۰۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۴
کد خبر: ۷۱۵۴۲۷

از اخلاص تا تحصیل در چند رشته

از اخلاص تا تحصیل در چند رشته
پژوهشگر رسانه گفت: فرج‌نژاد دارای ویژگی‌های فردی و اجتماعی متعددی بود، از اخلاص تا تحصیل در چند رشته تحصیلی اما نکته جالبش رها نکردن افراد مستعد و انقلابی بود.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با گذشت یک سال از نبود محقق، پژوهشگر و مدرس حوزه سواد رسانه‌ای و مطالعات فرهنگی ـ سینمایی، مرحوم محمدحسین فرج‌نژاد، رفیع‌الدین اسماعیلی استاد دانشگاه و نویسنده که سابقه همکاری و دوستی قدیمی با این فعال رسانه‌ای داشته است، در گفت و گویی درباره ویژگی‌های فکری و کمترگفته‌شده وی صحبت کرد.

مرحوم فرج‌نژاد چندان چهره‌ معروف و رسانه‌ای نبود، با وجود این، شما به‌خوبی او را می‌شناختید، لطفاً از نحوه آشنایی‌تان با مرحوم فرج­‌نژاد بگویید.

من در سال 1382 با مرحوم احمد خسروی در حوزه علمیه ارتباط داشتم و بنده همیشه در حال مطالعه کتب مرتبط با سینما بودم که روزی ایشان خطاب به من گفت: "در قم یک نفر را می­‌شناسم که در این زمینه‌­ها (رسانه و سینما) بسیار فعال است"، سپس متوجه شدم که استاد فرج­‌نژاد به جلسه تفسیر یکی از اساتید می‌­آید و من به‌همراه مرحوم احمد خسروی به آن جلسه رفتم و استاد را ملاقات کردم. محمدحسین در ابتدا با گرمی عجیبی با من احوال­پرسی کرد؛ گویی که چندین سال با هم رفاقت داریم، همان شب من را به صرف شامی ساده به مدرسه­‌ای در محله خاک­‌فرج قم دعوت کرد و تا صبح نزد یکدیگر نشستیم و صحبت کردیم.

بعد از پایان گفت و گو، احساسم بر این بود ک دقیقاً استاد محمدحسین فرج­‌نژاد، همان شخصیتی است که من به‌دنبال او بودم و از این بابت بسیار خرسند و خوشحال بودم و از او خداحافظی کردم و به‌سمت مدرسه محل تحصیل خود روانه شدم.

محمدحسین، اگر شخصیتی را می­‌یافت که دارای انگیزه و علاقه بود؛ هیچ­‌گاه رهایش نمی‌­کرد؛ در همین راستا، بعد از دیدار اول بنده با ایشان، شب‌­های بعد، بلندگوی مدرسه نام من را صدا زد که کسی درب مدرسه منتظرم است، وقتی به درب ورودی رفتم، استاد فرج­‌نژاد را دیدم که بسیار تعجب کردم. ایشان خطاب به من فرمود: "جلسه‌ای داریم و خوب است که شما هم بیایید و شرکت نمایید". (البته بعدها باخبر شدم که علاوه بر من، به‌دنبال اشخاص دیگری نیز می‌­رود)، آن روز با هم به مدرسه فیضیه قم رفتیم و مقداری از کتاب «پروتکل‌­های یهود» را خواندیم و سپس محمدحسین از من خواست که این کتاب را تهیه کنم، پس از آن به‌دنبال همین جلسات، کتب فلسفه علم، فلسفه غرب، زرسالاران یهود و... را مباحثه و مطالعه کردیم.

سینما , صهیونیسم ,

اسماعیلی کنار مرحوم فرج‌نژاد

در همراهی‌تان با استاد فرج­‌نژاد، از اقدامات، تلاش‌­ها و کوشش‌­های برجسته ایشان در ابعاد مختلف علمی، چه نکته برجسته و خاصی را ملاحظه کردید؟

تمامی کوشش و تلاش محمدحسین فرج­‌نژاد این بود که بتواند مسائل و نیاز روز جامعه را حل‌وفصل نماید. ایشان حل این مسائل را در سایه کار تبلیغی یا درس خواندن نمی­‌دید؛ بلکه معتقد بود باید مبانی قوی داشت و کنار آن در میدان عملیات کار کرد، در همین راستا، با همراهی اطرافیان و دوستان مباحث فلسفی غرب را به‌خوبی مطالعه و مباحثه می‌­کرد و هر هفته بعد از نماز جمعه، جلساتی با تحلیل­‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برگزار می­‌کرد. بنده به‌یاد دارم در سال­‌های 1385 و 1384 با ایشان اقدام به تایپ یا دست­‌نوشته­‌ سلسله مباحثی می‌­کردیم و سپس از آن­ها تعداد زیادی زیراکس می‌گرفتیم و بعد از اتمام نماز جمعه، بین شرکت­‌کنندگان پخش می­‌کردیم؛ چرا که فرج­‌نژاد معتقد بود باید حرف­‌های خود را به دست سایر آحاد جامعه نیز برسانیم.

اما به‌طور دقیق‌تر اگر بخواهم از ویژگی‌های شخصیتی او نام ببرم باید به این موارد اشاره کنم:

داشتن اخلاص

اخلاص، گوهری ناب در وجود محمدحسین بود و با خون او نهادینه شده بود، این مؤلفه به برکت­‌دار شدن کار گروهی و موفقیت‌آمیز بودن آن منجر می­‌شد. منیت هیچ­‌گاه در وجود استاد فرج­‌نژاد یافت نشد. این استادِ انقلابی در بسیاری از اوقات مباحثی را که خود پژوهش و تحقیق کرده بود به اسم دیگران منتشر می­‌کرد و تمایلی نداشت که با نام خود منتشر شود. در کارهای علمی و تحقیقاتی، ایشان علاوه بر داشتن حوصله، صبر و شکیبایی، تمایل به انجام آن­ها به‌صورت گروهی داشت.

تربیت مثال­‌زدنی ایشان از سوی خانواده

بنده بعد از آشنایی گسترده با خانواده محترم فرج­‌نژاد و به‌­خصوص پدر محترم و بزرگوارشان، متوجه این نکته شدم که این خانواده با تمام سختی­‌ها، زمان زیادی برای تربیت فرزندان خود صرف کرده‌­اند که در نوع خود مثال­‌زدنی است، در همین راستا اخلاص، تلاش و کوشش، دغدغه­‌مندی و انقلابی­ بودنِ محمدحسین برای من روشن شد، بنابراین نقش پدر و مادر، در تربیت محمدحسین بسیار مهم و اساسی بوده است.

احترام به شخصیت دیگران (از هر قشر)

یکی از ویژگی­‌های شخصیتی استاد فرج­‌نژاد، احترام به همه افراد بود. ایشان هر فردی را به‌خوبی تحویل می‌­گرفت و از آن نزد بقیه تعریف می­‌کرد. بنده بعد از مدتی به این مطلب پی بردم که از سوی ایشان، چنان اعتماد به نفسی به افراد تزریق می­‌شد که باعث رشدکردن شدید آن فرد می­‌گشت.

تحصیل همزمان در رشته‌­های مختلف

دیگر ویژگی­ محمدحسین، علاوه بر رشته تخصصی خود، ورود به سایر رشته­‌ها بود. ایشان در هر رشته‌‌ای که ورود پیدا کرده بود، در مقام یک متخصص ظاهر و محسوب می‌­شد. جامع‌­نگری و ذوفنونی ایشان در مباحث علمی برای همگان نمایان بود؛ چرا که می‌­دانیم دنیای امروز، دنیای بینارشته­‌ای است و ظهور اشخاصی مانند محمدحسین فرج­‌نژاد بسیار لازم و حیاتی است.

دشمن­‌شناسی

شاید بتوان گفت دالِ مرکزی ذهن استاد فرج­‌نژاد، مباحث دشمن­‌شناسی است. رسانه برای ایشان ابزاری برای رسیدن به بحث دشمن بود و در همین راستا تلاش داشت تا در تمامی رشته­‌ها به شناخت، توصیف و تبیین دشمن بپردازد. در اندیشه ایشان، دشمن با چاشنی قرآن همراه بود.

محمدحسین این مبحث را امتداد داده و به زمانه امروزی آورده بود، سپس چنین نگاهی را به گفتمان انقلاب اسلامی (امام راحل و رهبر معظم انقلاب) نزدیک ساخته بود و تمایل داشت جبهه حق و باطل بر اساس نگاه قرآنی و تحلیل­‌های امروزی تبیین گردد.

استادِ ایجاد انگیزه

محمدحسین در زمینه روش تدریس، بیان مطالب، جذابیت کلاس و دغدغه­‌مند کردن دانش‌­پژوهان، استادی بسیار برجسته و ماهر بود، به‌یاد دارم در دوره­‌های «سواد رسانه» که برگزار می­‌شد، معمولاً اولین کلاس از آنِ استاد فرج­‌نژاد بود؛ چرا که او متخصص انگیزه­‌بخشی برای شرکت­‌کنندگان دوره بود.

درگیرنبودن با ساختار بروکراسی و اداری

محمدحسین هیچ­‌گاه با ساختار اداری و بروکراسی درگیر نبود؛ چرا که به‌معنای واقعی و مثبت کلمه، او خود یک سازمان بود و فکر همه‌­جا را می­‌کرد تا یک اتفاق، به­‌خوبی رقم خورد.

 از آخرین روزهای زندگی محمدحسین بیشتر برایمان بگویید؛ آیا دغدغه­‌ای داشت؟

محمدحسین در آخرین روزهای زندگی خویش، به‌­صورت جدی به‌دنبال کارهای جهادی بود. در اواخر عمرش نزد من آمد و گفت: "نمی­‌دانم چه­‌کاری انجام دهم."، چرا که در ایام عید نوروز به سیستان و بلوچستان  رفته بود و فضای آن­جا را دیده بود و تحت تأثیر زیادی قرار گرفته بود و تمایل داشت مجدداً به فضای اقدامات جهادی بازگردد، در همین راستا از من درخواست کاهش حجم کارها را داشت تا بتواند مجدداً به آن فضا بازگردد و من خطاب به او گفتم: "خوب است برنامه‌­ریزی کنید و به‌همراه دوستان، مجدداً اقدامات جهادی را آغاز نماییم". البته لازم به ذکر است که بیان نمایم، استاد فرج­‌نژاد بعد از عید نوروز 1400، دیگر آن محمدحسین سابق و همیشگی نبود؛ گویی فضای زندگی دنیوی و اُمورات آن، او را خسته کرده بود.

بنده و همه کسانی که از نزدیک محمدحسین فرج­‌نژاد را می­‌شناختیم، بعد از آسمانی شدن او متوجه این مطلب شدیم که او در چه مکان‌­هایی و با چه موضوعاتی اقدامات شگرفی انجام داده است. محمدحسین در قلوب زیادی نفوذ کرده بود و آن­ها را به تسخیر خود در آورده بود.

حسرت من و همگان این است که ای‌کاش زمانی که او با بودیم، بیشتر قدرش را می­‌دانستیم و از او استفاده می‌­کردیم؛ چرا که محمدحسین به‌معنای واقعی یک گوهر کم­یاب بود. عاقبت‌به‌خیری ایشان ختم کلام تمامی مباحثش گردید. چنین رفتنی قطعاً برای او مطلوب است؛ لکن برای اطرافیانش خسران و حادثه‌­ای بسیار بزرگ است.

ارسال نظرات