کتاب «چرایی قیام امام حسین(ع)» به چاپ پنجم رسید
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، واقعه کربلا به دلیل اهمیت دینی و مذهبی و ارزش معنوی و واقعی که برای انسانها و جامعه بشری دارد، توجه گویندگان و نویسندگان زیادی را به خود جلب کرده است. درسهایی که این واقعه به انسانها میدهد، درس آزادگی، انسانیت و خاموش نبودن در مقابل ظلم است؛ کربلا مکتبی عمومی برای همه انسانها فارغ از مرزهای جغرافیایی و نژادی است.
تعداد کتابهایی که به طور مستقل به این واقعه پرداختهاند، بیشمار است اما کمتر کتابی است که مستقیماً راجع به فلسفه واقعه کربلا بپردازد و به تحلیل حوادث و علل و نتایج آن قیام توجه کرده باشد؛ از این رو مرحوم آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی در کتاب «پرتویی از عظمت امام حسین علیه السلام» ضمن اشاره مختصری به فضائل حضرت سیدالشهدا(ع)، به پارهای از علل و نتایج واقعه کربلا پرداخته و تلاش کرده است از فلسفه و اسرار شهادت و علل و عوامل این قیام و تأثیر آن در جوامع اسلامی و تحول فکری مسلمانان سخن بگوید.
کتاب «پرتویی از عظمت امام حسین علیه السلام» به چهار بخش تقسیم شده است که در بخش نخست به شخصیت و فضایل امام حسین(ع) پرداخته در بخش دوم از بنیهاشم و بنیامیه سخن گفته است. در بخش سوم علل قیام امام حسین(ع) را بیان کرده و در آخرین بخش به بررسی نتایج و فواید قیام حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرداخته است.
کتاب «پرتویی از عظمت امام حسین علیه السلام» به قلم مرحوم آیتاللهالعظمی صافی گلپایگانی که در انتشارات کتاب جمکران چاپ شده، هماکنون به پنجمین چاپ خود رسیده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یزید در کارها با مسیحیها و بیگانگانی چون سرجون رومی مشورت میکرد و رای آن ها را به کار میبست و (چنانچه گفته شد) عبیدالله بن زیاد را به استانداری کوفه نیز با مشورت سرجون انتخاب کرد.
علاوه بر این، تربیت یزید یک تربیت بادیهای نیز داشت که تأثیرش از آن عادات نکوهیدهای که در تربیت مسیحی فراگرفته بود کمتر نبود، چنانچه میدانیم معاویه ناچار شد با مادر یزید متارکه نماید و او را به بادیه فرستاد و یزید در بادیه متولد شد و هرچند بعضی علت این متارکه را کراهت میسون از زندگی شهری در ان کاخ مجلل و منادمت کنیزکان زیبا و فرشهای گرانبها و ظروف طلا و نفره دانستهاند؛ ولی آیا واقعاً علت این متارکه این بود یا علت همان علاقه به غلام پدرش بود که چون بر عشق او توانایی شکیب نداشت، اشعار میخواند و بیتابی میکرد تا معاویه ناچار شد او را به همان محل دلخواهش فرستاد؟!