۲۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۲
کد خبر: ۶۸۲۶۱۴
سرمقاله؛

ساده‌زیستی حاکمان غذای روح ملت است

ساده‌زیستی حاکمان غذای روح ملت است
دعوای عقلانیت و نسبت آن با تن‌پروری به انتخابات هم کشیده شد! جناب عباس عبدی در توئیتی مطلبی را مطرح کرده‌اند که دیگرانی هم شبیه به آن را می‌گویند یا این مطلب را باور کرده‌اند، با آنکه یک جهانی از معارف بشری علیه این مغالطه وهم‌آلوده است.

به گزارش خبرگزاری رسا، دعوای عقلانیت و نسبت آن با تن‌پروری به انتخابات هم کشیده شد! جناب عباس عبدی در توئیتی مطلبی را مطرح کرده‌اند که دیگرانی هم شبیه به آن را می‌گویند یا این مطلب را باور کرده‌اند، با آنکه یک جهانی از معارف بشری علیه این مغالطه وهم‌آلوده است. ایشان نوشته است: «اگر چهار سال با خانواده خود روزی دو وعده خاویار و میگو بخورید و هر وعده یک میلیون تومان باشد، جمعاً حدود صدهزار دلار می‌شود. ولی اگر یک تصمیم نابخردانه بگیرید، میلیارد‌ها دلار زیان می‌رسانید. ساده‌زیستی روکش عقلانیت نیست.»

کسی که فریب صحنه‌سازی خطرناک این پرسش‌های نامعقول و مغالطه‌آمیز و خردسوز را بخورد، به واقع عین بادبادکی با هر حرفی از این جنس در هوای خیالات خود و دیگران آویزان می‌ماند. این گونه پرسش‌ها هیچ مبنایی ندارد. انسان موجودی تک‌بعدی نیست که بگوییم تو فقط تصمیم درست بگیر، هر که می‌خواهی باش و هرچه می‌خواهی بخور، ولی فقط خسارتت بیشتر از نفعت نباشد! به اندازه عمر بشریت معارف خلاف این ایده کذایی وجود دارد و به اندازه تاریخ معرفت دینی و عرفانی و فلسفی ما پرچم علیه این‌گونه مغالطات برافراشته شده است. اما می‌بینیم که باز در ایام انتخابات اگر نامزدی به درستی یا به غلط از ساده‌زیستی خود تابلویی به دیوار زد، عده‌ای همین حرف را تکرار می‌کنند که‌ای آقا! تو بخور و بریز و بپاش، اما تصمیمات کلان درست بگیر!
این یک ایده خطرناک و سطحی و بی‌مایه است. فعلاً بحثی در این نیست که آیا درست است برخی نامزد‌ها از همزاد بودن خود با فقر در کودکی و نوجوانی و از همزیست بودن با سادگی و بی‌پیرایگی در دوران کنونی حرف بزنند یا نه. حرف بر سر این است که اگر در مقابل این رفتار برخی نامزد‌ها بگوییم «شما خاویار بخور، اما تصمیم درست بگیر»، حرف غلط و عقل‌براندازی زده‌ایم. برای همین توئیت جناب عبدی را به عنوان نماد و یکی از موارد این گونه‌حرف‌ها به نیابت از بقیه قابل نقد و حرفی بی‌ارزش می‌دانم.
از ایشان و طرفداران این ایده خطرناک باید پرسید چطور و از کدام منبع فیضی نتیجه گرفته‌اند که ساده‌زیستی یک حاکم را مقابل عقلانیت او بگذارند؟!
سراسر نهج‌البلاغه و معارف دینی ما و سراسر مثنوی مولانا و معارف عرفانی ما پر است از اینکه تا دیو تن را از سرگین خوردنی‌ها خالی نکنی، عقل و جان را نمی‌توانی از مشک و مروارید اجلالی پر کنی. ساده‌زیستی و کم خوردن روکش عقلانیت نیست بلکه زاینده عقلانیت است. چند هزاره معارف بزرگان بشریت همین است که، چون تن را فربه کنی و ساز و برگش را روز و شب فراهم‌سازی، برگریزان درخت عقل و جان آغاز می‌شود و عقلانیت با «شکم‌پر» نمی‌شود و با «شکم‌خالی» پر می‌شود.
نمی‌توان چنین نسخه‌ای پیچید که شما خاویار و میگو بخورید، اما تصمیم درست بگیرید! این خلاف عقلانیت است و خلاف روح دین. ساده‌زیستی یک حاکم، هم غذای بدن و هم غذای روح او و هم غذای روح مردمی است که او را حاکم خود می‌بینند. اگر فقط از دو منبع یادشده یعنی سخنان مولا علی و مثنوی مولانا بخواهیم در رد این ادعای عجیب «بخور، ولی عقلانیت داشته باش» دلیل بیاوریم تا اثر این توئیت‌هایی که از سردل‌سیری زده می‌شود، جبران شود، هفتاد من کاغذ می‌شود.
سزاوار نیست همه معارف بشری و عرفانی ما در باب تأثیر «قناعت» و «زهد و تقوی» در عقلانیت رهبران به یکباره با یک توئیت به سخره گرفته شود. اگر پیاله آشی مقابل یکی از نامزد‌ها می‌بینید، شاید به شکل این تبلیغ خرده داشته باشید، اما نباید آن اصل معرفتی را با بغضی که دارید، به تمسخر بگیرید. ما با پیامبری که یکسره بر زهد و کم‌خوردن و قناعت به عنوان نماد مؤمن عاقل پای می‌فشرد، چه نسبتی داریم؟!
شیر را بچه همی ماند بدو/ تو به پیغمبر چه می‌مانی بگو؟!
در داستان کافرک شکمباره‌ای که هفت معده داشت و میهمان رسول گرامی اسلام شد، می‌خوانیم که مؤمن و عقلانیت او نسبتی معکوس با پرخوری و تجمل دارد و اگر ما به پیامبر شبیه هستیم چگونه می‌توانیم نسخه «خاویار بخور، اما تصمیم عاقلانه بگیر» بپیچیم؟!
«آفتاب عقل را در سوز دار/چشم را، چون ابر اشک‌افروز دار/چشم گریان بایدت، چون طفل خرد/کم خور آن نان را که نان، آب تو برد/تن چو با برگست روز و شب از آن/شاخ جان در برگ‌ریزست و خزان/برگ تن بی‌برگی جانست زود/این بباید کاستن آن را فزود».
 
منبع: روزنامه جوان
علی اصغر خواجه الدین
ارسال نظرات