صنعت بازی سازی؛ بیایدئولوژی و بیمحتوا
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بازیهای رایانهای که آمار آن با شیوع کرونا بسیار بالاتر رفته است، امروز به یک همراه همیشگی در زندگی انسانها تبدیل شده است. همراهی که در آن مخاطب میتواند با برقراری تعامل دو طرفه مانند شاگردی که نزد استاد زانوی ادب زده است، به تحصیل محتوای موجود در آن بازی رایانهای بپردازد.
از همین جا اهمیت بازیهای رایانهای به عنوان هنر هشتم و رسانهای تعاملی و دو طرفه، روشن میشود. همانطور که امروزه روزنامهها و رسانههای مکتوب، ذیل ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد در حال فعالیت هستند، بازیهای رایانهای نیز ذیل بنیاد ملی بازیهای رایانهای و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند و مهمترین وظیفه این بنیاد، تبیین، تقویت و ترویج مبانی و مفاهیم فرهنگ و هویت ایرانی و اسلامی است.
بازی سازی؛ یک صنعت فرهنگی
با ورود بازی سازی به ایران، برخی از فعالان این صنعت، تلاش میکردند آن را تنها یک صنعت اقتصادی نشان بدهند و با محتوای آن کمتر دست و پنجه نرم شد. همین موضوع نیز در ورود صنعت سینما به ایران نیز مشاهده شد. یکی از علل ضعف شدید محتوایی صنعت سینما در کشور ما، توجه بیحد و اندازه فیلم سازان ایرانی نسبت به فرم و قالب تولید فیلمها است.
با ترویج نگاه صنعتی بودن این عرصه، نگاه محتوایی و فرهنگی این عرصه فراموش شد. به همین دلیل است که بیشتر بازی سازان ایرانی از نداشتن نگاه ایدئولوژیکی رنج میبرند و این موضوع باعث افزایش آسیبهای معتنابهی به مخاطبان این بازیهای رایانهای است. البته نباید فراموش کرد که فرهنگ بازی کردن نیز باید آموزش داده میشد.
شراکت گروههای کوچک؛ راهی برای پیشرفت در بازیسازی
برخی از بازی سازان ایرانی که برای تولید بازیهای خودشان از نظر اقتصادی، به خوبی برنامه ریزی میکنند؛ اما متأسفانه به دلیل توزیع نسخههای قاچاق و استفاده بعضی مخاطبان از این توزیعها، باعث وارد آمدن آسیب اقتصادی به این تیمها و تعطیلی آنها میشود.
پس نگاه ایدئولوژیکی به عنوان اولین آسیب و ایراد مهم در این صنعت شناخته شده است. آسیبهای بعدی که میتوان برای زمینه تولید بازیهای رایانهای بر شمرد، آسیب نداشتن صف و ستاد در زمینه تولید بازیهای رایانهای و همچنین دخالت مستقیم این دو بخش در یکدیگر میباشد. معنای سخن آن که برای تیمهای کوچک بازی سازی که به صورت جزیرهای در حال فعالیت هستند، میتوان یک شرکت بزرگ و بهخصوص مدنظر گرفت و این شرکت در بخشی تحت عنوان تحقیق و پژوهش، به تولید محتوای مناسب برای بازیهای رایانهای بپردازند.
بازی سازی در ایران؛ قدرت در کمیت و ضعف در کیفیت
شرکتهای بزرگ بازی سازی جهان نیز بهطور شدید به این موضوع مقیّد هستند و در تولید بازیهای رایانهای از بخش تحقیق و پژوهش، کمال استفاده را انجام میدهند. در مقابل تعداد زیاد گروههای کوچک بازی سازی در ایران که به صورت جزیرهای فعالیت میکنند، باعث میشود ایران امروزه از نظر کمی، دست بالای تولید بازی سازی در جهان را در اختیار داشته باشد؛ اما از نظر کیفی به دلیل نداشتن بودجه، کم بودن افراد و مشکلات متعدد دیگر، بازیهای ضعیفی ارائه کنند.
چندی پیش بنیاد ملی بازیهای رایانهای نیز در اقدام صحیح و مناسبی، صدور مجوز برای انتشار بازیهای رایانهای را لازم دانست. البته تعدادی از بازی سازان ایرانی که ما از آنان به عنوان بازی سازان بیایدئولوژی و جهانبینی مناسب یاد میکنیم، در مقابل این اقدام مبارک بنیاد، به اعتراض پرداختند.
اقدام خوب و شایسته مراقبت بنیاد ملی بازیهای رایانهای
البته یکی از ایرادات سطحی که بازی سازان نسبت به این طرح گرفتهاند، این است که «مگر بازی، یک محصول فرهنگی است که برای انتشار باید مجوز بگیرد!» به نظر، پس از گذشت بیش از 10 سال از ورود صنعت بازی رایانهای به ایران، پرسیدن چنین سؤال سطحی درباره بازیهای رایانهای، به معنای کم کاری نهادهای تبلیغی و فرهنگی مسؤول در این زمینه است.
اگر بنیاد بخواهد نظارت محتوایی را ضعیف پیش ببرد، یا به افرادی که از نظر محتوایی ضعیف هستند و یا هیچ تناسبی با ایدئولوژی فرهنگی انقلاب اسلامی ندارند واگذار کند، باز همین آش و همین کاسه خواهد بود. البته بنیاد در دستورالعملهای ابلاغی خود، هنوز مرجع رسیدگی محتوایی به بازیهای رایانهای را معرفی نکرده است. البته همکاری بنیاد با گروههایی چون مجموعه مدبر نیز از جمله بارقههای امیدی است که میتواند در رشد و توسعه مناسب صنعت بازی سازی در ایران مؤثر باشد.
محمدحسین کتابی