شورای نگهبان هیچگاه جناحی عمل نکرده/ سابقه نظارت استصوابی از زمان امام است
اشاره: شورای نگهبان، عماد ملت و دین و مایه اطمینان و سکینه قلب مؤمنین است و در حقیقت نبض نظام اسلامی به شمار میرود. وقتی شورای نگهبان قوی و قاطع و دقیق باشد، موجب آرامش کسانی میشود که دلشان برای اسلام میتپد و آرزویشان تحقق اهداف اسلامی و شریعت حقهی نبویه است و اگر روزی شورای نگهبان چه حیثیتی، چه هویتی و چه درونی تضعیف بشود، مطمئناً ضربه جبرانناپذیری به انقلاب خواهد خورد.
با توجه به اهمیت بالای شورای نگهبان و هجمههای بیمورد علیه این شورا، همچنین برای پاسخ گویی به برخی سؤالات در کار شورای نگهبان، خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا نزد آیت الله سید احمد خاتمی، عضو فقهای شورای نگهبان رفته و به مناسبت انتخاب اولین هیأت فقهای شورای نگهبان توسط امام خمینی رحمت الله علیه در اول اسفند ماه با وی به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ همانطور که مستحضر هستید، شورای نگهبان جایگاه خاصی را در قانون اساسی دارد و نگهبان آن است؛ لطفا وظایف این شورا که بعضا در آن تشکیک میشود را بیان کنید.
از اصول شاخص قانون اساسی، اصول مربوط به شورای نگهبان است. اصل چهارم میگوید: کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگرحاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.
این یک وظیفه است که قانونگذار به شورای نگهبان واگذار کرده و مسئولیت دیگری که قانون، اساسی برای شورای نگهبان مشخص کرده در اصل در اصل ۹۹ آمده که میگوید: شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد.
بر این اساس در این دو وظیفه هیچ کس نمیتواند تردید داشته باشد. سخن این است که آیا این نظارت استصوابی است یا نظارت استطلاعی؛ طبیعتا پاسخ روشن است که نظارت استطلاعی حق آحاد ملت است و این نیاز به قانون ندارد و همه حق دارند اگر خلافی دیدند گزارش دهند؛ اما چیزی که نیاز به تقنین دارد، این است که شورا حق اعمال نظر داشته باشد و ببیند هرگاه خلاف قانون صورت گرفت، اعمال قدرت کند و فیلتر بگذارد که به این نوع نظارت، نظارت استصوابی گفته میشود.
همچنین در اصل ۹۸ آمده که تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام میشود. در این عرصه شورای نگهبان وارد شده و بر اساس این قانون، تصویب کرده که نظارت مذکور، نظارت استصوابی است. آنچه گفته شد، متن قانون است و با تفسیر شورای نگهبان که با اصل ۹۸ صورت گرفته، این نظارت را استصوابی نداند.
پس از تصویب این قانون تا همینک هر انتخاباتی که در این کشور وجود داشته، هجمه نیز به شورای نگهبان بوده؛ در زمان امام و هم در زمان رهبری و البته این دو بزرگوار هم در حمایت از شورای نگهبان سنگ تمام گذاشتند. همچنین در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب با مردم تبریز نیز دوباره اسم شورای نگهبان را آوردند.
رسا ـ همانطور که فرمودید اگر قانون وجود دارد، پس محل نزاع کجاست؟
محل نزاع در این است که از نگاه افراد و جریاناتی برخی باید تأیید صلاحیت بشوند اما شورای نگهبان بر اساس معیارهایی آنان را تأیید صلاحیت نمیکند و قانونگذار نیز حکم شورای نگهبان را نافذ قرار داده است. اتهاماتی وارد میشود که شورای نگهبان جناحی عمل میکند؛ من یک سال و چند ماه است که عضو این شورا شده ام و به صراحت عرض میکنم که این یک ادعای بی اساس است. نه فقیهان و نه حقوقدانان در تأیید یا رد صلاحیتها به جناح بندیها توجه ندارند.
دومین اتهامی که به شورای نگهبان زده میشود، این اتهام است که شورا انتخابات را مهندسی میکند و این نیز دروغی است آشکار. چه دلیلی دارد که یک نهاد قانونی بخواهد انتخابات را مهندسی کند؟ من این را از زبان اعضای محترم میگویم که ما با تمام وجود قانون اساسی را قبول داریم و با تمام وجود رأی مردم را تأثیرگذار و آن را حق الناس میدانیم.
رأی مردم نیز چیزی است که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید دارند و در انتخابات سال ۸۸، ایشان از جمهوریت نظام دفاع کرد نه ولایت فقیه. میگفتند انتخابات باطل شود یعنی تودهنی زدن به مردم و بیاعتبار کردن رأی مردم که این ضد جمهوریت است و مقام معظم رهبری مقابل این جماعت ایستاد. به هر حال من بر این باورم که مسئولیتها ماندگار نیست و ما باید به گونهای عمل کنیم که فردای قیامت پاسخ داشته باشیم. من به مردم عزیز اطمینان میدهم که ما دینمان را به دنیای دیگران و این جناح و آن جناح نخواهیم فروخت.
در زمان طاغوت مجلس بود اما نماینده، نماینده مردم نبود. ساواک اسامی کاندیداها را انتخاب میکرد و پیش نخست وزیر میبرد و نخست وزیر نیز به شاه نشان میداد؛ او روی اسامی که نمیخواست وارد شوند خط میکشید و مابقی نماینده بودند و صرفاً برای ظاهرسازی، چند صندوقی هم گذاشته و رأیهایی نیز درون آن ریخته میشد.
در نتیجه قانونگذار این نهاد را تأسیس کرده که نمایندگان، نمایندگان حقیقی مردم باشند نه وکیل الدوله، نمایندگان را پول تعیین نکند و نمایندگان رأی نخرند. تا اکنون قصه این بوده و هدف، سالمسازی انتخابات بوده است و شورای نگهبان هم چه آنهایی که به دیدار خدا رفتند از بزرگانی مثل آیتالله مومن، آیت الله شاهرودی، آیت الله یزدی و سایرین، اینها همه رجال باتقوا بودند و حواسشان به آخرتشان بود.
رسا ـ در ادوار مختلف و انتخاباتهای مختلف، ابهاماتی مطرح میشود که پاسخ در خور توجهی برای رفع ابهامات به افکار عمومی از سوی شورای نگهبان داده نمیشود؛ نظر شما در رابطه با اقناع و تنویر افکار عمومی پیرامون افراد رد صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان چگونه است؟
به ابهامات پاسخ داده میشود و ما سخنگو را برای همین انتخاب کردیم و همین جا که من با شما صحبت میکنم به عنوان یک عضو شورای نگهبان با شما صحبت میکنم نه سخنگو؛ اما در رابطه با آن که ما روشنگری داشته باشیم و جهاد تبیین انجام دهیم، چند مطالبی وجود دارد یکی اینکه آبروها برای ما مهم است و ما معتقد نیستیم اگر یک نفر کاندیدا شد و صلاحیتش رد شد، حرمتش شکسته شود و حرمت مؤمن و مسلمان باید حفظ شود.
رسا ـ به عنوان سؤال آخر باید بپرسم ملاکهایی که برای تأیید صلاحیت افراد در قانون وجود دارد بسیار کلی است؛ همچون رجل سیاسی، مذهبی، مدیر و... . تشخیص این مصادیق چگونه است؟
ما یعنی این دوره شورای نگهبان این مسأله را حل کرد ولی متأسفانه دولت سابق این قانون را عملی نکرد. ما تفسیر کردیم که رجل سیاسی یعنی این که بیان کردیم باید چند سال تجربه اجرایی داشته باشد؛ جالب است بشنوید که در قانون گذشته هیچ مدرکی مطرح نبود و صرفاً اگر شخص خواندن و نوشتن بلد بود، میآمد و ثبتنام میکرد اما ما در این دوره گفتیم حداقل مدرک، داشتن ارشد است و در رابطه با رجال مذهبی و سیاسی گفتیم سوء پیشینه اثبات شده اقتصادی و سیاسی نباید داشته باشد و ما اینها را تفسیر کردیم که متأسفانه عملی نشد ولی همین تصویبش نقش خودش را داشت.
در انتخابات ریاست جمهوری گذشته حدود 1500 نفر ثبت نام کرده بودند. بررسی کنید ببینید در بعضی کشورها شرایط انقدر سخت است که اگر کسی بخواهد کاندیدا شود، ۱۰ هزار رجل سیاسی باید او را تأیید صلاحیت کنند ولی در کشور ما قانونگذار آمده و شورای نگهبان را قرار داده است.
حالا عدهای میگویند اصلاً نظارت استصوابی سابقه نداشته و شما از خودتان در آوردید در صورتی که آن هیأتی که حضرت امام انتخاب کرد، مسعود رجوی را رد صلاحیت کرد؛ بر روی چه مبنایی او را رد کردند جز این نظارت استصوابی؟ اتفاقا کار بسیار خوبی کردند که این عنصر ناصالح و فاسد را رد صلاحیت کردند. پس کسانی که میگویند نظارت استصوابی در زمان امام سابقه نداشته، این مورد را در نظر داشته باشند و اتفاقا یکی از عملهای صالح آن هیأت نیز همین کار بود.
حسن روحانی دست پرورده و محصول شورای نگهبانه