احسان کرمی در میدان بازی ساسی مانکن
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در هفته گذشته که مراسم همخوانی سرود سلام فرمانده در ورزشگاه صدهزارنفری اجرا شد، جریان ضدانقلاب، اصلاحطلبان و سلبریتیهای خاص در یک هم آوایی پنهان و آشکار با یکدیگر برای ایجاد دوقطبی علیه مردم تقلا کردند. بااینکه این همخوانی هیچ نمایی از جشن نداشت، اما آن ها بهدروغ اعلام کردند که همخوانی سلام فرمانده مراسم جشنی بوده است و باز هم بهدروغ اعلام کردند که سلام فرمانده یعنی فراموشی درد مردم آبادان به دلیل فروریختن متروپل...
اما دراینبین، استوری دو نفر از بازیگران به دلایلی مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت ...
اولین استوری مربوط به انتقادات احسان کرمی درباره اجتماع سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی بود؛ وی در صفحه اینستاگرامش درباره همخوانی سلام فرمانده نوشت:
این اجتماع خانوادگی حتماً بیانگر جهتگیری بخشی از جامعه ایران است اما یک سؤال بنیادین ذهن مرا مشغول کرده! کدام بخش و کدام جهت؟ برگزارکنندگان و شرکتکنندگان محترم در این همایش اگر از معتقدان به دین مبین اسلام و مذهب تشیع هستند چرا در شب شهادت امام جعفر صادق (ع(رئیس مذهب جعفری این گردهمایی را ترتیب دادند و مرد و زن در کنار هم ایستادند و سرود خواندند؟ اگر هم دارای عرق ملی و تعصب میهنی هستند چرا در روزهایی که مردم آبادان و بهتبع آن بسیاری از مردم ایران عزادارند این همایش را سامان دادند؟
اما حضور وی همراه با برزو ارجمند در مراسم عروسی خواننده ضدانقلاب و معلوم الحال به نام ساسی مانکن -که رفتار و حرکات خود را بر اساس پروژههای ضدانقلاب تعریف، اجرا و عملی می کند- آن هم در کشور امریکا، نشان میدهد که این افراد ذرهای درد ملیگرایی و درد توجه به مشکلات مردم را ندارند، فارغ از همه مواردی که درباره حضور این دو فرد در مراسم عروسی خواننده معلومالحال وجود دارد، سؤالی که برای مردم ایجادشده، این است که این افراد چه منبع درآمدی دارند و چه هزینهای برای حضور در این مراسم خرج کردهاند؟
چرا احسان کرمی در اظهارنظر و رفتار نفاق دارد؟
در اوجِ مشکلات اقتصادی مردم که بهواسطه حضور اصلاحطلبان در هشت سال گذشته در دولت تدبیر و امید بر مردم ایران تحمیل شد، یکی از اقشاری که سهم مستقیم در رأی آوری و تبلیغ روحانی و همکاران او داشتند، امثال احسان کرمیها و سلبریتیهایی بودند که مدعی میشدند ما سیاستمدار نیستیم ولی برای رفع مشکلات به روحانی رأی میدهیم...
دروغ بودن این اظهارات سلبریتی ها زمانی مشخص شد که بعد از ایجاد مشکلات عدیده اقتصادی در کشور، برای عبور از فشار مردمی و فشار افکار عمومی اعلام میکردند که از انتخاب خود پشیمان هستند ولی اگر باز هم به همان دوران بازگردند، به روحانی رأی خواهند داد...
به اظهارات احسان کرمی درباره رأی دادن به روحانی توجه کنید:
من آدم سیاسیای نیستم و اگر به زمان انتخابات برگردم باز هم به آقای روحانی رأی میدهم و حمایت میکنم و بابت حمایتی که در آن زمان از وی کردهام پشیمان نیستم، هزار بار هم که به عقب برگردم بین آن گزینهها باز هم از روحانی حمایت میکنم.
وی در ادامه میگوید: من سیاسی نیستم و سررشتهای از سیاست ندارم؛ هنرمند از سیاست جداست، در کشور ما فوتبالیست و هنرمند و نویسنده و همه را سیاسی میدانند و من اصلاً این را قبول ندارم.
اگرچه کرمی مدعی است سیاسی نیست و نباید هنرمندان سیاسی باشند ولی تناقضی که در اذهان ایجاد میشود این است که چگونه این فرد بااینکه مدعی است هنرمند است، در عروسی فردی در آمریکا حاضر میشود که مخالف سیاسی و فرهنگی مردم ایران است؟
چگونه احسان کرمی در عروسی شخصی حضور می یابد که برای به دست آوردن چند مشت دلار نزد سران عربستانی گردن خم می کند و در خاک عربستان مقابل شیوخ وهابی خوانندگی کند؟
یعنی احسان کرمی از این میزان درک این مفاهیم عاجز است که نتواند تحلیل کند شخصی همچون ساسی مانکن هم دشمن مردم ایران است و هم دشمن فرزندان مردم ایران؟ آیا احسان کرمی متوجه نمی شود که رفتارها و اقدامات ساسی مانکن پروژهای فرهنگی برای از بین بردن افکار فرزندان و کودکان ایرانی است؟ آیا وی متوجه حمایت همه جانبه شبکه سعودی و ضد انقلاب از پروژههای این خواننده نمیشود؟
برای پاسخ به این سؤال باید به واکنش احسان کرمی نسبت به یکی دیگر از بازیگران داخلی اشاره کنیم، بعد از اظهارنظر سام درخشانی درباره هدیه دادن به فرزندش و اینکه اخذ تابعیت کانادایی هدیه پدر به فرزندش است، احسان کرمی واکنش قابل توجهی به این اظهارات دارد...
کرمی می گوید:
سخنان هفته پیش آقای سام درخشانی درباره هدیهای که به فرزندشون دادن، حتی در رادیوهای فارسی زبان غیر سیاسی در آمریکای شمالی بسیار بازتاب بدی داشت، باید بگویم که هیچ هدیهای نیست و هیچ افتخاری نیست که کسی فرزندش داخل و یا خارج از کشور به دنیا بیاید و افتخار ما اینه که ایرانی هستیم و هزاران هزار جوان خونشان را ندادن که ما بگوییم چنین هدیهای به فرزندم دادم...
خب اگر این سخنان کرمی را قبول کنیم، چگونه می توان حضور احسان کرمی در مراسم عروسی شخصی که خلاف خون هزاران هزار شهید کشور، به دنبال تهاجم فرهنگی و قتل عام کودکان و نوجوانان این کشور است را باور کنیم؟
آیا احسان کرمی نمی دانست که حضور در چنین مراسمی یعنی بی توجهی به خون هزاران هزار شهید کشور ایران؟