۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۵
کد خبر: ۷۲۲۳۶۳

چرا برلین میزبان تجمع ضدایرانی بود؟

چرا برلین میزبان تجمع ضدایرانی بود؟
استقبال از تجمع برلین با وجود «تبلیغات گسترده»، «آماده‌‌سازی اتوبوس‌ انتقال افراد سراسر اروپا به آلمان» و «غذای رایگان» سرد بود.

به گزارش خبرگزاری رسا، برلین روز شنبه ۳۰ مهر میزبان یک تجمع ضدایرانی بود. هدف ایجاد یک کارزار تبلیغی علیه جمهوری اسلامی بود ولی وقایع برلین منجر به یک افتضاح تبلیغی شد. ترکیب نامتجانس جبهه معارضین در برلین مشهود بود و بیش از ۱۶ پرچم در این تجمع مقابل پرچم ایران بلند شد.

بانی این تجمع دولت آلمان بود. برلین طی قریب به ۲ دهه اخیر در میان تروئیکای اروپایی و ضلع غربی مذاکرات هسته‌ای، همواره کمترین میزان اصطکاک را با ایران داشت و رویکرد آن در قبال تهران هم ارز با پاریس و لندن نبود. امّا آلمان از سال ۱۴۰۰ در ضدیت با تهران، گوی سبقت را از رقبا ربوده است.

امّا دلیل رویکرد رادیکال دولت آلمان چیست؟  این موضوع را باید در یکی از احزاب حاکم بر آلمان جستجو کرد.

روز ۱۷ آذر ۱۴۰۰ بود که دولت جدید آلمان به صورت ائتلافی تشکیل شد. حزب سبز (Greens) با کسب ۱۴.۸ درصد آرا به یکی از وزنه‌ها برای تشکیل کابینه ائتلافی تبدیل شد.

حزب سبز در سال ۱۹۸۰ تحت عنوان «سبزها در آلمان غربی» تأسیس شد. این حزب پس از اتحاد ۲ آلمان با حزب سبز آلمان شرقی در سال ۱۹۹۰ ادغام شد. حزب سبز از سال ۱۹۹۸ تا اکتبر ۲۰۰۵ بخشی از دولت ائتلافی آلمان بود و پس از آن تا سال ۲۰۲۱ (آذر ۱۴۰۰) در دولت حضور نداشت.[2] 

«آنالنا بائربوک» وزیر خارجه آلمان

سکان سیاست خارجی آلمان در دولت ائتلافی به «آنالنا بائربوک» یکی از رهبران حزب سبز آلمان رسید. دو نکته در اینجا وجود دارد: اول؛ رویکرد حزب سبز ضد جمهوری اسلامی ایران است. دوم؛  بائربوک مخالف نورد استریم به عنوان بزرگترین خط لوله زیردریایی جهان و پروژه گازرسانی روسیه به اروپا از طریق آلمان بود.[1] از قضا فاز عملیاتی هر دو رویکرد دقیقاً طی یک ماه اخیر در دستور کار قرار گرفت!

آلمان پیش‌قراول وقایع اخیر ایران شد. به عنوان نمونه؛ روز ۷ مهرماه وزیرخارجه آلمان در جلسه پارلمان این کشور خواستار تحقیق درباره مرگ مهسا امینی شد. روز ۱۵ مهر ویدئویی در صفحه توئیتری وزارت خارجه آلمان منتشر شد که طی آن وزرای امور خارجه شش کشور کانادا، بلژیک، سوئد، اسپانیا، فرانسه و شیلی در کنار آلمان به خط شده‌اند تا پشتیبانی خود را از اغتشاشات کور ایران اعلام کنند. (بیشتر بخوانید) همچنین، آلمان همسو با آمریکا طی یک ماه اخیر ایران را تهدید به بیرون کشیدن شمشیر تحریم از نیام کرده است!


محل وقوع خرابکاری در پروژه گازرسانی نورد استریم (Nord Stream)
خط لوله بالتیک (Baltic Pipe) رقیبِ نورد استریم از نروژ به لهستان

از طرفی، روز سه شنبه ۵ مهر همزمان با وقایع اخیر ایران، اپراتور خط لوله نورد استریم از تخریب بی‌سابقه این خط لوله در دریای بالتیک خبر داد. در این ماجرا ظن اصلی به سمت آمریکا و لهستان است و آلمان ظاهراً باید متضرر اصلی باشد، امّا روس‌ها نکته را علنی کردند که بر پیچیدگی این واقعه اضافه شد.

سخنگوی رئیس جمهور روسیه روز ۲۹ مهر در کرملین گفت: «اگر نام عاملان حمله به نورد استریم علنی شوند، کشورهای اروپایی غافلگیر خواهند شد». این نکته سخنگوی پوتین در کنار اظهارات وزیر خارجه آلمان بخشی از تاریکخانه پشت حمله را مشخص می‌کند. بائربوک برخلاف مشی دموکراسی ادعایی غرب و نظیر مقامات رژیم بعث صدام، حجت را برای مردم خود تمام کرد و گفت که اگر آلمانی‌ها برای اعتراض به قیمت بالای انرژی به خیابان‌ها بیایند، باز برلین به حمایت از اوکراین با حفظ تحریم‌ روسیه ادامه خواهد داد!

 

حزب سبز؛ نقطه اشتراک کنفرانس برلین و تجمع برلین

تجمع ضد ایرانی برلین در مهر ۱۴۰۱ (برلین ۲) خاطره کنفرانس ضد ایرانی برلین در فروردین ۱۳۷۹ (برلین ۱) را زنده کرد. خرداد سال ۱۳۷۶ بود که فاتحان سفارت آمریکا مجدداً قدرت را قبضه کردند، امّا این بار برخلاف مشی تند و ایضاً ضدغربی پیشین خود، خرقه اصلاح طلبی به تن کرده بودند.

«حجاریان» نظریه پرداز منتسب به اصحاب خرداد ۷۶ و از موسسان یکی از نهادهای امنیتی ایران، راهبرد جریان خود را «فتح سنگر به سنگر تا رسیدن به سنگر فرماندهی» بیان کرد. متعاقباً از آذر ۱۳۷۷ تا اسفند ۱۳۷۸ وجهه عمومی نیروهای منتسب به انقلاب به انحای مختلف زیر سوال رفت. وقایع امروز ایران، کاریکاتوری از التهابات سریالی اواخر دهه ۷۰ کشورمان است.

نتیجه امّا مطلوب تازه اصلاح طلبان واقع شد. اکثریت کرسی مجلس ششم در انتخابات اسفند ۱۳۷۸ تحت کنترل جریان چپ قرار گرفت. پس از این واقعه، همایش سه روزه‌ای تحت عنوان کنفرانس ایران پس از انتخابات (Iran After the Elections Conference) از ۱۹ تا ۲۱ فروردین ۱۳۷۹ (سال ۲۰۰۰ میلادی) در خانه فرهنگ‌های جهان در برلین برگزار شد. این محفل به کنفرانس برلین شهره شد.

اصحاب نزدیک به جریان دوم خرداد ۷۶ نیز سخنرانان این کنفرانس بودند؛ از جمله:‌ اکبر گنجی، حسن یوسفی اشکوری، علیرضا علوی‌تبار، حمیدرضا جلایی پور، علی افشاری، چنگیز پهلوان، مهرانگیز کار، شهلا شرکت، خدیجه مقدم، شهلا لاهیجی، جمیله کدیور، منیرو روانی پور و محمدعلی سپانلو. کنفرانس برلین تبدیل به محفلی برای محاکمه جمهوری اسلامی شد. فیلم زیر بخشی از این کنفرانس است:

امّا اسم میزبان این کنفرانس جالب توجه است: حزب سبز آلمان!  این حزب از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ در دولت آلمان حضور داشت و «یوشکا فیشر» وزیر خارجه وقت این کشور نیز عضوی از حزب سبز آلمان بود.

رویکرد «بائربوک» در قبال ایران و برنامه هسته‌ای کشورمان دقیقاً کپی‌برداری از نسخه «فیشر» وزیر خارجه وقت آلمان در سال‌های ۱۹۹۸ -۲۰۰۵ است. «فیشر» بانی کنفرانس برلین بود و در جریان برلین ۱ گفت که باید در ایران تغییرات بنیادین انجام شود. فیشر همان کسی است که در جریان مذاکرات سعدآباد نقش پلیس بد محور اروپایی حاضر در تهران را بر عهده داشت و مقامات وقت را تهدید به خروج از مذاکرات کرد.

حزب سبز از سال ۲۰۰۵ دیگر نقشی در دولت ۱۶ ساله مِرکِل نداشت تا اینکه حزب مذکور در روز ۱۷ آذر ۱۴۰۰ بخشی از دولت ائتلافی جدید آلمان شد. «بائربوک» وزیر خارجه آلمان شد و  چهار روز بعد در نشست گروه هفت (G۷) انگلیس گفت که زمان برای احیای برجام رو به اتمام است. «بائربوک» روز ۱۵ دی نیز در واشنگتن گفت: «زمان زیادی برای احیای توافق هسته‌ای وجود ندارد ... ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای تاکنون اعتماد زیادی را به هدر داده است!»

در اغتشاشات اخیر نیز سفارتخانه آلمان نقش جدی در هماهنگی‌های بین‌المللی برای شعله‌ور شدن اغتشاشات ایفا کرد. نقشی که قبل از این برعهده سفارت‌ انگلیس و فرانسه بود. وزارت اطلاعات روز ۸ مهرماه در بیانیه‌ای از بازداشت ۹ تبعه‌ بیگانه خبر داد که اتباع آلمان نیز در میان آنان بود. این افراد در صحنه‌ اغتشاشات یا در پشت صحنه‌های عملیات معارضه حضور داشتند. روز شنبه ۲۳ مهرماه نیز یک تبعه دیگر آلمانی بدلیل ارتباطات مشکوک با تعدادی از لیدرهای آشوب در اردبیل دستگیر شد!

بائربوک در برلین ۲ به دنبال همان هدف فیشر در برلین ۱ بود امّا اکنون کمیت رویکرد تهاجمی آلمان لنگ می‌زند: اولا؛ در برلین ۱ افراد نزدیک به طیف فکری حاکم بر دولت وقت ایران نیز علیه انقلاب اسلامی بودند و کنفرانس برلین با هدف نکاحِ جبهه معارضین خارج و داخل ایران شکل گرفت. اکنون مدتی است که دست جبهه معارضه داخلی از دولت کوتاه شده و بیانیه سران آن برای بدنه ناراضی جامعه نیز اهمیتی ندارد. ثانیا؛ تهدیدات فیشر علیه ایران نیز نسبت به تهدیدات بائربوک از سنبه‌ای پر زورتر برخوردار بود. ایرانِ زمانِ وزارتِ فیشر درگیر سنگین‌ترین تحریم تاریخ نبود امّا اکنون نهادی در کشور باقی نمانده که بائربوک تهدید به اعمال تحریم علیه ایران می‌کند. شمشیری که در دستان آلمان است، غلاف توخالی است.

ارسال نظرات