۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۶
کد خبر: ۷۲۵۶۴۸
یادداشت؛

دل‌گویه ای با خواهرانم...

دل‌گویه ای با خواهرانم...
خواهرم شما می‌گویی نمی‌خواهی اسیر باشی، بله درست است هیچ انسان آزاده‌ای دلش اسارت نمی‌خواهد، امّا خواهرم اسارت واقعی بدون حجاب و عفاف بودن است نه با حجاب بودن.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، امروز مطلب جالبی خواندم نوشته بود، زن زندگی‌اش را داد تا ما آزادی داشته باشیم. دیروز کلیپ دردناکی دیدم زنی، زندگیِ انسانی را گرفت تا آزاد باشد و من به عنوان یک نوجوان سؤالی دارم، آیا این آزادی است؟! صحبت‌هایی که مفهوم کلی‌اش این بود، بکش تا کشته نشوی! دقیقا مانند قانون جنگل؟!
به‌خاطر مرگ دختری، گروه‌های تجزیه طلب و عوامل خودفروخته داخلی، آن هم به بهانه اعتراض، این همه خسارت جانی و مالی و... برای کشور ایجاد کردند، خواهران من نمی‌دانستند که آن‌ها تنها بازیچه‌ای در دست دشمنان قسم خورده ایران اسلامی عزیزمان هستند، نمی‌دانستند آن دختر بهانه است و اصل نظام نشانه است!
خواهرانِ من نمی‌دانستند هدف، تجزیه کشور ماست، هدف نابودی اسلام ناب با حمایت اسلام آمریکایی است، هدف فقط حجاب من و شما نیست، هدف اقتصاد، سیاست، فرهنگ و‌ امنیت کشور است.
و‌ این همه، حرف آن لیدرهای فراری است که از ترس جانِ‌ خود از خاکِ‌شان فرار کردند و برای صاحبان کرواتی‌شان دم تکان دادند و شما را به کف خیابان فرستادند. آری هدف،تسلط بر ذهن من و شما است.
لیدرهایی که خودشان تا به حال کوکتل مولوتوف را در دست نگرفتند حتی بلد نیستند آن را درست تلفظ کنند! به شما روش استفاده و ساخت آن را آموزش می‌دهند تا جان شما به خطر بیفتد و نقشه سوریه سازی ایران را به پیش ببرند.
خواهرم شما می‌گویی نمی‌خواهی اسیر باشی، بله درست است هیچ انسان آزاده‌ای دلش اسارت نمی‌خواهد، امّا خواهرم اسارت واقعی بدون حجاب و عفاف بودن است نه با حجاب بودن.
تمام انسان‌ها از زمان به دنیا آمدنشان در معرض اسارت‌ هستند. اسارت هوا و هوس، اسارت شیطان، اسارت لذت‌های زودگذر دنیا و ... در این میان تنها کسانی آزاد هستند که از بین لذت‌های دنیوی لذت‌های ٱخروی را انتخاب کنند. آن‌ها همان پرهیزکاران هستند. همان علی_لندی‌ها، فهمیده‌ها، آرمان ها، همت‌ها و باکری‌ها...
شهید باکری حتی در وصیت‌نامه‌‌ی خود نیز درباره‌ این دنیا چیزی ننوشت و آخرین جمله‌ی او این بود: «خداوندا مرا پاکیزه بپذیر»
آن‌ها همان شهیده کمایی‌ها هستند که نام میترا در شأن‌شان نبود و نامی می‌خواستند در خور آن دنیا، مانند: زینب که برگزید و برگزیده شد.
خواهرم چشمانت را باز کن و ببین چه کسانی برای تو واقعا دلسوزند و چه کسانی برای رسیدن به آمال خودشان تو را می‌سوزانند.
کسانی که برای تو کلیپ آموزش استفاده از کوکتل مولوتوف و چاقو و قمه ارسال می‌کنند و تو را به بازی می‌گیرند، وقتی که برای‌شان تکراری شدی مانند زباله تو را دور خواهند انداخت.
ولی آنهایی که برای آزادی و آزادگی من و تو با حرف و عملشان ثابت کردند مرد میدان هستند و برای آرامش و آسایش ما سینه سپر کردند.آنها که سیاهی چادرت را برتر از خون سرخ‌شان می دانند ، آن‌هایی که تمام وصیت‌شان حفظ شان و منزلت من و شما بود، آن‌هایی که حاضر بودند برای آزادی من و شما تمام بدن‌هایشان را با میخ به دیوار بکوبند، مثل شهید اندرزگو و کسانی که برای آزادی من و شما حاضر بودند سر نازنینِ‌شان را زیر چاقوهای کُندِ داعش ببرند تا مبادا کوچک ترین اهانتی به ما بشود مانند شهید حججی.
آری عزیزم چشمانت را باز کن و این حجم از تفاوت ها را ببین.
مواظب باش، مواظب باش خواهرم!

ارسال نظرات