بالاتر از همه اعیاد
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، عید غدیرخم چشمه جوشان اوصاف کرامت های انسانی در تبلور شخصیتی است که به حق منحصر در شایستگی امیرالمومنین(ع) به وصایت نبی مکرم اسلام می باشد. در عید غدیر عشق، شیفتگی، دلباختگی و همه خوبی ها موج می زند؛ چرا که این همان روزی است که پیامبر گرامی اسلام درباره آن فرمود «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ؛ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ...» و عید اهل بیت محمد(ص) از جمله اعیادی است که در خود بسیاری از وقایع و اتفاقات را جای داده است.
اهمیت روز عید غدیر به این دلیل است که اثبات ولایت و امامت امیرالمومنین(ع) در این روز اتفاق افتاد و از همه مهمتر، عید غدیر تثبیت اتحاد امیرالمومنین(ع) با پیامبر اکرم(ص) و یکی بودنشان است؛ چنانکه قرآن کریم در این باره میفرماید: امیر المومنین(ع) خود پیامبر(ع) است که عبارت «أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَکمْ» گویای این حقیقت است.
اهمیت روز غدیر به حدی است که خداوند درباره آن می فرماید: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَه.ُ[1] آن چه چیزی است که اگر پیامبرگرامی اسلام(ص)آن را نگفته و ابلاغ نکند به منزله این است که انگار در طول ۲۳ سال رسالت خویش، رسالتی انجام نداده است؟ اگر منظور خداوند جانشینی امام علی(ع) بود که پیامبر اکرم(ص) بارها آن را در مواقع متعدد مطرح و بیان کرده بود؛ سیاق آیه تبلیغ نشان میدهد که رسول گرامی اسلام(ص) باید چیزی میگفته که تا الان نگفته بود.
امام رضا(ع) درباره اهمیت این روز فرموده است: «لَو عَرَفَ النّاسُ فَضْلَ هذَا الْيَوْمِ بِحَقيقَتِهِ لَصافَحَتْهُمُ الْمَلائِكَةُ فِى كُلِّ يَوْمٍ عَشْرَ مَرّاتٍ» اگر مردم فضيلت واقعى «روز غدير» را مى شناختند، فرشتگان روزى ده بار با آنان مصافحه مى كردند.[2] در روایات این گونه تعبیر برای هیچ یک از اعیاد اسلامی به غیر از عید غدیر نیامده است.
عید احیای امامت و تحقق جامعه اسلامی
اینکه در بعضی از تعبیرات گفته شده است که عید غدیر «عیداللهالاکبر» و از همه اعیاد بالاتر است، علّت و وجه این چیست؟ در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که به غیر از مساله غدیر به مساله دیگری قابل تطبیق نیست؛ همین آیه معروف «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم فَلا تَخشَوهُم وَ اخشَونِ اَلیَومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً» که در اوایل سوره مائده است، با غیر مسالهای در وزن و اهمّیّت و اندازه مساله غدیر، قابل تطبیق نیست؛ فقط یکچنین مسالهای است که می تواند تعبیر «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم» دربارهاش بیاید. آن افرادی که در مضمون این آیات خدشه کردهاند، حرف هایی می زنند، مطالبی گفتهاند، مخالفان و اشخاصی که قضیّه غدیر را قبول ندارند، این آیه را به نحوی تأویل کردهاند، لکن این بخش از آیه قابل تأویل نیست.
امروز روزی است که دشمنان -کفّار- از دین شما مأیوس شدند. چه چیزی مگر بر دین اضافه شد که دشمن را مأیوس کرد؟ آن احکامی که در این آیه، در اوّل سوره مائده، قبل و بعد از این فِقره آمده است، مگر چقدر اهمّیّت دارد؟ این تعبیر درباره نماز نیامده است، درباره زکات نیامده است، درباره جهاد نیامده است؛ درباره هیچ یک از احکام فرعی الهی نیامده است که «اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ پس این یک قضیّه دیگری است؛ غیر از این احکام فرعی است. آن قضیّه چیست؟ قضیّه رهبری جامعه اسلامی؛ قضیّه نظام حکومت و امامت در جامعه اسلامی. بله، ممکن است تخلّف کنند -کما اینکه کردند؛ چند قرن بنیامیّه و بنیعبّاس و امثال اینها با نام امامت و خلافت و مانند اینها، پادشاهی کردند؛ سلطنت کردند- [امّا] این لطمهای نمی زند به فلسفه غدیر. ماجرای تعیین غدیر، ماجرای تعیین ضابطه است، تعیین قاعده است.
یک قاعدهای در اسلام درست شد؛ پیغمبر اکرم(ص) در ماههای آخر عمر، این قاعده را وضع کرد؛ آن قاعده چیست؟ قاعده امامت؛ قاعده ولایت. جوامع بشری از دیرباز حکومت داشتند؛ بشر انواع و اقسام حکومت ها را تجربه کرده است؛ اسلام این حکومت ها را، این نوع قدرتمندیها و قدرتمداریها را قبول ندارد؛ امامت را قبول دارد. این قاعده اسلام است؛ غدیر این را بیان می کند ... قاعده حکومت و اقتدار و قدرتمداری در جامعه اسلامی، با غدیر معیّن شد و پایهگذاری شد؛ اهمّیّت غدیر این است.
اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرمؤمنان را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهمتر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیادهخواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوترانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام اینجوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آنوقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمن ها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند، مأیوس می شوند؛ چون مسیر دین آنوقتی تغییر پیدا می کند که آن نقطه اصلی، آن هسته اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته قدرت، هسته مدیریّت، هسته ریاست؛ اگر تغییر پیدا کند، همهچیز تغییر می کند؛ بله در واقعیّت عملی، تغییراتی به وجود میآید و افرادی از قبیل خلفای بنیامیّه و بنیعباس سرِ کار میآیند بهعنوان اسلام، حجّاجبنیوسف هم [سرِ کار] میآید، امّا اینها دیگر ضابطه را نمی توانند به هم بزنند.
امروز اگر افرادی در دنیای اسلام؛ آنهایی که با معارف اسلامی آشنا هستند، مراجعه کنند به قرآن، مراجعه کنند به ضوابطی که در قرآن برای بندگی حق و زندگی و جهتگیری بندگان حق -یعنی ملّت ها- در قرآن معیّن شده است، امکان ندارد به نتیجهای برسند، جز نتیجه امامت امیرالمؤمنین (ع) و آنچه دنباله او است. این ادّعای ما است و می توانیم این ادّعا را کاملاً ثابت کنیم. هر شخصی در دنیای اسلام، روشنفکران، متفکّران، صاحبان عقیده، افرادی که از اوّل با یک عقیده دیگری بار آمدهاند، اگر قرآن را و ارزش های قرآنی و ضوابط قرآنی را برای زندگی جوامع بشری ملاک قرار بدهند، به هیچ نتیجهای نمی رسند جز اینکه شخصی مثل علیّبنابیطالب (ع) بایستی بر جوامع اسلامی حکومت بکند؛ یعنی راه، این است؛ راه، امامت است. این مربوط به غدیر.[3]
غدیرخط بطلانی بر تفکر جدایی دین از سیاست
در طول تاریخ همیشه زورمداران به دنبال جدایی دین از سیاست بودند و دین را فقط در معابد و مساجد می دیدند و سیاست را مخصوص خود می دانستند؛ غدیر به این طرز تفکر باطل و منحط پایان داد. پیامبر خدا(ص) به دستور حضرت حق مأمور شد با انتخاب حضرت علی(ع) و معرفی آن به مردم خط بطلانی بر تفکر پوسیده و منحط جدایی دین از سیاست بکشد غدیر نشان داد دین و سیاست از حکومت جدا نیستند و فلسفه وجودی دین برای ایجاد حکومت و اجرای سیاست الهی است.
«الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکین بولاية امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و الائمة المعصومين علیهم السلام»
[1] . مائده آیه 67.
[2] . اقبال سيد بن طاووس، ص ۴۶۶.
[3] . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر ۱۳۹۵.