۲۹ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۴۰
کد خبر: ۶۷۴۹۳۳
گر حکم شود که مست گیرند؛

در حاشیه حاشیه‎ سازی‌های راهپیمایی ۲۲ بهمن ۹۹

در حاشیه حاشیه‎ سازی‌های راهپیمایی ۲۲ بهمن ۹۹
مگر همین اصلاح طلبان فتنه‌گر کنونی همان چماق به دست‌ها و بگیر و ببندهای دیروزین نبودند که اعدام می‌کردند و سیلی به گوش رئیس دولت موقت می‌زدند؟

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چند سال پیش که رییسان قوه مجریه و مقننه در صحن مجلس، با شعبده‌بازی و معرکه‌آرایی، روزی سیاه را رقم زدند و خاطر حضرت رهبری را نیز مکدر کردند، یکی در تهران و یکی دیگر در قم، سخنران راهپیمایی 22 بهمن شدند بی‌آنکه از پیشگاه ملت، عذر بخواهند.

داستان قم اما متفاوت‎تر از تهران بود. تهرانی‎ها می‌دانستند که لاجرم، مانند هرساله، رئیس جمهور سخنرانی خواهد کرد اما قمی‌ها تا لحظه آخر خبر نداشتند چه کسی پشت تریبون قرار خواهد گرفت.

هزاران نفر که در شبستان حرم حضرت معصومه سلام الله علیها جای گرفته بودند و چندبرابر آن‌ها که بیرون حرم، گرد آمده بودند دیدند و شنیدند که جناب علی لاریجانی نطقش را از روی کاغذی از پیش‌ نوشته، خواند و هیچ اظهار شرمندگی هم نکرد از این که شریک آن افتضاح در مجلس بوده است.

این شد که مردم ناراحت شدند و شعارهای انقلابی سر دادند. این همه ماجرا نبود چون این طور در رسانه‌ها نوشتند که چندنفری در صف اول بوده‌اند و مُهرپرانی کرده‎اند.

شگفتی این جا است که تا این لحظه، آن همه فیلم و تصویر مستندی که باید از چنان مراسمی در دسترس باشد جمع‌آوری شد و تنها شایع کردند عده‎ای منتسب به فلان مؤسسه به سوی رئیس قوه مقننه مُهر انداخته‌اند! اخبار کشور تا مدت‎ها همین بود تا همه باور کنند خبر دیگری نبوده است!

حکایت شکوه راهپیمایی امسال نیز دستخوش همین شارلاتانیسم رسانه‌ای شد. تظاهراتی که به دلیل شرائط کرونایی به شیوه‌ای نو و البته جذاب و شاداب برگزار شد به حاشیه‌ای گرفتار گردید که شیوه ماجراجویانه آن باید بررسی شود.

نخست آن که رئیس جمهور کشور پس از آن که به دلیل بی‌توجهی به هشدارهای رهبر معظم انقلاب و نادیده گرفتن شروط معظم له و مجلس وقت، مذاکرات را به توافقنامه‌ای سست و پر از ایراد رسانید و همان دولت طرف مذاکره بلافاصله بر تعداد و حجم تحریم‌ها افزود، و به تعبیر رهبری برجام به خسارت محض تبدیل شد، و باز پس از چهار سال ترکتازی دولت بعدی دشمن و تحقیر بیش از پیش مسئولان کشور از جمله دیپلمات‌های کشورمان، حالا در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، و در برابر چشم میلیون‌ها دلبسته انقلاب و امام، ایستاد و به مذاکره افتخار کرد!

از این که یک رئیس جمهور مغبون و همه‌چیز باخته که چشمان ملتمسش هنوز به دستان رئیس جمهور جدید دشمن است تا شاید عنایتی کند و از تحریم‌ها غمض عین فرماید، چیزی جز ننگ و عار نصیب تاریخ کشورمان نخواهد شد؛ بی‌عرضگی در تنظیم بازار داخلی و هماهنگی حداقلی میان دستگاه‌های دولتی و تناسبات مالی و تجاری با بخش خصوصی، وضع اسفناکی را پدید آورده که هیچ ربطی به تحریم و دشمنان ندارد.

در حاشیه حاشیه‎ سازی‌های راهپیمایی 22 بهمن 99

اما همین شخص که با رأی اکثریت ملت و ترسانده شدن از جداسازی پیاده روها و خیابان‌ها به دست رقیب‌ به کرسی ریاست رسیده است، جایگاهی حقوقی و محترم دارد، چنان که رؤسای پیشین هم چنین بودند. گرچه از قدیم گفته‌اند حرمت امامزاده در دست متولی آن است و جناب آقای روحانی در مقایسه با اسلافش بیشترین توهین‌ها و تحقیرها را نثار دیگران کرده و فردی به شدت عصبانی است؛ لکن این دلیل نمی‌شود چند جوان خام در دارالمؤمنین اصفهان حتی به شوخی و تمسخر، شعارهای اصیل انقلاب را خرج داخلی‌هایی بکنند که به هر لطائف الحیلی فعلاٌ بر کرسی ریاست و وزارت و وکالت، تکیه زده‌اند؛‌ آن هم پس از تذکرات حکیمانه رهبر انقلاب.

باید دید این جمع معدود که در روزهای نفس نفس زدن دولت خسته و فرتوت و مغبون، به یاری آمده و اذهان را دوباره دچار خطای راهبردی می‌کنند، کیانند؟ این چند نفر موتور سوار که امروز به خود اجازه می‌دهند که به شخص رئیس جمهور توهین کنند چه افکاری دارند؟

در جلب و بازجویی و محاکمه و مجازات این چند جاهل نباید شک کرد و کسی نباید به خود حق دهد که این کار سخیف خارج از اخلاق و عرف انقلابی را توجیه کند و یا با کوتاهی‌های دولتیان در دیگر امور فرهنگی و سیاسی مقایسه کند. وقتی رئیس دولت از ادبیات منقلی و چاله میدانی استفاده می‌کند چه انتظاری است که فلان وزیر و فلان استاندار و فلان مدیر، به فکر آرمان‌های انقلاب یا موازین اخلاقی و اسلامی باشد آن هم با حقوق‌ها نجومی!

اما باید دید مشکل کجا است؟ مشکل آن جا است که در گاهِ انتخاب، اجازه می‌دهیم ما را هم مشغول دنیا و بازی‌های کثیف آن بکنند و نگذارند بصیرت مردم را افزایش دهیم. ما اجازه دادیم شخصی در کسوت روحانیت آمد و نان و آب مردممان را به اراده دشمنمان گره زد، انگار نه انگار که انقلاب کردیم تا دست شاه و انگلیس و آمریکا و شرق و غرب را از مقدرات کشور کوتاه کنیم.

مشکل آنجا است که وقتی کوتاهی‌های خائنانه در دولت به جایی رسید که در مسئله بنزین و یارانه و دلار و بورس و مسکن مهر،  فاجعه آفریده شد، مجلس قبلی و فعلی به وظیفه قانونی استیضاح عمل نکرد و توجیهات کذایی تراشید و اجازه داد این خسارت تا روز آخر ادامه یابد و انتخابات بعدی را هم همین دولت با همین سطح فلاکت‌بار مدیریتی برگزار کند!

مشکل آنجا است که وقتی مسئولان دولتی چه در عمل‌ها و چه در ترک عمل‌ها و چه در نوشته‌ها و چه در گفته‌ها ملت را تحقیر کرد و اصول اخلاقی را زیر پا گذاشت، قوه قضایه قبلی و فعلی مماشات کرد.

در حاشیه حاشیه‎ سازی‌های راهپیمایی 22 بهمن 99

حالا که چند جوان خام، چنین خطایی را مرتکب شده‌اند جای اغماض نیست اما جای حدیث نفس و ملامت خود هم هست.

در پایان به استناد تجربه بیش از نیم قرن نهضت اسلامی و بیش از چهل سال پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی، توصیه می‌شود نام و نشان و تصویر این چند جوان را در جایی به حافظه تاریخ بسپارید که دیرزمانی نخواهد بود که همین‌ها ادعای آزادی و اصلاح سرخواهند داد. مگر همین اصلاح طلبان فتنه‌گر کنونی همان چماق به دست‌ها و بگیر و ببندهای دیروزین نبودند که اعدام می‌کردند و سیلی به گوش رییس دولت موقت می‌زدند و از دیوار سفارت بالا می‌رفتند و عزل و طرد و حصر می‌کردند و خلع لباس و نفی بلد؟!

به قول شاعران: چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من ... گر حکم شود که مست گیرند ... از ماست که بر ما است!

حامد عبداللهی

ارسال نظرات