به گزارش گروه جمعیت و خانواده خبرگزاری رسا، تعادل و پویایی جمعیت، یکی از اصلیترین مؤلفههای توسعه و رشد اقتصادی و اجتماعی کشورهاست. نیروی انسانی به عنوان سرمایه هر کشور به شمار میرود و در نبود آن، کشور دچار رکود شده و از پیشرفت باز میماند.
به دنبال کاهش نرخ باروری و افزایش جمعیت سالمند در کشور، سال گذشته قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب رسید تا کشور را از وقوع بحران نجات دهد. در همین راستا با آقای دکتر صابر جباری فاروجی، سرپرست اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت گفتوگو کردیم که مشروح بخش نخست آن را در ادامه میخوانید.
چرا باید جمعیت جوان در کشور داشته باشیم؟
از دیرباز موضوع فرزندآوری و جمعیت جزو دغدغه نسلهای گذشته، حال و آینده بوده است و گذشتگان ما روی مسئله جمعیت به عنوان یکی از مؤلفههای قدرت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی حساب میکردند. در دنیای امروز نیز مؤلفه اصلی قدرت در جوامع و کشورها جمعیت آن است.
این مؤلفه قدرت طبیعتاً از طریق جمعیت سالمند حاصل نمیشود زیرا سالمندی جمعیت باعث تحمیل هزینه به جامعه میشود و آنچه به حفظ اقتدار ملی کمک میکند، داشتن جمعیتی جوان و بانشاط و آماده به اشتغال و کار است که در عرصه فردی، خانوادگی، اجتماعی و حاکمیتی بتواند اهداف کشور را به سرمنزل مقصود برساند. در دنیای امروز کشورهایی مانند چین که یک و نیم میلیارد نفر جمعیت دارند سیاست تکفرزندی را کنار گذاشتهاند تا بتوانند مؤلفههای قدرت خود را حفظ کنند. دلیل اصلی اینکه جوانی جمعیت مهم است این است که اگر بخواهیم در عرصههای مختلف کشور پیشرفت کنیم زمانی این پیشرفت حاصل میشود که جمعیت جوان داشته باشیم.
در همین راستا قانون جوانی جمعیت سال گذشته در چنین روزی به تصویب رسید؛ چند درصد احکام قانونی آن مربوط به حوزه وزارت بهداشت است؟
قانون جوانی جمعیت 73 ماده و بیش از 200 حکم دارد؛ حدود 60 درصد از این تکالیف به طور مستقیم و غیرمستقیم مربوط به وزارت بهداشت است.
اخیراً رئیس فراکسیون جمعیت مجلس به تسنیم اعلام کرده که در کل 35 درصد از مفاد قانون جوانی جمعیت قابلیت اجرا پیدا کرده است. این قانون در حوزه وزارت بهداشت چه میزان قابلیت اجرا پیدا کرده است؟
در اجرای قانون، وزارت بهداشت از وزارتخانههای پیشرو است. تکالیف قانون دو دسته است؛ بخشی از تکالیف قانون زماندار است یعنی متن قانون تصریح کرده که در زمان مشخصی باید اجرا شود. در زمینه تکالیف زماندار، وزارت بهداشت 90 درصد تکالیف را انجام داده که عمدتاً شامل اصلاح رویهها، تغییر آییننامههای قبلی و تولید برخی از دستورالعملهای جدید مبتنی بر تکالیف قانونی جدید بوده است. در سایر تکالیف و وظایف نیز سعی کردهایم که به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر تسریع اجرای قانون عمل کنیم.
آن طور که بررسیها نشان داده، هر خانواده ایرانی تمایل به داشتن 3.4 فرزند دارد اما در واقعیت نرخ باروری 1.6 است؛ علت اصلی کاهش فرزندآوری چیست؟
ارتباط دادن کاهش فرزندآوری به مسائل معیشتی و اقتصادی، آدرس غلط دادن به مردم است؛ البته این به این معنا نیست که به وضعیت معیشتی افراد نیز بیتوجه باشیم و آن را بیتأثیر بدانیم اما مسائل فرهنگی بسیار بیشتر از مشکلات اقتصادی در افزایش تمایل به فرزندآوری دخیل است یعنی انگارههای ذهنی زوجین در این باره دچار اشکال است که دچار کاهش جمعیت شدهایم. برای مثال وقتی ما میخواهیم اتومبیل خود را بیمه کنیم پول زیادی بابت آن پرداخت میکنیم در حالی که ممکن است تصادف و وارد آمدن خسارت به ماشینمان هیچگاه اتفاق نیفتد اما به دلیل اینکه آیندهنگری داریم و نگران وقوع تصادف هستیم مبلغ زیادی پرداخت میکنیم تا خودروی خود را بیمه کنیم تا در صورت وقوع تصادفی که احتمال آن نیز کم است دچار مشکل نشویم؛ اما درمورد فرزندآوری این آیندهنگری را نداریم که اگر روزی سالخورده شویم و فرزندی نداشته باشیم چه کسی را خواهیم داشت که از ما مراقبت کند؟ این درحالی است که سالخوردگی مسئلهای قطعی و انکارناپذیر است بنابراین ما به عنوان سیاستگذار باید در زمینه حل مسائل سبک زندگی و تسهیل ازدواج و فرزندآوری بیشتر فعالیت کنیم.
این که میگویید مسئله کاهش فرزندآوری به مسائل فرهنگی بیش از مشکلات اقتصادی مرتبط است، برآورد شخصی است یا نتیجه مطالعات میدانی؟
ما الآن به سرعت در حال حرکت به سوی سالخوردگی جمعیت هستیم و تجربه کشورهایی که مانند ما در این وضعیت قرار داشتهاند نشاندهنده این بوده است که مسائل فرهنگی نقش مؤثرتری در فرزندآوری دارند. برای مثال در کشوری مانند ژاپن، سوئد، آلمان و... مشوقهایی اقتصادی برای فرزندآوری وضع شد که این مشوقهای اقتصادی بسیار بهتر از ما بود اما نتوانستند به جوانی جمعیت آن طور که مطلوب است دست پیدا کنند. روسیه تلفیقی از مشوقهای اقتصادی و فرهنگی را برای تشویق به فرزندآوری ایجاد کرد و این مسئله باعث موفقیت این کشور در نیل به هدف افزایش جمعیت شد. برای مثال علاوه بر ارائه مشوقهای اقتصادی، خانوادههای دارای فرزند زیاد، میتوانند یک روز در کاخ کرملین با آقای پوتین همنشین باشند و غذا بخورند؛ این مسئله باعث فرهنگسازی درباره ارزش مادر و پدر شدن و فرزندآوری شد.
در حوزه فرهنگی بیشتر چه مسائلی باعث کاهش فرزندآوری شده است؟
ایجاد برخی انگارههای ذهنی و دوگانهها باعث شده که افراد کمتر به سمت فرزندآوری سوق پیدا کنند؛ برای مثال دوگانه تحصیل و ازدواج، ادامه تحصیل و فرزندآوری، اشتغال و فرزندآوری و... از جمله دوگانههای کاذبی است که در ذهن برخی افراد جا افتاده است.
به هرحال نمیتوان نقش سیاستگذاریها را در ایجاد این دوگانه بیتأثیر دانست.
بله؛ باید قبول کنیم که برخی از انگارههای ذهنی غلط به دلیل برخی سیاستگذاریهای اشتباه در ذهن افراد جا افتاده است زیرا بسیاری از زنان با فرزنددار شدن، از کار و تحصیل باز میمانند؛ یا مثلاً تا پیش از این زنان پزشکی که میخواستند در دوره دستیاری پزشکی تحصیل کنند دچار محدودیتهایی بودند و نمیتوانستند از حقوق و مزایا در دوران مرخصی زایمان بهرهمند شوند که این مسئله با پیگیری وزیر بهداشت حل شد. در کل بررسیها نشان میدهد که اگر فرهنگسازی انجام نشود نمیتوانیم از ابربحران جمعیتی به خوبی عبور کنیم.
چالشهای عمدهای که منجر به کاهش فرزندآوری شده شامل چه مواردی است؟
در کشور در حوزه جمعیت چند چالش جدی داریم. چالش نخست کاهش میل به ازدواج است که شامل عدم ازدواج یا تأخیر در ازدواج است. دوم، تهدید بنیان خانواده است که درنتیجه طلاق عاطفی یا طلاق رسمی اتفاق میافتد. سوم کاهش امکان تولد فرزند بیشتر است که مثلاً در صورتی اتفاق میافتد که فاصله بین موالید افزایش یابد. چهارم افزایش سن ازدواج و ناباروری به دنبال آن است. پنجمین چالش نیز فاصله بین ازدواج تا تولد اولین فرزند است که الآن بالای 5 سال است؛ یعنی زوجین به طور میانگین از زمانی که ازدواج میکنند تا زمانی که اولین فرزند خود را به دنیا میآورند پنج سال فاصله ایجاد میکنند که این امر باعث میشود اگر زوجی هم نابارور باشد دیر تشخیص داده شود و همین امر درمان ناباروری را دشوار میسازد. سایر چالشها نیز شامل توزیع رایگان اقلام پیشگیری از بارداری در خانهها و مراکز بهداشت بود که در سالهای گذشته اجرا میشد و همین امر منجر به کاهش تعداد موالید شد که البته این مسئله در قانون تصحیح شده و مصرف داروهای پیشگیری از بارداری منوط به تجویز پزشک شده است.
چالش دیگر ناباروری است و چالش دیگر نیز از بین بردن جنینهاست که شامل سقط خودبهخودی یا سقط عمدی میشود. یعنی یا شرایط جسمی مادر به گونهای است که جنین خودبهخود از دنیا میرود و یا اینکه مادر اقدام به سقط عمدی میکند. بخشی از سقطهای عمدی مربوط به سقطهای قانونی و برخی دیگر مربوط به انجام غربالگریهای خارج از اندیکاسیون است که هر دو مورد در قانون اصلاح شدهاند. موضوع دیگر بحث مهاجرت از روستا به شهرهای کوچک و سپس از شهرها به کلانشهرها و خارج از کشور است که روی بحث کاهش جمعیت و فرزندآوری تأثیر گذاشته است.
با توجه به اینکه از مسائل فرهنگی به عنوان یک عامل مهم در افزایش رغبت به فرزندآوری یاد کردید؛ در حوزه سلامت باید چه فرهنگسازیای انجام شود تا شاهد افزایش آمار فرزندآوری باشیم؟
چند گزاره غلط در حوزه سلامت داریم که باید ذهنیت جامعه نسبت به این مسائل اصلاح شود. این گزارهها شامل موارد زیر است:
- «ما بعد از ازدواج نیاز به فرزند نداریم.» این انگاره ذهنی اشتباه است زیرا هیچ موجودی جای فرزند را نمیگیرد؛ حتی افرادی که سگ و گربه و حیوانات خانگی نگهداری میکنند علتش این است که در فطرت خود این حس را دارند که باید به یک موجود محبت کنند اما مصداق محبت آنها اشتباه است.
- «یک یا دو بچه کافی است.» این تصور اشتباه است زیرا در این دیدگاه به فرزند به عنوان یک مسئله اقتصادی و فردی نگاه شده است درحالی که فرزند سرمایه است و هرچه تعداد فرزندان خانواده بیشتر باشد سرمایه آن خانواده بیشتر است.
- «ازدواج در سن بالا» یکی دیگر از باورهای اشتباه در جامعه ماست؛ ما تأکید داریم که ازدواج باید در سنین پایینتر و پس از بلوغ جسمی و جنسی و عاطفی اتفاق بیفتد که این سن بسته به هر فرد متفاوت است اما بهترین سن ازدواج زیر 23 سال است. روانشناسان میگویند تا قبل از 25 سالگی مرحله شور عاطفی است به این معنا که دختر و پسر خیلی حسابگر نیستند و سختگیری بی حد و اندازه در انتخاب شریک زندگی ندارند درحالی که در سنین بالاتر سختگیری افراد افزایش مییابد و ازدواج سختتر میشود.
- «تأخیر در فرزندآوری پس از ازدواج» نیز از گزارههای غلطی است که بین مردم رواج پیدا کرده است؛ در حالی که هرچه در سالهای اول زندگی فرزندآوری رخ بدهد شانس تشخیص ناباروری و درمان به هنگام آن افزایش مییابد.
- «زنانی که طلاق گرفته و یا همسر خود را از دست دادهاند نمیتوانند ازدواج کنند»؛ این گزاره نیز اشتباه است؛ در جامعه از این زنان به عنوان زنان سرپرست خانوار یاد میشود و تصور بر این است که تنها با حمایت مالی میتوان نیازهای این زنان را تأمین کرد در حالی که توجهی به بعد عاطفی و روانی نیاز این زنان نمیشود.
- «بارداری زیر 18 و بالای 35 سال پرخطر است.» این گزاره نیز نادرست است و بارداری در سنین زیر 18 و بالای 35 خطری ندارد فقط برخی از مادران در این سنین نیاز به مراقبت ویژه دارند ولی رسیدن به این سن مانع بارداری نمیشود زیرا خطر جدیای زنان و جنین را تهدید نمیکند؛ مادران در این سنین فقط نیاز دارند که مشاورههای اصولی و صحیح را دریافت کنند. در حالی که در آمریکا معتقدند اگر زنی در این سنین باردار شود باید حمایتها و تشویقهای بیشتری دریافت کند.
- «فاصله موالید باید 3 تا 5 سال باشد.» این گزاره نیز به اشتباه اینطور بین مردم جا افتاده است که اگر مادری در فاصلهای کمتر از 3 سال دوباره باردار شود اشتباهی مرتکب شده است در حالی که اینطور نیست. اگر دوران بارداری را 9 ماه و شیردهی را دو سال در نظر بگیریم تقریبا نیاز به سه سال زمان برای فاصله بین دوبارداری وجود دارد اما اگر مادری در فاصله کمتر از سه سال نیز مجدداً باردار شود هیچ مشکلی ندارد.
- «تأخیر در بارداری بدون مشکل است.» این تصور نیز اشتباه است زیرا تأخیر در باردار شدن باعث افزایش احتمال ناباروری و تشخیص دیرهنگام آن میشود که این امر باعث دشوارتر شدن درمان ناباروری خواهد شد.
- «روشهای پیشگیری از بارداری خطری ندارد» این گزاره نیز اشتباه است و برخی از روشهای پیشگیری از بارداری برای برخی زنان منع مطلق و برای برخی محدودیت دارد. مثلاً قرصهای ضدبارداری در زنان بالای 35 سال ریسک فشار خون و لخته شدن خون را بالا میبرد.
- «بارداری حتماً باید با برنامهریزی قبلی باشد و برخی بچهها ناخواسته هستند.» این گزاره نیز نادرست است زیرا 30 درصد بارداریها در دنیا بدون برنامهریزی قبلی هستند و بهتر است واژه ناخواسته با عبارت خداخواسته جایگزین شود.