توصیههای اینستاگرامی
حجت الاسلام ابراهیم اخوی، مشاور نوجوان در گفتوگو با خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، به بیان راهکارهایی برای کنترل نوجوانان در فضای مجازی پرداخت و گفت: باید خودمهارگری را به نوجوانان آموزش دهیم؛ زمانی که میتوانیم به راحتی گوشی تلفن همراه را کنار بگذاریم، وقتی که از دیدن، شنیدن و خواندن برخی از محتواهای شبکههای اجتماعی صرفنظر میکنیم، هنگامی که برای رسیدن به خواستههای خود میتوانیم صبر کنیم، موفق شدهایم.
وی همچنین افزود: باید بفهمیم هر آنچه در شبکههایی مثل اینستاگرام وجود دارد، مفید نیستند، هماهنگ با اهداف و باورهای ما نمیباشند و قابل رد کردن و کنار گذاشتن هستند؛ تفکر نقاد یعنی بدانیم چقدر و چرا در صفحات اینستاگرام وقت میگذاریم و میگردیم و قرار است چه زمانی آن را کنار بگذاریم.
روانشانس مرکز مشاوره مأوا با بیان اینکه باید خلاقیت داشته باشیم، اذعان کرد: تا زمانی که فقط تماشاچی موفقیتهای دیگران باشیم، بهرهای غیر از حسرت و آه کشیدن برای ما نیست؛ میتوانیم دست به خلاقیت بزنیم و از این ابزار نوین و امکانات در اختیار، برای رسیدن به هدفها و ایدههای خود کمک بگیریم.
وی در رابطه با فعالیتهای بیش از حد در اینستاگرام خاطرنشان کرد: شاخ اینستاشدن، قله نیست؛ باید یادمان باشد که موفقیت را درست تعریف کنیم و ما زمانی که موفقیتی واقعی را تجربه کنیم، آرام هستیم و آن گاه که دنبال آرزوها یا توهمی از موفقیت باشیم، حباب سازی کردهایم.
حجت الاسلام اخوی ادامه داد: باید لذت را درست معنا کنیم و اگر خوش بودن، صرفا به معنای سرگرم شدن باشد و تمام خوش بودنها را در بیرون از خود جستجو کنیم، به لذت واقعی نزدیک نشدهایم؛ اتفاقا افرادی که بر خود تکیه میکنند و سرمایههای درونی خود را به رسمیت میشناسند، آرامترند و احساس خوشبختی پایدارتری دارند.
وی در پایان تصریح کرد: در دنیای مقایسهها، فرصتی مییابید برای کشف بهتر خود در صورتی که هوشمندانه رفتار کنید؛ یعنی از دیدن مدلهای موفقیت دیگران، درباره خود تأمل کنید و ظرفیتتان را برای شدن بررسی کنید ولی وقتی صرفا یک مقایسه گر باشید، خودپنداری سراغ شما خواهد آمد و احتمال کاهش خودباوری در شما افزایش مییابد.
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند
ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند
نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می کند
گر زمین دود هوا گردد همانا، آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می کند
سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می کند
با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند
طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
"شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند