چقدر حزب بازی؟!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، از دیرباز تا کنون، حزب بازی و باند بازی مشکل اصلی این کشور و حتی سایر کشورها است که آوردهای جز تخریب، توهین، تهمت و سایر بیاخلاقیها نخواهد داشت. در ایران به خصوص پس از انقلاب عدهای با جمع کردن افراد به دور خود حزب بازی را شروع کردند؛ شاید ابتدایی ترین آن را بتوان انفکاک افرادی از جامعه روحانیت مبارز دانست که نام مجمع روحانیون مبارز را بر خود نهادند. مشرب فکری این مجمع بعدها به تأسیس حزب اصلاح طلبی انجامید و برخی از این افراد در مواضعی خلاف انقلاب و رهبری نیز موضع گرفتند.
همچنین دیگر حزب سازی و تشکیل گروه را هاشمی رفسنجانی، با تشکیل مرکز بررسیهای استراتژیک بنیان نهاد که بعدها هسته اصلی اصلاح طلبان را نیز افراد این مرکز تشکیل دادند. این چرخه در آینده موجب پدید آمدن گروهی موسوم به اصولگرا شد و به مقابله با اصلاح طلبان و اعتدالیون پرداخت. از آنجا که اصلاح طلبان در مجموع التزام کمتری به اسلام داشتند، از هیچ ترفندی برای ضربه زدن به جریانهای پیش رو فروگذار نکردند؛ البته اصول گرایان نیز اشتباهاتی داشتند که امروز هیچ یک از این دو حزب مورد تأیید مردم نیست.
از جمله تحرکات حزب اصلاح طلبان، تخریب رسانهای بود و از آنجا که این طیف چهرههای رسانهای و متخصصان ماهری در این عرصه داشتند، همچنین همراهی دولت هاشمی و خاتمی با اینها بر قدرت رسانهایشان افزود و در بازه ای از زمان، روزنامههایی زنجیرهوار چون قارچ، پدید میآمدند. این روزنامهها توسط عدهای خاص اداره میشد و خطهای مشابهی را در راستای سیاستهای کلی خود میپیمود. حالا وضعیت به گونهای شده که همین افراد موضع گیریهای ائمه جمعه را بخش نامهای میدانند و میگویند: [ائمه جمعه] در مورد دولتهای خارجی هم اظهارنظرهائی میکنند که یا نشاندهنده بیاطلاعی آنهاست و یا بوی بخشنامهای عمل کردن از آنها به مشام میرسد!
تخریب، نتیجه حزب بازی
مسیح مهاجری پنجم همین ماه در یادداشتی در روزنامه جمهوری قلم خود را در راستای تخریب دستاورهای رئیس جمهور چرخانده و نقدی را نیز به ائمه جمعه وارد کرده است. وی در این یادداشت ائمه جمعه را به دو بخش تقسیم کرده که یکی به نفع دین خدا و دیگری به نفع مطامع خود از این منبر بهره گرفته اند و ادامه داده: ما که وارثان آن همه تجربه تلخ و شیرین برجای مانده از تاریخ اسلام هستیم، باید با هوشیاری تمام، از تجربههای تلخ عبرت بگیریم و از منبر نمازجمعه با چاشنی اعتدال حداکثر بهرهبرداری را برای معرفی حکمرانی سالم و عادلانه اسلامی به عمل آوریم.
این سخنان اگر از زبان یک انسان بیطرف شنیده شود قطعا بر دل مینشیند ولی کسی این حرف را میزند که مرید درجه یک هاشمی رفسنجانی است. گویا وی به خاطر نمیآورد هاشمی رفسنجانی پشت تریبون نماز جمعه خطبه «مانور تجمل» خواند و عملا سیاستی را پیاده کرد که منجر به له شدن افراد ضعیف زیر چرخ دندههای توسعه شد! هاشمی تصریح کرد «زمان آن رسیده که مسئولین ما به مانور تجمل روی آورند» و این تفکر را با انتقال محل کار دولت به کاخ سعدآباد نشان داد و عملا عدالت را زیر پا له کرد.
حملهای که مهاجری در این یادداشت به سخنان ائمه جمعه کرده و آنان را بیتقوا و جاهل خوانده فقط برای دفاع آنان از سفر رئیس جمهور به روسیه است. این سفر حدود 17 هدف داشت که به اذعان مطلعین همه آن اهداف پیاده شد و فارغ از اینها، نماز خواندن رئیسی در کاخ کرملین، سخنرانی ایشان در مجلس دوما، تشویق نمایندگان و دیدار ایشان با مسلمانان روسیه در مسجد جامع مسکو از جمله بردهای رسانهای این سفر در کل دنیا به حساب میآید که همینها خاری شده در چشم حزب بازانی که نمیتوانند موفقیت دولت را ببینند.
سخنان امام خمینی درباره حزب بازی
به راستی علت بی عدالتی چیست؟!
مسیح مهاجری، کسی که در روزنامه خود دستاوردهای ناچیز دولت روحانی را در بوق و کرنا میکرد و از خسارت محض برجام با عنوان دستاورد عظیم یاد میکرد، امروز یقه ائمه جمعه را گرفته و آنان را متهم به حزب بازی میکند. وی نوشته: اگر تصور شود نمازجمعه جای توجیه عملکرد حکومتها و دولتهاست، تصور کاملاً اشتباهی است ... [نماز جمعه به] تریبونهای توجیه و در مواردی تحقیر تبدیل شدهاند. گاهی به راه افراط میروند و گاهی دچار تفریط میشوند ... بسیاری از آنها یک دولت را شیطان بزرگ معرفی میکنند و یک دولت دیگر را به مرتبه قِدیسی میرسانند، یکی را به عرش میبرند و دیگری را به فرش میکوبند.
وی همچنین ادامه داده: «با دو عنصر بسیار مهم و تأثیرگذار آگاهی مردم و درست عمل کردن حکمرانان است که جامعه به راه اعتدال خواهد رفت و از افراط و تفریط و انحراف و گمراهی در امان خواهد ماند؛ با تأسف شدید باید اعتراف کنیم که نمازجمعههای ما مدتی است این ویژگیها را ندارند.» هرچند که حقیقتا انتقاداتی به نماز جمعه وارد است لیکن هنوز من در عجبم چگونه مسیح مهاجری به عنوان یکی از اعضای حزب کارگزاران و خادم اصلاح طلبان به خود جرئت میدهد تا از عدالت و درست عملکردن مسئولان دم بزند؟! بعید میدانم شخصی باشد که بانیان وضع موجود را دولت روحانی و تئوریسینهای آن نداند.
مسیح در پایان نوشته «در هر دو صورت، به حال منبر جمعه با چنین ائمه جمعهای باید گریست»! البته این نوشته تنها هجمه او به ائمه جمعه نبود؛ بلکه در آبان ماه نیز در یادداشتی تصریح کرده که ائمه جمعه دین را خرج جناحها میکنند و نوشته: اینکه گفته شود این ناکارآمدیها در دوران حکومت پیامبر اکرم و حضرت علی علیهالسلام هم بود و یا بگویند: «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کمآبی نمیشدند»، اینها خرج کردن دین برای توجیه ناکارآمدی حکمرانان است.
دین سواری
همچنین در همان یادداشت منبر جمعه را به منبر نماز جمعه زمان حکومت بنی امیه و بنی عباس تشبیه کرده و مینویسد: مفهوم واقعی تقوا که ائمه جمعه موظفند در خطبه نماز آن را توصیه نمایند و قبل از دیگران، خودشان آن را رعایت کنند، در همین فراجناحی بودن و موضع پدرانه داشتن جلوه میکند ... ائمه جمعه با چنین کاری نهتنها به وظیفه واقعی خود براساس اسلام ناب محمدی که امام خمینی منادی آن در عصر حاضر بود عمل نمیکنند، بلکه به فرهنگ خطبای دوران خلفای اموی و عباسی عقبگرد میکنند که همواره درصدد توجیه عملکردهای خلاف حکمرانان زمان بودند؛ حضرات لابد میدانند که نظام جمهوری اسلامی برای حفاظت از اسلام تأسیس شده نه برای خرج کردن از اسلام.
باید گفت این سخن یکی از خطبای جمعه که فرموده «اگر مردم خدا را در نظر میگرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کمآبی نمیشدند»، شاید سخنی درست باشد، از این جهت که اگر رأی دهندگان در سال 92 و 96 با نیت خدایی رأی میدادند، قطعا شخصی غیر از حسن روحانی مسئول میشد و بیشک مملکت به چنین روزی نمیافتاد. اما بر فرض اینکه این سخن غلط بوده و مبنای دینی نداشته باشد، آیا این کلام و این منبر بیشتر به اسلام ضربه میزند و از اسلام خرج میکند یا معممینی که در نهایت ناتوانی بوده و با اتکاء به فرهنگ غربی کشور را به چنین روزی انداختند؟
ضمنا هنوز در خاطرمان هست که رئیس جمهور شما و هم فکرانشان چون سروش محلاتی چگونه آسمان و ریسمان را به هم میبافتند و دین و تاریخ را تحریف میکردند، به گونهای که از عاشورا درس مذاکره میگرفتند و امام معصوم را نیز نقد میکردند! در پایان با نگاه کردن به نتیجه کار دولت یازدهم و دوازدهم میتوان فهمید شما از دین محافظت کردید یا اسلام را سپر خود قرار دادید و دین را خرج خود کردید؟! پس بهتر است کمی حواسمان به قلممان باشد.