تحلیلی بر موج سواری رسانه های اصلاحات در حاشیه صحبت های آیت الله خاتمی
یک: 26 مرداد 97 سید ضیاءالدین دری کارگردان سینما و تلویزیون درگذشت که همگان او را به فیلم های کیف انگلیسی و کلاه پهلوی می شناختند؛ در همان روز پیش از وی نیز عزت الله انتظامی از بازیگران بزرگ سینما و تلویزیون به رحمت ایزدی پیوست و خبر درگذشت این دو چهره سینمایی در یک روز سبب می شد روز بعد تیتر روزنامه ها قرار گیرد؛ با کمال تعجب در نیم صفحه اول روزنامه های طیف اصلاح طلب علی رغم انتشار و پرداخت خبر درگذشت عزت الله انتظامی هیچ اشاره ای به ضیاءالدین دری نشد.
همان روز این اتفاق مورد تعجب اهالی رسانه واقع شد که چرا درگذشت یک کارگردان باید مورد سکوت واقع شود؛ بسیاری همان روز گفتند ساخت فیلم کیف انگلیسی و فیلم های ضد غربی به ذائقه طیف اصلاح طلب خوش نمی آید که از دری، نامی نیک برای آن ها بماند.
علی رغم اینکه این گزاره درست است اما به قول طلاب گزاره ای دیگر بر این گزاره حاکم است؛ حیات سیاسی اصلاح طلبان به خصوص در برهه آشکار شدن ناکارآمدی دولت تدبیر و امید به ساخت دوقطبی و سواری بر موج آن بند است.
آن ها با ایجاد دو قطبی می توانند اظهار حیات و وجود کنند تا جدی گرفته شوند؛ چون نه ایده سیاسی و حکمرانی جدیدی دارند و نه در طی دوران 8 سال گذشته نیروی جوان قابل دفاعی تربیت کرده اند که بتواند حیات یک جریان سیاسی را به منصه ظهور برساند.
فریادهایشان برای پایان ظلم بر مردم پنجشیر و سکوت آن ها مقابل هتاکی های الهام علی اف در همین پازل دیده می شود.
دو: نزدیک به 20 سال است که رسانه های اصلاح طلب سعی کردند از آیت الله سید احمد خاتمی یک چهره بنیادگرای متحجر برای مخاطبان خود معرفی کنند و با این سرمایه گذاری زمانی بهره های خود را در مقاطع مختلف ببرند؛ در مسائل تحلیل رسانه ای مسأله فرامتن بسیار مهم است چرا که نهایت پیام به مخاطب می رسد و مخاطب باید برداشت خود را از خبری که بر روی خروجی رسانه قرار گرفته داشته باشد؛ ذهنیت ها و افکار متفاوت مردم سبب برداشت های متفاوتی از خبر می شود که گاه با خود واقعیت 180 درجه اختلاف دارد؛ در کلاس های سواد رسانه عکس بشار رسن بازیکن سابق تیم پرسپولیس را با یک لباس مشکی و توپ بسکتبال به دست نشان می دادند تا به طور ساده بگویند مخاطب عراق با دیدن بشار به یاد تیم ملی عراق می افتد و مخاطب ایرانی یاد تیم پرسپولیس؛ کسی که اهل فوتبال نباشد و او را نشناسد گمان می کند که این چهره یک بازیکن بسکتبال است.
سه: چندی پیش در مراسم سوگواری آخر صفر در حرم رضوی آیت الله سیداحمد خاتمی سخنران مراسم های مهم حرم امام رئوف بود که سخنان ارزشمندی را در این سخنرانی بیان کرد؛ بخش مهمی از این سخنرانی به ارزش خدمت به خلق و برابری بین مردم اختصاص داشت. وی با تأکید بر اینکه نامه امیرمؤمنان به مالک اشتر قانون اساسی حکومت علوی است، به تبیین فرمایشات امیرمؤمنان در خصوص محبت حاکم به مردم پرداخت.
در پایان سخنرانی برای طرح بحث جلسه بعد گفت: «رأفت به مردم آری، مهر به مردم آری خدمت به مردم آری اما نباید مردم را جای خدا نشاند؛ در دموکراسی غربی مردم جای خدا نشستند؛ ما این دموکراسی غربی را شرک آلود می دانیم؛ معتقدیم مردم را جای خود بنشانیم و قانون خدا را برترین بدانیم... تفسیر این سخن را ان شاءالله فرداشب عرض می کنم».
همین عبارت که برای طرح بحث منبر بعد مطرح شد دستمایه سایت ها و اکانت های خبری اصلاح طلب قرار گرفت تا بار دیگر بر خط خبری که در خصوص آیت الله خاتمی دنبال می کردند حرکت کنند و در جلسه بعد که این مبحث به طور کامل پرداخت شد هیچ خبری منتشر نکردند.
البته جا داشت عضو هیأت رئیسه خبرگان ملاحظه رسانه های بی ملاحظه را می کرد و عنوان و طرح بحث را هم برای جلسه بعد می گذاشت؛ اما این مسأله چیزی از خطای رسانه های غرض ورز کم نمی کند.
چهار: اندیشه سیاسی اسلام و ولایت فقیه همواره مورد مناقشات در سطح دانشگاه ها و رسانه ها بوده و علی رغم تلاش های مرحوم آیت الله مصباح بر بحث و مناظره در خصوص دیدگاه های سیاسی جناح اصلاح طلب با اندیشه سیاسی اسلام شخص قابل اعتنایی برای مناظره با آن مرحوم در سطح علمی حاضر نشد چون دفاعیاتشان در محافل علمی آن قدر سست است که آن ها را مفتضح می کند و چون خود این مطلب را می دانند حاضر به مناظره و جدل علمی نشدند.
اما سعی کردند این معارضه را در فضای رسانه ای حفظ کنند و همواره یک شاهد خبری برای این مطلب پیدا می کنند تا ثابت کنند اندیشه سیاسی اسلامی استبدادی و ضدبشری است و به دنبال حاکمیت یک فرد و خط زدن آزادی مردم است.
گزاره هایی که بارها توسط اندیشمندانی مثل علامه مصباح باطل شده است و در رفتار 8 سال گذشته هم دیده شد که آزادی مردم کمترین اهمیت را برای آن ها داشت.
چندی پیش در فضای رسانه ای ایسنتاگرام یک فعال رسانه ای در حال نوشتن استوری هایی در خصوص بودجه رسانه ای شهرداری تهران در دوران حناچی بود که بخش زیادی از این پول شهرداری برای مصرف رسانه ای به کانال های کم مخاطب اصلاح طلب داده شد؛ حرفش را کامل نزده بود که صفحه ایسنتاگرام او را ریپورت کردند و دهانش را بستند و تقریبا صدایی از یک بزرگ اصلاح طلب در نیامد؛ عملا هیچ تره ای برای آزادی بیان و مطبوعات خرد نمی کنند اما همیشه فریادش را می زنند.
در پایان: با توجه به این مقدمات شیطنت رسانه ای هتاکان در پرداخت اشتباه از صحبت های آیت الله سیداحمد خاتمی در پازل حیات سیاسی رسانه ای جناح اصلاح طلب قرار می گیرد؛ آن ها که حیاتشان به ایجاد دوقطبی است و پشتوانه های علمی برای رفتار سیاسی شان سست است سعی می کنند برای مخاطب خود اندیشه سیاسی اسلام را متحجرانه و مدافعان آن را ضد مردم توصیف کنند.
آیت الله سید احمد خاتمی از شخصیت های انقلابی است که همیشه در دفاع از ارزش های انقلاب در صحنه حاضر بوده و خود را برای انقلاب هزینه کرده که البته در این راه از سیل تهمت ها و هجمهه ها نیز بی نصیب نمانده است و قطعا این نیز آخرین حمله به ایشان نخواهد بود.