مربی انقلابی و روشنگر اجتماع
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، امروزه جهان بر روی سیستمها و بر طبق تشکیلات حرکت میکند و بیچاره کسانی هستند که هنوز از اندیشه ارتش تک نفره خارج نشده باشند و بخواهند تک روی کنند؛ نهایت سادگی است که سردمداران یک جریان غرق در مسائل دیگر شوند و امر مهم تربیت و کادر سازی را وا گذارند.
به فرموده حضرت آیت الله مصباح یزدی در گفتوگویی که با هفته نامه ۹ دی داشتند، یکی از نتایج حرکت امام خمینی (ره)، به فکر افتادن خواص طلاب برای جریانسازی است؛ ایشان در آن مصاحبه اذعان کردند: یک عده از فضلای جوان به فکر این افتادند که برای حمایت از دین و اسلام، باید فعالیت جمعی کرد؛ با کارهای فردی و نوشتن یک مقاله و یک سخنرانی، این مشکل حل نمیشود.
مربی جوانان انقلابی
از دیشب که خبر وفات ایشان منتشر شد، رسانههای معاند گزارشهایی را با منتشر و سعی کردهاند در آن سیر تربیتی و کادر سازی آیت الله مصباح را زیر سؤال ببرند و آن را به نوعی فرقهسازی تشبیه کنند.
با نگاهی به سیر فعالیتها و غوری در نظرات علامه مصباح در مییابیم که هدف گامهای بلند ایشان احقاق آیه «لِیُظهِرَهُ عَلَى الدّینِ کُلِّهِ» بوده و حرکت در این مسیر نیاز به نیروی انسانی توانمند، انقلابی و عالم دارد؛ از این رو است که رهبر معظم انقلاب ایشان را در جایگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری قرار دادند که میتواند خلاء وجودی آن دو بزرگ را برای نسل جوان پر کند.
بیش از ۶۰ سند از دستگاه ساواک کشف شده که در آنها به سابقه فعالیتها و مبارزات ایشان در دهههای ۴۰ و ۵۰ اشاره میکند که غالبا دینی_فرهنگی و در راستای معرفی و نشر تفکر حقیقت اسلام انقلابی بوده است.
روزنامه اطلاعات در ۲۵ مرداد ۷۸ اشارهای به تشکیل «گروه ولایت» در سالهای ۴۱ و ۴۲ داشته و هدف آن گروه را جایگزینی حکومت اسلامی به جای حکومت شاهنشاهی عنوان کرده که دبیری آن جمع در دستان آیت الله مصباح بوده است؛ به نوعی ثمره مباحث حکومت اسلامی آن گروه که بستر نشر آن، مدرسه علمیه حقانی بود را در نسل اول و دوم انقلابیان میتوان مشاهده کرد.
خدمات ایشان در تولید اندیشهی دینی و نگارش کتب راهگشا، و در تربيت شاگردان ممتاز اثرگذار، و در حضور انقلابي در همهی میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است.
خدمات ایشان در تولید اندیشهی دینی و نگارش کتب راهگشا، و در تربیت شاگردان ممتاز اثرگذار و در حضور انقلابی در همهی میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد، حقاً و انصافاً کمنظیر است.
یکی دیگر از فعالیتهای تشکیلاتی و فرهنگی ایشان عضویت در «گروه یازده نفره یاران انقلاب» بود که بعدها به جامعه مدرسین معروف شد. وظایف مختلفی برای این جمع مطرح شده بود که بعضیها سیاسی خالص بودند، برخی عناوین فرهنگی داشتند؛ بیشتر توجه آیت الله مصباح به سمت مسائل دینی و فرهنگی گرایش داشت.
روشنگر اجتماع
به گفته ایشان، برخی از دوستان انحراف و التقاطی که بین مخالفان رژیم بود را خیلی جدی نمیگرفتند و یا توجیه میکردند؛ گاهی حتی از آن اشخاص منحرف به خاطر این که فعالیتهای چشمگیری در آن زمان انجام میدادند، حمایت هم میکردند، ولی ایشان نسبت به اینکه نکند این فعالیتها زمینه انحراف دینی و مذهبی را به وجود بیاورد، بسیار حساس بودند.
عمار انقلاب در نشریه بعثت قلم میزد و نشریه انتقام را شخصا به وجود آورد تا در راستای مبارزه سیاسی و فرهنگی دوران خفقان، آگاهسازی کند. هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مینویسد: نشریه بعثت بیشتر جمعیت سیاسی و پرخاش و افشاگری داشت نشریه انتقام جنبه ایدئولوژیک است را اداره میکردم و انتقام را آقای مصباح یزدی.»؛ در همان ایام بود که حضرت آیت الله بهجت (ره) دغدغه جان آیت الله مصباح را داشتند و به برخی از شاگردان خود سفارش میکردند که مواظب جان ایشان باشید.[1]
این نکته را باید در ذکاوت اجتماعی این مرد بزرگ یادآور شوم و در جواب کسانی که ایشان را فاقد سوابق انقلابی میدانند میگویم؛ در عمق فعالیتهای اجتماعی_سیاسی ایشان همین نکته بس باشد که ۳ مرتبه، نوع دستخط خود را تغییر میدهد تا مبادا ساواک او را شناسایی کرده و دستگیر شود. خط ابداعی حضرت آیت الله مصباح نیز شرحی بر نوآوری، زیرکی و حضور ایشان در فعالیتهای اجتماعی_سیاسی آن دوران میباشد.
در پایان باید به نکته اول متن بازگردیم؛ رهبر معظم انقلاب در سیزدهم اسفندماه سال ۷۰ نسبت مرحوم آیت الله مصباح فرمودند آقای مصباح یزدی در قم، برخلاف خیلی از فضلای ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردان خوب سرریز شده است. پس از انقلاب نیز ایشان در مؤسسات متفاوتی شروع به نشر معارف حقیقی اسلام و انقلاب کرد که در پایان، مؤسسه امام خمینی (ره) مأمن اصلی این معارف شد.
از دل تجارب ایشان و با همت شاگردانشان «طرح ولایت» پایه ریزی شد و به صراحت میتوان ادعا کرد که به واسطه این طرح، نخبگان زیادی از سرتاسر ایران ذیل این تشکیلات گردآمده و جوانان مؤمن انقلابی خوبی تربیت شدهاند. این شیوه برنامهریزی عمیق، تشکیلاتی و هدفمند همان چیزی است که باعث شد مصباح، زجاجه را بشکند و علاوه بر اینکه خودش چراغ راه است، نورهای دیگری را برای ادامه این مسیر تربیت کند. گام دوم انقلاب مسیری است که تربیتشدگان راه ایشان آن را خواهند پیمایید.
راهش پر رهرو باد