یاور در محاصره جمود و تخیّل
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، هر سال با شروع ماه رمضان و جو نسبتاً معنوی که در جامعه حکمفرما می شود بازار توجه به رسانه ملی آن هم در زمان افطار و شبهای رمضان داغ داغ است. هر چند کج سلیقگی و رفتارهای غیر حرفه ای مدیران سال های دور و نزدیک در رسانه ملی مخاطبان تلویزیون ملی را به یغما برده اما بازهم همان تعداد باقیمانده هر انسان شیفته اثرگذاری و اجتماعی و فرهنگی را مجاب می کند که به میدان بیاید.
یک از مسائل مهمی که در ساخت برنامه های هنری به صورت عمومی و در برنامه های تلویزیونی به صورت اختصاصی باید مد نظر قرا گیرد و نقش مهمی را در بر دارد مساله ایده پردازی است. همواره ایده های نو و خلاقانه جای خود را در میان مخاطبان باز می کند و اثرات اجتماعی مثبت و منفی خود را بر جای می گذارد.
در سال های اخیر شاهد یک نوع اپیدمی منحرف برنامه سازی در رسانه ملی بوده ایم که تلاش می کند بدون ایده ای نو و ایتکاری جدید بعد از یک دوره موفق در مرحله نخست دست به تکرار بزند و ذهن مخاطب را با خود همراه کند که عموما موفق نبوده اند.
برنامه هایی مانند ماه عسل، عصر جدید و سریال هایی مانند پایتخت1و2و3و4و5و6، ستایش1و2و3، ن خ1و2و3، بچه مهندس1و2و3و4 از این دست محسوب می شوند که لازم است در این زمینه بررسی های لازم صورت گیرد، ناگفته نماند که شاید مخاطب عام با این برنامه در نگاه اول همراه باشد اما این همراهی شامل دو نکته است که باید به دقت مورد بررسی و دقت قرار گیرد نخست آن که قشر جوان و نسل جدید به هیچ وجه در مقایسه با سریال های روز دنیا نگاه مثبتی به این نوع برنامه سازی ندارد و دوم آنکه اقبال مردم در ساخت برنامه های دوره ای و فصلی به دلیل نبود برنامه ای جذاب و عدم دسترسی به دیگر رسانه ها است و به دیگر قول این سریال ها و برنامه ها در تلویزیون مردم حکم یکه خروس را در مرغدانی دارند.
حالا با این مقدمه به سراغ یکی از برنامه های شب های ماه رمضان می رویم سریالی که مردم آن را ستایش چهار نامیدند اما عنوان آن یاور بود. محتوای این سریال مثل اسم فیلم مخاطب را به یاد فیلم فارسی های قدیم می اندازد ارتباط میان دو نفر دوست و مرام معرفت میان آنها از یک طرف و دیالوگ های شعاری و تکراری از نقش اول سریال فضای سریال را به کلی یخ و یک طرفه کرده است.
بحث همسر دوم که در این سریال مطرح شد تقریبا بسیار ناپخته در این سریال گنجانده شده بود و از آن ناپخته تر جمع کردن این چالش در سریال بود فضایی که باید با توجه به شرایط کشور ترغیب کننده تولید و طراوت باشد هنوز مثل سریال های 20 سال پیش به دنبال جذب مخاطبان در تلویزیون با استفاده از چالش های خانوادگی است.
اما نکته مهمی که باید در این برنامه ها مورد توجه قرار بگیرد نداشتن وجه مشترک مخاطب با فیلمنامه ای است که گویی در کره ای دیگر نوشته شده و مخاطب رغبت چندانی به تماشا و ادامه همراهی با آن ندارد و دلیل دیدن این سریال هم شرایط خاص ماه رمضان بود؛ کشتن فردی به خاطر حضور در دفتر دانشگاه و دانشگاه آزادی که دوربین مدار بسته ندارد موضوعاتی نیستند که مخاطب با هوش رسانه ها با آن هم ذات پنداری کند.
در پایان باید گفت رسانه ملی باید جایگاهی برای به رخ کشیدن اولویت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد و مساله سرگرمی باید فرع بر این مسائل باشد چرا که مردم در فضای مجازی با مسائل تخیلی و فضایی ارتباط زیادی دارند و در رسانه حاکمیتی به دنبال منطق؛ خلاقیت و محتوا می گردند.