۲۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۱
کد خبر: ۷۲۷۷۲۶

روایتی نو از زندگی شهید نواب صفوی در کتاب پروانه‌ای که سوخت

روایتی نو از زندگی شهید نواب صفوی در کتاب پروانه‌ای که سوخت
كتاب «پروانه ای كه سوخت» در 110 صفحه با قطع پالتویی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب «پروانه‌ای كه سوخت» چهارمین كتاب از مجموعه كتاب‌های قهرمانان انقلاب به قلم سارا عرفانی است كه در قالب داستان به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی می‌پردازد.

نویسنده با وجود فصل‌بندی كتاب، هر قصه را در چند پاراگراف تعریف می‌كند و با ایجاز از آن ها می‌گذرد تا خواننده عصاره‌ای از مراحل گوناگون زندگی سیدمجتبی نواب صفوی را با تمام جلوه‌های مبارزاتی وی درك كند. در «پروانه‌ای كه سوخت» خیال‌پردازی جایی ندارد و شخصیت‌ها، همان‌هایی هستند كه در تاریخ معاصر ایران نقش‌آفرینی كرده‌اند؛ چرا كه قصه‌های زندگی شخصیت اصلی كتاب به قدر كافی جذاب هست كه نویسنده در اندیشه خلق یك قصه موازی یا مكمل برای اثرش نیفتد.

تعداد بازدید : 4

دانستن این كه نواب صفوی در كودكی، زمانی كه رضاشاه ملعون به دبستانشان آمده و او به جای استقبال از پهلوی، دسته‌گل را به سمت شاه پرت كرده، برای جویندگان تاریخ، حتماً جذابیت دارد. پس از آن است كه نواب در جوانی با تشكیل جمعیت فداییان اسلام و ترور نویسنده مرتدی به نام احمد كسروی، به یك قهرمان ملی برای مسلمانان عدالتخواه تبدیل می‌شود و ... .

قصه مردان انقلاب از وقتی آغاز شد كه مردم این دیار علیه ظلم به پا خاستند. آنان از هر كوی و برزن، به میدان مبارزه قدم گذاشتند و گوش به فرمان رهبری سپردند كه دور از وطن بود. ما در این مجموعه می خواهیم قصه خواندنی آن ها را برایتان نقل كنیم. با ما همسفر باشید.

در بخشی از كتاب آمده است: «نیره‌سادات او را از پشت پرده دید. چادرش را روی سر انداخت و از اتاق بیرون آمد. به طرف سیدمجتبی رفت و سلام كرد. سیدمجتبی لبخند زد. گفت: «سلام، حالت خوبه؟»
ـ شكر خدا.
ـ این‌جا راحتی، یا سخت می‌گذره؟
ـ نه همه چیز خوبه. فقط ای كاش می‌تونستیم بیشتر باهم باشیم؛ ولی همین‌قدر هم غنیمته. خدا شما رو برای من نگه داره.
سیدمجتبی، جوراب‌هایش را پوشید، بند كفش‌هایش را بست و گفت: «باید منو ببخشی كه مجبوری این‌قدر سختی رو تحمل كنی.»

روایتی داستانی از زندگی شهید سید مجتبی نواب صفوی

ارسال نظرات