"نگهبان شب" قهرمان ندارد
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، یازدهمین محفل هماندیشی سینما انقلاب در پردیس سینمایی ملت برگزار میشود. در چهارمین روز از این رویداد سینمایی، 2 فیلم سینمایی «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی و «موقعیت مهدی» اثری از هادی حجازیفر به نمایش درآمد. در خلال این نمایشها نیز محافل سینمایی با حضور اساتید برجسته رسانه و سینما برگزار شد.
در نخستین محفل، سهیل احمدی صحبت کرد و گفت: اصل سینما مفرح بودن آن است و همین موضوع است که مخاطب را ترغیب میکند تا آخرین دقیقه فیلم آن را دنبال کند. اما گاهی وقتها فیلم اینگونه پیش میرود که مخاطب مدام از خود میپرسد: «فیلم کی تمام میشود؟!» چنین سؤالی نشانگر آن است که فیلم نتوانسته فضای مفرح بودن را برای مخاطب ایجاد کند. این موضوع هم از نظر ذائقه و هم از نظر فرم قابل بررسی است.
وی با اشاره به فیلم سینمایی «نگهبان شب» گفت: این فیلم به حاشیهنشینی و فقر در این منطقه پرداخته است. در طول فیلم به دنبال قهرمان آن میگشتم اما به نظرم قهرمانی در این فیلم شکل نگرفت. شاید بتوان گفت که شخصیت اصلی فیلم یک عاشقپیشه وابسته است اما او قهرمان نیست. این اثر سینمایی نتوانسته از یک پسر شهرستانی صاف و ساده روایت فرد قهرمانی را بدهد که توانایی حل مسئله دارد.
احمدی ضمن اشاره به این نکته که فیلم سینمایی «نگهبان شب» شباهت زیادی به فیلم «سرزمین خانه به دوشها» دارد، گفت: درست است که فیلم سینمایی «سرزمین خانه به دوشها» به حاشیهنشینی میپردازد اما شخصیت اصلی آن زنی است که اعتماد به نفس دارد. همین موضوع او را تبدیل به یک قهرمان در فیلم کرده است. در نقطه مقابل در فیلم «نگهبان شب» کسی را میبینیم که قهرمان نیست. متأسفانه کارگردانان ما در شخصیتپردازی خود توجه بسیار کمی به قهرمانسازی دارند.
این منتقد سینمایی تأکید کرد: بنده معتقدم که اگر کسی بخواهد فضای فیلم را تاریک نشان بدهد، تنها با نشان دادن فقر به موفقیت نمیرسد بلکه باید فیلمش را بدون قهرمان به پایان برساند.
او با اشاره به جنبه عاشقانه این فیلم سینمایی گفت: کارگردان از بازیگرانش به خوبی استفاده کرده است اما با توجه به شخصیتپردازیها و داستانی که مضمون عاشقانه دارد، میتوانست از مخاطبش اشک بگیرد و فیلمش را تبدیل به اثری عاشقانه کند. به نظرم دختر و پسر فیلم، خیلی خوب بازی میکنند و میشد از اینها عاشقانهای با روایت ثانویه گرفت. به عبارت دیگر معتقدم که بهتر بود این فیلم به جای اعتراض به سمت داستانی عاشقانه میرفت.
احمدی در پاسخ به سؤالی درباره نمایش فقر در حاشیه شهر گفت: میخواهم سؤالی بپرسم؛ به نظر شما اکثر دانشجویان نخبه ما از کجا میآیند؟ خیلی از آنان از شهرستانها و مناطق کمتر برخوردار میآیند. حتی بسیاری از شهدای ما که نازنینترین افراد هستند، از پایین شهر آمدهاند. بنده معتقدم که در حاشیه شهر نیز قصههای بسیار زیادی وجود دارد که نه تنها تیره و تار نیست، بلکه دارای قهرمانان واقعی است. اینکه کارگردانان تلاش دارند حاشیه شهر را بد و کثیف نشان دهند، نشان از نگاه بد آنان به این منطقه است. بنده معتقدم که کارگردانان ما پایین و حاشیه شهر را خوب ندیدهاند. طلاق و بیکاری وجود دارد اما در عین حال حاشیه شهر زیباییها و قهرمانهایی دارد که در عین محرومیت اصالت خود را حفظ میکنند.
این منتقد سینمایی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه آیا فیلم تلاش دارد یک کلاهبردار را تطهیر کند، گفت: به تطهیر کردن اعتقادی ندارم، اما در مواردی احساس کردم که کارگردان میخواهد نشان بدهد دلش برای آن پسر جوان سوخته است. با این حال معتقدم که ای کاش شخصیت اصلی فیلم ارتباطش با مالباختهها را حفظ میکرد.
او درباره اینکه آیا این فیلم سیاسی است یا خیر، گفت: وجود برخی المانها فیلم را سیاسی کرده است. اوج سیاسی بودن همان سکانس رأی دادن است که نشان میدهد برخیها برای شوآف رأی میدهند، در حالی که عدهای اصلاً حوصله رأی دادن ندارند. در اینجا نیز بار دیگر فقر و محرومیت به رخ کشیده میشود.
احمدی در بخش دیگری از سخنان خود درباره شخصیت زن در سینمای ایران گفت: در چند سال اخیر شخصیت زن در سینمای ایران را ضعیف دیدم و زن در سینمای کشورمان کمتر شخصیتی قوی بوده است. این جمله مشهور که میگویند همیشه پای یک زن در میان است، عمدتاً مربوط به روایتی ضعیف از زنان بوده است. برای مثال در جشنوارههای گذشته دیدید که عمده زنان یا دخالتهای بیمورد دارند، یا چیزی را برهم میزنند و ... در حقیقت زن در این آثار موجودی ضعیف نشان داده شده است.