۱۳ تير ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۲
کد خبر: ۶۸۳۸۷۵

وقتی عالم اهل سنت حاجات خود را از امام رضا می‌گرفت

وقتی عالم اهل سنت حاجات خود را از امام رضا می‌گرفت
جامعه اَموی وقتی به صورت مستقیم با علوم بی‌حد و اخلاق زیبای ائمه مواجه شدند، به سرعت به سوی محبت آن خاندان مطهر گرایش یافتند.

به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، ارادت اهل سنت به آستان مقدس اهل بیت علیهم‌لسلام ریشه در تاریخ زندگانی آن بزرگواران به ویژه حدفاصل دوران امامت امام محمد باقر تا امام رضا دارد. در این دوره بود که ائمه ما در کنار تشکیل مدارس علمی و جلسات مناظره، علم و اخلاق اسلامی را به گونه‌ای به منصه ظهور رساندند که قلب هر مخالفی را بسوی حقیقت اسلام که همان مکتب تشیع بود،‌ متمایل کرد؛ در واقع همان جامعه اَموی که با سناریوی امثال معاویه و بنی‌امیه در راستای تحریف و تخریب چهره خلفای بر حق رسول الله صلی الله علیه و آله به صف مخالفان عترت پیوستند،‌ وقتی به صورت مستقیم با علوم بی‌حد و اخلاق زیبای ائمه مواجه شدند، به سرعت بسوی محبت آن خاندان مطهر گرایش پیدا کردند؛ به عنوان نمونه وقتی استقبال کم‌نظیر ایرانیانِ نیشابور و خراسان از امام رضا را در تاریخ می‌خوانیم، به این حقیقت دست می‌یابیم. این استقبال در حالی بود که عمده مردم از اهل سنت بودند.

از این دوره به بعد بود که برخی اندیشمندان و ادیبان اهل سنت وارد عرصه شعر و مدح اهل‌بیت شدند و برخی دیگر نیز در فضایل آن بزرگواران قلم‌فرسایی کردند؛ از جمله شافعی از امامان چهارگانه اهل سنت که در جایی گفت:‌ قَالُوا: تَرَفَّضتَ قُلتُ: کَلَّا مَا الَّرفضُ دینی وَ لا إعتِقادی ** لکِن تَوَلَّیتُ غَیرَ شَکٍّ خَیرَ إمَامٍ وَ خَیرَ هَادی ** إن کَانَ حُبُّ الوَلِیِّ رَفضاً فإنَّنی أرفَضُ العِبادَ
یعنی گویند: تو رافضی و مرتد شدی، گویم: هرگز رفض و ارتداد آیین من نیست * اما بی‌شک من بهترین امام و بهترین راهنما را دوست دارم * اگر محبت علی دلیل بر رفض و بی‌دینی است، دنیا بدانند که من بی دین‌ترین مردمانم.

این نوع برخورد اهل سنت با اهل‌بیت درباره امام حسین و واقعه کربلا و نیز درباره امام رضا شکل ویژه‌تری به خود گرفت. در ادامه برخی از دست‌نوشته‌های سه عالم سنی‌مذهب درباره امام رضا علیه‌السلام را می‌خوانید.

1ـ مسعودی شافعی متوفای 346 ه.ق درباره جلالت آن حضرت از قول مامون عباسی چنین می‌نویسد:

«و وصل إلى المأمونُ أبو الحسن علی بن موسى الرضا، وهو بمدینة مَرْوَ، فأنزله المأمون أحسنَ إنزال، وأمر المأمون بجمیع خواص الأولیاء، وأخبرهم أنه نظر فی ولد العباس، وولد علی رضی الله عنهم، فلم یجد فی وقته أحداً أفْضَلَ ولا أحَقَّ بالأمر منعلی بن موسى الرضا، فبایعَ له بولایة العهد، وضرب اسمه على الدنانیر والدراهم». یعنی و علی بن موسی الرضا علیه السلام به مأمون رسید درحالی که مأمون در شهر مرو بود. پس مأمون ایشان را در آنجا به بهترین نحو جای داد و به همه دوستان و خواص نزدیکان فرمان داد و آنان را آگاه کرد که او همه بنی‌عباس و اولاد علی بن ابیطالب را مورد ملاحظه و بررسی قرار داده و در این زمان احدی را برای مسئله امامت، برتر و شایسته‌تر از علی بن موسی‌الرضا نیافته است؛ به این خاطر با ایشان به عنوان ولایتعهد خود بیعت کرد و به نام علی بن موسی الرضا سکه دینار و درهم زد.

2ـ محمد بن حبان متوفای 354 ه.ق در خصوص امام در کتاب الثقات خود چنین می‌نویسد «على بن موسى الرضا وهو على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن أبى طالب أبو الحسن من سادات أهل البیت و عقلائهم وجلة الهاشمیین ونبلائهم یجب أن یعتبر حدیثه».علی بن موسی الرضا که فرزند موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب است. کنیه ایشان ابوالحسن و از بزرگان و عقلای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و بنی هاشم و از افراد شریف و نجیب آنان است که معتبر دانستن حدیث ایشان واجب است.

وی درباره زیارت قبر امام رضا سلام الله علیه نیز چنین می‌گوید: «و قبره بسناباذ خارج النوقان مشهور یزار بجنب قبر الرشید قد زرته مرارا کثیرة وما حلت بی شدة فی وقت مقامى بطوس فزرت قبر على بن موسى الرضا صلوات الله على جده وعلیه و دعوت الله إزالتها عنى إلا أستجیب لی وزالت عنى تلک الشدة وهذا شیء جربته مرارا فوجدته کذلک.» و قبر علی بن موسی الرضا علیه السلام در سناباد بیرون منطقه نوقان مشهور و زیارتگاه است. من بارها مرقدش را زیارت کرده‌ام و در هنگامی که در طوس بودم هرگاه مسئله مشکل و سختی برایم پیش می‌آمد، به زیارت مرقد علی بن موسی الرضا ــ که صلوات خدا بر جدش و بر او باد ــ می‌رفتم و رفع آن مشکل را از خدا درخواست می‌کردم، قطعاً و صد در صد دعایم مستجاب می‌شد و آن مشکل از من رفع می‌شد و این مسئله را بارها تجربه کردم و مشکلم رفع شد.

3ـ یافعی شافعی متوفای 768 در ذیل حوادث سال 203 هجری در کتابش با عنوان «مرآة الجنان و عبرة الیقظان» درباره حضرت چنین می نویسد: «وفیها توفی الامام الجلیل المعظم سلالة السادة الاکارم أبو الحسن على بن موسى الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین على بن الحسین ابن على بن ابى طالب أحد الائمة الاثنى عشر اولى المناقب الذین انتسبت الامامیةالیهم». و در سال 203 هجری امام جلیل بزرگوار، سلاله سادات کریم ابوالحسن علی بن موسی فرزند جعفر الصادق بن محمد الباقر بن زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب رحلت کرد. ایشان یکی از امامان دوازده‌گانه دارای مناقب است که امامیه به ایشان منتسب است.

ارسال نظرات