به یکدیگر نزدیک‌تر شد و فرهنگ اتحاد و وحدت بین شیعه و سنی اوج گرفت و خلاصه آنکه استانی که به‌عنوان «گنجینه فرهنگ‌ها» لقب یافته بود به استان «گنجینه معرفت‌ها» تبدیل شد.

مردم نقش رهبری را در زندگی روزمره‌شان حس کردند چه کودکانی که دوچرخه گرفتند، چه خانواده‌هایی که تلویزیون به خانه‌هایشان تحویل داده شد، چه عروس و دامادهایی که جهیزیه دریافت کردند و چه بیمارانی که درمان شدند و چه بینوایانی که به نوا رسیدند و چه انسان‌هایی که اشک شوق بر گونه‌هایشان جاری شد و لذت حضور در محضر ولی‌فقیه آنان را به وجد آورد و اشک شوق ریختند و دل به دلبر سپردند.

 

رسا- اگر ممکن است به فعالیت‌های تقریباً ۹ ساله خود در استان نیز اشاراتی داشته باشید؟

فعالیت فرهنگی:

رهبری فرمودند: «نماز جمعه قلب فرهنگی هر شهر است»

 همه سعی و تلاش بنده در این سالیان این بود که تعالی فرهنگی و بصیرت سیاسی و وحدت اجتماعی مردم استان را ارتقا ببخشم و به فضل الهی در این زمینه گام‌های خوبی برداشته شد.

1- بعد از سفر مقام معظم رهبری و طرح «سبک زندگی اسلامی» از سوی ایشان حدود ۴۰۵ خطبه در همین موضوع ایراد کردم:

  • دو سال خطبه‌ها را به سبک زندگی در نظام خانواده اختصاص دادم.
  • یک سال تمام خطبه‌ها را در پیرامون (خیر دو جهان) خیر دنیا و آخرت ایراد کردم.
  • یک سال پیرامون چهره‌های محبوب از نظر قرآن و اسلام با مردم سخن گفتم.
  • یک سال خطبه‌ها ویژه ترسیم «جامعه مهدوی» بود.
  • یک سال خطبه‌ها حول محور «ارزش‌ها و آفت‌ها» می‌چرخید.
  • یک سال در سبک اقتصاد اسلامی با مردم سخن گفتم.
  • یک سال هم زوایای حیات طیبه دینی را تبیین نمودم.
  • نیمسال آخر را هم اسوه‌های قرآنی و زندگی بر اساس تبعیت از آنان را مطرح کردم.
  • راه‌اندازی کلاس تفسیر در دفتر امام‌جمعه و مساجد شهر به‌ویژه مسجد امام رضا (ع) و مسجد انقلاب
  • ۹ سال در ماه‌های رمضان هر سال ۳۰ جلسه تفسیر در مساجد شهر داشتیم که از تلویزیون و صداوسیمای استان پخش می‌شد یعنی درمجموع ۳۷۰ جلسه تفسیر ویژه ماه‌های رمضان داشتیم.
  • ۲۷۰ جلسه اخلاقی و اجتماعی در طی ۹ سال در سحرهای ماه رمضان داشتیم که سیمای استان پخش می‌کرد.
  • در یادواره‌های گوناگون شهدا در مرکز استان و شهرها و شهرستان‌ها و حتی دورترین روستاهای استان و حتی چادرهای عشایری شرکت کردم و سخنرانی کردم که گمانم از ۱۵۰ یادواره بیشتر بود.
  • در حلقات صالحین و در جمع استادیاران جلسات توجیهی و تحقیقی اختصاصی داشتم تا برای ارتقای فکری و فرهنگی اعضای بسیج حلقات گامی فرهنگی و معرفتی برداشته شود.
  • جلسات دفتر و دیدارهایی که با ادارات، نیروهای مسلح، دانشجویان، طلاب، فرهنگیان، شورای فرهنگ عمومی، ستاد امربه‌معروف و نهی از منکر، بنیاد عفاف و حجاب، بنیاد غدیر، کانون‌های فرهنگی و مذهبی، کانون‌های قرآنی، جلسات حوزه و آموزش‌وپرورش، مدارس و ادارات همایش‌های گوناگون و ... داشتم که مطالب متناسب را همراه با مطالعه قبلی ارائه می‌دادم.
  • سرکشی و دیدار از هیئات مذهبی در طی این سال‌ها که در مرکز استان حضور داشتم، هر ساله در ایام محرم و صفر و دیگر ایام عزاداری، سعی بر این بود که در مراسم عزاداری در هیئات مذهبی شرکت کنیم و با ایراد سخنرانی و یا حتی دیدار در جمع آنان حضور پیدا کنیم، در دهه محرم هر سال هر شب به اتفاق مسئولین 3 یا ۴ هیئت را سر می‌زدیم و ضمن اظهار تسلیت، خداقوتی به سخنرانان و مداحان و اصحاب هیئت داشتیم.
  • در دهه فجر هر سال در قالب طرح ده شب ده مسجد ضمن بزرگداشت و برگزاری جشن این ایام، به بیان دستاوردهای انقلاب پرداخته می‌شد و بنده هم مقید بودم که در این مراسم ایام‌الله حضور پیدا کنم.
  • در مناسبت‌های ویژه که شورای هماهنگی تبلیغات مدیریت داشت حضور و گاه سخنران آن مراسم بودم.
  • جلسات تعظیم شعائر و شئون مذهبی در طول سال جهت برگزاری مراسم‌ها در دفتر امام‌جمعه برگزار می‌شد.
  • در دهه آخر صفر حضور در مشهدالرضا و سر زدن به هیئت‌های مذهبی استان و شرکت در مراسم محوری هیئت‌ها و دسته روی به سمت حرم مطهر در روز شهادت امام رضا (ع) رویه من در طی سال‌هایی که در استان حضور داشتم، بود.

فعالیت‌های حوزوی و دانشگاهی:

-ضمن تدریس در برخی از دانشگاه‌ها، در جلسات مشترک با اساتید مباحث موردنیاز روز مطرح و مورد گفت‌وگو قرار می‌گرفت ازجمله در طرح بصیرتی و آموزشی که از سوی دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در دانشگاه‌های استان در دانشگاه آزاد اسلامی ترتیب یافته بود به مدت یک ماه مبارک رمضان، موضوع «دین و سیاست» ولایت مطلقه فقیه و نیز مباحث نظام ساز و تمدن‌ساز مطرح گردید.

 در یک سال در همان دانشگاه تفسیر قرآن سوره «حشر» را داشتم و همچنین در نشست‌های فصلی به مسائل اخلاقی و اجتماعی می‌پرداختم.

 در جمع دانشجویان و به‌ویژه بسیج دانشجویی جلسات متنوع و متعددی داشتم.

 در رفع برخی از مشکلات و حتی در جذب بودجه از دفتر مقام معظم رهبری برای دانشگاه کوثر که دانشگاه تک جنسیتی با حدود سه هزار دانشجوی دختر است بسیار کوشیدم که اولاً ادغام نشود و ثانیاً ساختمان این دانشگاه تکمیل شود که به فضل الهی این کارها انجام گرفت.

- جلسات گوناگون بین حوزویان و دانشگاهیان برگزار شد که مسائل گوناگون سیاسی فرهنگی مورد نقد و بررسی قرار می‌گرفت و برکات فراوانی را به استان داشت.

در مراسم دعای عرفه دانشگاه پیام نور چندین سال سخنرانی کردم، در مراسم عزاداری عاشورا و صفر نیز حضور می‌یافتم و مباحثی را تقدیم حضور مردم و اساتید و دانشجویان می‌کردم.

- در کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها حضور پیدا می‌کردم و در مباحث اساتید و دانشجویان شرکت و ورود پیدا می‌کردم، اصولاً در این چند سال پیوند بنده با دانشگاهیان پیوند خوبی بود و تا اندازه‌ای که مجال پیدا می‌شد تعامل و ارتباط فرهنگی و علمی را با آنان داشتیم.

- اما حوزه علمیه

 در حوزه علمیه تدریس سطح و خارج را داشتم و حوزه علمیه خراسان شمالی را از سطح 2 حوزه به سطح ۳ و ۴ ارتقاء بخشیدیم، این باعث شد که بسیاری از طلاب با راه افتادن درس خارج و سطوح عالی در استان ماندگار شدند و در مساجد به نماز و تبلیغ پرداختند.

- جهت‌دهی و راهنمایی چندین پایان‌نامه سطح ۳ برای طلاب و فضلای استان.

- درس‌های اخلاق فراوانی در حوزه‌های علمیه خواهران و برادران در مرکز استان و شهرستان‌ها برگزار شد و نکات موردنیاز به طلاب و اساتید بزرگوار ارائه شد که تأثیرات خوبی هم در تحول فکری و معنوی حوزویان داشت.

- راه‌اندازی دوره‌های تربیت مربی با اعزام استاد از دفتر تبلیغات قم و حضور و استقبال خوب طلاب خواهر و برادر در دوره‌های مهارت‌آموزی طلاب به‌منظور ارائه مشاوره به افراد، مسابقه مقاله‌نویسی در بین طلاب، اردوهای سیاحتی برای طلاب و اساتید و خانواده‌های آنان، تشویق فرزندان علما و فضلا که در قرآن و درس‌های تحصیلی خود مقام آورده بودند.

 همایش‌ها

- همایش سبک زندگی اسلامی با اقدام قوه قضاییه استان در سال ۱۳۹۱

- همایش اقتصاد مقاومتی و مقاومت فرهنگی از نگاه امام سجاد (ع)

- همایش مدیریت سالم و اسلامی

- همایش تبیین گام دوم در مصلای امام خمینی (ره) بجنورد

- همایش مدیران حوزه‌های علمیه خراسان‌های رضوی، شمالی و جنوبی در مرکز استان

- همایش نکوداشت مرحوم آیت‌الله مهمان‌نواز

- همایش ۷۲ شهید طلبه استان

- همایش سه هزار شهید استان در بجنورد

- همایش طلاب و فضلای قم و مشهد و خراسان شمالی در مرکز استان

- همایش زوج‌های جوان به مناسبت سالروز ازدواج امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) در مصلای بجنورد

- جلسات ماهیانه ائمه جمعه استان با موضوعات گوناگون

- حضور در نشست‌های طلاب و فضلای خراسان شمالی در قم و مشهد

- حضور پیوسته در جلسات شورای اداری مرکز استان و سخنرانی در آن جلسات

- همایش اقامه نماز در استان

- همایش زکات در مرکز استان

و ...

فعالیت‌های عمرانی

  • احداث دفتر امام‌جمعه و حسینیه شهدا در مصلای امام خمینی (ره) بجنورد در دوطبقه و با ۵۰۰ مترمربع زیربنا با کمک خیرین و شورا.
  • احداث مهد آدینه جهت نگهداری فرزندان نمازگزار در ایام جمعه و قدر و...
  • احداث مرکز پیش‌دبستانی در فضای مصلا.
  • احداث کانون فرهنگی هنری شهید سلیمانی در مصلا.
  • اقدامات مختلف جهت آراستگی فضای داخل مصلا.
  • آماده‌سازی و تزیین جایگاه خطیب، سقف کاذب برای مصلا به کمک خیرین و نمازگزاران، سنگ‌فرش کردن صحن مصلا با کمک خیر بجنوردی.
  • تعمیر و تجهیز ساختمان جنب مصلا جهت بهره‌برداری امور مساجد و کارکنان
  • احداث پارک آدینه در حیاط مصلا.
  • نصب اسباب‌بازی جهت بهره‌گیری کودکان در روزهای جمعه و غیر آن.
  • نورپردازی صحن و سالن مصلا.
  • نرده‌کشی ورودی و دیوارهای مصلا در جهت افزایش امنیت.
  • نصب دستگاه‌های گرمایشی و سرمایشی با هزینه سفر مقام معظم رهبری در مصلا.
  • تعمیر بیت امام‌جمعه در بجنورد.
  • احداث و بازسازی حوزه‌های علمیه استان
  • احداث مدرسه علمیه امام کاظم (ع) در جاجرم
  • احداث مدرسه علمیه تخصصی امام خامنه‌ای در بجنورد
  • احداث مدرسه علمیه خواهران در گرمه
  • احداث مدرسه علمیه خواهران در فاروج
  • احداث و بازسازی مدرسه برادران در فاروج
  • احداث مدرسه علمیه خواهران در آشخانه
  • احداث و تعمیر و تکمیل مدرسه علمیه برادران در آشخانه
  • تعمیر و تکمیل مدرسه علمیه الزهرا (س) در بجنورد
  • کلنگ زنی مدرسه علمیه خواهران در شیروان با اهدای زمین از سوی واقف
  • راه‌اندازی مدرسه علمیه تابستانه خرق و در حال ساخت بودن آن
  • احداث ساختمان پنج طبقه مدیریت حوزه علمیه در مرکز استان
  • احداث محراب و تعمیر در ورودی داخل مسجد انقلاب
  • تکمیل مدرسه علمیه خواهران اسفراین با کمک‌های سفر رهبری به استان
  • و وقف باغ و منزل در این سال‌ها برای حوزه علمیه استان

فعالیت‌های عمرانی در دست اقدام

  • ساخت زائرسرای خراسان شمالی در مشهد الرضا (ع) در جنب حرم مطهر
  • نصب درها و نماکاری ورودی مصلای امام خمینی استان و اصلاح گلدسته‌ها
  • اصلاح نمای محراب مصلای مرکز استان و به‌کارگیری معماری دینی در این جایگاه عبادی سیاسی
  • اقدام به احداث ساختمان «مجتمع غدیر» در جنب مصلا به متراژ ۳۰۰ مترمربع در چند طبقه با کمک مؤمنین و واقفان غدیر

فعالیت‌های مردمی

  • تشکیل ستاد نماز جمعه مردمی خواهران به نام (فضه‌های فاطمی)
  • تشکیل ستاد نماز جمعه مردمی برادران (عمارهای علوی)
  • راه‌اندازی کارگاه دوخت ماسک به مدت چند ماه در مصلا توسط خواهران ستادی و غیر ستادی
  • سر زدن از خانواده‌های شهدا و جانبازان و ایثارگران با همکاری بنیاد شهید
  • دیدار در سنگر با حضور در مساجد گوناگون بجنورد و شهرستان‌ها
  • سفرهای دوره‌ای به شهرها و شهرستان‌های استان و دیدار با مردم و مسئولین و علما و طلاب
  • کمک 60 میلیارد تومانی به نیازمندان و آسیب دیدگان از کرونا در رزمایش مواسات و کمک‌های مؤمنانه توسط قرارگاه و به مسئولیت امام‌جمعه و نماینده ولی‌فقیه در استان
  • جمع‌آوری و ارسال کمک‌های مردمی در سیل و زلزله در استان خراسان شمالی و نیز استان‌های خوزستان و گلستان به آسیب دیدگان
  • اخذ وجوهات نذری و تبرّعی از مردم و تحویل آن‌ها به ستاد عتبات عالیات استان جهت بازسازی و نوسازی مکان‌های مقدس
  • پرداختن به حواشی شهر بجنورد و مناطق کم برخوردار توسط شهرداری با رهنمودهای نماینده ولی‌فقیه در استان
  • تأکید و پیگیری برای احداث پارک در ناظر آباد
  • گسترش طرح جمع‌آوری فاضلاب به حواشی شهر با توصیه و تأکید نماینده ولی‌فقیه در استان
  • تأکید و پیگیری برای آب‌رسانی سالم به مناطق محروم اطراف شهر
  • تأکید و پیگیری برای آسفالت و بهسازی کوچه‌ها و خیابان‌های محروم در حواشی شهر و ...
  •  

رسا- ارتباط شما با جوانان استان چگونه بود؟

جوانی فصل زیبای عمر انسان است، جوان حامل انرژی‌های متراکم است که باید آن‌ها را جهت‌دهی کرد تا هدر نرود و یا به انحراف کشیده نشود، در جوانی احساسات پاکی وجود دارد که اگر با منطق و عقلانیت همراه نشود خسارت بار است.

 ازاین‌رو مقام معظم رهبری فرمودند: جوان‌ها «آتش به اختیار» عمل کنند و بعد بر آن قیدی افزودند که البته مقصود من از «آتش به اختیاری» «کار تمیز و کار فرهنگی درست انجام دادن است»؛ به عبارت دیگر آنچه از جوانان انتظار می‌رود «آتش به اختیاری» است نه آتش بیاری. متأسفانه گاهی دیده می‌شود جوانان پاک دل و خوش‌نیت، تحت تأثیر فضا و شرایط اجتماعی خاصی قرار می‌گیرند و دست به اقداماتی می‌زنند که زیبنده یک جوان مسلمان انقلابی و جهادی نیست.

 نکته دیگر اینکه برخی «جوان‌گرایی» را به معنای «پیر زدایی» معنی می‌کنند و با این حربه و نگاه خود و جامعه را از تجربه و تخصص پختگان و کارکشتگان جامعه محروم می‌سازند و حال آنکه به تعبیر مولوی جوان و پیر مانند تیر و کمان هستند، تیر اگر بخواهد به هدف برسد باید از مسیر کمان خمیده عبور کند پیران پخته کارند، فراز و فرودهای زندگی را لمس کرده و گردنه‌های سخت را پشت سر گذاشته‌اند، جوان‌ها باید در کنار این تجربه‌ها و پختگی‌ها شاگردی کنند چابکی و انرژی خود را در مسیر درست به کار گیرند.

 امام علی (ع) می‌فرماید:

«رَأْیُ الشیخ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ جَلَدِ الغُلامِ»(حکمت 86 نهج‌البلاغه)

 اندیشه پیر در نزد من از تلاش جوان خوشایندتر است.

 جوان خام در کنار پیر پخته می‌تواند برای آینده خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند تبدیل به یک سرمایه شود و کارآمدی خود را چند برابر کند، اینکه امام علی (ع) از واژه (أحب
 به معنای محبوب‌تر) استفاده کرده‌اند معنایش این است که جوان (محبوب است) و پیر (محبوب‌تر) و هر دو باید در کنار هم قرار گیرند تا جامعه ایمانی و انسانی از این دو سرمایه استفاده لازم و کافی را ببرند. به همان نسبت که «پیر زدگی» ناخوشایند است و زیان‌بخش، «جوان زدگی» نیز امری ناپسند و ناکارآمد است.

نکته دیگر آنکه (جوان) هنگامی ارزش پیدا می‌کند که نعمت و سرمایه جوانی‌اش را در راه رشد و بالندگی خود و جامعه‌اش قرار دهد نه در اختیار نفس اماره و خودخواهی‌های شیطانی. یوسف جوانی است که از گرداب شهوت می‌گریزد و با اراده همراه باتقوا و طهارت نفس نه‌تنها «عزیز مصر» که «عزیز ربّ» می‌شود. ابراهیم در اوج جوانی کاری می‌کند کارستان البته منطقی و کاملاً عاقلانه بت‌ها را می‌شکند و تبر را به گردن بت بزرگ می‌افکند و هنگامی‌که از او می‌پرسند آیا تو چنین بلایی به سر بت‌های ما آورده‌ای؟ می‌گوید: «از بت بزرگ بپرسید» و این‌گونه است که عقل‌ها و وجدان‌های بت‌پرستان را علیه خودشان می‌شوراند که این بت که ما می‌پرستیم، قدرت دفاع از خودش را ندارد و حتی قدرت حرف زدن ندارد پس چرا ما او را می‌پرستیم این‌گونه کار جوانی کردن عین پختگی است.

 در زمان دفاع مقدس جوانانی داشتیم که در دل تاریکی شب کفش سربازان را به‌صورت ناشناس واکس می‌زدند و روز هم فرمانده آنان بودند و لشکری را مدیریت و فرماندهی می‌کردند.

 در این زمینه نباید گرفتار «شعارزدگی» و «جوان زدگی» بشویم جوان محبوب است و پیر محبوب‌تر این‌ها با هم می‌توانند کار کارستان انجام دهند، اما اگر کسی شعارش این باشد که (همه با من نه همه باهم) این شیوه پاسخ و پایان روشنی نداشته و نخواهد داشت.

 پیامبر اکرم (ص) فرمود:

«إنَّ اللّه َ تعالی یباهِی بالشابِّ العابِدِ المَلائکةَ»

خداوند به جوان عابد (و خداباور) بر فرشتگان مباهات می‌کند.

 آری جوان مؤمن متعهد انقلابی و جهادی دُرّ گران‌بهایی است که خداوند هم به او بر فرشتگان می‌بالد و مباهات می‌کند؛ یعنی صرف جوانی ارزش نیست جوانی همراه با عبودیت (و نه منیّت) و جوانی همراه با ادب (نه هتاکی) جوانی همراه با عقلانیت (نه احساسات)؛ ازاین‌رو امام باقر (ع) فرمود: «اگر جوانی از جوانان شیعه را به بینم که دینش (و وظایف دینی‌اش را) درست نمی‌شناسد هر آینه او را تأدیب می‌کنم.»(میزان الحکمه ج 5 ص 463)

 بر اساس این مقدمه نسبتاً طولانی در پاسخ شما عرض می‌کنم:

1- بنده در آغاز ورودم به استان بر اساس حکم مقام معظم رهبری که فرموده بودند جوانان استان را دریابید وارد میدان شدم، خیلی از مسئولیت‌ها را به جوانان واگذار کردم از قبیل:

  • مدیریت امور مساجد استان
  • مدیریت ستاد اقامه نماز استان
  • مدیریت حوزه‌های علمیه استان
  • مسئولیت ستاد احیای امربه‌معروف و نهی از منکر استان
  • معاونت تبلیغ حوزه علمیه استان
  • معاونت آموزش و پژوهش حوزه استان
  • مدیریت نمایندگی شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه استان
  • مدیریت برخی از مدارس حوزه علمیه استان
  • مدیریت بنیاد عفاف و حجاب استان
  • مدیریت بنیاد غدیر در استان
  • مدیریت دفتر اهل سنت در استان
  • مدیریت دفتر امام‌جمعه استان
  • مدیریت برخی از گردهمایی‌های گروه‌های جهادی استان (گروه جهادی معراج، گروه جهادی کریم اهل‌بیت)
  • سپردن تریبون نماز جمعه برای اذان و مکبری و تلاوت قرآن به جوانان نیز یکی از جلوه‌های جوان باوری بنده بوده است.

 آیا این همه میدان دادن به جوانان استان را می‌توان نادیده گرفت و برچسب عدم جوان‌گرایی به کسی زد؟ این همه جلسات در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه و مدارس آموزش‌وپرورش و کانون‌های فرهنگی و ... کار با جوانان به شمار نمی‌رود؟

 ای کاش ذره‌ای انصاف در داوری‌ها وجود می‌داشت و قضاوت‌ها بر اساس واقعیت‌ها شکل می‌گرفت.

البته باید به هوش باشیم که «دولت جوان» را هم که رهبری از آن نام می‌برند به معنای این نیست که کارکشته‌ها و رنج‌کشیده‌ها و آنان که کوله‌باری از تجربه میدان‌های سخت انقلاب و دفاع مقدس را با خود دارند کنار بزنیم و کشور را به جوانانی بسپاریم که نه امام را دیده‌اند، نه امت انقلابی صدر انقلاب را مشاهده کرده‌اند و نه گردوغبار جبهه‌ها را حس کرده‌اند.

 بلکه مقصود ایشان هم جوانان هستند و هم جوانمردان مانند شهید حاج قاسم سلیمانی که فرمودند اگر در قید حیات بودند ده سال دیگر هم ایشان را در آن جایگاه تثبیت می‌کردم.

«امام صادق (ع) به شخصی فرمود شما به چه کسی (فتی) می‌گویید؟ عرض کرد: به «جوان» فرمود: نه فتی مؤمن است. اصحاب کهف همگی بزرگ‌سالان بودند اما خداوند عزوجل آنان را به سبب ایمان ‌که داشتند «فتیه» جوانان و جوانمردان نامید.» (میزان الحکمه، ری‌شهری، ج 5/465)

من دست و بازوی جوانانی که در چارچوب امر ولایت و دستور شرع مقدس حرکت می‌کنند می‌بوسم و بر این بوسه به خود می‌بالم و افتخار می‌کنم، به جوانانی هم که در این مدت نامهربانی کردند نصیحت می‌کنم همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم مواظب باشیم این کشتی انقلاب و ولایت سوراخ نشود که همه باهم غرق خواهیم شد.

رسا- حاج‌آقا فلسفه راه‌اندازی «مهد آدینه» و نیز پیش‌دبستانی آدینه در مصلا و واگذاری مدیریت و مسئولیت آن‌ها و همسرتان را بیان فرمایید؟

 بلی سؤال خوب و به جایی است.

 بنده از همان آغاز که به امامت جمعه استان منصوب شدم احساس کردم با توجه به این فضای وسیع مصلا و ظرفیت کار فرهنگی زیربنایی می‌توان قدم‌های خوبی برداشت ازاین‌رو:

 اولاً: ً با کمک پتروشیمی استان ساختمانی جهت کانون فرهنگی آدینه احداث کردیم که بعدها به نام «شهید حاج قاسم سلیمانی» تغییر نام دادیم.

ثانیاً: آدینه مهد برای فرزندان نمازگزار در روز جمعه احداث کردیم تا مادران با خاطر آرام در نماز جمعه شرکت کنند و از فیض نماز و خطبه‌ها بهره ببرند.

 به‌عنوان نمونه این مهدکودک مجموعاً در شب‌های قدر به حدود 600 کودک خدمت‌رسانی می‌کرد، با اطعام از بچه‌ها پذیرایی می‌شد، مراسم قرآن به سر و مداحی برگزار می‌شد، دعا و نیایش را تمرین می‌کردند و در جایگاه مهد هم در مصلا وسایل بازی ازجمله سرسره و تاب و... و برای رفاه حال بچه‌ها کف‌پوش ضربه‌گیر برای داخل مهد تهیه شد و در حد توان امکاناتی فراهم آمد.

ثالثاً: پیش‌دبستانی هم با پیشنهاد اولیای محترم تأسیس شد که سالی تقریباً ۳۰ نفر از کودکان را پذیرا می‌شد و آن‌ها را برای ورود به دبستان آماده می‌کرد.

 نوآموزانی که در این پیش‌دبستانی ثبت‌نام می‌شدند از فرزندان همه اقشار بودند: روحانی، فرهنگی، فرزندان پاسدار، بسیجی، بازاری، ادارات مختلف، اهل سنت، استاد دانشگاه و هیچ‌گونه معیار خاصی که از چه قشری از اقشار باشند وجود نداشت و اینکه چند ستاره شده بود به جهت کار عالی و باکیفیت در مرکز بود.

 مربیان و مدیر متعهد این مجموعه بر اساس منافع معنوی و انسان‌سازی خدمت می‌کردند نه بر اساس منافع مادی. پولی که از اولیا دریافت می‌شد اولاً طبق اعلام و تعرفه آموزش‌وپرورش و بهزیستی بود مانند سایر مهدها و پیش‌دبستانی‌ها و ثانیاً از آن پول بخشی در خود ساختمان و ابزار و وسایل آموزش موردنیاز هزینه می‌شد و بخشی هم صرف حقوق مربیان متعهد، مذهبی و دلسوز می‌شد و به‌نوعی سبب کارآفرینی برای حدود 10 نفر از جوانان شد.

رابعاً همسر بنده سرکار خانم تختی به‌عنوان یک عنصر مذهبی، ارزشی، انقلابی و فرهنگی که در دبیرستان‌های شهر به تدریس اشتغال داشت و مجوز مربوطه از بهزیستی و آموزش‌وپرورش را نیز داشت بدون هیچ‌گونه حق‌الزحمه‌ای مدیریت آن را عهده‌دار بود و به شایستگی و با دغدغه و پیگیری‌های کم‌نظیر آن مجموعه را زیر نظر داشت و خدمت می‌کرد.

 به اقرار خانواده‌هایی که فرزندانشان در این مجموعه حضور داشتند روحیه مذهبی، انقلابی و ادب و احترام در این نونهالان فوق‌العاده بود، به‌گونه‌ای با آنان کار شده بود که نماز جماعت و دعای دسته‌جمعی داشتند، برای نونهالان دختر چادرنماز و سجاده فراهم شده بود، برای پسران عبای ویژه نماز خریداری شده بود و کلاً فضای مهد و پیش‌دبستانی فضای کاملاً معنوی و فرهنگی بود؛ به‌گونه‌ای که خانواده‌ها از آن به‌عنوان یک پدیده شگرف یاد می‌کردند که چگونه این بچه‌ها در این سن و سال قرآن می‌خوانند، نماز را به‌درستی و کامل اقامه می‌کنند، اذان صحیح می‌گویند، چراکه آموزش وضو و آموزش نماز از ابتدای سال در دستور کار مرکز قرار می‌گرفت و در نیمه سال جشن نماز برپا می‌شد.

 با کمال تأسف باید عرض کنم گروهی که تحمل این کار فرهنگی بنیادی را نداشتند و یا حس حسادت و رقابت منفی در آنان شدید بود، این مجموعه کارآمد و تربیتی را به توپ بستند گاهی آن را «لاکچری» نامیدند و گاهی به مدیریت آن‌که منتسب به بنده بود ایراد می‌گرفتند غافل از اینکه ما در این کار فرهنگی و تربیتی دنبال نام و نان نبودیم بلکه هدف آن بود که خشت اول شخصیت کودکان معصوم را بر باورهای دینی بنا نهیم تا ساختمان وجودشان با این شاکله شکل بگیرد و سبک زندگی‌شان رنگ دین و معنویت بگیرد.

گواه این سخنان حقیر، شهادت اولیای بزرگواری است که در این سال‌ها فرزندانشان از آموزش کم‌نظیر این مرکز بهره‌مند بودند و همیشه در پایان سال پیش‌دبستانی از بنده می‌خواستند مجتمع آموزشی آدینه را راه‌اندازی کنیم، یادم نمی‌رود در بازدیدهای سرزده ماهانه شبانه که به‌اتفاق همسرم از حاشیه شهر و خانواده‌های کم برخوردار داشتیم فرزندان محروم حاشیه شهر را شناسایی و بسیار آبرومندانه و عزتمندانه با دادن همه خرج و مخارج به آن‌ها حتی لباس فرم و بدون دریافت هزینه‌ای ثبت‌نام می‌کردیم و حوالی سه سال در خدمت این عزیزان و خانواده‌های آن‌ها بودیم اما چه کنیم که کوته‌نظران و حاسدان با نادیده گرفتن این خدمات و به‌ویژه زحمات شبانه‌روزی همسرم در ستاد نماز جمعه و مهد آدینه با تهمت‌ها و دروغ‌ها و نامهربانی‌ها توانمندی‌های ایشان و خدمات خالصانه مجموعه خدمتگزاران به مصلا را مورد آماج حمله مجازی و غیرمجازی بی‌رحمانه قرار دادند و موجبات و دلسردی این خادمین را فراهم کردند./9314/

هادی رحیمی
ارسال نظرات