تنها اقدام درست آمریکا از منظر امام خمینی
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، شاید ساموئل گرین بنجامین، نخستین سفیرآمریکا که در سال ۱۲۵۰ خورشیدی به ایران آمد، هرگز گَمان نمیکرد رابطه ایران و آمریکا در آیندهای دور به یکی از مسائل اصلی سیاست خارجی آمریکا تبدیل شود.
آمریکا در آغاز رابطه با ایران اقدام به کارهای نیکوکارانهای مثل ساخت مدارس، بیمارستانها و مؤسسات خیریه کرد تا تصویر خیرخواهانهای از خود در اذهان ایرانیها بسازد. اقدامات خیرخواهانه آمریکا در ایران آرام آرام در میان رجال ایرانی سروصدا کرد و بر سر زبانها افتاد. آمریکاییها نیز عدم دخالت در سیاستگذاریهای کلان داخلی و خارجی را تا سال ۱۳۲۰ ادامه دادند. اما ورود آمریکا به جریان جنگ جهانی دوم و پس از آن، دخالت در ماجرای اشغال ایران مقدمهای برای گسترش روابط بین ایران و آمریکا شد.
اشغال ایران
آمریکای پس از جنگ جهانی دوم با آمریکای قبل از جنگ بسیار متفاوت بود و این آمریکا را دولتمردان پهلوی دوم مانند اللهیار صالح و علی امینی و سیاسیونی که حزب ایران را تاسیس کردند، همچنین فردی مثل محمد مصدق هرگز نشناختند و دل به آمریکایی دادند که پس از پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا با توجه به شرایط جدید بینالمللی، تبدیل به یک ابرقدرت بزرگ و تعیینکننده در جهان شد.
علی امینی در دیدار با شاه
آمریکا چون خارج از صحنه جنگ جهانی دوم بود به برنده اصلی تبدیل شد و توانست خلاء انگلستان را به عنوان قدرتهای استعماری پیشین جهانی ـ که در آن مقطع بسیار ضعیف شده بود ـ پر کند و منافع بسیاری را از آن جنگ به دست آورد.
ایران و منطقه خلیج فارس بعد از جنگ جهانی دوم به واسطه دارا بودن منابع عظیم نفتی اهمیت بسیاری برای آمریکا پیدا کرد و تسلط بر منابع نفتی پس از جنگ جهانی دوم برای دولتهای بزرگ بسیار تعیینکننده بود.
آمریکا به تدریج و با برنامه دقیق حضور خود را در خلیج فارس و تسلط بر کشورهای مهم منطقه مانند ایران و عربستان اجرا کرد و در نهایت توانست انگلستان را از خلیج فارس خارج کند و سرانجام بر ایران و عربستان و چند کشور دیگر این منطقه تسلط یابد.
یکی از مقاطع مهم در رابطه ایران و آمریکا نهضت ملیشدن صنعت نفت بود که رابطه ایران با آمریکا را وارد مرحله نوینی کرد. آمریکا که در مراحل اولیه نهضت ملی شدن صنعت نفت خود را حامی نهضت نشان داد، در نهایت برای به شکست کشاندن نهضت، دست یاری به انگلستان داد و با کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ حکومت دیکتاتوری و وابسته را در ایران بنا نهاد.
آمریکا دولت قانونی مصدق را سرنگون کرد
آمریکا بعد از کودتای ۲۸ مرداد در مقابل مردم ایران قرار گرفت و دولت ایران کاملا وابسته به آمریکا بود و به همین دلیل مبارزه با استبداد شاه به نوعی مبارزه با استعمار آمریکا بود و نهضت امام علاوه بر اینکه ضداستبدادی بود جنبه ضداستعماری هم داشت که تا به امروز ادامه دارد.
آمریکا که در فاصله سالهای ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۵۷ یعنی به مدت ۲۵ سال بر ایران حاکم بود، قادر نبود انقلاب اسلامی را درک کند. با پیروزی انقلاب اسلامی آمریکا دست از دخالت از امور داخلی ایران برنداشت و قصد داشت انقلاب اسلامی را به شکست برساند. تا اینکه در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا در تهران تسخیر شد. به دنبال تسخیر مرکز جاسوسی آمریکا در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ابهت ظاهری این کشور در بین ملتهای مظلوم از هم پاشید. امام این اقدام دانشجویان را عکسالعمل ملتی ستمدیده در مقابل استکبار جهانی اعلام کردند. به دنبال این اقدام عملی مردم، دولت آمریکا دست به اقدامات گوناگون زد که قطع رابطه سیاسی با ایران در ۲۰ فروردین ۱۳۵۹، حمله به طبس، کودتای نوژه، جنگ تحمیلی و تشویق به تجزیه ایران اسلامی را میتوان از آن جمله نام برد.
کارتر و شاه
قطع رابطه سیاسی با ایران در ۲۰ فروردین ۱۳۵۹ به دستور کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا درست ۵ ماه پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام صادر شد. کارتر در سخنان خود درباره قطع رابطه با ایران گفت: «... مطالبات شاکیان آمریکایی و شرکتها، از اموال مسدود شده ایران در آمریکا برداشت خواهد شد و مسئولیت بحران با شورای انقلاب ایران است که خود را پشت سر دانشجویان پنهان میکند.
اگر گروگانها آزاد نشوند، تصمیمات شدیدتری علیه ایران اتخاذ خواهد شد و آمریکا با همپیمانان خود اقدامات مقتضی به عمل خواهد آورد. هیچ ویزای جدید برای ایرانیان صادر نخواهد شد و کلیه ویزاهای صادر شده پس از بحران باطل میباشد ...» امام در پاسخ به کارتر جمله جالبی گفت و فرمود: «اگر کارتر در عمر خود یک کار خیر کرده باشد، همین قطع رابطه است!»
متن کامل پیام بنیانگذار جمهوری اسلامی بدین شرح بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ملت شریف ایران، خبر قطع رابطه بین آمریکا و ایران را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است همین قطع رابطه است. رابطه بین یک ملت بپاخاسته برای رهایی خود از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالمخوار همیشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم چون که این قطع رابطه دلیلی بر قطع امید دولت آمریکا از ایران است، ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را که قدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگریها کرده اگر جشن بگیرد حق دارد.
ما امیدواریم که نابودی سرسپردگانی مثل سادات و صدام حسین به زودی انجام گیرد و ملتهای شریف اسلامی به این انگلهای خائن آن کنند که ملت ما با محمدرضا خائن کرد و دنبال آن برای آزاد زیستن و به استقلال تمام رسیدن قطع روابط با ابرقدرتها خصوصا آمریکا نمایند.
من کرارا گوشزد نمودهام که رابطه ما با امثال آمریکا رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است. شما ای ملت عزیز که برای رضای خداوند متعال با بانگ الله اکبر بر دشمنان خود چیره شدید و آزادی و استقلال را به دست آوردید، با اتکا به خداوند تعالی و حفظ وحدت کلمه مهیا باشید برای رودررویی دشمنان اسلام و دشمنان مستضعفین، شما به خواست خدای تعالی پیروز هستید و بر مشکلات غلبه خواهید کرد، صدام حسین که همچون شاه مخلوع چهره قبیح غیراسلامی و انسانی خود را نشان داده و به هَدم اسلام و حوزه مقدسه نجف کمر و با علمای اسلام خصوصا حضرت آیتالله آقای سید محمدباقر صدر آن کند که رضاخان و محمدرضا پهلوی با علما و روحانیون و سایر طبقات کردند باید بداند که با این اعمال ضد اسلامی گور خودش و رژیم تحمیلی و غیرانسانی و غیر قانونی بعث را با دست خود میکند.
ملت شریف عراق شما اخلاف آنان هستید که انگلیس را از عراق راندند به پا خیزید و قبل از آنکه این رژیم فاسد همه چیز شما را تباه کند دست جنایتکار او را از کشور اسلامی خود قطع کنید. ای عشایر فرات و دجله همه با همه ملت اتحاد کنید و این ریشه فساد را قبل از آنکه فرصت از دست برود قطع و قمع نمایید و برای خدا دفاع از کشور اسلامی خود و از اسلام مقدس نمایید که خدا با شما است ای ارتش عراق اطاعت از این مخالف اسلام و قرآن نکنید و به ملت بگرایید و دست آمریکا را که از آستین صدام بیرون آمده است قطع کنید و بدانید اطاعت از این سفاک مخالفت با خدای متعال است و جزای آن عار و نار است. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و کشور ایران را خواستارم، والسلام و علیکم و رحمهالله.
روح الله الموسوی الخمینی»