شماره 102 فصلنامه علمی قبسات در حوزه دین و کلام جدید منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ، فصلنامه علمی قبسات در حوزه دین و کلام جدید به صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با مدیر مسؤولی علی اکبر رشاد و سردبیری محمد محمدرضایی منتشر شد.
این فصلنامه در 8 مقاله و 208 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
نقد دیدگاه ابوزید درباره حدوث کلام الهی و تلازم آن با تاریخمندی قرآن
محمد عربصالحی؛ رقیه شجاعی
چکیده: ابوزید به عنوان یکی از نظریهپردازان نومعتزله، در مواردی آموزههای قرآن را تاریخمند دانسته و در راستای اثبات نظریه خود، ادلّه مختلفی اقامه کرده است؛ از جمله اینکه کلام الهی را حادث و مخلوق در نظر گرفته و نتیجه آن را تاریخیت قرآن میداند. او تلاش میکند از طریق فعلدانستن صفت تکلّم، آن را به مسئله حدوث قرآن ارتباط داده، از رهگذر آن به تاریخیبودن قرآن استناد کند. در این راستا وی منکر وجود پیشین قرآن در لوح محفوظ شده و مراد از وجود قرآن در لوح محفوظ را معنای مجازی آن انگاشته است. به اعتقاد او لوح محفوظ همان قلوب مؤمنان است. این مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی نگاشته شده است، بر آن بوده با مداقّه در اصل بحث حدوث و قدم قرآن، اولاً درکی درست از آن ارائه نماید و سپس با اقامه دلایل و شواهدی از آرای فلاسفه و دانشمندان و صراحتهای قرآن، در قالب پاسخهای حلّی و نقضی ثابت کند که ارتباطی بین حدوث و تاریخیت قرآن برقرار نیست. نتیجه آنکه بحث حدوث کلام الهی تأثیری بر تاریخمندی قرآن به آن معنایی که مراد ابوزید است، ندارد و ادله و شواهد جناب ابوزید بر این مسئله همگی مخدوش است.
بررسی و نقد دیدگاه آلوین پلانتینگا در مورد ماهیت، ذات الهی و امکان شناخت آن
عین الله خادمی؛ امیرحسین منصوری نوری؛ مریم محمدی نوری؛ مسعود زین العابدین
چکیده: پژوهش پیش رو با هدف پاسخگویی به پرسشهای اصلی «آیا امکان شناخت ذات الهی از منظر آلوین پلانتینگا ممکن است؟ نظر او در این خصوص چه ضعفها و قوتهایی دارد؟» ترتیب یافت. یافتههای این پژوهش عبارتاند از: در شبکه واژگانی پلانتینگا ذات و ماهیت به یک معنا به کار رفتهاند؛ از منظر پلانتینگا خدا دارای حاکمیت مطلق بر عالَم است. پلانتینگا بر این حاکمیت آثاری را مترتب میداند: بساطت ذات، عینیت ذات و لوازم ذات (که البته با تردیدهایی از منظر پلانتینگا همراه است) و عدم تناهی ذات. پس از این پلانتینگا لزوم ذات یا ماهیت را برای وجود خدا اثبات کرده و ذات را عین وجود میداند. نقدهای عدم صراحت در بیان رابطه ذات و لوازم ذات و عدم تصریح در مواضع بر بیانات او وارد است. درنهایت پلانتینگا باور به ناممکنبودن شناخت ذات را رد کرده، میپذیرد که انسان امکان شناخت ذات الهی را دارد؛ البته نقدهایی مانند فروکاستن خداشناسی به مسائل مفهومی و پیشفرض قراردادن صحت متون مقدس، بر استدلالهای او وارد است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و با استفاده از ابزار کتابخانه به جمعآوری دادهها و تحلیل و نقد آنها پرداخته است.
بررسی خردهتراشی بر خوانش آقاعلی مدرس از وحدت وجود
محمدرضا ارشادی نیا
چکیده: آقاعلی مدرس طهرانی نقش ویژه در تداوم و ترویج مبانی و رهیافتهای حکمت متعالیه دارد. «بدایع الحکم» و «رسالة فی التوحید» دو اثر وزین و ویژه او در توحیدنگاری است. تبیین مفصل و مبرهن توحید با زبان پاسخگویی در «بدایع الحکم» بیبدیل است. با آن همه تفصیل، موضع او درباره وحدت وجود در «نظریۀ وحدت شخصی وجود در اندیشۀ ابوالحسن طباطبایی جلوه و آقاعلی مدرس طهرانی» با تحریف لفظی و معنوی و تقطیع عبارات، دستخوش تحریف شده است. اتهاماتی از قبیل دوگانهانگاری، ابطال مقامات وجود، لزوم سریان ذات واجب، تباینانگاری وجودی واجب تعالی و فعل مطلق، دستاورد این مقاله است که معظمله را بر پایه آنها ناقد بلکه نافی وحدت شخصی وجود قلمداد نموده است. داستان نقد ادعایی، ترکیبی است از اتهامات، شبهات، سوء رداشت از عبارات تقطیعی و خطاهای فراوان در مقام گردآوری و داوری. استناد به موضع سلبی حکیم در برابر خوانش باطل از وحدت وجود، مستمسک اساسی آن مقاله است. راستیآزمایی داستانِ نقد ادعایی با عرضه بر نص عبارات حکیم، پوچی این مدعاها را بهوضوح نشان میدهد و موضع استوار او را همسان با سایر حکمای مدقق و عرفای محقق، از تقریرکنندگان وحدت شخصی وجود با بیان متقن و برهانِ مستحکم مینمایاند.
مشروعیت و ضرورت تفسیر عرفانی
محمد علی اسدینسب
چکیده: تفسیر عرفانی بر مبنای وجود بطن و مراتب معنایی قرآن و درک آن با سیر و سلوک و شهود عرفانی است. این گرایش تفسیری کهن، یکی از مسائل مبنایی در شاخهای از فلسفه دین است؛ زیرا بحثی در فلسفه تفسیر عرفانی شمرده میشود که میتواند با عنایت به قاعده روح معنا، برداشت از قرآن را در گسترههای علوم انسانی قرآنبنیاد شکوفا سازد. این گرایش تفسیری همواره موافقان و مخالفانی داشته است. برخی آن را مشروع نمیدانند. برخی دیگر آن را نهتنها مشروع که ضروری میشمارند و معتقدند دست کم به دو علت لازم است این مسئله بررسی شود: یکی نیاز جامعه بهخصوص قشر جوان که تشنه مباحث عرفانیاند و دیگر رفع مبانی فهم بعد عرفانی قرآن که یکی از موارد این مهم اثبات مشروعیت و ضرورت تفسیر عرفانی است. برای بررسی این دو عنوان با روش کتابخانهای و رویکرد نقلی- عقلی ساختار مقاله با مباحث ذیل سامان مییابد: تعریف عرفان و تفسیر عرفانی؛ اثبات مشروعیت تفسیر عرفانی با رد ادله منکران مشروعیت با عناوینی مانند اصالت تفسیر عرفانی؛ استدلالپذیربودن یافتهها در تفسیر عرفانی؛ ارتباط تفسیر عرفانی با ظواهر قرآنی؛ موضع معصومان در برابر تفسیر عرفانی؛ طرح وحدت وجود در تفاسیر عرفانی و نیز طرح شریعت، طریقت و حقیقت در تفسیر عرفانی و در در بخش بعدی اثبات ضرورت با عناوینی چون بطون قرآنی و تناسب آن با تفسیر عرفانی؛ تناسب تفسیر عرفانی با حقیقت ماورایی قرآن؛ طرح اعجاز معارف عرفانی در تفسیر عرفانی؛ درک صحیح و عمیق برخی آیات تنها با تفسیر عرفانی؛ ارزش یافتهها در تفسیر عرفانی؛ نسبتسنجی آیات و روایات در سطوح معنایی و روش فهم.
کاربرد و کارآمدی منطق سیستمها در اجتهاد
عبدالحمید واسطی
چکیده: اگر استنباط (اجتهاد در اصطلاح فقهی) تلاش معرفتی روشمند برای کشف موجّه «حُکم» در مورد «فعل مکلف» باشد و اگر «حکم» جهتدهی به «فعل مکلف» باشد که تعیین نوع رفتار فرد یا جامعه بر اساس نظر شارع است و اگر این جهتدهی برای تحقق رفتار خاصی در مکلف، نیازمند تعیین چگونگی باشد و اگر تعیین «چگونگی» نیازمند تعیین کمیت، کیفیت، زمان، مکان، زمینه، شرایط، نقطه شروع، جهت، مراحل، نقطه پایان، موارد بحران و اختلال، موارد تقویت و تشدید، جایگزینهای احتمالی و...، در اجزا و روابط شکلدهندۀ موضوع باشد، آنگاه به نظر میرسد نیاز به قاعده و قانونی برای دستیابی به این «چگونگی» است، به طوری که جامع و مانع باشد. از سوی دیگر اگر «منطق طراحی سیستمها» عبارت باشد از «قواعد ترکیب میان مؤلفههای ورودی در یک سیستم به طوری که با تعیین مناسبترین زمان، مکان، کمیت، کیفیت، زمینه، شرایط، نقطه شروع، جهت، مراحل و...، منجر به خروجی کارآمد شود (اثری که سبب حل مشکل و رفع نیاز باشد با کمترین زحمت و بیشترین اثرگذاری)، آنگاه به نظر میرسد منطق طراحی سیستمها میتواند گزینه مناسبی برای تجزیه تحلیل و ترکیب ادلۀ مرتبط با افعال مکلفان باشد، به طوری که منجر به تعیین جامع و مانع چگونگی امتثال امر شارع شود.
نقد مشهور «خلط امور ماهوی با اعتباری» و عدم جریان قواعد امور واقعی در اعتباریات نیز با توجه به اینکه اعتبارات شرعی، اعتبارات محضه نیستند، بلکه اعتبارات دارای منشأ واقعی هستند و قواعد جاری بر منشأ آنها بر آنها هم جاری میشود، پاسخ داده شده است. در نهایت نیز منطق سیستمها به عنوان ابزار اصلی برای «جمع دلالی» در اجتهاد (اعم از جمع میان مُثبتات و جمع عرفی و ترجیحات) عرضه گردیده است.
واکاوی رویکرد هرمنوتیکی حسن حنفی در تفسیر قرآن
عبدالله میراحمدی؛ سیده زینب حسینی
چکیده: حسن حنفی از متفکران روشنفکر معاصر مصر، دارای نظریۀ خاصی درباره هرمنوتیک متن به نام «نظریۀ تفسیر» است. این نظریه بر تأثیر پیشفرضهای مفسّر در تفسیر، نسبیگرایی و قرائتهای مختلف از دین مبتنی است. پشتوانۀ فکری حنفی در نظریهپردازی از مکاتبی چون پدیدارشناسی، اومانیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و رویکرد تاریخی-تمدنی و نومعتزله به عاریت گرفته شده است. از نظر او هرمنوتیک همان علم تأویل است و متن صورت مجردی است که نیاز به مضمونی دارد که آن را پر کند؛ از این رو ما مضمون معاصری را برای متن قرار میدهیم. حنفی با این قرائت هرمنوتیکی میخواهد به ارکان ایمان و اسلام مسلط شده، به بازخوانی علم کلام بپردازد. تفسیر او تفسیر تجربی زنده مشترک میان مفسر و خواننده است که متوقف بر غایت، روش و نیازهای مفسر میباشد؛ همچنین بر نیازها و مطالبات مردم تمرکز و بر ابراز حق اغلب مردم تکیه کرده، اولویت را به واقعیت و تاریخ میدهد. به تفکر التقاطی و گزینشی حنفی انتقادهای جدی و بنیادینی وارد است که در این مقاله به آن میپردازیم. در این نوشتار بر خلاف پژوهشهای پیشین که اغلب بر گزارش و روششناسی اندیشههای نوگرای حنفی در بازسازی میراث اسلامی متمرکز شدهاند، با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزارهای به تبیین و نقد رویکرد هرمنوتیکی حنفی در تفسیر قرآن پرداخته میشود.
مقایسه دیدگاههای ویتگنشتاین و علامه طباطبایی در مسئله معناداری گزارههای دینی
آرزو زارع زاده؛ بابک عباسی؛ علیرضا دارابی
چکیده: مسئله معناداری گزارههای دینی مورد توجه متفکران دینی و حتی دینداران است. برخی فیلسوفان دین بر بیمعنایی گزارههای دینی تأکید دارند؛ در حالی که عدهای گزارههای دینی را معنادار میدانند. ویتگنشتاین متقدم گزارههای دینی را فاقد معنا قلمداد کرد؛ اما در فلسفه متأخر به معناداری گزارههای دینی به روش خاصی پرداخته است. بر این اساس گزارههای دینی فقط در حوزه خاص و توسط کاربران همان محدوده معنادار تلقی میشوند. از منظر طباطبایی گزارههای دینی دارای خصوصیاتی است که برای عموم مردم معنادار و معرفتبخش است؛ از این رو روش ویتگنشتاین در توصیف معناداری گزارههای دینی با نگرش طباطبایی متفاوت است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به دو پرسش اصلی درباره موضوع پاسخ میدهد: از منظر ویتگنشتاین و طباطبایی گزارههای دینی با چه معیاری معنادار محسوب میشود؟ با مقایسه نظرات دو فیلسوف به چه نتایجی دست خواهیم یافت؟ از این رو پس از بررسی نظرات دو فیلسوف در باب معناداری گزارههای دینی، به مقایسه نظرات آنها پرداخته و نتایج آن بیان میشود. در پایان برخی نظرات ویتگنشتاین را در باب معناداری گزارههای دینی نقد میکنیم.
بررسی دلالتهای علم اشتدادی بر وجه سیاسی انسان کامل نزد سهروردی
آیسودا هاشم پور؛ لاله حقیقت
چکیده: تحقیق و تفحص در باب معرفتشناسی که از شاخههای اساسی فلسفه دین به شمار میرود، از دیرباز مورد توجه متفکران و پژوهشگران این حوزه بوده است. ارتباط معرفت و علمشناسی دینی با حیطه سیاست دینی، یکی از مهمترین مسائلی است که ابعاد ظرفیت اندیشه و گزارههای دینی را در اثبات برخی مسائل دینی به نمایش میگذارد. در این باب مطالعه دیدگاه سهروردی حائز اهمیت است؛ چراکه زوایای متعددی از ارتباط علم دینی با وجه سیاسی و حکومت دینی را به اثبات میرساند. بیانات او درباره نسبت انسان با مراتب هستی و حقیقت، نورانیت ادراک و اشتداد آن، زمینه استنتاج علمشناسی دینی- فلسفی را فراهم آورده که اعتبار آن با سایر نظریات حوزه فلسفه علم متفاوت است. در این علمشناسی انسان به میزان تناظر و هماهنگی با هستی، بهتدریج از ظواهر محسوسات به بطن آنها رهنمون و از این طریق به حقیقت آنها نایل میگردد و علم او اشتداد مییابد. این گذر در فلسفه اشراق به وسیله عالم مثال به عنوان حلقه پیوند عالم ماده با عالم عقول امکانپذیر است و ارتباط مستقیمی با ارتقای ساحت نورانیت انسان دارد. به نظر میرسد سهروردی آموزه انسان کامل را با اهتمام به حقانیت چنین علمی بنا نموده است. هدف نوشتار حاضر این است که با روش توصیفی- تحلیلی ابعاد علم اشتدادی را بررسی و سپس آموزه انسان کامل و تبیین وجه سیاسی او در مکتب اشراق را به عنوان یکی از لوازم اهم علم اشتدادی واکاوی نماید. لزوم وجود، جنبه سیاسی و حکومتی و سایر ویژگیهای انسان کامل از مواردی است که با تفطن به ابعاد علم اشتدادی قابل اثبات میگردد.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی قبسات در حوزه دین و کلام جدید می توانند یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://qabasat.iict.ac.ir/ مراجعه کنند.