سراب پیشرفت با کشف حجاب
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، قانون کشف حجاب رضا خانی یک قانون در کنار سایر قانونهای قلدر مأبانه او نبود، بلکه نشانی بود از خود باختگی فرهنگی و سودای سراب پیشرفت با فرهنگ استعماری، که او در سر می پروراند. اما او در این راه تنها نبود و به اصطلاح روشنفکران غربگرایی همچون فروغی ها او را همراهی میکردند. رد پای چنین تفکراتی را حتی تا به امروز نیز میتوان در مبارزه با حجاب هم در داخل و هم در خارج، مانند رسانه های فارسی زبان خارج از کشور ویا فضای مجازی به وضوح دید.
تغییر لباس،تغییر فرهنگ
مسئله لباس و شکل و نوع آن، امری ساده و سطحی نیست... تغییر لباس همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد، لباس آنان رابه تن نمی کند. درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده است که هر که خود رابه گروهی شبیه سازد، هم از آن گروه است.( فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص40)
حجاب از ضروریات اسلام
حجاب از ضروریات اسلام است. فقهای شیعی، بلکه همه علمای دین از صدر اسلام تاکنون، با توجه به دلایل نقلی (آیات و روایات) و عقلی، به وجوب حجاب، حکم کرده و آن را از احکام مسلم و ضروری اسلام دانستهاند. آیات و روایات متعدد دیگر... و در تشریح دلیلها و حکمت آن رسالهها و کتابهای فراوانی نگاشتهاند.
برخلاف پندار برخی از روشنفکران سکولار، حجاب در ایران باستان و دیگر ملل گوناگون جهان، پیش از اسلام نیز وجود داشته است. به گفته "ویل دورانت" حجابی که در میان قوم یهود وجود داشته خیلی سختتر از اسلام بوده است. در میان یهودیان اگر زنی به نقض قانون میپرداخت و یا با مردان نامحرم به گفتگو مینشست و یا در خانه خود صدایش را طوری بلند میکرد که همسایگان میتوانستند آن را بشنوند، مرد حق داشت بدون مهریه او را طلاق دهد.
در ایران باستان نیز زنان دارای حجاب بودهاند. ویل دورانت در اینباره میگوید: «در ایران باستان معمولاً زنان در اندرون خانه بودند و مخفی نگه داشته میشدند».(ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجه احمد آرام ج۱۲، ص۳۰.)
حجاب از دیدگاه جاسوس انگلیسی
مستر هَمفر، جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، یکی از نقاط قوت مسلمانان را حجاب زنان می داند و می نویسد: «زنانِ آنان دارای حجاب محکم هستند که نفوذ فساد در میانشان ممکن نیست». و در جایی دیگر می نویسد: «به هر وسیله ای که شده باید زن مسلمان را از حجاب اسلام خارج کرد و بی حجابی را در بین مسلمانان رایج نمود و ابتدا برای گول زدن آنها [برای این] که حجاب را کنار بگذارند، باید به آن ها تفهیم کرد که حجاب به صورت چادر و یا عبا مربوط به اسلام نیست. چادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کرده اند واین یک لباس اسلامی نیست... خواه ناخواه وقتی زن ها از حجاب خارج شوند، مردها و جوانان فریفته می شوند و در نتیجه، فساد در کانون خانواده ها رخنه می کند. برای اجرا باید اول سعی کرد زنان غیرمسلمان درکشورهای اسلامی را از حجاب خارج کرد تا زنان مسلمان نیز از آنان پیروی کنند»(تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص76.)
سفر رضاخان به ترکیه
سفر رضاخان به ترکیه که در آن هنگام به وسیله کمال مصطفی پاشا (آتاتورک) عرصه تاخت و تاز فرهنگ غرب قرار گرفته بود و فرهنگ اسلامی با زور از صحنه زندگی مردم خارج میشد، یکی از توطئههای روشنفکران وابسته بود تا رضاخان، تحت تاثیر قرار گرفته و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی مردم ایران تلاش بیشتری بنماید.
نقل شده: محمدعلی فروغی مدتی سفیر کبیر ایران در ترکیه بود. در آن مدت بین او و "کمال آتاتورک" رئیس جمهور و "عصمت اینونو" نخست وزیر و سایر مقامات ترکیه، روابط بسیار حسنهای ایجاد شده بود، بهطوری که در تمام مدت، او مورد مشورت مقامات ترکیه قرار میگرفت. مراد از این نزدیکی این بود که شاه از نزدیک با مظاهر تمدن اروپا، که به وضع شایانی در ترکیه رواج یافته بود، آشنا شود و بعد به عنوان سوغات، قسمتی از آن تمدن را در ایران پیاده نماید.
رضاشاه روز دوازدهم خرداد ۱۳۱۳ عازم ترکیه شد. مدت مسافرت شاه در ترکیه چهل روز به طول انجامید و کمال آتاتورک از شاه ایران تجلیل شایستهای کرد. رضاشاه وقتی که به ایران بازگشت تصمیم گرفت، ایران را از لحاظ ظاهر به پای ترکیه برساند. تغییر کلاه، کشف حجاب، تاسیس دانشگاه، تمام اینها سوغات ترکیه بود. فروغی با مهارت خاصی موفق به انجام خواستههای خود شد، بدون اینکه شخصاً قدمی برداشته باشد. فروغی خود مجدداً رئیسالوزراء رضاخان شد و نتایج سفر رضاخان به ترکیه را پی گرفت.
محمدرضا اعتراف میکند که: «ایران پس از ترکیه دومین کشور مسلمانی بود که رسماً حجاب را ممنوع ساخت.»( ماموریت برای وطنم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۰، ص۴۶۷.)
تأثیرپذیری رضاخان در ترکیه
رضاشاه در مدت سفر به ترکیه با همه زوایای غربگرایی و شیوه زدودن ارزشهای ملی و اسلامی رژیم آتاتورک آشنا شد و وقتی به ایران بازگشت تصمیم گرفت که ایران را به پای ترکیه برساند. مخبرالسلطنه که از سال ۱۳۰۶ تا ۲۲ شهریور ۱۳۱۳ به مدت شش سال نخستوزیر رضاشاه بود مینویسد: «فکر تشبه به اروپا از آن (ترکیه) بر سر پهلوی آمد.»
به هنگام حضور شاه در ترکیه، او از مدرسهای دخترانه در آنکارا به نام عصمت پاشاه دیدن کرد. در آن مدرسه دختران بیحجاب هنگام ورود شاه با کف زدنهای ممتد، مقدم او را گرامی داشتند. رضاشاه پس از این دیدار به سفیر کبیر ایران، مستشارالدوله صادق میگوید: «هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم». یحیی دولتآبادی نیز نوشته است: «از آنجا که آتاتورک دعوت متقابل را پذیرفته بود، رضاشاه میخواست تا زمان بازدید او، ایران را با چنان سرعتی مدرن سازد که آتاتورک عقبماندگی نسبی ایران را مشاهده نکند.»( اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ۱۳۸۵، ص۲۲۰.)
زمینهسازی برای کشف حجاب
در فاصله سالهای ۱۳۱۴-۱۳۱۳ش، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهرها برپا شد.کانون بانوان در اردیبهشت ۱۳۱۴ تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، اشخاصی نظیر صدیقه دولتآبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند.
این کانون موظف بود که مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از اشخاص معروف دعوت نماید تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون حجاب برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان اداره گردد. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.
اجرای رسمی قانون کشف حجاب
فرمان کشف حجاب به صورت رسمی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ صادر شد. در این روز، جشنی از طرف علی اصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند. شاه طی نطقی همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمیآمدند؛ زیرا در پرده به سر میبردند.و ادامه داد که نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً میبایست عفیف باشد.از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند. آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.( پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۷۲.)
شکست سیاست کشف حجاب
پس از روی کار آمدن محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۲۰، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند، در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علیرغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمیکردند. در مهرماه همان سال سید ابوالقاسم کاشانی طی نامهای به نخست وزیر وقت خواهان کم کردن فشار بر زنان محجبه شد.
در سال ۱۳۲۳ نیزه سید حسین طباطبایی قمی از مراجع وقت، نامهای به شاه جدید نوشت و از وی خواست کشف حجاب اجباری را الغا کند. سرانجام با مخالفت علما و مقاومت مردم، قانون کشف حجاب لغو گردید. انتشار دو فتوای «حاج حسین آقا بروجردی» و «حاج سید محمدتقی خوانساری» که دال بر لزوم حجاب و تحریم بیحجابی بود در آن روزها منتشر شد و از نظر فرهنگی و دینی مردم را به سمت حجاب تشویق کرد.
ادامه افکار رضاخانی توسط نظام رسانه ای غرب
امروزه ودر زمان کنونی نظام رسانه ای غرب شامل شبکه های فارسی زبان از جمله بی بی سی فارسی وهمچنین شبکه های اجتماعی بازهم با القای همان تفکرات غربی وضد اسلامی امثال رضاخان و فروغی ها البته به شیوه امروزی آن، در صدد از بین بردن حجاب و فرهنگ حجاب هستند. از جمله تلاش آنان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
القای مخالفت حجاب با مدرنیته
با توجه به اهداف جنگ نرم، دشمنان در رسانه های فارسی زبان و فضای مجازی برای حجابزدایی با استفاده از برنامه های تلویزیونی و کالاهای فرهنگی ـ هنری از جمله عکسنوشت، کاریکاتور، کلیپ و نیز راهاندازی کمپینهای ضدحجاب، پوشش را نماد تحجر، سنتگرایی، بیتمدنی، بیکلاسی و در مقابل مدرنیته نشان میدهند. همچنین آن را مانع پیشرفت، ورزش و کار میدانند و بیحجابی را راه تجدد، پیشرفت و موفقیت درنظر میگیرند
حیازدایی
از دیگر روشهای حجابزدایی، گسترش بیرویه تصاویر و ویدئوهای برهنه و بیحجاب در غالبهای خبری و فیلمها وسریال ها و همچنین در شبکههای اجتماعی برای افزایش تأثیرپذیری از بیحجابی، کمرنگکردن ارزش پوشش در ذهن افراد و در نتیجه ترویج حیازدایی است. به عبارتی «متخصصان عملیات روانی برای کند و متوقفکردن رفتار (رعایت پوشش اسلامی) مخاطبان، پشتوانه احساسی ـ عاطفی آنها را نشانه میروند و شور و احساس حاکم بر رفتار ایشان را بهتدریج کمرنگ میکنند.
تضعیف باورها
یکی دیگر از شیوههای حجابزدایی در جنگ نرم، متزلزلکردن اعتقاد و باور دینی افراد نسبت به اصل پوشش است. «صنعت ابتذال از همان ابتدای فناوری دیجیتال، تمام تلاش خود را برای انحراف نسل جوان به کارگرفته است تا به سودآوری بیشتری برسد. توسط دشمنان در اتاقهای چت، تالارهای گفتمان مجازی و ... موضوعات اعتقادی و پرسشهای مردم درباره پوشش رصد میشود و در مقابل طی برنامهریزیهایی موضوعات انحرافدهنده و شبهات به گفتگو گذاشته میشود تا مقاصد مبتذل برآورده گردد».( سیدعلیاصغر موسوی، فاطمه مادر تمام خوبیها، ص۴۱.)
معرفی حجاب در جایگاه عامل محدودیت سازی
دشمنان در نظام رسانه ای خود با استدلالهای بیاساس، حجاب را نوعی اجبار و مانع در برابر آزادی نشان میدهند و خود را حامی افراد برای رهایی از سلطه حجاب معرفی میکنند.
آنان به گمان خود با طرح این ادعاها در شبکه های تلویزیونی، کمپینها و صفحات مجازی خود درصددند تا احساسات و عواطف افراد را تحریک کنند و با ترفندهایی تعهد آنان را نسبت به باورها و اعتقادات درونی بزدایند؛ از جمله این کمپینها میتوان به طرحهای شکستخوردۀ آزادیهای یواشکی و چهارشنبههای سفید اشاره کرد. که در ظاهر توسط مسیح علی نژاد و اما در حقیقت با پول و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری مستقیم آمریکاییها انجام گرفته است.
راه نجات تقویت دینداری و آگاهی
آنچه که میتواند زنان و دختران جامعه ما را بیش از پیش در برابر خطر بی حجابی مصون ومحفوظ بدارد وسیاست از بین بردن حجاب را (همانطور که در زمان رضاخان راه به جایی نبرد) خنثی کند، تقویت دینداری و آگاهی مردم است. که میتواند سدی باشد در برابر هجمه های رسانه ای غرب برای از بین بردن حجاب، حجابی که ریشه در فرهنگ واصالت ایرانی اسلامی دارد.
خدا خیرتون بده
واقعا صدسال غرب پرستا فکر میکنن بی حجابی بشه همه مشکلاتمون حل میشه.