6 مانع کاهش حجم محتوای کتابهای درسی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از علیاصغر فانی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم درباره محتوای سنگین کتابهای درسی اظهار کرد: مسئله علم نافع و غیرنافع میتواند محور کار آموزش و پرورش باشد و در ابتدا باید بدانند با چه شاخصهایی میتوان علم نافع را از غیرنافع تشخیص داد، تعیین شاخصها نیاز به مطالعه دارد تا به اشتباه برخی موارد را به عنوان علم غیرنافع حذف نکنند و برخی مطالب هم به عنوان علم نافع در کتاب درسی باقی بماند.
وی افزود: تشخیص علم نافع از غیر نافع نیاز به مطالعات عمیقتری دارد و باید اهداف تعلیم و تربیت در پایههای مختلف تحصیلی تعریف شود به عنوان مثال مشخص شود در کلاس اول دبستان چه هدفی دنبال میشود و محتوای آموزشی پایه اول براساس این هدف تعریف شود؛ بر این اساس، محتوایی که با اهداف هر دوره و پایه تحصیلی منطبق باشد، علم نافع است.
محتواهای سنتی در کتابهای درسی
عضو شورای عالی آموزش و پرورش گفت: برخی از محتواهای درسی هیچ ارتباطی با هدف ندارند و به طور سنتی از سالهای گذشته در کتابهای درسی بوده است یعنی با تغییر نظام آموزشی و کتابهای درسی همچنان باقی مانده است، این موارد علم غیرنافع محسوب میشود چون با اهداف دوره و پایه تحصیلی مطابقت ندارد بنابراین نیاز است گروهی بر این موضوع متمرکز شوند تا شاخصهای علم نافع استخراج شود.
6 مانع کاهش حجم محتوای کتابهای درسی
فانی با تأکید بر اینکه کاهش حجم محتوای کتابهای درسی به سادگی امکان پذیر نیست، درباره موانع پیش رو بیان کرد: نخستین مانع این است که در تدوین محتوای کتابهای درسی به جای رویکرد ترکیبی به صورت تجزیهای اقدام شده است یعنی گفته شده دروس ریاضی، تاریخی و ادبیات نیاز است ولی مهم این است ترکیب آنها که بر روی دانشآموز اثرگذار است، چگونه باشد.
وی ادامه داد: ممکن است فردی به عنوان وزیر انتخاب شده و بگوید ساعات درس حسابان را کاهش دهیم در این شرایط تمام افراد گروه ریاضی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی درباره فواید درس ریاضی صحبت میکنند اما برخورد تجزیهای با دروس مشکل آفرین است.
عادت سیاستگذاران به وضع موجود
وزیر اسبق آموزش و پرورش ادامه داد: دومین مانع، عادت است یعنی تصمیم گیرندگان آموزش و پرورش عادت کردهاند در دوره متوسطه زمان آموزش 36 ساعت در هفته باشد و کمتر از آن را نمیپذیرند، این روند سالها در حال تکرار است.
فانی با اشاره به مانع سوم گفت: نظام آموزشی کتاب محور است و اگر کتاب درسی را از معلم بگیریم حرفی برای گفتن ندارد. با کاهش محتوای کتابهای درسی باید فعالیتهای فوق برنامه طراحی شود اما چون نظام آموزشی کتاب محور است اگر بخشی از محتوا را حذف و موضوعی را جایگزین نکنند با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
ضعف توانمندی معلمان و انگیزه آنها
وی بیان کرد: مانع چهارم ضعف توانمندی معلمان و انگیزه آنهاست، فعالیت محور شدن آموزش و پرورش به نیروی خاص نیاز دارد هم اکنون 50 درصد معلمان کشور دورههای تربیت معلم را طی نکردهاند و این موارد باعث میشود از کم کردن محتوا و مهارت محوری فاصله بگیریم.
چرا طرحهای آموزش مهارت شکست خورد؟
فانی با تأکید بر اینکه تلقی تعطیلی مدرسه با کم کردن حجم محتوای کتابهای درسی به عنوان مانع پنجم متذکر شد: ممکن است در سایر کشورها، دانشآموزان هفتهای 20 ساعت درس بخوانند اما باقی مانده زمان را در مدرسه مشغول فعالیتهایی مانند مهارت آموزی هستند؛ در گذشته "طرح کاد" در کشور اجرا میشد و دانشآموزان هفتهای یک روز به جای حضور در مدرسه با حضور در یک کارگاه، مهارت فرا میگرفتند اما این طرح بعد از سه سال اجرا حذف شد چون جمعیت دانشآموزان دوره متوسطه بیشتر از مکانهایی بود که میتوانستند برای آموزش مهارت مراجعه کنند یعنی در یک شهرستان 500 محل کار وجود داشت اما 1500 دانشآموز داشتیم بنابراین دانشآموزان محلی برای کار نداشتند.
وزیر اسبق وزارت آموزش و پرورش مطرح کرد: بنده در دوران وزارت به دنبال این بودم تا دانشآموزان پایه نهم یک مهارت را فرا بگیرند اما محیط های واقعی کار پاسخگوی این نیاز نبوند بنابراین نتوانستم طرح را انجام دهم.
وی، کنکور را مانع دیگری برای تحقق مهارت آموزی در مدارس دانست و گفت: برای دستیابی به علم نافع در مدارس باید این موانع رفع شود.
مهارتآموزی در دوره ابتدایی و متوسطه اول با این شروط
فانی ادامه داد: به تازگی خبری منتشر شده است که در چین آموزشهایی همچون نظافت شخصی، تمیز کردن کلاس درس، شستن لباس، آشپزی، خیاطی و باغبانی در مدارس آموزش داده خواهد شد؛ تصور میکنم بتوان مشابه آن را در مدارس دوره ابتدایی و متوسطه اول ایران اجرا کرد اما پس از پایان دوره متوسطه اول باید دانشآموزان را برای آموزش مهارت در محیط های واقعی کار قرار داد.
چگونه از کتاب محور بودن خارج شویم؟
وی گفت: اگر بخواهیم از کتاب محور بودن خارج شویم در پیشنهاد اولیه که قابل مطالعه و بررسی است می توانیم در دوره ابتدایی 5 روز آموزش و مجموعاً 20 زنگ داشته باشیم و سایر زمان را به آموزش مهارت متناسب با سن بپردازیم؛ در دوره متوسطه اول 5 روز در هفته و مجموعاً 25 زنگ در هفته داشته باشیم و سایر زمان به مهارت اختصاص یابد و در دوره متوسطه دوم 30 زنگ در 5 روز هفته تعریف شود و سایر زمان را به آموزش مهارتهای تخصصی بپردازیم.
فانی ادامه داد: اگر بخواهیم در دوره متوسطه به آموزش مهارت تخصصی بپردازیم باید دوره متوسطه در آینده عمومی باشد، نمیتوان با رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی به دنبال مهارت آموزی هم باشیم همانطور که در دوره ابتدایی و متوسطه اول آموزش عمومی است در دوره متوسطه دوم هم میتوان به صورت عمومی تدریس داشت البته خیلی سال قبل در کشور دیپلم علمی داشتیم و هم اکنون برخی کشورهای دنیا به سمت متوسطه عمومی رفتهاند.