سیر قدرتیابی محمد بن سلمان
نمیدانم از یک سال پیش که کتاب «سیر قدرتیابی محمد بن سلمان» را برای اولین بار دیدم و دست گرفتم، این کتاب آیا چاپ جدیدی از سوی ناشر نخست خورده یا نه. سایت ناشر که «زرنوشت» باشد، میگوید: خیر! هرچه هست صدایی هم از آن در رسانههای ایران نشنیدهام؛ با وجودی که دستِ کم سه ناشر روی این متن مهم کار کرده و سه ترجمه از آن بیرون دادهاند.
حقیقت این است که کتاب «بن هوبارد»، یک اثر قابل اعتنا نه فقط در شخصیتنگاری یکی از رجال حال حاضر عرب که در بررسی و پیگیری تحولات خاورمیانه و رابطه کشورمان با کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان است و اهمیت فراوانی دارد.
هوبارد، روزنامهنگار جوان اهل کلرادوی آمریکاست که به نظر میرسد از روی پختگی، سختکوشی و لیاقت به سردبیری بخش خاورمیانه نیویورکتایمز رسیده است. او در دانشگاه نورث وسترن آمریکا، تاریخ و فرانسه خوانده، در سپاه صلح در توگو خدمت کرده و مدرک کارشناسی ارشد روزنامهنگاری را از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی گرفته است. هوبارد که حدود پنج سال در آسوشیتدپرس کار کرده بود به تایمز پیوست؛ جایی که او و همکارانش فینالیستهای جایزه پولیتزر در گزارش بینالمللی در سال ۲۰۱۳ برای پوشش جنگ در سوریه شدند.
اما همه اینها نتوانست آن شهرتی را که کتاب «سیر قدرتیابی محمد بن سلمان» برای هوبارد به دست آورد، حاصل کند؛ اثری که بنگاههای معتبر فروش کتاب در جهان، آن را با قیمت ۱۴ دلار به شمارگان میلیونی و چاپهای مکرر رساندهاند. اما در ایران ـ که طبق معادلات بینالمللی، رقیبی قدرتمند و بیمانند برای عربستان سعودی در خاورمیانه به شمار میآید ـ با سه ترجمه از سه ناشر، فقط 5 چاپ خورده است.
با خواندن این کتاب که حاصل کمتر از یک دهه رفت و آمد مداوم این روزنامهنگار جوان به کشورهای مختلف عرب و گفتوگوی میدانی با مردمی از طبقه روشنفکر، سیاستمداران موثر، تجار برجسته و شاهزادگان منزوی در عربستان سعودی است، میتوانیم به بلندپروازیهای شاهزاده جوان جهان عرب پی ببریم؛ ولیعهدی که شاهزادگیاش آنقدر نامحتمل بوده که انگار، مالدیو برود جام جهانی!
نویسنده پیشرفتهای نردهبانی بنسلمان در ساختار عجیب قدرتطلبی عربستان سعودی و کنار زدن شاهزادگان شانسدار و پرقدرت را به خوبی تصویر میکند. او با نقل قولهایی که از روزنامهنگاران غربی میآورد، ۴۰ سال آینده را دوره زمامداری MBS قلمداد میکند و پادشاهی او را پس از پدرش تا سال ۲۰۶۰ میلادی قطعی میداند. برای اثبات چنین ادعایی، هوبارد از دستگاههای اطلاعاتی آمریکا هم در کتابش تأییدیه دارد.
در «سیر قدرتیابی محمد بن سلمان» با شخصیتی روبهرو هستید که در کنار گذاشتن سنتهای دست و پاگیر وهابیت، احتیاط زیادی ندارد و با حذف تدریجی مفتیان سختگیر کشورش از عرصههای تصمیمگیری به آنها میدان نمیدهد. سینماها را که از حدود ۴۰ سال قبل تعطیل شده، احیا میکند، ممنوعیت رانندگی زنان را به عنوان یک مطالبه دیرپا و پرحاشیه برمیدارد و با حصر و حذف شاهزادگان ثروتمند و رانتخوار، سیمایی فسادستیز و عدالتخواه از خود معرفی میکند؛ اما بالاخره هیمنه این جوان اصلاحطلب با خشونتی که از کشتن شوکبرانگیز جمال خاشقچی، روزنامهنگار سعودی به بیرون دیوارهای کنسولگری عربستان سعودی در استانبول درز میکند و به سراسر جهان مخابره میشود، فرو میریزد و جهان را در بهتی عظیم فرو میبرد. او را که برای گرفتن مدرک شناسایی المثنی به کنسولگری کشورش در ترکیه مراجعه کرده با اره استخوانپر، قطعه قطعه کرده و جنازهاش را با چمدان بیرون بردهاند.
اعتراض به قتل خاشقچی در سراسر جهان
هوبارد البته سعی میکند در کنار تمایلات بنسلمان برای پیشرفت سریع کشورش و معرفی پروژههای جاهطلبانهای چون «نئوم» از سعهصدر محدود و ناچیز او در برابر منتقدان ـ نه مخالفان و معارضان ـ بنویسد، اما با این کتاب به سه موضوع اساسی اشاره دارد.
اول: پایبست سنتی عربستان که هیچ کاری بیاراده مفتیان و رهبران مذهبی این کشور اتفاق نمیافتاده و شاهزاده توانسته قفل این غل و زنجیر کهنه را با کلید خود باز کند. شاید اگر سه ـ چهار فصل نهایی کتاب و ماجرای هولناک خاشقچی نبود، ما با یک اثر کاملاً سفارشی و رپرتاژی برای بنسلمان روبهرو بودیم که اصلاً ارزش خواندن نداشت.
دوم: هوبارد میخواهد یک تصویر مشخص از پیامآوران دموکراسی عربی ارائه دهد که اصلاحات آنها ظاهری زیبا و جذاب با بذل آزادیهای فردی و اجتماعی دارد. همین دموکراسی با آن ظواهر فریبنده، وقتی به عرصههای سیاسی و نقد حاکمیت میرسد، باطنی خشک، خشن و خشمآلود پیدا میکند که حاضر است یک تیم ۱۵ نفره را برای قتل یک منتقدِ محتاطِ منعطف مأمور کند.
سوم: نویسنده قصد دارد بگوید جهان سرمایهداری با سلطنتی که حملات اتباعش به برجهای دوقلو در ۱۱ سپتامبر اثبات شده و قتل سنگدلانه روزنامهنگاران را به گردن گرفته، اگر خریدار تسلیحات نظامی باشد، نه تنها کاری ندارد که برای لاپوشانی جرایم بینالمللی آنها از جمله رعایت نکردن حقوق بشر در داخل و حمله به یمن و کشتار مردم بیدفاع این کشور در خارج دست به هر کاری میزند. چون کشوری مثل عربستان، گاو شیردهی است که تا وقتی میشود آن را دوشید، نیازی به برملا کردن درون آشفتهاش نیست.
من دو ترجمه دیگر کتاب را ندیدهام، اما آنچه از زیر دست صادق قربانی و حمیدرضا کاظمی، مترجمان زبردست حوزه بینالملل بیرون آمده، ترجمهای روان و سالم است که به نظر میرسد در این متن، امانتدارانه، هر آنچه بن هوبارد نوشته، بیکم و کاست ترجمه شده است. البته در سه ـ چهار مورد که مترجمان احساس کردهاند نویسنده در قضاوت دچار بیانصافی شده یا از روی بیاطلاعی چیزی نوشته، با رعایت امانت، پانویس زده و درباره آن موضوع، اشتباه هوبارد را یادآور شدهاند.
به قدرت رسیدن ملک سلمان و شاهزادگی محمد بن سلمان در ساختار پیچیده قدرت در عربستان مثل راهیابی مالدیو به جام جهانی فوتبال عجیب بود!
شناخت عربستان امروز بدون آشنایی با تفکرات زمامداران فعلی این کشور، ممکن نیست و کسی که تا پیش از سال ۲۰۱۷ به این کشور رفت و آمد داشته یا حتی در آن مدتها اقامت داشته، نمیتواند درک صحیحی از سعودی داشته باشد. به همین دلیل، توصیه میکنم این کتاب را بخوانید.
«سیر قدرتیابی محمد بن سلمان» نوشته بن هوبارد با ترجمه صادق قربانی و حمیدرضا کاظمی در ۴۵۸ صفحه و قیمت ۶۰ هزار تومان از فروشگاه انتشارات زرنوشت قابل تهیه است.
انتهای پیام/