۱۰ آبان ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۱
کد خبر: ۶۹۴۰۳۷
یادداشت؛

تحریف تاریخ؛ جنایت و مکافات

تحریف تاریخ؛ جنایت و مکافات
گویا طرفداران و سینه چاکان دربار معدوم پهلوی روی جهل مردم و خصوصاً جوانان خیلی خیلی حساب باز کرده‌اند که با اعتماد به نفس، دروغ بزرگ تولید می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری رسا، گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی جمله معروفی دارد با این مضمون که هر چه دروغ بزرگتر باشد، عوام راحت تر آن را می‌پذیرند.

گویا طرفداران و سینه چاکان دربار معدوم پهلوی روی جهل مردم و خصوصاً جوانان خیلی خیلی حساب باز کرده‌اند که با اعتماد به نفس، دروغ بزرگ تولید می‌کنند.
اینکه پهلوی چی ها می‌گویند مردم تاریخ نمی‌دانند، اعتراف بزرگی است؛

به اینکه می‌شود از حافظه مردم و فراموشی تاریخ سوء استفاده کرد و از دروغگویان خودفروخته و خودفروختگان مزدور علیه وطن استفاده کرد و آنان را به جان #مردم انداخت؛

به اینکه اگر هیچ دستاوردی از شاه در دستمان نیست، به مردم دروغ بگوییم و از مِهرِ شاهنشاه جلاد و قاتل عاری از مِهر دم بزنیم‌؛

به اینکه می‌شود با #تحریف_تاریخ؛ رژیمی که مایهٔ عذاب ایران بود را تطهیر کرد؛ رژیمی که استقلال #ایران را در نوکری #غرب مذاب می‌کرد و #مدال_نوکری آمریکا را به سینه ملت نه، بر گردن ملت آویخته بود؛

به اینکه می‌شود با تحریف سخن مشاهیر آب را گل آلود کرد و از اقیانوس کبیرِ دروغِ بزرگ ماهی صید کرد‌؛ می‌شود با شکستن اتحاد ملت، بین هموطن با هموطن، همشهری با همشهری و همسایه با همسایه تفرقه انداخت و حکومت کرد؛

به اینکه بعد از چهل سال گرگ ها در کمین نشسته و منتظر فرصتند تا ایران را ایرانستان کنند؛

به جوانان وطن حق می‌دهیم که گاهی دروغها را باور کنند‌؛ چون راه مه آلود و جاده لغزنده شده؛
جوانی که از وقتی چشم باز کرده، زمان شاه را ندیده حق دارد که گاهی دروغها را باور کند و به چاه گمراهی بیفتد، چون واقعیت‌ها را لمس نکرده؛

چون هیچ وقت با گلولهٔ ژ ٣ ارتش شاهنشاهی لت و پار نشده؛ چون هیچ وقت رد شنی تانک را روی خیابان محل زندگی اش ندیده و لولهٔ هیچ تانکی جانش را کف خیابان‌ها هدف نگرفته؛
چون بوی خون به مشامش نخورده؛ خونی که توسط ساواک و به دستور بزرگ ارتشتاران در میدان ژاله به زمین ریخته شد؛
چون جویبار خونی که تیربارهای ژنرال هایزر و تیمسارهای دربار به راه انداختند به چشم خود ندیده؛

حق می‌دهیم که گاهی فکر کند زمان شاه آزادی‌ بوده؛ چون هیچ وقت جمهوری اسلامی از ناموسشان شهرنو نساخت و آنان را طعمهٔ طمع جنسی مستشاران آمریکایی نکرد؛ چون جمهوری اسلامی مثل پهلوی نبود که جان و مال و آبروی مردم را در کاباره ها برای بهاییها و مایه دارهای فرومایه لخت و عور کند؛

حق می‌دهیم که گاهی فکر کند روحانیت مانع آزادی و پیشرفت ایران شده، چون زمان شاه را ندیده تا بداند هیچ آخوندی دختران و زنان ایرانی را تسلیم هوا و هوس درباری ها نکرد؛
چون آخوندها مثل شاه نبودند که می‌گفت زن ها آدم نیستند و مثل مگس وزوز می‌کنند‌ (خاطرات علم)؛
مگر غیر از این است که روحانیت اصیل می‌گفت که راه پیشرفت استقلال علمی و اقتصادی است، نه استعمار  فکری و استثمار اقتصادی و تن فروشی و وطن فروشی؛

به نسل نو حق می‌دهیم که گاهی دروغها را باور کند‌؛ چون هیچ وقت طعم دست‌پخت اقتصادی پهلوی و زندگی در حلبی آبادهای پایتخت را نچشیده؛ حالا بماند که خیلی از شهرستان‌ها در زمان شاه امکانات روستایی هم نداشتند؛

به نسل نو حق می‌دهیم که گاهی دروغها را باور کنند، چون هیچ وقت به جرم انتقاد از رهبرشان وسط خیابان و در بازداشتگاه ژاندارمری چک افسری نوش جان نکرده‌اند؛ چون هیچ وقت به خاطر اعتراض در سلول_های_زندان_کمیته_مشترک‌ شلاق اسرائیلی نخوردند؛ چون هیچ وقت با آپولو به سرشان برق وصل نشده و برق از سه فاز تن‌شان در نرفته؛ هیچ وقت؛

حق می‌دهیم که گاهی مردم دروغها را باور کنند، چون ۴٠ سال از انقلاب گذشته و همه چیز عوض شده، دیگر حتی پهلوی_پرست_های_عوضی هم از ارزش‌های_انسانی و حقوق_بشر دم می‌زنند. مردمی که پهلوی و اعوان و انصارش آنها را حتی آدم حساب نمی‌کردند؛
دیگر حتی قورباغه‌ها_هم_هفت_تیر_کش_شده‌اند.
قورباغه‌هایی که قبل از انقلاب سر بر گنداب آمریکا و شوروی داشتند؛ و وقتی در ایام انقلاب ۵٧ دیدند که گند جنایاتشان بدجوری بالا زده فلنگ را بستند تا به دست ملت مجازات نشوند.

حالا که ۴ دهه گذشته دوباره طمع کرده‌اند که دوباره برگردند و ملت را غارت کنند؛ غارت و جنایت؛ جنایتی که برای ملت مکافات دارد و مکافاتی که برایش تحملش هم باید توسط اربابان_پهلوی مجازات شویم‌؛ اینکه می‌خواهند بعد از ۴٠ سال دوباره به عقب برگردیم.

✍ مجید پاک‌نیت

ارسال نظرات