ترکیبی از باغسازی ایرانی و نمادهای سمبلیک
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،به مناسبت ۲۰ مهرماه روز بزرگداشت حافظ، مهشید معتمد، دکترای معماری در یادداشتی اختصاصی به بررسی بارگاه و آرامگاه حافظ پرداخته است.
معتمد، دکترای معماری و عضو هیئت علمی موسس آموزش عالی آپادانا است. او فعال عرصه روزنامهنگاری، پژوهش و نقد معماری است. از او تاکنون کتابهای «رخدادهای معماری؛ معماری و مخاطبان خلاق» و مجموعه سه جلدی «مظنونین همیشگی» به انتشار رسیده است. همچنین او بنیانگذار جامعه منتقدین و نویسندگان معماری است که به تازگی مسابقه «نقد معماری ایران در سده واپسین» را برگزار کرده است.
بنا به نقلقولها زمانی که حافظ فوت میکند افرادی با دست بردن در اشعار وی برای تبدیل حافظ به فردی نامسلمان تلاش میکنند تا در شیراز دفن نشود. برای حل این مشکل غزلیات حافظ را در سبدی میریزند و کودکی را میخواهند تا غزلی را بردارد. به این صورت اولین تفأل به شعر حافظ به این صورت شکل میگیرد که در رابطه با مقبره خود اوست.
با توجه به شعری که درآمده که روایتهای آن متفاوت است؛ حافظ را در گورستان مصلای شیراز دفن میکنند. اولین عمارت بر مزار حافظ ۶۵ سال بعد توسط «شمسالدین محمد معمایی» بر فراز مقبره حافظ بنا میشود. پس از آن دو بار این عمارت تعمیر و مرمت میشود که یکبار در زمان حکومت شاه عباس صفوی و دیگری در زمان حکومت نادرشاه بوده است. گفته میشود این دوبار مرمت نیز به دلیل تفأل به شعر حافظ، به یاد انجام این امر افتادند.
در زمان کریمخان زند، تالاری به سبک دیوانخانه زندیه در آنجا ساخته شد و نارنجستان جلویی از قبرستان پشتی جدا میشود. سنگ مقبره حافظ که اکنون نیز بر روی آن قرار دارد برای همان دوره است که مزین به نستعلیق به قلم افشار آذربایجانی است.
در سال ۱۳۱۴ علیاکبر حکمت شیرازی وزیر معارف و آموزش و پرورش به دستور حکومت به طراحی و ساخت مقبره برای شعرای شیراز اقدام میکند. حکومت در این دوره با کسری بودجه مواجه بوده و برای تامیین بودجه ساخت آرامگاه سعدی و حافظ، پوشش طلاکوب در آرامگاه شیخصفیالدین اردبیلی را میفروشند و با آن پول این آرامگاهها ساخته میشود.
پیش از ساخت آرامگاه حافظ، مسابقهای برای طراحی آرامگاه فردوسی برگزار شده بود و با تجربهای که در آنجا وجود داشت وارد این پروژه میشوند. طراحی آرامگاه حافظ نیز بسیار اهمیت داشته و شخصی را باید پیدا میکردند که به این موضوع تسلط کامل داشته باشد از همین رو به دنبال معماری توانا میگردند. در نتیجه معماری آرامگاه به «آندره گُدار»، ایرانشناس و معمار مطرح فرانسوی سپرده میشود.
گُدار در سال ۱۲۸۹ شمسی به خاورمیانه سفر کرده و در مصر، عراق و افغانستان سکونت میکند تا معماریهای بومی این مناطق را بشناسد. وی بعد از این مناطق وارد ایران میشود و به ریاست اولین موزه باستانشناسی در تهران میرسد. باتوجه به سابقه آشنایی که گُدار با معماری ایران داشته؛ در مناطق کویری و شهرهای کوچک ایران به دنبال معماری ایرانی جستوجو و پژوهش میکند. از همین رو این پروژه را به او میدهند.
طراحی این پروژه بهگونهای است که ما ترکیبی از باغسازی ایرانی را در کنار نمادهای سمبلیک میتوانیم ببینیم. آرامگاه به صورتی است که گویی دنیای حافظ از دنیای بیرون جدا شده است. ابتدا با طی چند پله وارد باغ نارنجستان اول میشویم، مسیری را طی میکنیم و بعد دو تا ۹ پله را طی میکنیم و وارد ایوان کریمخانی میشویم. عدد ۹ نمادی از آسمان است که گویی میخواهد عروج حافظ به آسمان را به ما یادآوری کند. سپس وارد یک محوطه در حیاط کوچکتری میشویم که دو طرف آن آرامگاههای خانوادگی است و در وسط مقبره حافظ قرار دارد.
فرم مقبره یک فرم هشت ضلعی است. مربع با چهار ضلع نماد زمین و دایره نمادی از آسمان است. این فرم مابین که هشت وجهی است، فرم مقبره میشود که چیزی مابین زمین و آسمان است. لازم به ذکر است که عدد هشت در معماری ایرانی نمادی از بهشت است؛ مانند کوشک هشت بهشت و اینکه نمادی از قرنی است که حافظ در آن میزیسته.
کلاهک مقبره را از مس طراحی میکنند و پیشبینی کرده بودند که به مرور زمان مس اکسیده میشود و رنگ آبی فیروزهای ایرانی را تداعی میکند. این کلاهک در مرمتهای بعدی برداشته میشود.
کاشیکاریهای داخلی شبیه به خاتمکاریهای شیرازی است. رنگهایی که در آن استفاده میشود: فیروزه نماد بهشت، سرخ ارغوانی نمادی از شراب ازلی و سیاه و سفید نماد شب و روز، قهوهای سوخته نمادی از خاک است.
این نمادین بودن فضا و انطباق کامل آن با شخصیت و روحیات حافظ، آرامگاه را بسیار مقبول میکند و آن را در صدر آرامگاههای کشور قرار میدهد. نکتهای که باید توجه کرد این است که حالوهوا و فضایی که در آن محیط تولید شده بیشتر اهمیت دارد تا خود مقبرهای که روی مزار حافظ ساخته شده است. آرامگاه حافظ به قدری با شخصیت حافظ درآمیخته که در کنار غزلیات وی وقتی نامی از حافظ میآید این آرامگاه در ذهن همه تداعی میشود، کاش بتوانیم این نماد را برای همه افراد ارزشمند کشور داشته باشیم.