عمق راهبردی در گرو وحدت
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، پدیده انقلاب اسلامی احساس وظیفهای بود که مردم همراه با امام نهضت آن را خواستند و برایش جنگیدند. این حرکت نه فقط در ایران بلکه کل جهان را تحت الشعاع قرار داد؛ از کشورهای بلوک شرق گرفته تا کشورهای عضو حزب راست. البته این اثرگذاری صرفا در مناسبات جهانی این کشورها بود اما تأثیر انقلاب روی کشورهای مستضعف که شامل هیچ کدام از این دو بلوک نمیشدند، تأثیری درونی و بر روی مردم بود. به عبارت دیگر میشود گفت عمق راهبردی انقلاب اسلامی بین پا برهنگان و مستضعفان جهان بسط بیشتری یافت و منجر به تحرکاتی از جانب آنان شد که غایت انقلاب نیز انقلاب در مردم، در سطح جهان است.
میتوان گفت شعار انقلاب یا تمدن نوین اسلامی این یک جمله است؛ «ما برآنیم که این نام جهانی بشود» و ایجاد عمق راهبردی رمز تحقق این شعار است. اکنون باید پرسید عمق راهبردی یعنی چه و چگونه حاصل میشود؟ حضرت آیت الله خامنهای به عنوان سکان دار جریان انقلاب اسلامی، عمق راهبردی را به «نفوذ معنوی در کشورها» و تبدیل شدن انقلاب به «یک نمونهی جذّاب» در بین ملتها تعریف کرده اند. همچنین ایشان تصریح فرمودند که برای ایجاد عمق راهبردی، «منطق جذّاب» باید درست شود تا روی ملّتهای دیگر اثر بگذارد. وقتی منطق جذّاب ما بدون حاجب بین ملتهای دیگر مطرح شد، برای آنها کشش ایجاد کرد و آنها قبول کردند، عمق راهبردی ما شکل گرفته است.
اگر بپذیریم که راه جهانی شدن اسلام و انقلاب ایجاد عمق راهبردی با منطقی جذاب است، حالا سؤال میشود منطق جذاب ما چیست؟ طبیعتا در یک کلام باید گفت منطق جذاب ما همان منطق و مسلک اهلبیت علیهم السلام است. امام رضا علیه اسلام با صراحت هرچه تمامتر، فرمودند «إِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا»؛ قطعا اگر خوبیهای کلام ما را به مردم برسانید، قطعا برایشان جذاب است، کشش دارد و قبول میکنند. تا کنون در بین شیعیان اختلافی نیست و همه تفکرات تا اینجا با انقلاب همراه اند؛ اما خط برخی جریانات از همینجا از انقلاب جدا میشود؛ یعنی چگونگی و راه رساندن سخنان اهلبیت به مردم.
وحدت، راه پیروزی
همانطور که بیان شد، تأثیر گذاری لازمه ایجاد عمق راهبردی و ایجاد عمق راهبردی، لازمه جهانی کردن مکتب اهلبیت است؛ پس باید راهی برای تأثیر گذاری یافت. بنابرامر قرآن به مسلمین، پرهیز از تنازع تأثیرگذاری را بالا میبرد؛ «وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم». دیده بان و رهبرجامعه اسلامی با اتکاء به همین آیه میگوید «یکی از هدفهای نظام جمهوری اسلامی که ما تعریف کردیم، عبارت است از ایجاد تمدّن نوین اسلامی ... این کار جز با اتّحاد شیعه و سنّی امکانپذیر نیست؛ این را تنها یک کشور و یک فرقه نمیتواند انجام بدهد؛ برای این بایستی همه با هم همکاری کنند».
متأسفانه اصل اتحاد که برآمده از سیره و مبانی اهلبیت علیهم السلام است، نزد برخی شیعیان مورد خدشه قرارگرفته که یا از روی نادانی و یا از روی غرض است. رهبری در دیدار اخیر خود با کارگزاران حج به سیره عملی اهلبیت اشاره کردند و گفتند: «ائمّه (علیهم السّلام) میرفتند در نماز جماعتِ پیشنمازی که در مسجدالحرام نماز میخواند شرکت میکردند؛ امام صادق میرفت شرکت میکرد؛ تعمّد داشت که شرکت کند و ببینند». با این وجود برخی نمیپذیرند و تفاوتی نمیکند که علتش چه باشد؛ مهم این است که با اختلاف افکنی، زمین دشمن پر بار شده و عمق راهبردی تشیع صدمه میبیند.
همچنین رهبری تأکید کردند که «انگلیسها هنرشان ایجاد اختلاف است و یکی از گسلها و شکافهایی که همیشه انگلیسها استفاده کردهاند، شکاف بین شیعه و سنّی بوده»؛ حال عدهای میخواهند به بهانه دفاع از اهلبیت، به مقدسات اهلسنت توهین کنند در صورتی که این کار بنابر مطالبی که بیان شد، معارف اهلبیت را به گوش جهانیان نمیرساند که هیچ بلکه آنان را از شنیدن کلام و معارف اهلبیت منزجر میکند. بیش از این نیازی نیست درباره اثبات وحدت سخن به میان آید زیرا در طول تاریخ، وحدت یکی از اصول عملی علماء و اهلبیت علیهم السلام بوده است.
محور اتحاد
بخشی دیگر از مسأله جمهوری اسلامی با افرادی که ضد وحدت فعالیت میکنند، به علت برداشت غلطی است که از وحدت وجود دارد. وحدت سه جنبه دارد؛ یکی در عمل، یکی در گفتار و دیگری در عقاید. به طور مطلق و تحت هیچ شرایطی هیچ یک از فقها در هیچ کجا وحدت به معنای سوم، یعنی وحدت در عقاید را تأیید نکرده اند؛ تأیید نکرده اند که هیچ، بلکه برای دفاع از عقاید امامیه بحق وحدت را به معنای صحیح مطرح کرده اند. جنبه اول، یعنی وحدت در عمل و رفتار آن چیزی است که غالب علما بر آن اتفاق نظر دارند و میگویند در عمل نباید اختلاف، تنازع و درگیری راه بیفتد.
اما جنبه دوم که همان وحدت در گفتار است، مورد خدشه قرار گرفته است. ما چه چیزی را بگوییم؟ تا کجا حق داریم حرف بزنیم؟ با چه کسی حرف بزنیم؟ و از این قبیل سؤالات در این جنبه مطرح میشود. در پاسخ به این سؤال نیز نزد پرچم دار امروز وحدت، یعنی حضرت آیت الله خامنهای میرویم. ایشان میگوید: «مرحوم شهید مطهری (رضواناللَّهعلیه) قبل از انقلاب یک مقالهی مفصلی دربارهی کتاب الغدیر علامه امینی نوشتند و ثابت کردند که الغدیر علامهی امینی، وسیلهی وحدت مسلمین است»؛ «ما اهل منطق و استدلالیم. شما ببینید درباره مباحث مربوط به شیعه، چه کتب استدلالىِ قویای نوشته شده است! کتابهای مرحوم شرفالدّین و نیز الغدیرِ مرحوم علاّمه امینی در زمان ما، سرتاپا استدلال، بتونآرمه و مستحکم است».
پس تا زمانی که دفاع علمی و منطقی از عقاید شیعه در گفتار صورت میگیرد، ما همچنان در مسیر وحدت هستیم اما همانگونه که بیان شد، اگر دیدیم این گفتار به عمل کشیده و مورد تنازع شده است، باید بحث متوقف شود. همچنین حضرت آیت الله خامنهای در همین دیدار با کارگزاران بر این نکته صحه گذاشتند که «یکی از چیزهایی که میتواند موجب اتّحاد بشود، تماسهای مبیِّن و خوب است؛ تماس، خوب است». قطعا یکی از مصادق این تماس مبین و خوب، اثبات منطقی و دوستانه عقیده امامیه است. جالب توجه است تبیینی که رهبری به آن امر کردند در ایام حج، توسط حجاج و در وسط کشور غیر شیعه باید صورت بگیرد که یعنی این نوع تبیین با این شرایط هم ملاک وحدت است.
ای کاش نامتون رو هم مینوشتید
خیلی عالی بود
چه کلید واژه خوبی